رضا نباتی، از مؤلفان و كارشناسان قرآن سازمان پژوهش و برنامهریزی آموزشی و دانشجوی دكترای فلسفه تعلیم و تربیت، طی مقالهای که در اختیار ایکنا قرار داد به نقد و بررسی مبانی نظری و رویكردهای آموزشی و شیوههای تربیتی حوزه تعلیم قرآن پرداخته است و تصریح کرده «رویكرد انس با قرآن» جایگزین مناسبی برای آموزش روخوانی قرآن است. در ادامه متن این مقاله آمده است؛
«بِسم الله الرحمن الرحیم
رویکرد انس با قرآن جایگزین مناسبی برای آموزش روخوانی
اشاره
فقدان دكترین معیّن در حوزه فلسفه تعلیم و تربیت اسلامی باعث شده تا نظام آموزشی كشور در طول 40 سال گذشته چه در حوزه استراتژیك(نقشه كلان و كلی)، چه در حوزه تاكتیك(راهبردهای ملی و محلی) و چه در حوزه تكنیك(روش اجرا و ارزشیابی) نتواند در عرصه تحقق شعارها و ادعاهای خود در زمینه تحقق تربیت اسلامی، گام های مؤثری بردارد و در نتیجه به دلیل سیطره نظام آموزشی ناكارآمد، حوزه تربیت و یادگیری قرآن كریم نیز همچنان مهجور و متروك باقی مانده است. راهكار اصلی خروج از چنین شرایطی اتخاذ «رویكرد انس با قرآن كریم» است. البته اتخاذ چنین رویكردی، نیازمند تغییر نظام آموزشی مبتنی بر «رویكرد تربیت محور»(و یا تأدیب محور) به جای رویكردهای تعلیم محور و تدریس محور فعلی است. شاید بتوان این فرمایش امیرالمؤمنین در نهج البلاغه را جانمایه چنین رویكردی دانست : «وَ لـیـكُن سَـمیـرُكَ الـقُرآن»(همدم و مونس تو باید قرآن كریم باشد.) شرح غررالحکم، ج 5، ص 51
مقدمه
گاهی سؤال میشود چرا خروجی نظام آموزشی كشور (اغلب دیپلمهها) در روانخوانی قرآن كریم ناتوان هستند؟ اگر نخواهیم از توجیه، فرافكنی و مغالطه برای پاسخ به این سؤال استفاده كنیم، باید بگوییم این نقد وارد است و اصل اشكال هم برمیگردد به پافشاری بیش از حد بر تكرار شیوههای غلط آموزشی گذشته كه در طول زمانی طولانی و در اثر عدم نقدپذیری به باور و فرهنگ تبدیل شده است. باورهای غلطی كه به دلایل معلوم به وحی منزل تبدیل شده است. در حالی كه این پافشاریها عواقب جبرانناپذیری به همراه داشته است. (مَن جَرَّبِ المُـجَرَّب، حَلَّت بِـهِ الـنَّـدامَه)
شاید وقت آن رسیده باشد كه با نقد و بررسی مبانی نظری و رویكردهای آموزشی و شیوههای تربیتی حوزه تعلیم قرآن از خطاهای گذشته عبرت بگیریم و در كیشِ شخصیت بیش از این درمانده نمانیم؛ چرا كه تحول را باید از خود آغاز كرد:
«اِنَّ اللهَ لایـغَیـرُ ما بِـقَومٍ حَتّی یـغَیـروا ما بِـاَنـفُـسِـهِم » خداوند سرنوشت هیچ قومی را تغییر نمی دهد تا خودشان را تغییر ندهند.(رعد/ 11)
بر این اساس در ابتدا باید نگاهی به جایگاه تعلیم قرآن كریم در نظامهای آموزش رسمی و غیر رسمی در كشور داشته باشیم، تا صورت مسئله و محل نزاع مشخص گردد؛ آنگاه میتوان برای آن چاره اندیشی كرد.
رویكرد چیست؟
یك برنامه درسی شامل عوامل و عناصر و اجرای متعددی است. از تعیین اهداف و محتوا گرفته تا شیوههای تدریس و ارزشیابی. این رویكرد یك برنامه درسی و آموزشی است كه به همه اینها جهت یكسان و مشخص میدهد.
