رابطه اخلاق و اقتصاد
کد خبر: 3547554
تاریخ انتشار : ۰۱ آذر ۱۳۹۵ - ۱۰:۰۱
عبدی مطرح کرد:

رابطه اخلاق و اقتصاد

گروه اقتصاد: استاد دانشگاه آزاد اسلامی کرمانشاه گفت: طبقه‌بندی امری اعتباری است و می‌توان امور مختلف را به روش‌‎های گوناگون دسته‌بندی و آن‌ها را مورد مطالعه قرار داد اما از مصطلح‌ترین طبقه‌بندی‌ها، آن‌ است که آموزه‌های اسلامی یا دین در سه گروه عقاید، اخلاق و احکام مورد مطالعه قرار می‌گیرد.

عبدی، استاد دانشگاه آزاد اسلامی کرمانشاه در گفت‌وگو با خبرگزاری بین‌المللی قرآن(ایکنا) از کرمانشاه، با اشاره به رابطه اخلاق و اقتصاد، گفت: طبقه‌بندی امری اعتباری است و می‌توان امور مختلف را به روش‌های گوناگون دسته‌بندی و آن‌ها را مورد مطالعه قرار داد اما از مصطلح‌ترین طبقه‌بندی‌ها، آن‌ است که آموزه‌های اسلامی یا دین در سه گروه عقاید، اخلاق و احکام مورد مطالعه قرار می‌گیرد.
وی افزود: انسان مسلمان به عقاید مبدأ، معاد و رسالت پیامبران ایمان کامل دارد و ادراکات دینی او از آفریننده هستی و چگونگی ارتباط وی با خالق یکتا و مجاری این ارتباط از طریق فرستادگان خداوند یعنی پیامبران و اعتقاد او به وجود دنیای دیگری که در استمرار زندگی این جهان قرار دارد جهان‌شناسی، راهنماشناسی و معادشناسی او را تشکیل می‌دهد.
عبدی تصریح کرد: همچنین براین مهم که عقاید دینی(اصول دین) قابل تقلید نیست و مسلمانان باید خود از هر طریقی که یقین‌آور باشد به آن‌ها ایمان بیاورد تأکید شده یعنی انسان باید به یکتایی خالق، برانگیختن و زندگی پس از مرگ در دل یقین داشته باشد و به آن‌ها اقرار داشته باشد و در عمل نیز به لوازم آن‌ها عامل باشد تا بتوان گفت به اصول دین ایمان دارد.
استاد دانشگاه آزاد کرمانشاه اظهار کرد: این واقعیت‌ها و مراتب و مراحل مربوط به آن‌ها حکایت از آن دارد که نظام اعتقادی یا عقاید دینی با ترسیم و طراحی گسترده جهان‌بینی فرد مسلمان تا حدود بسیار زیادی بر نوع رفتار و کنش و واکنش‌های او در برخورد با مسائل و امور مختلف اعم از دینی و غیردینی نشان داده می‌شود و حتی آن‌ها را پیش‌بینی می‌کند.
عبدی در ادامه جوهره نظام اعتقادی ایمان را غیب دانست و گفت: ایمان به غیب در واقع ایمان به حقایق ناپیدایی است که به جهت لطافتی که دارند از شعاع احساس و ابزار ادراکی متعارف بشر به دور است و تنها با ابزار مخصوصی که در نهاد انسان نهادینه شده یعنی باشعور باطنی و فطری انسان کشف می‌شود اما برای کارکرد بدون مانع نظام اعتقادی لازم است که از سایر نظامات تشکیل دهنده دین که از جمله آن‌ها نظام تشریعی است هم استفاده شود.
استاد دانشگاه آزاد کرمانشاه گفت: نظام تشریعی(احکام) نامیده می‌شود و به‌ میزان زیادی مربوط به جنبه‌های عملیاتی و کارکردی رفتارهای مورد انتظار از مسلمانان، و به این دلیل از بایسته‌های تجلی عملی دینی اسلام است. نظام تشریعی یا همان فقه و احکام آن در مقایسه با نظام اعتقادی که مربوط به عقل و اندیشه انسان است و در برگیرنده مباحث بسیاری است که هرکدام از آن‌ها در رفتار و کردار انسان مسلمان تأثیرهای مهمی دارد.
عبدی اظهار کرد: موارد یاد شده در واقعیت به‌عنوان تکمیل کننده آثار نظام اعتقادی شاکله رفتاری فرد مسلمان را تحت تأثر خود قرار می‌دهد. بخشی از احکام که به عبادات مربوط هستند به مسائل مربوط به نماز، روزه، خمس، زکات و جهاد می‌پردازند و بخش دیگری از آن مشهور به(عقود) هستند.
