جامیعت قرآن و اسلام مجزا از یکدیگر هستند/جامعیت قرآن منحصر به معصومان
کد خبر: 3729682
تاریخ انتشار : ۲۶ تير ۱۳۹۷ - ۱۰:۵۴

جامیعت قرآن و اسلام مجزا از یکدیگر هستند/جامعیت قرآن منحصر به معصومان

گروه اندیشه ــ اصغر طهماسبی‌ بلداجی در رساله دکتری خود به تبیین جامعیت قرآن و اسلام پرداخته و ضمن تبیین هر یک از این موارد به این نتیجه رسیده که قرآن مستقلا در امور هدایتی جامع است اما جامعیت آن برای معصومان(ع) است اما برای غیر معصومان جامعيت اسلام مطرح است.

جامیعت قرآن و اسلام مجزا از یکدیگر هستند/جامعیت قرآن منحصر به معصومان

به گزارش ایکنا؛ اصغر طهماسبی بلداجی دانش آموخته مقطع دکتری رشته علوم قرآن و حدیث از دانشگاه اراک است که در روز‌های اخیر از رساله دکتری خود با عنوان «نقش قرآن و روایات در فرایند جامعیت اسلام» دفاع کرده است. به منظور آشنایی بیشتر با این رساله با نگارنده آن گفت‌وگویی داشتیم.

طهماسبی با اشاره به اهداف نگارش این رساله بیان کرد: در این پژوهش به دنبال این بودیم که اولا بین جامعیت قرآن و جامعیت اسلام تمایز قائل شویم و به این سؤال پاسخ دهیم که جامعیت قرآن چیست و جامعیت اسلام به چه معنا است و این دو با یکدیگر چه تفاوت‌هایی دارند.

وی در ادامه افزود: اثبات کردیم که این‌ها با یکدیگر تفاوت دارند، ضمن این که تبیین کردیم که قرآن کریم و روایات معصومان(ع) در این زمینه چه نقش و رابطه‌ای با یکدیگر دارند که باعث می‌شوند جامعیت اسلام شکل بگیرد، و دیگر این که جامعیت اسلام چیست و در چه زمینه‌ای جامع و کامل است و حرف برای گفتن دارد و مصادیق آن تا کجا است؟ همچنین تبیین شد که نقش هر کدام از قرآن و روایات در این زمینه چطور است و بعد هم به طور عملی مصادیق را آوردیم و این جامعیت را به اثبات رساندیم.

وی تصریح کرد: یک فصل از این رساله در همین رابطه بود، یک فصل دیگر در مورد تمایز جامعیت قرآن و جامعیت اسلام بود که در این فصل اثبات کردیم که قرآن به عنوان آخرین کتاب آسمانی که برای هدایت همه انسان‌ها تا قیامت نازل شده از جامعیت مطلق در امور هدایتی برخوردار است، به این معنا که تمام آن چیزی را که بشر برای رسیدن به سعادت و کمال در حیطه‌های مختلف اعم از اعتقادی، احکام، اخلاق و ... نیاز دارد را بیان کرده است و قرآن مستقلا و بدون نیاز به منبع دیگر جامع است، یعنی سنت پیامبر(ص) و سنت معصومین(ع) نقشی در جامعیت قرآن ندارد و قرآن خودش مستقلا جامع است.

طهماسبی در ادامه افزود: وقتی خداوند این آیات را نازل کرده، در ورای این الفاظ مفاهیمی است و این آیات دارای ظهر و بطن هستند که این معارف در آن گنجانده شده و در آن نقصانی وجود ندارد، همچنین در مرحله بعد ما اثبات کردیم که جامعیت قرآن به چه معنا است چون وقتی می‌خواهیم نماز بخوانیم، قرآن به صورت جزئی‌تر تمام احکام آن را بیان نکرده است که شامل چند رکعت است و ...، از طرفی ممکن است این شبهه به وجود آید که اگر قرآن به صورت کلی صحبت کرده پس چگونه دارای جامعیت است، که این مسائل نیز پاسخ داده است.