«رویكرد، یک موضعگیری درباره مقصد غایی برنامه درسی و طرز تلقی نسبت به یادگیرنده، فرایند یادگیری، فرایند آموزش(گامهایی که معلم در جریان آموزش باید بردارد)، محیط یادگیری، نقش معلم(انتقالدهنده اطلاعات، تسهیلکننده یادگیری و ...) و تلقی نسبت به ارزشیابی از آموختههای فراگیران است.»
با این تعریف، اكنون ببینیم چه رویكردهایی در نظام تعلیم و تربیت رسمی و غیر رسمی وجود دارد:
رویكرد «تعلیم محور»
نظام رسمی كنونی كشور(از مدرسه تا دانشگاه) تابع «رویكرد تعلیم محور» است. در این نظام آموزشی، محتوا(كتاب درسی) و نتیجه آموزش(نمره قبولی) مد نظر است. چرا كه این رویكرد تنها به دنبال تحقق «دانش مفهومی» است.
در این سیستم، معلم و شاگرد به دنبال حفظ مطالب (تقویت حافظه كوتاه مدت) و كسب نمره در آزمون پایانی هستند. توجه به مدارس خاص (غیرانتفاعی و دانشگاههای برتر) جزو شاخصههای این سیستم است. در این رویكرد فلسفه علم، محور برنامههای درسی و آموزشی است. نتیجه چنین سیستمی «تربیت انفعالی» است. سیستمی كه به شدت استعدادكش است و با چند ساعت كنكور، سرنوشت 12 سال تحصیل یك فرد، مشخص میشود.
طبیعتاً در چنین سیستمی، تعلیم قرآن كریم هم تابعی از آموزش سایر دروس است و نمیتوان از آن انتظار معجزه داشت. همانطور كه این انتظار از سایر دروس (فارسی، ریاضی، عربی، انگلیسی و ...) نیز برآورده نمیشود.
رویكرد «تدریس محور»
در نظام غیر رسمی كشور و به ویژه در حوزه فعالیتهای قرآنی «رویكرد تدریس محور» ملاك عمل است. در این رویكرد، نظام آموزشی یك مرتبه از حوزه قبلی فاصله گرفته است. چرا كه هم به «دانش مفهومی» و هم به «دانش روشی» توجه دارد.
در این سیستم، معلم و روش تدریس مهم است. بیشتر بحثها روی شیوههای تدریس و آموزش استوار است. جریان آموزش و روند تدریس و یادگیری و نیز توجه كم و بیش به فرایند «تفكر» از شاخصههای این رویكرد است. نمونه بارز این رویكرد را میتوان در مراكز تربیت معلم، مؤسسات زبان و كلاسهای كنكور نیز به خوبی ملاحظه كرد.
این شیوه نیز علی رغم توجه به دانش روشی، باز هم به تربیت انفعالی میانجامد. چراكه باز هم مبنا فلسفه علم است و نه تربیت انسان.
آموزش و فعالیتهای قرآنی در این شیوه به دنبال نخبهگرایی و قهرمان پروری و تربیت حافظ و قاری قرآن است. در این شیوه تنها افرادی موفق میشوند كه زمینه و استعداد ذاتی و درونی در یك حوزه یادگیری را دارا هستند. اساساً این رویكرد جنبه عمومی ندارد بلكه بیشتر بر تفاوتها و تواناییهای فردی تكیه دارد.
نمونه بارز آن را میتوان به سادگی در جامعه ملاحظه كرد. قهرمانان قرآنی و علمی ایران در بین سایر كشورها همواره خوش میدرخشند اما عموم مردم كشور با سواد قرآنی (حداقل دانش و مهارت پایه) فاصلهای معنادار دارند. ادامه این رویكرد به خروج از بنبست به وجود آمده نخواهد انجامید.