وی تصریح کرد: در عقود موضوعاتی همچون مزارعه، مساقات، مضاربه، شرکت و تجارت مورد نظر است(ایقات) که بخش سوم احکام را تشکیل می‌دهد و موضوعاتی همچون نذر، جعاله و ... در آن‌ها مورد بررسی است و بالاخره بخشی از احکام هستند که به احیا موات، غصب و شفعه و ... می‌پردازند و تکلیف انسان مسلمان را در این باب روشن می‌کند که عملاً در ارتباط با آن‌ها چه باید بکند که منطبق بر خواسته دین باشد.
عبدی اظهار کرد: انسان که انتخاب کننده دین است در محیط دین و محیط ذهنی و فکری‌اش به لحاظ نظری و تئوریک متأثر از نظام اعتقادی اسلام است و دین در پیوستگی هدایت انسان مؤمن به عقاید دینی از طریق یک نظام تشریعی چگونگی‌های عمل و اقدام و به اصطلاح سبک زیستن به شیوه‌های اسلامی مبتنی بر نظام اعتقادی اسلام را مطرح و معرفی می‌کند تا انسان جستجوگر از این حیث با کاستی و نقصان مواجه نباشد.
استاد دانشگاه آزاد کرمانشاه گفت: همین انسجام نظری و عملی در تعلیمات دینی است که وقتی از ارتباط اسلام و اقتصاد صحبت می‌شود و انسان مسلمان در مواجهه با پدیده‌ها و فعالیت‌های اقتصادی در عرصه‌های تولید، مصرف، توزیع، مبادله و ... قرار داده می‌شود منطبقاً استباط می‌شود که سازوکار حاکم بر رفتار او چگونه خواهد بود استدلال هم‌آن است که به وی دلیل غوطه‌ور شدن در دریای عقاید(نظام اعتقادی) و همچنین احکام دینی(نظام تشریعی) وضعیتی را به‌خود می‌گیرد که نمی‌تواند برمبنای غیر از آن عمل کند و  به عبارتی به انسان تجویز می‌شود که بر چه مبنا اقدام کند.
عبدی افزود: تبیین اقتصاد از دیدگاه اسلام به این مورد اشاره دارد که چگونگی تمهید شرایط و به اصطلاح آماده شدن انسان مسلمان برای انجام کارها و اعمالی است که از وی خواسته شده و یا عدم انجام مواردی است که از پرداختن به آن‌ها نهی شده است.
وی گفت: در این باب امام صادق(ع) از پیامبر اکرم(ص) اینگونه روایت کرده‌اند که، هرکس خرید و فروش کند باید از پنج چیز خود را حفظ کند، ربا، سوگند، پوشاندن عیب کالا، ستایش از کالا در هنگام فروش و نکوهش از کالا در وقت خرید.
استاد دانشگاه آزاد کرمانشاه تصریح کرد: اما با این وجود ملاحظه می‌شود که در مواردی طرفین مسلمان معاملات در رعایت مضامین‌روایی از اجرای آن سربازمی‌زنند و مثلاً نیت دریافت قیمت بیشتر و یا حتی فروش به قیمت معمولی موجب می‌‌شود که فروشنده سوگند را هم چاشنی و همراه معامله کند و این مورد را هم مذمومی نداند.
عبدی اظهار کرد: از طرفی خریدار هم از طریق چانه‌زنی مبادرت به عیب‌تراشی از کیفیت و وضعیت کالا می‌کند و باید دید چرایی و دلیل این رخدادها چیست؟
وی گفت: این سوال از آن‌جا موضوعیت دارد که در اغلب چنین دادوستدهایی که توصیف شدند طرفین مبادله به لحاظ نظری نمی‌خواهند آگاهانه دست به فعلی بزنند که از طرف شارع مقدس نهی شده اما در عمل چنین می‌کنند و احساس می‌کنم پاسخ به این سوال در این موضوع نهفته باشد.
این استاد دانشگاه تصریح کرد: آگاهی شکلی از آموزه‌های دینی اعم از عقاید و احکام به تنهایی برای عملی کردن آن‌ها کفایت نمی‌کند بلکه این آموزه‌های  لازم هنگامی از کفایت برخوردار می‌شوند که انسان از حیث اخلاق هم از آمادگی‌های دیگری برای چگونه بودن بهره‌مند شده باشد یعنی کارکرد نظام‌های اعتقادی و تشریعی بدون کمک متقابل از نظام اخلاقی که آن هم از شاخه‌های اصلی تعلیمان دینی میسر نیست.
captcha