وی بیان کرد: پاسخ این شبهه در روایات متواتر از معصومان(ع) بیان شده است، خداوند در قرآن می‌فرماید: «وَنَزَّلْنَا عَلَیْکَ الْکِتَابَ تِبْیَانًا لِکُلِّ شَیْءٍ وَهُدًى وَرَحْمَةً وَبُشْرَى لِلْمُسْلِمِینَ»، یا اینکه در جای دیگری قرآن تفصیل کل شیء معرفی شده است، ذیل این دو آیه از معصومان(ع) روایت داریم که در این قرآن همه چیز بیان شده است و در ادامه روایت دارد که «نحن نعلمه»، ما این معارف را می‌دانیم، یا این که می‌فرمایند که در این قرآن ظاهر و باطن وجود دارد و بسیاری از این معارف در باطن آیات است و تنها اوصیا به این معارف آگاه هستند.

طهماسبی گفت: همچنین مصداق اتم راسخان در علم نیز اهل بیت(ع) هستند که تفسیر و تأویل را می‌دانند، بنابراین نتیجه این می‌شود که قرآن در امور هدایتی جامعیت مطلق دارد، حتی آن احکام دینی ما که عبارت از جزئیات اقامه نماز است نیز اینگونه است، اما به فرموده امام باقر(ع) عقول مردم به آن نمی‌رسد بلکه اهل بیت(ع) هستند که نسبت به آن آگاه هستند.

وی در ادامه با اشاره به فصل دوم رساله خود بیان کرد: در فصل دوم با توجه به آیات قرآن و روایات متعدد، اثبات کردیم که قرآن در امور هدایتی جامعیت مطلق دارد و اهل بیت(ع) به این امور آگاه هستند، اما از جنبه دیگر ما به این نکته اشاره کردیم که برای دیگر مردم و غیر معصومان تکلیف آیات قرآن چه می‌شود و چگونه از جامعیت برخوردار است، در واقع اینگونه پاسخ دادیم و اثبات کردیم که برای غیر معصومان جامعیت اسلام مطرح است، یعنی آیات قرآن و روایات صحیح از معصومان با یکدیگر آن مباحث دینی در همه زمینه‌ها را بیان می‌کنند که مردم با مراجعه به این دو منبع هیچ کمبود و نقصانی در امور هدایتی احساس نخواهند کرد، پس در نتیجه جامعیت قرآن اختصاص به معصومان(ع) دارد و معصومان(ع) از ظاهر و باطن قرآن معارف آن را برای مردم بیان می‌کنند و در واقع برای مردم جامعیت اسلام مطرح است.

طهماسبی تصریح کرد: در فصل دوم رساله سه دیدگاه که در مورد قرآن مطرح است مورد بررسی قرار گرفته است، یک دیدگاه جامعیت مطلق قرآن است که معتقد است همه مباحث دینی و مباحث همه علوم در قرآن وجود دارد که البته این دیدگاه را نقد کرده و گفته‌ایم قرآن نازل نشده که بگوید علوم کامپیوتر چیست، مردم می‌توانند به این مسائل دست یابند و عقل انسان‌ها به مرور زمان می‌تواند چیز‌هایی را اختراع کند، قرآن کریم آمده تا یک چیزی را بیان کند که مردم با عقل خود به آن نمی‌رسند، مثلا در مورد جهان دیگری صحبت می‌کند که مردم با هیچ علمی از آن سر در نمی‌آورند و خدایی را معرفی می‌کند که هیچ عقلی به کُنه آن نمی‌رسد، در واقع قرآن این معارف را بیان کرده است؛ لذا این دیدگاه موافق آیات و روایات نیست.