رویكرد «تربیت محور»
«رویكرد فطرتگرایی توحیدی» برای رسیدن به «مراتبی از حیات طیبه» مهمترین شعار و ادعای سند تحول بنیادین در وزارت آموزش و پرورش است. این هدف آرمانی، زمانی امكان تحقق خواهد یافت كه از زاویه تربیت عملی به آن نگریسته شود. یعنی در عمل به آن توجه شود. و الا این شعار تاریخی 40 سال دیگر هم در حوزه اندیشه باقی خواهد ماند. برای چنین مهمی، باید «تربیت» و «تربیت قرآنی» تعریف شود و بر اساس آن رویكرد حاكم بر نظام آموزشی را ترسیم كرد.
تعریف تربیت
تربیت یعنی: «فراهم آوردن موقعیت، برای شكوفایی فطرت توحیدی» در این تعریف، تربیت، یك فرآیند است. فضای آموزشی، محتوا، روش تدریس و ارزش یابی، معلم و ... همگی برای یك چیز و یك هدف، تهیه و تدارك دیده شدهاند: «فراهم آوردن موقعیت برای شكوفایی فطرت» و اگر این مسیر در سیر تكاملی خود به سوی «الله» باشد، آن تربیت، تربیت اسلامی خواهد بود و نیز اگر محور این تحول بنیادین، قرآن كریم و معارف معصومین(ع) باشد، میتوان گفت به مفهوم «تربیت قرآنی» پرداخته شده است.
چیستی «تربیت قرآنی»
امام خمینی (ره) فرمودند: «تربیت، باید تربیت قرآنی باشد و بچههای ما باید تربیت قرآنی بشوند» تربیت در اسلام در وهله اول، نه وظیفه پدر و مادر و نه وظیفه آموزش و پرورش و جامعه؛ بلكه وظیفه خود شخص است و هركس باید خودش، خودش را تربیت كند. آیات متعددی مؤید این مطلب هستند: «اِنّـا هَـدَیـناهُ السَّـبیـلَ، اِمّا شاكِـرًا وَ اِمّا كَـفورًا» ما راه هدایت را به انسان نشان دادیم؛ یا سپاسگزار خواهد بود و یا ناسپاس. (سوره انسان آیه 3) و یا آیه «فَـذَكِّر، اِنَّـما اَنـتَ مُـذَكِّر؛ لَسـتَ عَـلَیـهِم بِـمُـصَیـطِر» (ای پیامبر!) پس تذكر بده كه تو تنها تذكر دهندهای؛ تو بر آنان تسلط نداری. (سوره غاشیه آیات 21 و 22)
این مطلب، از آن جهت حائز اهمیت است كه خداوند برای انسان «اراده» و «حق انتخاب» قائل است و به همین دلیل هم روز قیامت باید پاسخگوی اعمال خود باشد. در این رویكرد، نقش خانواده، معلم و مدرسه و اجتماع، به دو شكل ارائه میشود «نقش راهنمایی و هدایتگری» و «نقش الگویی»
معلم در اتخاذ روشهای تدریس و ارزشیابی (دانشِروشی / متدولوژی) نیز باید به این رویكرد توجه كند. فعالیتهایی كه بتواند اراده، تفكر و حق انتخاب و در نهایت تربیت را در فرد تقویت نماید.
جلسات هفتگی قرائت قرآن
به عنوان نمونه و برای تقریب به ذهن جلسات سنتی و هفتگی قرائت قرآن را مثال میزنیم. جلسات سنتی قرائت قرآن كریم كه از گذشته محور اصلی سایر فعالیتهای قرآنی بود، پیش از آموزش مهارتهای قرآنی، به دنبال تربیت قرآنی مخاطبان بود. متأسفانه این نوع جلسات هم به دلیل پرداختن بیش از حد به آموزشهای حرفهای فنون قرآنی، كم و بیش رویكرد تربیتی خود را از دست داده است. امروزه اعم اغلب فعالیتهای قرآنی در كشور با رویكرد تدریس محور اداره میشود.
رویكرد «تأدیب محور»
«ادب» در نظامهای آموزشی به دو معنای عمده است: ادبـیات (علوم ادبی) و ادب دیـنی (اخلاقیات)؛ شك نیست كه «تربیت اخلاقی» یكی از مهمترین انتظار هر نظام آموزشی است. به همین دلیل در بسیاری از كشورها تربیت دینی دانشآموزان با همین عنوان انجام میشود و ساعات درسی و كتابهایی با عنوان « تربیت اخلاقی » در برنامه هفتگی پیشبینی شده است. در ایران، معمولاً دروسی مانند دینی و قرآن و سپس ادبیات فارسی بیشترین نقش را در این موضوع ایفا میكنند.
