به گزارش ایکنا؛ کارگاه «مهارتآموزی در نگارش دایرةالمعارف»، شب گذشته، 28 اردیبهشت، با حضور جمعی از علاقهمندان در محل بیستوهفتمین نمایشگاه بینالمللی قرآن در مصلی امام خمینی(ره) برگزار شد.
حمید باقری، عضو هیئت علمی گروه قرآن و حدیث دانشکده الهیات و معارف اسلامی دانشگاه تهران در این کارگاه بیان کرد: در ابتدا باید به چند نکته اشاره کنم؛ در این کارگاه، فرصتِ طرح همه مباحث را نداریم و بنده نیز به اهم مطالب که جنبه کارگاهی و عملی دارد میپردازم. بحث دیگر اینکه این مباحث روش تحقیق است و در دورهای تحصیل نیز روش تحقیق را میخوانیم، اما لزوما از این کلاسها یک محقق خوب خارج نمیشود و علت نیز این است که پرداختن به مباحث نظری کافی نیست و ورود به عرصه عمل نیز مهم است تا مباحث نظری در مقام عمل هم استفاده شوند.
وی در ادامه افزود: بحث سوم هم اینکه آموزش رسمی در نگارش مقالات دایرةالمعارفی نداریم و کسانی که در این حوزه مقاله نوشتهاند، بیشتر تجربی این بحث را فراگرفتهاند. امروزه نیز سراغ ندارم که بحث آموزشی رسمی داشته باشیم که خروجی آن توانمندیهای نگارش مقالات دایرةالمعارفی باشد و در بحث سایر مقالات نیز با این وضعیت مواجه هستیم که هر کسی که وارد این عرصه میشود، با تجربه و گاهی هم با آزمون و خطا است.
پیشینه دایرةالمعارفنگاری
باقری تصریح کرد: در روش تحقیق منابع را به دو دسته اصلی و واسطهای تقسیم میکنند؛ در بخش واسطهای منابع متعددی وجود دارد که از جمله میتوان به کتب، مقالات، سایتها، نرمافزارها و دایرةالمعارفها اشاره کرد، اما سؤال اینجاست که چرا دایرةالمعارفها نیز در این دسته قرار میگیرند؟ آیا دایرةالمعارف یک منبع تحقیقی است؟ برای اینکه به این پرسشها پاسخ دهیم باید دو بحث را مطرح کنیم؛ یکی سخن از تألیف دایرةالمعارف و دیگری هم هدف و کارکرد دایرةالمعارف است.
وی با اشاره به تالیف دایرةالمعارف بیان کرد: دایرةالمعارف معادل کلمه فرانسوی encyclopedie است که مشتق از اصطلاح یونانی enkloi paideia است. این واژه در یونانی به معنای آموزش عام است و امروزه از دایرةالمعارفها انتظار داریم که اطلاعات را به صورت عام در اختیار مخاطب قرار دهند. در وضع اصطلاح عربی نیز دایرةالمعارف را با عنوان موسوعه یا در فارسی با نام فرهنگ و دانشنامه نامگذاری میکنند و یکی از دایرهالمعارفهای معاصر دانشنامه جهان اسلام است.
این عضو هیئت علمی دانشگاه تهران در ادامه به بحث تعریف دایرةالمعارف پرداخت و گفت: تعاریف مختلفی وجود دارد و در یک تعریف ساده و بسیط آمده است دایرةالمعارف، شامل مجموعه اطلاعات ساماندهی شده، در یک موضوع خاص و عام است؛ لذا آنها را با توجه به موضوعی که دارند به دایرةالمعارفهای تخصصی و عمومی تقسیم میکنند که عمدتاً این مجموعه اطلاعات به صورت الفبایی و موضوعی مرتب شده است.
وی تصریح کرد: تعریف دیگری که از مدخل دانشنامهنگاری گرفتهام اینکه دایرةالمعارفها مجموعهای از کتب مرجع حاوی اطلاعات کلی از همه دانشها و یا طیف معینی از علوم یا دانش خاص هستند که تقریباً با تعریف قبلی در مؤلفههای محوری مشترک هستند، اما این تعریف دقیقتر است که به صورت الفبایی تدوین میشود، یعنی پایه ارائه مدخلها الفبایی است. همچنین تعریف دیگری نیز وجود دارد و آن هم اینکه دایرةالمعارفها، مجموعهای از مقالات نظاممند هستند که به تربیت الفبایی سامان مییابند و در قلمرو اطلاعات عمومی یا موضوع خاصی هستند.