وی در ادامه با طرح دومین دیدگاه در مورد قرآن بیان کرد: دومین دیدگاه، دیدگاه اعتدالی است که طرفداران این دیدگاه می‌گویند قرآن در امور هدایتی جامع است، اما این جامعیت با واسطه است یعنی این که قرآن با توجه به سنت و بنا به نظر برخی از اهل سنت با توجه به اجماع و قیاس جامع می‌شود، دیدگاه شیعه نیز اینگونه است که می‌گویند قرآن در امور هدایتی جامع است که یا واسطه است یا بی واسطه، در واقع بسیاری از معارف در قرآن و برخی هم در سنت پیامبر(ص) و معصومان(ع) کامل می‌شود که البته این دیدگاه را نیز نقد کردیم و گفتیم که وقتی به آیات قرآن و روایات مراجعه می‌کنیم، می‌بینیم که قرآن را مستقلا جامع می‌دانند، یعنی این مقوله را ربط نمی‌دهند به این که قرآن جامع است، اما این جامیعت با توجه به فلان چیز است، خیر، قرآن مستقلا کتاب جامع معرفی شده است.

طهماسبی تصریح کرد:در این کتاب تمام آن چیزی که مردم در امور هدایتی به آن نیاز دارند وجود دارد، اما همه نمی‌توانند معارف آن را استخراج کنند، مثالی که می‌توان زد این است که به شما گفته می‌شود که باید این راه را طی کنید تا به مقصد برسید، اما چون راه دارای مسیر‌های فرعی است هر کسی نمی‌تواند به مقصد برسد و در نتیجه باید نقشه‌ای وجود داشته باشد که این نقشه نیز در اختیار فرمانده و رهبر قرار می‌گیرد.

وی در ادامه افزود: قرآن کریم هم اینگونه است، تمام آنچه هست نازل شده ولی علم آن به معصومان(ع) اختصاص داده شده است، اگر قرآن بخواهد همه مباحث هدایتی را در قالب الفاظ بیان کند و فرضا کیفیت تمام اعمال مانند نماز خواندن و ... نیز با جزئیات بیان کند طبیعتا چند صد هزار آیه خواهد شد و در این صورت قابلیت ایجاز خودش را از دست می‌دهد و کسی هم به سمت آن نخواهد رفت؛ لذا همه این معارف برای معصومان است و آن‌ها به عنوان راهنمایان مردم این کتاب آسمانی را برای مردم تبیین می‌کنند.

طهماسبی به تبیین دیدگاه سوم در این زمینه پرداخت و گفت: دیدگاه سوم، دیدگاه حداقلی است که معتقد است قرآن کاری با دنیای ما ندارد، بلکه برای آخرت ما مباحثی را بیان می‌کند که البته این دیدگاه را نیز نقد کرده‌ایم و در این زمینه مثلا به دیدگاه ملاصدرا اشاره کرده‌ایم که می‌گوید وقتی سیاق آیات قرآن را نگاه می‌کنیم می‌بینیم که در مورد سیاست، اقتصاد، معاملات و ... صحبت کرده است لذا این دیدگاه نیز نقد می‌شود و در نهایت اثبات کردیم که دیدگاه برگزیده این است که قرآن کریم از جامعیت مطلق در امور هدایتی برخوردار است و تمام آن چیزی که بشر در راه سعادت و کمال به آن نیاز دارد بیان کرده ولی این اختصاص به معصومان(ع) دارد که آن‌ها برای مردم بیان کردند.

وی در ادامه افزود: البته این بدان معنا نیست که قائل به اخباری‌گری باشیم و دیگران نمی‌توانند به قرآن مراجعه داشته باشند، بلکه دیگران نیز می‌توانند به قرآن مراجعه کنند و راه را پیدا کنند، اما برای تبیین جزئیات و مصادیق کامل باید به معصومان مراجعه کرد. در فصل‌های دیگر نیز تا حدی به منابع جامعیت اسلام اشاره شده است که قرآن و روایات منبع دین هستند.