تعریف ادب
در تعریف ادب، گفتهاند: «زیرکی و کیاست در سخنوری و شناخت مرزهای خطایی که نباید به آنها نزدیک شد» ( الجرجانی، علی بن محمد، التعریفات ) و نیز «دانش، معرفت، روش پسندیده» (فرهنگ عمید)؛ «حفظ حدّ و اندازه هر چیزی و تجاوز ننمودن از آن» (شیخ طبرسی، الاداب الدینیة للخزانة المعینیة ، ص۱۹۹)
حقیقت ادب، اجتماع صفات خیر است، كه محصول صفای دل و حضور قلب، نظم، عقل، عدل، حسن، علم و تربیت است. «انسان در اثر شناختن ضرر و زیان تعدی (از حدود الهی) حد میان غلو و جفا را حفظ کند». (شرح منازل السائرین، صص۱۵۱-۱۵۲ )
پیامبر اكرم(ص) نیز قرآن كریم را «كتاب ادب» معرفی فرمودند: «اِنَّ هـذَا الـقُرآنَ مَأدُبَـةُ اللهِ ؛ فَـتَـعَلَّـموا مَأدُبَـتَـهُ مَا اسـتَـطَعـتُم» این قرآن ادبستان خداوند است؛ پس تا آنجا که توان دارید از این ضیافت بهره ببرید.(مجمع البیان، ج1، ص16) و نیز هم ایشان درباره خودشان چنین فرمودند: «اَدَّبَـنی رَبّی، فَـاَحـسَـنَ تَأدیـبی، ثُمَّ اَمَـرَنی بِـمَـكارِمَ الاَخـلاق» خداوند مرا تربیت كرد و نیكو تربیتم كرد و سپس به رعایت مكارم اخلاق امر فرمود». (نقش الگویی )
كدام رویكرد مناسب تر است؟
انتخاب رویكرد مناسبی كه بتواند چون چتری همه عوامل، عناصر و اجزاء یك برنامه درسی و آموزشی را تحت پوشش خود قرار دهد، اولین و اصلیترین گام برنامهریزی است. این امر منجر به ایجاد و تقویت تلقی مناسب عموم مخاطبان (دانشآموزان و قرآنآموزان) نسبت به موضوع یادگیری قرآن میشود.
با توجه به این كه در مدارس و نیز اعم اغلب مراكز و مؤسسات آموزشی رویكرد حاكم، آموزش روخوانی قرآن و نیز جدیداً گاهی آموزش حفظ قرآن كریم است، این سؤال مطرح میشود كه از میان رویكردهای فوق، كدام رویكرد مناسبتر است؟ پاسخ، توجه همه جانبه به همه آنها البته با محوریت انس با قرآن كریم است.
رویكرد «انس محور»
در رویكرد انس محور «جامعیت آموزش» مد نظر است؛ یعنی به هر چهار محور ذكر شده قبلی توجه میشود «تعلیم»، «تدریس»، «تربیت» و «تأدیب » چهار ستون رویكرد انس محور هستند؛ با این توجه كه «انس مستمر و مادام العمر مخاطبان با قرآن كریم» محور اصلی این رویكرد است.
در اهداف مصوب آموزش عمومی قرآن كریم نیز «انس با قرآن كریم» یكی از اهداف نه گانه آموزش عمومی قرآن كریم است. اما این بدان معنا نیست كه این هدف به موازات سایر اهداف است بلكه باید در همه اهداف به عنوان محور مورد توجه جدی قرار گیرد. زیرا انس با قرآن كریم از همان ابتدا و قدم اول باید مورد توجه قرار گیرد. یعنی باید برای آن برنامه مشخص و مرتبی داشت و الّا به خودی خود كمتر اتفاق میافتد. یعنی واگذاری هدف انس با قرآن به نتیجه آموزش قرآن به تحقق آن منجر نمیشود و برخورد انفعالی با این هدف، نتیجه انفعالی هم در پی خواهد داشت.
