به گزارش ایکنا؛ نشست علمی «ساختار منطقی مطالعات تمدن نوین اسلامی» با حضور حجتالاسلام ذوعلم و مصطفی ملکوتیان، عصر روز گذشته، 7 اسفندماه در پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی برگزار شد. ذوعلم در ابتدا اظهار کرد: موضوعاتی در هفته تمدن نوین اسلامی در جلسات مطرح میشود از انسجام منطقی برخوردار نیست. به همین جهت در یکی از جلسات شورای سیاستگذاری بیان شد که ما باید به ساختار منطقی مطالعات تمدن نوین اسلامی دست پیدا کنیم تا بتوانیم برنامهریزی عملی کنیم. در ابتدا چند نکته مقدماتی عرض میکنم. شهید بهشتی میفرماید که سعی کردیم بیش از اینکه به عمل بپردازیم، با گفتار و کتابت اسلام را تبلیغ کنیم. کمتر از ده درصد ابزار پیشرفت و اصلاح گفتن و نوشتن بوده است و نود درصد با عمل تحقق پیدا میکند. تلقی من این است که در تمدنسازی نوین اسلامی باید به این نکته توجه کنیم. یعنی بیش از آنکه به برگزاری نشست نیاز داشته باشیم، به عمل نیاز داریم. هر کدام از ما در جایگاه حقیقی یا حقوقی خودمان ببینیم چگونه میتوان برای تقویت مسیر تمدنسازی نقش ایفا کرد. والا اگر فقط ما بگوییم و بنویسیم و نقش عملی برعهده نگیریم، تمدن نوین اسلامی محقق نخواهد شد.
وی ادامه داد: این تمدن در مسیری است که انقلاب اسلامی آغاز شده است. مرحله اول انقلاب اسلامی بوده، بعد حکومت اسلامی، بعد دولت اسلامی، بعد جامعه اسلامی و در پایان تمدن نوین اسلامی. همان گونه که شکلگیری انقلاب اسلامی پیش از نظریهپردازی به عمل نیاز داشت، تمدن نوین اسلامی هم همین گونه است و باید دنبال عمل باشیم. تمدنسازی فرایندی است که با دو جریان فکری و عینی باید به آن برسیم. هم به مبانی فکری نیاز داریم و هم اقدام و عمل. در فهم تمدن نوین اسلامی تلقی بنده این است که تمدن نوین اسلامی هم مرز خودش را با تمدن پیشین اسلامی جدا میکند و هم مرز خودش را با تمدن غربی جدا میکند. در واقع با تمدن نوینی داریم که ماهیتا سکولاریسمی است. تمدن نوینی هم داشتیم که به گذشته ما تعلق دارد. بنابراین در نگاهی که به تمدن نوین اسلامی داریم دو نفی انجام میدهیم: یکی نفی بازگشت به تمدن پیشین اسلامی. همچنین نفی میکنیم تمدن نوین غربی را در عین حال دستاوردهای تمدن غربی را به کار میبریم.
ذوعلم در ادامه سخنان خود تصریح کرد: پس در حقیقت در تمدن نوین اسلامی سه ورودی داریم. یک ورودی مبناییمان خود اسلام است. همان اسلام ناب که باید آن را فهم کنیم و دریافتهای نو و اجتهادی از اسلام داشته باشیم و در فهم اسلام هیچ عامل دیگری را دخالت ندهیم. این مسئله مبنای فلسفی ما را تشکیل میدهد. ورودی دیگر ما این است که از داشتههای تاریخی خودمان استفاده کنیم. ورودی سوم هم این است که از تمدن نوین غربی استفاده کنیم و در نهایت با این سه ورودی طراحی جامعی در ذهن خودمان ترسیم کنیم و آنگاه بدان عمل کنیم. با همین ترکیب جمهوری اسلامی، بعد نوین بودن و اسلامی بود دیده شده و به این جهت، تمدن نوین اسلامی آغاز شده است. منتهی در بحث محورهای مطالعاتی توضیحاتی عرض میکنم. برای تمدن چهار مؤلفه قائلیم و فکر میکنیم همین چهار مؤلفه تمدن باید خاستگاه مطالعات ما قرار بگیرد. یک مؤلفه مبانی فلسفی و جهانبینی است که این تمدن را پشتیبانی میکند. مؤلفه دوم نظام دانایی جامعه است. این نظام دانایی صرفا خروجی علوم نیست، بلکه سازواره مفهومی دانش است که به صورت درهمتنیده سازه منسجمی را شکل داده است. این سازه منسجم مبتنی بر مبانی فلسفی و جهانبینی ماست. هر تمدنی متناسب با خودش یک سازه دانشی و علمی ویژه دارد.
