آیتاللهالعظمی آقانورالدین حسینی عراقی به حق عارفی خداشناس، حکیمی هشیار، فقیهی مردمدار و مجاهدی عالیمقدار بود. بین فقیر و غنی، وضیع و شریف تفاوتی قایل نمیشد و هر کس را به نحوی از لطف خود برخوردار میکرد. به جرئت میتوان گفت که هیچکدام از سادات این سلسله و علمای اعلام اراک (اعلیاللهمقامهم) مانند آقانورالدین در دلها جا باز نکردهاند. مقام علمی و معنوی او همه علما و سادات اراک را تحتالشعاع قرار داده است. ارادت به او را باید در ژرفای دل مردم این شهر جستوجو کرد، مردمی که هنوز هم خاطرات او را بر زبان میرانند و از اعماق جان درود و دعای خود را نثار تربتش میکنند.
مهاجرت مرحوم آقانورالدین
در محرم سال 1334 قمری دامنه آتش جنگ بینالمللی به ایران هم کشید، در این ماه اکثر بلاد ایران توسط ارتش متحد و متفق اشغال شده بود و آژانسهای آلمانی با فعالیتهای مخصوص خود در نواحی غرب به تحریک مردم مشغول بودند. عدهای از افسران وابسته به آن دولت مغرور، به قصد به دست گرفتن زمام ارتش، از کرمانشاه رو به تهران پیش میآمدند.
افسران سوئدی که مربی ژاندارمری ایران بودند، با تمایل به آلمانها از اطاعت دولت مرکزی سر باز زده و خود جبههای در مقابل انگلیسیها و روسها تشکیل داده بودند. مبلغین انگلیسی، شهرهای جنوبی را زیر سیطرهی خود گرفته و مردم بلادفاع را شکنجه و آزار میدادند. دلیران تنگستانی، ارتش انگلیس را از محدودهی خود واپس میزدند و مبلغین آلمانی نیز احساسات مردم ایران را تحریک و آنان را وادار به مقاومت در مقابل دو دولت انگلیس و روس مینمودند و ...
در این شرایط، آن بزرگوار اقدام به مهاجرت میکند تا در نتیجه، موجبات برانگیختن و ترغیب جنگجویان غیور ایرانی را فراهم آورد و به دنیا اعلام کند که: هیجان ایرانیان و دفاع شیرافکنان این مرز و بوم در مقابل اجانب، به خاطر تحریکات آلمانها و عثمانیها نیست بلکه این ملت بر اساس فرامین انسانساز و ظلمستیز مکتب خود – که با سایر مبارزات آزادیخواهانه و انقلابهای دیگر تفاوت ریشهای و زیربنایی دارد – اقدام به مقاومت و اعلان انزجار عملی و قولی در مواجهه با دشمن مینماید؛ مکتبی که آقایی و سروری اهل ایمان را جزو اصلیترین برنامههای خود قرار داده است.
بینش عمیق و غایتنگری آقانورالدین چیزی نبود که کسی را یارای انکار آن باشد و لذا میبینیم رجال سیاسی آن زمان، او را از روشنفکرترین روحانیون میخواندهاند و حرکاتش را با آثار نیکو همراه میدانستهاند. ایشان در سال 1334 به عزم جهاد و دفاع حرکت مینماید که شرح آن مسافرت دفاعی را خود آن مرحوم در رسالهای به نام «رساله بعضالحالات» نوشتهاند – که خوشبختانه چند سال قبل مرحوم ابراهیم دهگان که از شاگردان مرحوم آقانورالدین و البته از شرکتکنندگان در آن مهاجرت بودهاند، این رساله را به فارسی ترجمه کردند و آن را نور مبین نامیدند و به زیور طبع آراستند؛ که طالبین میتوانند از آن کتاب بهرهی وافی ببرند.
مرحوم آقانورالدین پس از زحمات و صدمات فراوان و حرکت از اراک به قم و از قم به اصفهان و از آنجا به کرمانشاه، سرانجام مدتی در عتبات عالیات و سپس مدتی در کرکوک و موصل و پس از زمانی توقف در آن منطقه، به استانبول وارد شده و بعد از شش ماه، به شهر حلب و از آنجا باز به استانبول و سرانجام به وسیله کشتی انگلیسی، به باطوم برده میشوند و مدتی در باطوم و تفلیس میمانند و در پایان، روسها ایشان را به ایران باز میگردانند.
معظمله پس از توقفی چند روزه در تهران به وطن اصلی خویش شهرستان اراک وارد میشوند. بنا به نوشتهی مرحوم دهگان، این مهاجرت و مسافرت جهادی و دفاعی، 39 ماه به طول میانجامد. در همین قضیه جهاد بود که دیگر شخصیتهای علمی و روحانی همانند: مرحوم آیتالله شریعت اصفهانی و مرحوم آیتالله حاج سید محمدتقی خوانساری و مرحوم آیتالله حاح سید ابوالقاسم کاشانی شرکت داشتند که سرانجام پس از خاتمه جنگ به تهران و از آنجا به سوی زادگاه خویش باز گردیدند. این اقدام در مراجعت معظمله اوایل ماه جمادیالاول سال 1337 قمری مطابق با اواخر دلو سال 1297 شمسی بوده است.