چیستی «انس با قرآن كریم»
با توجه به مبانی نظری سند تحول بنیادین و رویكرد شكوفایی فطرت گرایی توحیدی میتوان «انس با قرآن كریم» را اینگونه تعریف كرد : «انجام هر فعالیتی كه زمینه آشنایی، علاقه و ارتباط قرآن آموز با قرآن كریم را فراهم آورده و موجب علاقمندی او به قرآن و یادگیری آن گردد؛ انس با قرآن كریم محسوب میشود».
طبق این تعریف، هر نوع فعالیت یاددهی - یادگیری باید بر اساس علاقه و پذیرش قرآن آموز بوده و از اجبار و تحمیل به دور باشد. به همین منظور تعلیم قرآن در صدد تقویت انس دانش آموز با قرآن كریم و علاقه به یادگیری آن است.
بر این اساس تعلیم قرآن میتواند در قالب یك یا چند فعالیت یاددهی- یادگیری مانند گوش دادن به قرائت قرآن و الگوگیری از آن، حفظ برخی از سوره ها و آیات، روخوانی قرآن، آشنایی با برخی از داستانها و معنای آیات متناسب با درك كودك طراحی شود؛ به شرط آن كه این فعالیتها در چارچوب اصول مندرج در برنامه درسی انس محور باشد.
نكته بسیار مهم
نكته اساسی و بسیار مهمی كه این رویكرد را از سایر رویكردهای موجود جدا میكند آن است كه «قرآن آموز میداند كه چرا باید این آیات خاص را بخواند، بفهمد و به آنها عمل كند» به عبارت دیگر در این رویكرد «خود قرآن» محور است و نه مقدماتی چون روخوانی و روانخوانی و یا محسناتی چون تجوید، قرائت و حفظ و حتی مكملات و مؤخراتی چون تفسیر و علوم قرآنی.
در رویكرد انس محور، مهارتهای قبلی(روخوانی، روانخوانی، تجوید، قرائت، حفظ و تفسیر و ...) همگی «ابزار هدایت» محسوب شده و «طریقیت» دارند؛ آنچه «موضوعیت» دارد، آیات قرآن است.
بدیهی است برای چنین رویكردی كه مقصد آن راهنمایی و هدایت دانشآموز در هر مرحله از زندگی، به وسیله آشنایی با آیات متناسب با «نیاز»، «توانایی» و «ذائقه» اوست، از ابزارهای گوناگون و متنوعی استفاده میشود. این ابزارها، همان مهارتها هستند كه به خدمت تعلیم قرآن كریم در میآیند.
در شرایط فعلی قرآن كریم و قران آموز هر دو مهجورند. از سویی این قرآن كریم است كه ابزار مهارتهای قرآنی قرار گرفته است. (دلایل بسیاری برای این فرهنگ غلط و كج فهمی وجود دارد كه قبلا بحث شده و خارج از حوصله این مقاله است) و از سوی دیگر این قران آموز است كه نمیداند در اعم اغلب آیاتی كه می خواند چه چیزی بیان شده و چرا آن را باید بخواند و چه سودمندی برای او دارد.
ویژگیهای رویكرد انس محور
اگر بخواهیم با رویكرد انس محور، برای تعلیم قرآن كریم یك برنامه درسی تولید و اجرا كنیم، باید ابتدا ویژگیها و اصولی را ترسیم كنیم. در این خصوص اجمالاً میتوان به موارد زیر اشاره كرد:
1- «هدایت محوری» فلسفه اصلی تولید برنامه درسی قرآن برای مخاطبان است.
2- برنامه درسی آموزش قرآن كریم بر اساس «نیاز»، «ذائقه» و «توان» مخاطبان طراحی میشود.
3- برنامه درسی آموزش قرآن كریم در راستای رویكردها، اهداف و چارچوب اسناد تحولی (سیاستهای ابلاغی مقام معظم رهبری، سند تحول بنیادین، سند برنامه درسی ملی و اهداف آموزش عمومی قرآن) است.