باقری در بخش دیگری از سخنان خود به پیشینه دایرةالمعارفنگاری اشاره و بیان کرد: در مورد پیشینه دایرةالمعارفنگاری در معنای عمومیاش که یک سبک ادبی است و اطلاعات گوناگونی در اختیار مخاطب میگذارد و نخستین دایرةالمعارفی اختلاف است. برخیها «ارسطو» را اولین دایرةالمعارفنگار و برخی نیز «اسپوسیپوس» را نخستین مؤلف در این حوزه میدانند، اما به جهت تعریف ارائه شده و بحث مقالات نظاممند در این زمینه، سابقه دایرةالمعارفنگاری را به قرن هجدهم و با اثر «افرائیم چمبرز» میرسانند که این فرد وارد حوزه تخصصی و تدوین مقالات نظاممند شد. بعد از او دایرةالمعارفهای عمومی مانند «بریتانیکا» و ... نوشته شدند که عمومی و حیطه موضوعی عام داشتند. دایرةالمعارفهای تخصصی، از قرن ۱۸ به بعد عرضه شدند که به ترتیب تاریخی عبارت از شیمی، فلسفه، هنر، معماری، باستانشناسی و زمینههای دینی که زمینههای دینی در اواسط دوره تدوین دایرةالمعارفهای تخصصی قرار میگیرند. با تدوین اینها در زمینههای دینی، ورود به حوزه اسلام و تدوین دایرةالمعارفهای اسلامی هم تقریباً از قرن نوزدهم شکل میگیرد.
این عضو هیئت علمی دانشگاه تهران با اشاره پیشینه دایرةالمعارف در ایران بیان کرد: برخی میگویند که پیشینه دایرةالمعارفها با نگاه عام مجموعه اطلاعاتی هستند که به دوره قبل از اسلام برمیگردد. آنها از یک مجموعه به نام «دین کرد» یا «دین کرت» به عنوان کهنترین دایرةالمعارف یاد میکنند که شامل اطلاعات دینی و عقاید بوده و ۹ بخش هم داشته است و امروزه از بخش سوم به بعد موجود است.
وی تصریح کرد: همچنین از دانشنامه علایی و .. نیز به عنوان دایرةالمعارفهای دوره ایران اسلامی و یا پسااسلام یاد میکنند، اما به جهت رسمی دایرةالمعارفهای مبتنی بر روشهای علمی (این ژانر ادبی و کتابی در ذهن نقش میبندند) در ایران با دایرةالمعارف فارسی به سرپرستی غلامحسین مصاحب تدوین شد و وارد عرصه دایرةالمعارفنگاری در فضای ایران شدیم.
اهمیت دایرةالمعارفها
مسئله اهمیت دایرةالمعارفها نیز محور دیگر بحث «باقری» بود که در این بخش بیان کرد: اولین بحث در اهمیت دایرةالمعارفها این است که در دوره معاصر، به دلیل کمبود زمان و به دلیل کمحوصلگی مخاطبان امروزی و حجم بالای مجهولات انسان، دایرةالمعارفها مهم میشوند؛ یکی از ویژگیهای دایرةالمعارف نیز موجزنگاری است که میتواند حجم بالای اطلاعات را در اختیار خواننده بگذارد، لذا مهم است.
وی تصریح کرد: دومین اهمیت نیز رقابت اطلاعاتی پایگاههای علمی در کوتاهگویی است؛ یعنی بتوانید حجم بالای اطلاعات را در قالب کمترین الفاظ در اختیار مخاطب قرار دهید. به ویژه با کمبود زمان مخاطب، همین کم شدن حجم عامل اهمیت دایرةالمعارف میشود. همچنین از دیگر مباحث اعتبار و جایگاه مناسب آنهاست. اصل دایرةالمعارف این طور است که عموماً متخصصان آن فن تألیفش میکنند. اگر دایرةالمعارفهای غربی را ببینید، کمتر مدخلهای مؤلفمشترک دارند و یک مؤلف چند مدخل را نوشته باشد، مگر اینکه واقعاً متخصص باشد، از این جهت که واقعاً متخصص آن فن است و وقتی متخصص حرفی را میزند خود این مسئله موجب اعتبار محتوا میشود.
وی در ادامه افزود: بحث بعدی در مورد اهمیت این است که دایرةالمعارف نخستین مرجع محققان است. برخی از اساتید که میخواهند دانشجو را راهنمایی کند، اولین ارجاعشان به دایرةالمعارفها است، چون این خصوصیت، خاص مقالات دایرةالمعارفی است که ادبیات آن مفهوم را در اختیار محقق قرار میدهد و با دستهبندی منظم و اختصارگویی این کار را میکند. بحث بعدی نیز موجز، علمی، روشمند و معتبر بودن آنها است که به عنوان یک منبع تحقیقی و مرجع، اهمیتش را دوچندان میکند.
باقری تصریح کرد: اگر به تعبیر نظاممند بازگردیم، باید اشاره کنم که نظاممند بودن نیز خودش سه مؤلفه را پوشش میدهد؛ یکی رویکرد تاریخی است که دایرةالمعارفها را به عنوان یک محصول نظاممند عرضه میکنند، یعنی شما میتوانید از آن موضوعی که مدخل تدوین میشود، یک تصویر تاریخی داشته باشید، یعنی میتوانید تطورات مفهومی آن موضوع را بدست آورید که چه زمانی شکل گرفته است و در دورههای مختلف چه سرگذشتهایی را پشت سر گذاشته است و کمرنگ و پر رنگ شدنها را میتوانید ببینید و یک تصویر واقعی، به معنای منطق با واقعیت بیرونی و تاریخی را میتواند پیش روی خواننده قرا دهید.
