روایتی جذاب از روزهای اسارت/ روزهایی که با ایمان و اعتقاد سپری شد
کد خبر: 3775381
تاریخ انتشار : ۰۴ دی ۱۳۹۷ - ۰۸:۴۸

روایتی جذاب از روزهای اسارت/ روزهایی که با ایمان و اعتقاد سپری شد

گروه اجتماعی ـ آزادگان، با ایمان راسخ خود ‌برابر همه فشارهای جسمی و روحی دشمنان ایستادند و روابط اجتماعی جامعه کوچک اردوگاهی خود را برپایه اخلاق حسنه بنا نهادند و از شکنجه‌های مزدوران بعث هراسی به خود راه ندادند.

روزهایی که با ایمان و اعتقاد سپری شد /جوانان با اکسیر اسلام جلوی تهاجمات دشمن بایستند

آزادگان، صبورتر از سنگ صبور و راضی‌ترین افراد به قضای الهی هستند. آنان سینه‌هایی فراخ‌تر از اقیانوس دارند که از همه جا و همه کس بریده و به خدا پیوسته‌اند. آزاده نامیده شدند چون از قید نفس و نفسانیات رهایی یافته‌اند.
آزادگان، با ایمان راسخ خود ‌برابر همه فشارهای جسمی و روحی دشمنان ایستادند و روابط اجتماعی جامعه کوچک اردوگاهی خود را برپایه اخلاق حسنه بنا نهادند و از شکنجه‌های مزدوران بعث هراسی به خود راه ندادند.
غلامرضا رخشانی متولد سال ۴۳ است که در 9 اسفندماه سال 62 در منطقه حورالهویزه روستای البیضه عراق به اسارت درآمده است.
غلامرضا رخشانی، آزاده دفاع مقدس در گفت‌وگو با ایکنا اظهار کرد: در حال و هوای انقلاب اسلامی، مشغول تحصیل در سال‌های آخر دبیرستان بودم.
وی با بیان اینکه این ملت برای تحقق ارزش‌های دینی علیه یک حکومت فاسد، انقلاب کردند، افزود: سال ۵۹ که آغاز جنگ بود، فضا به گونه‌ای بود که همگان احساس تکلیف می‌کردند و برای حفاظت از کیان اسلام به جنگ علیه دشمن رفتند.
این آزاده ادامه داد: بعد از اتمام دوره دبیرستان وارد دانشگاه تربیت معلم شدم که درست در سال‌های جنگ تحمیلی بود و همواره دغدغه رفتن به جبهه در دهنم بود به همین علت ساکم را آماده کرده و راهی مسیری شدم که در آن عشق به میهن و اسلام موج می‌زد.
وقتی از او پرسیدم که با این سن کم چرا به جبهه رفتی، اظهار کرد: در آن زمان مردم با هر سلیقه‌ای تنها برای دفاع از ارزش‌های اسلامی خود به جبهه می‌رفتند و من نیز از این قاعده مستثنی نبودم.
این آزاده دفاع مقدس بیان کرد: در حال حاضر جوانان در هجوم تبلیغات دشمن هستند اما با همین وجود می‌توانند با اکسیر اسلام ‌مقابل تهاجمات دشمن بایستند.
رخشانی اظهار کرد: در 9 اسفندماه 1362 در حالی که 19 ساله بودم در عملیات خیبر به اسارت دشمن درآمدم و 78 ماه اسیر بودم.

نبردی مضاعف در خاک دشمن
وی با بیان اینکه در دوران اسارت آنچه در روضه‌های اهل بیت(ع) شنیده بودیم اط نزدیک با آن روبرو شدیم، گفت: زمانی که عراقی‌ها ما را در حالی که مجروح بودیم به اسارت درآورده بودند، ما را ساعت‌ها در یک بیابان با دست‌های بسته بدون آب و غذا نگه داشتند.
این آزاده دفاع مقدس بیان کرد: اسارت پایان راه نبرد است اما ما از لحظه به لحظه اسارت خود نیز به افتخار یاد می‌کنیم چرا که این اسارت، نبرد مضاعف در خاک دشمن است.
رخشانی از دوران اسارتش به‌عنوان مهمترین روزهای زندگیش یاد ‌و اظهار کرد: در دوران اسارت، حق عزاداری و حفظ ارزش‌ها را نداشتیم و برای پست‌ترین سرباز عراقی مجبور بودیم بالاترین احترام را قائل شویم.
وی ادامه داد: از طرفی برای ورود به فساد راه باز بود اما آزادگان خود را حفظ کردند و به همین علت است که حتی یک دقیقه اسارت برای ما یک نعمت بود و بزرگترین حسرتم در اولین روزهای اسارت عقب افتادن از درس بود اما به مرور فهمیدم که اسارت خود دانشگاهی بزرگ بود.
این آزاده دفاع مقدس با بیان اینکه در اسارت، دغدغه ما حفظ ارزش‌ها و تقید به مسائل دینی در عمل بود، گفت: تابستان 69 بود که در اردوگاه بودیم و بیانیه‌ای از رادیو عراق مبنی بر توافق رؤسای جمهور عراق و ایران بر سر مبادله اسرای طرفین پخش شد.
رخشانی اظهار کرد: پس از پخش این خبر، افسر اردوگاه مژده آزادی در روز 26 مردادماه را به ما داد و ما چون بدقولی دیده بودیم، به خبر توافق رؤسای جمهور، اهمیت چندانی ندادیم و تا 25 مردادماه هیچ نشانه‌ای از اینکه تبادل صورت دیده نشد.
وی با اشاره به اینکه روز 26 مرداد بود که از طریق تلویزیون عراقی‌ها تصویر اولین اسرای آزادشده را دیدیم و آن وقت شکوفه امید در دلمان جوانه زد، افزود: چند روز بعد افرادی از سوی صلیب سرخ به اردوگاه آمدند و با افراد مصاحبه کردند که آیا تمایل به بازگشت به ایران یا پناهندگی در عراق را دارید که همه افراد می‌خواستند که به میهن برگردند.
این آزاده دفاع مقدس گفت: شهدای گرانقدری در دوران اسارت بودند که به‌دلیل دفاع از ارزش‌ها و به خصوص شخصیت امام خمینی(ره) شهید شدند و ما با یاد و خاطره آنان از اردوگاه خداحافظی کردیم.