4- مهارتهای قرآنی (روخوانی، روانخوانی، تجوید، قرائت، حفظ، تفسیر و ...) «ابزار هدایت» و تعلیم قرآن كریم است.
5- برنامه درسی آموزش قرآن كریم مبتنی بر دستورات الهی و سنت معصومین(ع) است.
6- محتوای آموزشی (سورهها، پیامها و آموزههای قرآنی و احادیث نورانی) متناسب با گروه سنی مخاطبان انتخاب میشود.
7- برنامه درسی تعلیم قرآن كریم در قالب فعالیتهای جذاب یاددهی ـ یادگیری عرضه میشود.
8- ارزشیابی به منظور سنجش میزان دستیابی به اهداف برنامه درسی قصد شده بوده و بر تقویت «احساس موفقیت» در مخاطبان تأكید دارد.
9- در فرایند یاددهی- یادگیری قرآن كریم به دو نقش راهنمایی و نقش الگویی مربی (معلم) توجه خاص میشود.(به نحوی كه نتیجه اُنس با قرآن كریم در رفتار مربی تبلور مییابد).
10- در تولید برنامه درسی قرآن، سهم هر یك از رویكردهای چهارگانه (تعلیم، تدریس، تربیت و تأدیب) البته با محوریت «انس مستمر و مادامالعمر مخاطبان با قرآن كریم» مشخص شده است.
ویژگیهای مربی قرآن
در این رویكرد معلم دیگر فقط معلم نیست بلكه او یك «مربی» است. كسی كه خود متصف به تربیت قرآنی است و به دنبال تحقق تربیت قرآنی در روح و جسم دانش آموزان است.
از آنجا كه تمام فعالیتهای یاددهی- یادگیری مربوط به تعلیم قرآن كریم و سایر دروس توسط یك معلم در دوره ابتدایی انجام میشود و در دوره متوسطه اول و دوم توسط دبیر محترم قرآن كریم، از اینرو معلم و مربی علاوه بر داشتن صلاحیتهای عمومی، از منظر برنامه انس با قرآن كریم واجد ویژگیهای زیر است :
1- از سواد قرآنی لازم (حداقل دانش و مهارتهای عمومی قرآن، شامل مهارت روانخوانی، مهارت ترجمه آیات پركاربرد، مهارت تدبر اولیه در برخی از آیات قرآن، حفظ برخی از آیات و سور تربیتی و پركاربرد ) برخوردار است. (صلاحیتهای عمومی)
2- بر مبانی و روشهای آموزش قرآن و نیز اجزا و عناصر «برنامه درسی قرآن كریم» تا حدود زیادی مسلط است.
3- به انجام برنامه درسی قرآن كریم قرآن با رویكرد انس محور علاقمند است.
4- در طراحی آموزشی و تدریس قرآن در كلاس درس (با رویكرد انس محور) توانایی نسبی دارد.
اهداف مورد انتظار
با توجه به «رویكرد انس محور» اهم انتظارات و تأكیدات از برنامه ریزان و نیز فعالیتهای قرآنی در دورههای چهارگانه تحصیلی و نیز آموزش عمومی قرآن شامل موارد زیر است :
1- بیش از آموزش قرآن بر انس مستمر و علاقه قرآن آموز به قرآن كریم تأكید میشود.
2- در تمام فعالیتها بر انس و ارتباط قرآن آموز با قرآن تأكید میشود.
3- در فعالیتهای قرآنی به تقویت «احساس موفقیت» در قرآنآموزان تأكید میشود.
4- از مقایسه قرآنآموزان با یكدیگر پرهیز و بر تواناییها و رغبتهای قرآنآموزان تأكید میشود.
5- فعالیتهای گروهی به جای قهرمانپروری مورد تأکید قرار میگیرد.
با مرور انتظارات فوق درمییابیم همچنان كه آموزش و ارزیابی از قرآنآموز حائز اهمیت است؛ ارزیابی مستمر از خودمان برای دستیابی به هدفها و انتظارات در فرایند فعالیتهای قرآنی بیشتر قابل توجه و تأكید است.