وی در ادامه یادآور شد: مولفه سوم نظامات اجتماعی است. مقصود از نظامات اجتماعی، نظام اقتصادی و نظام فرهنگی و سایر نظامهای اجتماعی است که برآمده از نظام دانشهاست. مولفه چهارم که عینیت ملموس و تبلوریافته تمدن است، ساختارها و نهادها و فرایندها و عملکردهایی است که اینها دارند. مثلاً نهادهای بانک و بورس در نظام اقتصادی مبتنی بر دانش اقتصاد غربی است. اینکه آیا ما در تمدن نوین اسلامی نهاد بانک یا بورس هم داریم یا خیر محل بحث است. در اینجا باید خلاقیت و آفرینشگری داشته باشیم. در تمدن نوین اسلامی صرفاً به کشف گزارههای توصیفی و تجویزی نمیپردازیم، بلکه باید نظام و نهادهایی براساس نظامات اجتماعی مبتنی بر مبانی نظری خلق بشود. با این توصیف ما در مطالعات تمدنی چهار محور کلان داریم: مطالعات فلسفی؛ مطالعات ناظر به علوم و دانشها؛ مطالعات نظامات اجتماعی؛ مطالعات ساختارها و نهادها. نکته دیگری اینکه ما چهار عرصه تمدنی تحققیافته داریم که باید براساس این چهار مؤلفه به بررسی آن بپردازیم. یکی تمدن نوین غربی است که باید بررسی کنیم این چهار مؤلفه در تمدن نوین غربی چیست. دوم، تمدن پیشین اسلامی است. سوم، پیشینه تمدن ایرانی. چهارم، تجربه تمدن انقلاب اسلامی در چهل سال گذشته.
حجتالاسلام ذوعلم در ادامه گفت: مسائلی را که به آن اشاره کردم میتوانیم با رویکردهای مختلفی مطالعه کنیم. یکی رویکرد توصیفی گزارشی است؛ یعنی همچنان ما نیاز داریم گزارشهای منحق و درستی از تمدن پیشین اسلامی داشته باشیم. نیاز داریم گزارشات علمی درستی از تمدن کنونی غرب داشته باشیم. رویکرد دیگر انتقادی و تحلیلی است. رویکرد سوم طراحی و معماری است. نتیجه سخن اینکه در چهار عرصه تمدنی، در چهار محور کلان که از آن چهار مؤلفه به دست میآید. با دو رویکرد توصیفی گزارشی و تحلیل انتقادی میتوانیم مطالعات خود را انجام دهیم. بحث اصلی این است که ما باید به طراحی و معماری تمدن نوین اسلامی و راهبردهای عملیاتی دست پیدا کنیم. به اعتقاد من نمیتوانیم مطالعات نظری و راهبردهای عملی را متوقف بر هم بدانیم. همان گونه که در انقلاب اسلامی قبل از اینکه نظریهای ارائه شده باشد، امام خمینی وارد میدان شد، نیروهای اجتماعی را ساماندهی کرد و با مبانی که داشتیم، نظام جدیدی را طراحی کرد. یکی از تأکیدات مقام معظم رهبری این است که در مباحث نظری غرق نشویم.
در ادامه نشست مصطفی ملکوتیان به ایراد نظرات خود پرداخت و اظهار کرد: تمدن دو بعد ارادی و غیرارادی دارد. شما فرمودید در بعد ارادی داشتن نقشه راه و اراده تشکیل تمدن حائز اهمیت است. وظیفه ما هم این است که در راستای نقشه راه گام برداریم. سؤال من این است که چه مقدار از تمدن ارادی و چه میزان غیرارادی است. جنبه ارادی هم در جایگاه خود حائز اهمیت است. در هر نقشه راهی باید ایرادهای تمدن رقیب را مورد توجه قرار داد، چراکه تمدن دو جنبه دارد: ظهور تمدن جدید و افول تمدن قبلی. جنبههای ارادی فقط جنبه ظهور تمدن نوین را دربرنمیگیرد، بلکه افول تمدن قبلی هم حائز اهمیت است. سؤال من این است که جایگاه افول تمدن رقیب در مباحث شما کجاست و چقدر به آن بها داده شده است؟
ذوعلم در پاسخ گفت: مسئله افول تمدنها باید در مباحث فلسفی تمدنی مورد بحث قرار گیرد. باید از نظر تمدن غرب بررسی کنیم افول تمدن چگونه است. همچنین به بررسی افول تمدن از نگاه تمدن پیشین اسلامی و همچنین انقلاب اسلامی بپردازیم. در نهایت باید نتیجهگیری کنیم و بگوییم عوامل افول تمدن این است؛ مثلاً اگر تمدنی دچار بیعدالتی شد، دچار غرور شد افول میکند. بحث دیگر علمی است که در تبیین رویکرد مطالعه انتقادی به آن اشاره کردم. در این بحث از افول صحبت نمیکنیم، بلکه میگوییم هر تمدنی نافع باشد باقی خواهد بود. پس سخن از افول به میان نمیآوریم و به دنبال نقد تمدن غرب میرویم.
انتهای پیام