لحظه رسیدن به خاک ایران
رخشانی با اشاره به اینکه از ظهر، حرکتمان به سمت ایران آغاز شد و نیمه‌شب بود که به قصرشیرین رسیدیم، بیان کرد: هنوز داخل اتوبوس و در خاک عراق بودیم و هنوز باور نداشتیم که به میهن بازمی‌گردیم که یکی از پاسداران انقلاب اسلامی ایران با لباس سپاه وارد اتوبوس شد با آرامش و اطمینان گفت که لحظاتی بعد تبادل آغاز خواهد شد.
وی افزود: وقتی اسامی افراد را می‌خواندند تمام آزادگان از اتوبوس پیاده شده و بر خاک ایران سجده کردند و آن شب را در یکی از پادگان‌های مرزی سپری کردیم و صبح روز بعد با یک هواپیمای باربری به فرودگاه مهرآباد تهران آمدیم.
این آزاده دفاع مقدس اظهار کرد: سپس به پادگان پرندک تهران منقل شدیم تا قرنطینه سه روزه‌ای را که در آن هیچ گونه ارتباطی با خانواده‌هایمان نداشتیم، سپری کنیم.
رخشانی ادامه داد: روز سوم پس از حضور در حسینیه امام خمینی(ره) و دیدار با مقام معظم رهبری، به سمت فرودگاه آمده و نزدیک غروب در فرودگاه شهید هاشمی‌نژاد مشهد به زمین نشستیم.
وی اظهار کرد: شاید زیباترین لحظه برای من دیدار با خانواده‌ام پس از سال‌ها تحمل درد و رنج دوری بود، دردی که می‌توانست هرکسی را از پا درآورد اما برای آرمانی که در ذهن داشتیم ما را زنده نگه داشت.

استفاده از خاطرات آزادگان در فیلم‌ها و آثار هنری
این آزاده دفاع مقدس با بیان اینکه متأسفانه در بحث فیلم‌ها و آثار هنری دفاع مقدس از رزمنده‌های آن دوران برای بیان خاطرات خود کمتر بهره برده شده است، افزود: ما که در بطن اسارت بوده و این دوران را حس کرده‌ایم کم‌تر فیلمی دیده‌ایم که واقعیت جنگ را منعکس کند.
رخشانی ادامه داد: لحظات سخت شنیدن خبر فوت امام خمینی(ره)، عزاداری‌های محرم، مراسم قرآن خوانی ماه رمضان و اتحاد بین اسرا در کمتر فیلمی به تصویر کشیده شده است.
وی با تأکید بر چاپ کتب با محتوا در مورد روزهای جنگ، ادامه داد: اگر کتابی به صورت نمادین ارائه شود، تاثیرگذاری خوبی نخواهد داشت و اهل هنر و اهل فن و نویسنده می‌توانند از موضوعات زمان جنگ و خاطرات اسرا استفاده کنند و برای تثبیت این خاطرات کمک کنند.

راه حل مشکلات کشور
این آزاده دفاع مقدس بیان کرد: آزادگان افرادی بودند که برای اینکه دو تکه نان به دست آورند، با عراقی‌ها دوست نشدند و کشور خود را نفروختند.
رخشانی با تاکید بر حفظ نشاط و روحیه دوران دفاع مقدس در جامعه، افزود: مسئولان باید مدبر و بانشاط باشند و روحیه دفاع مقدس را حفظ کنند.
وی یادآور شد: می‌توان با همان وحدت و اتحاد روزهای جنگ، مشکلات حال حاضر کشور را حل کرد و در واقع راه‌حل مشکلات حفظ روحیه جهادی است.
زهرا حمیدی
انتهای پیام

captcha