وی در ادامه افزود: دومین مؤلفه ساختار منطقی است. از آنجاکه مقالات دایرةالمعارفی موجز هستند، مؤلف مدخل نمیتواند حاشیه برود و هر آنچه میآورد، باید منطقی برای دفاع از آن داشته باشد؛ یعنی اگر کسی پرسید این کلمه و جمله برای چه آمده است، این کلمه معنادار باشد و مؤلف باید دلیل منطقی داشته باشد که چرا این عبارت و جمله را آورده است و اگر نتواند دفاع کند، ساختار منطقی به هم میریزد و به راحتی آن عبارت نیز حذف میشود. همچنین مؤلفه سوم نیز بیان موجز است که تلخیص و اختصار در مقالات یک مؤلفه ویژه است.
مراحل تولید
این عضو هیئت علمی دانشگاه تهران تصریح کرد: بحث بعدی، در مورد مراحل تولید و بخشهای تشکیل دهنده سازمانی است؛ اکنون وقتی مدخل دایرةالمعارف را میبینیم، با محصول نهایی مواجه هستیم که یک عقبهای داشته و اگر اجمالاً بخواهیم این عقبه را گامبندی کنیم؛ نخست از مدخلگزینی شروع میشود. بخش مدخل گزینی وجود دارد و بر اساس اطلاعات متعددی که دارند، مصوب میکنند که این مفهوم، مدخل دایرةالمعارف باشد. البته گروههای علمی و تخصصی هم میتوانند در اثنای تدوین یک دایرةالمعارف مدخلی را پیشنهاد بدهند. حتی افراد و نویسندگان هم میتوانند پیشنهاد بدهند و اگر تصویب شود، به عنوان مدخل نهایی آورده خواهد شد.
وی تصریح کرد: مرحله بعدی نگارش را داریم. نویسندهای که متخصص آن موضوع است شناسایی میشود و به او سفارش میدهند که این مدخل را با این محدودیت باید تالیف کنید؛ مثلا یک مدخل با مفهوم قرآنی و با هزار کلمه باید تألیف شود. مؤلف بر اساس چارچوبهای خاص خود مدخل و موضوع خاص را تدوین و محصول خود را ارائه میکند. سپس ارزیابی میشود و آن نوشته که به عنوان مدخل است، سه بار مورد ارزیابی قرار میگیرد که یکی ارزیابی اولیه است که شمای کلی مقاله بررسی میشود که اصلاً صلاحیت کلی مقاله دایرةالمعارفی را دارد یا ندارد و اگر دارد نقص جزئی وجود دارد یا خیر که ممکن است در اینجا یک مقاله کلا رد شود و شاخصههای لازم را نداشته باشد و برگردانده شود تا مؤلف مشکلات را حل کند و اگر نتوانست، سراغ دیگری میروند.
این عضو هیئت علمی دانشگاه تهران بیان کرد: بعد از ارزیابی اولیه وارد ارزیابی اصلی میشویم که تمام فعل و انفعالاتی که که قرار است سر آن مدخل ایجاد شود، به جهت محتوایی انجام میشود و ارزیابها نیز متخصص آن رشته هستند. در این ارزیابی نیز حذف و اضافه اتفاق میافتد و ممکن است عبارتی باشد که منطق قابل دفاعی برای ماندنش نباشد و یا تلخیصهایی صورت میگیرد و برخی موارد ممکن است از دید نویسنده مطلبی مخفی بوده باشد که اصلاح میشود و ارجاعات نیز دقیق میشود. بعد از ارزیابی اصلی نیز بازبینی را داریم. از آنجا که ارزیاب نیز انسان است و ممکن است خطاهای انسانی داشته باشد، برای اطمینان بیشتر، مقاله به ارزیاب دوم داده میشود تا چک نهایی صورت گیرد.
وی تصریح کرد: بعد از ارزیابی ویرایش را داریم که اعم از ویرایش زبانی و استنادی است. بر اساس قواعد دایرةالمعارفنویسی، ارجاعات استنادی از جمله منابع و ارجاعاتی که در فهرست منابع هستند، بر اساس ضوابط دایرةالمعارف آماده میشوند و بحث آخر نیز نهاییسازی است که در این بخش افزودن اسناد خاص است و ممکن است یک مدخل، تصویر نسخه خطی نیاز داشته باشد و یا بحث نمونهخوانی است و بعد نیز به صفحهآرایی میرسد که بعد از این، مدخل آماده انتشار در نسخه پایانی دایرةالمعارف خواهد بود.
انتهای پیام