طهماسبی بیان کرد: در یکی از فصول مهم این رساله گفته‌ایم که نقش قرآن و روایت در فرایند جامعیت اسلام چطور است و این‌ها چه رابطه‌ای با یکدیگر دارند که این معارف دینی برای ما شکل بگیرند و بتوانیم به آن معارف دینی در تمام سطوح دست پیدا کنیم. در ابتدا نقش قرآن را تبیین کردیم که در ظاهر آیات قرآن و در این الفاظ نقشه کلی برای رسیدن به سعادت توضیح داده شده است.

وی در ادامه تصریح کرد: کسی که با قواعد ادبیات عرب و روش بیانی قرآن آشنا باشد می‌تواند به این نقشه دست پیدا کند، این که خداوند وجود دارد و باید او را پرستید، این که آخرتی وجود دارد و معاد را در پیش داریم، فهم این مطالب با کمترین آشنایی با قرآن حاصل می‌شود، اما تبیین جزئیات و این که فرضا نماز چند رکعت است و .. بر عهده معصومان(ع) است.

طهماسبی به نقش روایات برای فهم قرآن توسط غیر معصومان بیان کرد: روایات در رابطه با قرآن دو حالت دارند، یا تفسیری هستند و یا تکمیلی، برخی از روایات مراد آیه را روشن می‌کنند که منظور از آیه فهمیده می‌شود، اما برخی از روایات نیز هستند که نقش تکمیلی دارند که محتوا را تکمیل می‌کنند و اگر این رابطه تفسیر و تکمیل را درست متوجه شویم به شبهاتی که اخباریون و قرآنیون مطرح می‌کنند نیز جواب داده می‌شود.

وی در ادامه فصل پایانی این رساله اشاره و در این زمینه تصریح کرد: در آخرین فصل دیدگاه حداقلی که معتقد بود اسلام در مباحث اخروی جامع است و در همه مباحث جامعیت ندارد را نقد کرده‌ایم و به صورت عملی اثبات کرده‌ایم که اسلام دارای جامعیت است، در واقع در ابتدا جامعیت اسلام را در امور هدایتی اثبات کرده‌ایم و یکی دیگر این که رابطه آیات قرآن و روایات معصومان(ع) در شکل‌گیری این جامعیت تبیین شده است. در انتها نیز بحث مسائل نوظهور و جامعیت را مطرح کرده‌ایم که آیا قرآن در زمان پیامبر(ص) جامع بوده یا در همه اعصار این گونه است.

طهماسبی در ادامه به نتایج حاصل از این پژوهش اشاره و بیان کرد: نتایج پژوهش این که قرآن مستقلا جامع است و تمام آن چیزی را که بشر برای رسیدن به هدایت و سعادت نیاز دارد در این کتاب بیان شده که این معارف یا در ظاهر آیات هستند یا در بطون آیات، دوم این که معصومان(ع) هستند که به این معارف آگاه هستند که در صدر آن‌ها پیامبر(ص) است و بعد از ایشان این علم به آیات به جانشینان پیامبر(ص) منتقل می‌شود و اهل بیت(ع) هستند که این معارف را بیان می‌کنند.

وی تصریح کرد: سومین نتیجه، رابطه قرآن و روایات در فرایند جامعیت اسلام بود که به دو رابطه تفسیری و تکمیلی اشاره کردیم، چهارمین و مهم‌ترین نتیجه پژوهش نیز بحث مراد از امور هدایتی در جامعیت اسلام است که گفتیم مراد از امور هدایتی تمام آن چیزی است که بشر برای رسیدن به سعادت به آن نیاز دارد و اشاره کردیم به مصادیق این امور هدایتی در عرصه‌های اعتقادی، عبادی، سیاسی، اجتماعی رفتاری، فردی و اقتصادی است و رابطه قرآن و روایات را در فرایند این جامعیت بیان کرده‌ایم و به طور غیر مستقیم به شبهات قرآنیون و اخباریون در این زمینه پاسخ داده‌ایم.

انتهای پیام

captcha