به گزارش ایکنا؛ نشست علمی «پیامدهای فرهنگی، اجتماعی راهپیمایی اربعین» با سخنرانی جبار رحمانی، عصر امروز اول آبان ماه در پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی برگزار شد.
رحمانی در آغاز سخن در اظهار کرد: یک پدیدهای که در سالهای اخیر در ایران خیلی باب شده است آیینهای جدید است. سعی میکنم نگاه دیگری به این مقوله داشته باشم. همه ما متوجه این سنتهای دینی جدید هستیم. یک نکتهای داخل پرانتز عرض میکنم: عمده آیینهای جدید ما زنانه است. یک منطقی وجود دارد که این آیینهای جدید در فضاهای زنانه گیرایی بیشتری دارد. مثلا در خصوص شخصیتهای مرد کربلا کمتر آیین جدید داریم، ولی در خصوص شخصیتهای زن کربلا آیینهای جدید زیادی داریم.
وی افزود: سؤال این است چه اتفاقی در حال وقوع است که این آیینها به این گستردگی در حال فراگیری است. اگر دقت کرده باشید در این چند وقت اخیر شاهد فراگیری آیینهای جدید بودیم. برای ما مهم است که در چه شرایطی یک آیین متولد میشود، در چه شرایطی یک آیین توسعه پیدا میکند و در چه شرایطی یک آیین افول پیدا میکند. دلالتهای فرهنگی و اجتماعی این مسئله خیلی مهم است و سعی میکنم در این میان اشارهای به این قضیه داشته باشم.
پژوهشگر مطالعات اجتماعی ادامه داد: در خصوص آیین پیادهروی اربعین چند نقد وجود دارد. یک نقد این است که حکومت در ترویج این آیین خیلی دخیل است. این نقد تا حدی درست است ولی مردم را عنصری منفعل فرض کرده است، در حالی که تجربه تاریخی ما نشان میدهد مردم یک آیین را به راحتی نمیپذیرند. میخواهم بگویم این نقد خیلی پاسخگوی شرایط توسعه این آیین نیست.
وی تصریح کرد: ما تشکیلات فراوانی را به وجود آوردهایم تا حوزه امری دینی را در جامعه گسترش دهیم و مردم را در شعائر دینی شریک کنیم. نکته اول این است که در دهه اول انقلاب اسلامی این سیاستهای دینی حول محوریت متخصصان دینی یعنی روحانیون، مساجد و رسالههای عملیه بود. به تعبیر دیگر، مردم باید احکام را بیاموزند و آن را اجرا کنند. به همین دلیل سازمانهای مختلفی در این زمینه به وجود آمد. اصولا حکومتها خودشان را روی آیینهای دینی بنا میکنند و این امر اختصاص به کشور ما ندارد.
رحمانی در ادامه یادآور شد: گفتمان اول انقلاب مبتنی بر یک گفتمان پاک و ناپاک، مؤمن و کافر بود. این تقابلهای دوگانه در آن گفتمان عمل میکرد. به همین خاطر در ابتدای انقلاب فیلم «توبه نصوح» ساخته شد یا کتاب «گناهان کبیره» نوشته شد. در چنین فضایی سیاست انقلاب این بود این گفتمان دینی را در جامعه جا بیاندازد. در همین فضا اقامه نماز در ادارات جا میافتد. این شاخصهها در این گفتمان سیاست دینی وجود دارد.
وی افزود: در دهه هفتاد سیاستهای نوسازی در جامعه ایجاد شد. این سیاستها با تعارضاتی مواجه میشد. تضادهای ناشی از توسعه کمکم خودش را در ثروتاندوزی و مصرف نشان داد. در نتیجه حوزه اخلاق و سیاست مورد دستدرازی قرار گرفت. به تدریج یک تناقضی میان آرمانهای اول انقلاب و آرمانهای جدید ناشی از برنامههای توسعه به وجود آمد.
جبار رحمانی اظهار کرد: در چنین شرایطی آیینهای نهاد قدرت دیگر جواب نمیداد و این، نوعی عدم کامیابی بود. در دهه هفتاد یک اتفاق دیگر رخ داد و آن اعتلا یافتن قشر مداحان بود. به تدریج این قشر ظاهر شد و رشد پیدا کرد و اهمیت پیدا کرد. در همین فضا دینداری دچار تغییر شد و سبکهای جدید دینداری آشکار شد. در چنین فضایی کمکم مشاهده شد این سبک عزاداری شورمندانه که خیلی مسئولیت اجتماعی هم ایجاد نمیکرد جواب میدهد. کمکم سبکهای جدید دینی پذیرفته شد.
وی ادامه داد: ما در شرایطی مواجهیم که یک نیاز حکومتی به گفتمان دینی برای تولید مشروعیت وجود دارد، از طرف دیگر مردمی که نیاز به یک گفتمان دینی جدید دارند که سهلتر از گفتمان رسالههای عملیه باشد و خیلی راحت به شما حس رستگاری و تجربه معنوی بدهد. در این شرایط ما به یک آیینی نیاز داریم که خیلی راحت حس رستگاری در ما به وجود بیاورد و حس گناه را رفع بکند. در چنین شرایطی که ما به آیینهای موسمی نیاز داشتیم، آیین عزاداری خودش را نشان داد.
وی در پایان گفت: مهمترین آیینهای موسمی در مذهب تشیع، عزاداری و زیارت است. تشیع از لحاظ فرهنگی خودش را روی این دو بند کرده است. اینها دو عنصر حیاتی هویت شیعی هستند. اینها به شدت هم فراگیر بودند و هم مقطعی و موسمی. این آیینها به راحتی به شما حس رستگاری میدهد. زیارت و عزاداری دو مکانیسم اصلی مذهب تشیع برای کسب تجربی دینی بودند.
انتهای پیام