جزئیات این سفر افتخارآفرین و مهاجرت حساس را در رساله بعضالحالات که به قلم خود آقانورالدین نگاشته شده است، به وضوح مشاهده میکنیم. این کار ارزشمند توسط مرحوم استاد ابراهیم دهگان – پیشگام و طلایهدار معرفی چهرهی آقانورالدین و علمای دیگر این شهرستان – در کتاب نورالمبین پیاده شد. منتها به لحاظ کمیاب بودن این کتاب و به دلیل ریز بودن خطوط چاپی آن که در سال 1332 شمسی چاپ شد، اقتضا میکرد که این سفرنامه مجددا با تایپ خوانای امروزی و توضیح اسامی امکنه و رجال و حتی شرح بعضی لغات و ترجمه قسمتهای عربی آن چاپ شود تا در نتیجه، همه شهروندان و اهالی فرهنگدوست و متدین استان بتوانند از آن بهره جویند و فهم آن برای همگان ممکن باشد.
آثار سفر معظمله
از آثار برجسته و پربرکت معظمله در این سفر، یکی این است که بنابر نوشتهی خود آن مرحوم، چون در آن زمان از طرف بعضی افراد مُغرض اشکالاتی به قرآن مجید وارد میشد، دایر بر اینکه در قرآن مطالبیست که عقل نمیتواند قبول کند و برخی از مطالب قرآن جنبه خرافی دارد؛ لذا آن مرد بزرگ، عالم فیلسوف و عارف در اَثنای همان سفر، علیرغم همه مشکلات و ناراحتیها، تصمیم میگیرند که آیات کریمهی قرآن را از دیدگاه عقل سلیم و علیم مورد بررسی قرار داده و مطالبی را که موافق با عقل است توضیح دهند و نیز مطالبی را که دست عقل از دامن آنها کوتاه است، مخالفنبودنشان را با عقل روشن فرماید.
به این ترتیب با وجود فقدان کتابهای مرجع و بودن مراجعی تحت سُلطهی بیگانگان، کمر همت بسته و دیدهی بصیرت عقلی خویش را میگشاید و قلم در دست گرفته و تفسیری بدیع و بینظیر بر تمامی قرآن مینویسد که متاسفانه غیر از هفده جزء قرآن، بقیه از دست رفته و این مقداری که محفوظ و مضبوط مانده است، سالها در زاویه کتابخانه شخصی مرحوم احمدخان حاجیباشی در اراک قرار داشت، تا اینکه در تابستان چند سال قبل که حضرت آیتاللهالعظمی حاج شیخ محمدعلی مصلحی اراکی، استاد بزرگ اصول و فقه حوزه علمیه قم برای هواخوری به اراک تشریففرما شده بود، آن تفسیر را از گوشهی آن کتابخانه خارج نموده و به وسیله بنیاد فرهنگی مرحوم حاج محمدحسین کوشانپور به تدریج در سه جلد به زیور طبع میآرایند.
تقریر حضرت آیتالله العظمی حاج شیخ محمدعلی عراقی(اراکی)
در زمینه تفسیر قرآن کریم و استنباط معارف اسلامی از منبع وحی، سالهای متمادی است که دانشمندان بزرگ با سبکهای مختلف، سعی وافی مبذول داشته و چه بسیار کتابها که نگاشتهاند و هر یک با تدبر در کلام خدا به بُعدی از ابعاد گوناگون آن رسیدهاند. در میان آنها تفسیر عالم عارف و مجاهد بزرگوار، مرحوم آیتالله سیدنورالدین حسینی عراقی با سبکی نوین میدرخشد. این تفسیر به علت اختصار مقایسه با تفاسیر متداول، برای مبتدی چندان نافع نیست ولی حاوی نکات دقیق علمی و اشارات و تنبیهاتی است که برای اهل خُبره و فن و کسانی که به اشارهای بسنده میکنند و بر علوم عقلیه و نقلیه احاطه دارند، بسیار مفید است.
تألیف چنین تفسیری با در نظر گرفتن شرایط خاص زمان آن مرحوم، که در مدت دو سال و طی سفر جهادی در اوضاع بسیار نامساعد برای دفاع از اسلام نگاشته شده، به حق از کرامات بیشمار معظمله به حساب میآید و از احاطه و آگاهی او به مبانی تفسیر و مقام شامخ او در علم و عمل و علوّ روح و قداست نفس آن یگانه حکایت میکند. طبیعی است که بدون داشتن کتاب در سفر به هنگام تألیف، اعتماد به حافظه نمیتواند جامع جمیع جهات مطلوبه در تفسیر باشد. به گفته ایشان، تنها با تدبر در ملازمات عقلیه موجود در آن به سیر عقلی در این کتاب الهی پرداخت.
برگرفته از کتاب اویس زمان و نور عالمان تألیف داوود نعیمی
انتهای پیام