چه انتظاری از عملکرد رشته تفسیر تطبیقی وجود دارد؟
کد خبر: 3501232
تاریخ انتشار : ۰۷ خرداد ۱۳۹۵ - ۰۹:۱۱
علیرضا کاوند تبیین کرد:

چه انتظاری از عملکرد رشته تفسیر تطبیقی وجود دارد؟

گروه دانشگاه: عضو هیئت علمی دانشکده تفسیر و معارف قرآن با بیان اینکه رشته تفسیر تطبیقی باید بتواند باعث تقریب ادیان و مذاهب در مسائل خطیری به‌ویژه توحید، نبوت و معاد باشد، گفت: باید بتوان از طریق پژوهش مقارنه‌ای به حقیقت ادیان و رسالت انبیای الهی و کتب آسمانی نزدیک شد.

علیرضا کاوند، عضو هیئت علمی دانشکده تفسیر و معارف قرآن کریم در گفت‌وگو با خبرگزاری بین‌المللی قرآن (ایکنا)، در رابطه با پیشینه رشته تفسیر تطبیقی در ایران، گفت: این رشته حدود 10 سال است که در مراکز حوزوی و دانشگاهی ایران مطرح است و در نیم دهه اخیر، رشد قابل توجهی از حیث راه‌اندازی و حتی فارغ‌التحصیلی دانشجویانش داشته است. این رشته در فضایی تولد و رشد یافته که رشته علوم قرآن و حدیث با سابقه‌ای حدود 50 سال، به‌عنوان پشتوانه‌ای محکم برای آن قلمداد می‌شود.
وی در پاسخ به این سؤال که در حال حاضر این رشته در کدام دانشگاه‌ها تدریس می‌شود، بیان کرد: در حال حاضر دانشگاه علوم و معارف قرآن کریم (دانشکده تفسیر و معارف قرآن کریم قم)، جامعةالمصطفی العالمیة، دانشگاه یزد، مرکز مدیریت حوزه علمیه خواهران (مرکز تربیت مدرس حضرت صدیقه کبری(س) قم، مدرسه علمیه معصومیه قم، مدرسه علمیه فاطمة الزهرا اصفهان و مدرسه علمیه رفیعةالمصطفی تهران) دارای مقطع دکترا با سطح چهار رشته تفسیر تطبیقی هستند. این موارد را بنده اطلاع دارم؛ بعید نیست مراکز دانشگاهی و حوزوی دیگری در حال اخذ مجوز یا راه‌اندازی این رشته باشند.
عضو هیئت علمی دانشکده تفسیر و معارف قرآن کریم در پاسخ به این سؤال که منظور از تطبیق در این رشته چیست؟، گفت: درباره منظور از تطبیق در این رشته دو نظر وجود دارد؛ برخی معتقدند تفسیر تطبیقی که به‌عنوان رشته‌ای تخصصی در بستر رشته علوم قرآن و حدیث ایجاد شده، در واقع تطبیق مباحث تفسیری و آراء و افکار مفسران و پژوهشگران حوزه تفسیر و علوم قرآن است که پارادایم تفسیری آن در چارچوب عقاید و افکار دو مذهب شیعه و اهل تسنن قابل تشریح و تبیین است. برخی دیگر با رد انحصار تفسیر تطبیقی در دین اسلام و بیان تفاسیر مسلمانان (اعم از شیعه و اهل سنّت) معتقدند که لزوماً در تفسیر تطبیقی هدف مفسر ایجاد تطبیق و یا بررسی میان مباحث و آراء و اندیشه‌های تفسیری و تأویلی درون دینی اسلامی نیست بلکه مباحث مطرح در قرآن کریم را می‌توان از منظر دیگر ادیان مورد بحث و بررسی قرار داد؛ در واقع مقایسه میان عقاید مسیحی، یهودی، اسلامی و به‌طور جامع، ادیان ابراهیمی و شاید حتی به گفته برخی، بررسی عقاید میان ادیان ابراهیمی و غیر ابراهیمی (مکاتب بشری‌ای همچون بودیزم، جینیزم، شینتوئیسم، کنفسیوئیسم، تائوئیسم و ...) می‌تواند نوعی تفسیر تطبیقی در نظر و نگاه این ادیان غیر بشری و بشری به مسائلی همچون توحید، نبوت، معاد، عدل و ... باشد؛ چرا که حتی برخی از ادیان غیر آسمانی نیز در خصوص معاد و حشر و نشر و مسأله موعود و آینده‌گرائی (فیوچریسم) مسائلی را مطرح کرده‌ا‌ند که می‌توان مدعی شد برخی ادیان بشری نیز در زمینه چنین عقایدی، صاحب مکتبی خاص هستند و حتی در کنفرانس‌های بین‌المللی دین‌شناسی در کشورهای اروپائی، آمریکائی و آسیائی، عقاید خود را درباره این حوزه‌ها که بیشتر مخصوص ادیان ابراهیمی است مطرح می‌کنند و تضارب آرائی بسیار جالب صورت می‌گیرد که خوب است محققان این رشته، از محصول آن سمینارها در فضای مجازی مطلع شوند.