نتیجه بحث:
شاید برخی از خوانندگان ندانند كه مرحوم جبار باغچهبان(میرزا جبار عسگرزاده - ۱۹ اردیبهشت ۱۲۶۴، ایروان، ۴ آذر ۱۳۴۵، تهران- بنیانگذار نخستین کودکستان و نخستین مدرسه ناشنوایان ایران در تبریز و اولین مؤلف و ناشر کتاب کودک در ایران) از چه جهت شهرت یافت. او از آن جهت شهرت دارد كه تحول بزرگی را در تعلیم حروف الفبای فارسی ایجاد كرد، قبل از او، در پایه اول دبستان، ابتدا 32 حرف الفبای فارسی را آموزش میدادند و سپس خواندن و نوشتن شروع میشد.
استاد جبار باغچه بان این شیوه سنتی را تغییر دادند. او بر این عقیده بود كه دانشآموز كلاس اول با یادگیری دو حرف «آ» و «ب» میتواند «دو كلمه» و «یك جمله» را بخواند: «بابا! آب»
بدین ترتیب این تحول بزرگ یعنی «معنا دار» شدن یادگیری زیان فارسی به همت او در آموزش زبان فارسی اتفاق افتاد. این همان تحولی است كه باید در تعلیم قرآن كشور اتفاق بیافتد.
نقطه عزیمت تحول
برای این تحول، ابتدا باید به «چرایی» آموزش آیات و سورههای قرآن بپردازیم:
چرا یك دانش آموز ابتدایی باید جزء 30 قرآن را حفظ كند؟!!
چرا باید دانش آموز آیات فلان سوره را روخوانی و روانخوانی و یا قرائت كند؟
اینكه این آیات متضمن قواعد روخوانی، یا روانخوانی و یا تجوید است، پاسخی نیست كه برای كودك معنا دار باشد. «اصل سودمندی در یادگیری» حكم میكند كه ابتدا آیات و سور شریف قرآن متناسب با «نیاز»، «توانایی» و «ذائقه» هر گروه سنی انتخاب شوند و سپس مهارتهای مورد نظر ذیل آن مفاهیم هدایتگر و تربیتی آموزش داده شوند.
ضرورت تحول
تغییر استراتژیك در آموزش عمومی قرآن كریم كشور یك ضرورت است. در این زمینه لازم است نهادهای ذیربط مانند شورای توسعه فرهنگ قرآنی كشور و یا سازمان پژوهش و برنامه ریزی آموزشی در حوزه آموزش عمومی قرآن و نیز اجرای سند تحول بنیادین در آموزش و پرورش، رویكرد انس محور را جایگزین رویكردهای موجود كنند و با تشكیل تیمهای كارشناسی متشكل از متخصصان و صاحبنظران حوزه های آموزش قرآن، فلسفه تعلیم و تربیت، روان شناسی رشد، برنامه ریزی درسی، علوم و معارف قرآنی و ... ابتدا آیات، سورهها و فرازهای تربیتی را متناسب با «نیاز»، «توانایی» و «ذائقه» هر گروه سنی انتخاب و سپس برای هر یك از آنها با در نظر گرفتن اهداف تربیتی و هدایتی، مهارتهای مورد نظر را تعریف و تعیین كنند.
سپس این طرح ضمن اجرای مراحل اجرای آزمایشی و ارزشیابی از فرایند و نتیجه به تصویب رسیده و محتوای تصویب شده به جامعه معرفی شود. بیشك در این شیوه جنسیت، سن، شغل و ... میتواند ملاك تعیین افراد برای اقشار گوناگون قرار گیرد.
در این صورت است كه آموزش مهارتهای قرآنی همراه با جنبههای هدایتگری و تربیت قرآنی، متناسب با محتوای هر قشر و شغل و گروه سنی، امكان پذیرتر و تأثرگذارتر خواهد بود.
با عنایت به آنچه بیان شد، امید و انتظار این است با توجه به رویكرد انس محور، برنامههای درسی و آموزشی و فعالیتهای قرآنی بتواند در راه تحقق فرمایش امام خمینی(ره) كه فرمودند «تربیت باید تربیت قرانی باشد و بچه های ما باید تربیت قرآنی بشوند» گامهای اساسی و اثر بخشی بردارند. ان شاءالله»