وی ادامه داد: در مجموع اگر نگاه خود را تقلیل دهیم به این افق خواهیم رسید که رشته تفسیر تطبیقی به بررسی مسائل قرآنی و فهم، تفسیر و تأویل آیاتی که در مصحف شریف آمده می‌پردازد و این بررسی دست کم، میان آراء تفسیری و مفسران شیعه و اهل سنّت و از سوی دیگر میان مفسران مسلمان و شارحان عهدین به‌عنوان کتاب مقدس یهودیان و مسیحیان صورت می‌گیرد. عهد عتیق که از 39 کتاب شکل یافته دارای 3 بخش اسفار، مکتوبات مورّخان و نوشته‌های انبیای پیش از حضرت عیسی(ع) است و سرشار از مباحث تاریخی، عقیدتی، اخلاقی و ... است که می‌تواند به عنوان منبعی مهم در تطبیق و مقایسه عقاید یهودیان با مسلمانان و تضارب آراء دانشمندان مسلمان و یهودی باشد. از سوی دیگر عهد جدید با 27 کتاب که شامل اناجیل اربعه، کتاب اعمال رسولان، نامه‌های حواریون حضرت عیسی(ع) و کتاب مکاشفه یوحنّا است می‌تواند در کنار عهد عتیق، به عنوان منبعی مهم در بحث تفسیر تطبیقی میان آراء مسیحیان و مسلمانان در حوزه عقایدی همچون توحید، نبوت، معاد و ... باشد. این مباحث در واقع مقایسه‌ای میان عقاید یهودیان، مسیحیان و مسلمانان در حوزه کتاب آسمانی آن‌هاست که می‌تواند مصداق قابل توجهی از تفسیر تطبیقی باشد. اختلاف و اشتراک مفسران مسلمان شیعه و سنی در مباحثی چون توحید، نبوت، معاد، عدل، امامت و سایر فروعات اعتقادی و اخلاقی مطرح در قرآن، می‌تواند مصداق بسیار قابل توجه‌تری از تفسیر تطبیقی درون دینی اسلامی باشد. جا دارد به این نکته اشاره کنم که به گفته برخی صاحب‌نظران، تفسیر تطبیقی عنوان نارسا و ناصوابی است؛ چرا که هیچگاه تطبیق محض میان دو اندیشه از دو جریان فکری مذهبی و دینی حاصل نمی‌شود و از این رو کاربرد تفسیر تطبیقی تسامحاً می‌تواند صحیح باشد و بهتر است از عنوان «تفسیر مقارنه‌ای» یا «تفسیر مقایسه‌ای» به جای «تفسیر تطبیقی» استفاده کرد، که ظاهرا با توجه به ادله مطرح شده، این مدعا، صحیح و قابل اعتماد است و ضروری است وزارت علوم در اعطای رشته تفسیر تطبیقی دانشگاه‌ها، این مسأله را مد نظر قرار دهد.
کاوند عنوان کرد: یکی از پژوهشگران حوزه تفسیر تطبیقی کشورمان دکتر انسیه عسگری مقاله ارزشمندی را با عنوان «تفسیر تطبیقی؛ معنایابی و گونه‌شناسی» در دوفصلنامه دانشگاه قم، سال اول، شماره 2 با همکاری محمدکاظم شاکر به چاپ رسانده‌اند که نکات بسیار ارزنده‌ای را در بردارد و علاقه‌مندان می‌توانند به این مقاله مراجعه داشته باشند و از دیدگاه‌های مطرح درباره این رشته تخصصی آگاهی یابند.
عضو هیئت علمی دانشکده تفسیر و معارف قرآن کریم در این باره که افراد علاقه‌مند به تحصیل در این رشته از چه نظرهایی باید توانمند شوند؟ اظهار کرد: از آنجا که رشته تفسیر تطبیقی در مقطع دکترا در حال اجراست، ضروری است دانشجویانی که علاقه‌مند به تحصیل در این رشته هستند پیش از ورود به این رشته، مبانی علمی و اعتقادی خود را تقویت کنند. از آنجا که در تفسیر تطبیقی، مباحث تفسیری آیات قرآن و مکاتب تفسیری شیعه و سنی مطرح می‌شود، لازم است دانشجویان با روش‌های تفسیری شیعه و اهل سنت آشنا شوند؛ مفسران مشهور و طبقات آنان را بشناسند؛ مباحث علوم قرآنی و تاریخ قرآن را به خوبی فراگیرند تا با آشنایی و توان بیشتری بتوانند به تحصیل و پژوهش در این مقطع بپردازند. همچنین از آنجا که این رشته عموماً مقایسه‌ای میان دو اندیشه شیعی و سنی در حوزه تفسیر قرآن است، ضروری است به آداب و روش‌های مناظره و مباحثه آشنا باشند؛ چرا که تفسیر تطبیقی باید در عرصه عمل بتواند پاسخگوی تشنگان معارف قرآنی ـ شیعی باشد و محقق این عرصه، بار رسالت هدایت ولائی را به دوش می‌کشد. رویکردی که شیعه در تفسیر قرآن کریم دارد بر مبنای نگاه اهل بیتی به این حوزه است و از این رو، تقویت آشنایی با روش‌ اهل بیت(ع) در تفسیر قرآن (به‌ویژه تفسیر موضوعی و تفسیر تأویلی) از نکات حائز اهمیت در اثبات اندیشه‌های شیعی است؛ همچنین ضروری است با مفسران اهل سنت و روش‌های آن‌ها در تفسیر و فهم قرآن به‌ویژه تفسیر عصری و روزآمد که پس از شیعیان، برخی از محققان عرب اهل تسنن نیز بدان راه‌ یافته‌اند آشنا شوند. از سوی دیگر لازم است با علوم مرتبط با حوزه تفسیر از جمله ادبیات عرب، معناشناسی، زبان‌شناسی، روانشناسی، جامعه‌شناسی، تاریخ، کلام و فلسفه و ... آشنا باشند تا در مواردی که لازم است از این علوم در فهم بهتر آیات و اثبات دیدگاه قرآنی شیعه استفاده شود، بتوانند کاربست این دانش‌ها را عملاً تحقق بخشند.
وی در رابطه با دورنمای شغلی این رشته، بیان کرد: تا آنجا که بنده مطلع هستم برای رشته تفسیر تطبیقی مانند رشته‌های علوم قرآنی یا علوم قرآن و حدیث آینده شغلی خاصی تعریف نشده، اما از آنجا که مهارت‌افزایی، از ضروریات هر رشته دانشگاهی و حوزوی است، بنابراین دانشجویان این رشته با تلاش در مسیر شناخت دقیق منابع تفسیری فریقین و همچنین روش استفاده از این منابع در تفسیر قرآن و به طور کلی آشنایی با مناهج و رویکردهای تفسیری اسلامی، می‌توانند به‌عنوان پژوهشگری که مبّلغ و مروج اندیشه‌های دینی ـ قرآنی مکتب شیعه است، در مراکز دانشگاهی و حوزوی و همچنین پژوهشگاه‌ها و پژوهشکده‌های داخل کشور به فعالیت بپردازند و در صورت آشنایی با منابع تفسیری عهدین و شروح مکتوب و شفاهی کتاب مقدس و اطلاع از عقاید سایر ادیان ابراهیمی می‌توانند دایره فعالیت خود را گسترش داده و به‌عنوان یک مبلغ مسلمان با اندیشه شیعی در رسانه‌ها و فضا‌های داخلی و خارجی مختلف به فعالیت پژوهشی و آموزشی بپردازند و با توجه به مسائل سیاسی و اعتقادی روز جهان در خاورمیانه و خارج از آن، به تولید علم و سیاست دینی بر مبنای قرآن و سیره اهل بیت(ع) بپردازند و تولیدات خود را در قالب کتاب، مقاله، پایان‌نامه، سخنرانی و مصاحبه عرضه کنند و در نهایت زمینه‌ساز ظهور امام زمان(عج) و تشکیل دولت کریمه و فرهنگ‌سازی مهدوی باشند.
کاوند گفت: رشته تفسیر تطبیقی آنچنان باید رشد یابد که پژوهشگاه‌ها و مؤسساتی در این زمینه مشغول به کار باشند و با جذب پژوهشگران توانمند و دغدغه‌مند در این عرصه، نیاز کشور و خارج از کشور را در باب شناخت و استفاده از معارف قرآنی شیعی پاسخ دهند. این رشته تخصصی در فضاهای آکادمیک و غیر آکادمیک باید بتواند باعث تقریب ادیان و مذاهب در مسائل خطیری به‌ویژه توحید، نبوت، معاد، امامت، مهدویت و موعودشناسی و مسائل تربیتی و خانوادگی باشد به طوری که از طریق پژوهش مقارنه‌ای در این عرصه، بتوان به حقیقت ادیان و رسالت انبیای الهی و کتب آسمانی نزدیک شد و موارد اختلافی میان ادیان و مذاهب تا حد ممکن به دقت مورد بررسی و کنکاش قرار گیرد و آرائی که در حقیقت تحریف شده یا باطل هستند، جای خود را به عقاید تحریف نشده، صحیح و واقعی بدهد تا هدایت‌بخش دینداران در مسیر سعادت و کمالشان باشد.
وی بیان کرد: همچنین ضروری است تولیدات این عرصه به زبان‌های مختلف ترجمه شود و به سایر بلاد اسلامی و غیر اسلامی فرستاده شود تا همگان از برکت این مباحث بهره‌مند شوند؛ وزارت علوم و دولت محترم باید شرایطی را برای اساتید، پژوهشگران و دانشجویان این رشته فراهم سازند تا بتوانند به کشورهای مختلف سفر کرده و در قالب فرصت‌های مطالعاتی به نشر عقاید اسلامی ـ شیعی بپردازند و به‌طور ویژه در کنفرانس‌های بین‌المللی مقارنه ادیان حضور فعال داشته باشند؛ چرا که متأسفانه فضای اسلامی غالب در کنفرانس‌ها و سمپوزیوم‌های بین‌المللی بین ادیان، فضای اسلام سلفی و افراطی است که ضروری است عالمان شیعه و خبرگان عرصه تفسیر تطبیقی، فضای اسلامی سلفی را مورد نقد قرار داده و مباحث ارزشمند و به دور از تفریط و افراط خود را در مجامع بین‌المللی مطرح کنند که قطعاً موجب اقبال گسترده یهودیان و مسیحیان و همچنین سایر مذاهب به اسلام و به‌ویژه تشیع خواهد شد.
captcha