ادله ممنوعیت ولایت شورایی/ آیا امام حسن(ع) با حکومت شورایی موافق بود
کد خبر: 3923571
تاریخ انتشار : ۲۷ شهريور ۱۳۹۹ - ۱۶:۴۳
آیت‌الله سیفی مازندرانی بیان کرد:

ادله ممنوعیت ولایت شورایی/ آیا امام حسن(ع) با حکومت شورایی موافق بود

آیت‌الله سیفی مازندرانی، مدرس حوزه ضمن اشاره به برخی ادله که بیانگر ممنوعیت شورایی بودن امر حکومت است، تصریح کرد: روایات مختلف بیانگر این است که ائمه(ع) با شورا در امر رهبری مخالف هستند و معتقدند حجت خدا باید به رأی خودش عمل کند و بر دیگران هم واجب است به نظر او عمل کنند.

به گزارش ایکنا؛ جلسه درس خارج فقه سیاسی آیت‌الله سیفی مازندرانی، روز چهارشنبه 26 شهریورماه در حوزه علمیه قم برگزار شد. وی در این جلسه به جمع‌بندی مباحث گذشته درباره ولایت شورایی پرداخت و اظهار کرد: موضوعی که امروز در نظام مقدس جمهوری اسلامی به آن مبتلا هستیم و اهمّ ابتلائات ما است؛ مسئله فقه سیاسی است. ابتدا اشاره‌ای به ادله مسئله شورا در رهبری داشته باشیم و این بحث را جمع‌بندی کنیم، البته ادله این بحث در گذشته بیان شده بود. مسئله شورا در اسلام امر مطلوبی است و آیات «شاورهم فی الامر» و روایات فراوانی در این زمینه وارد شده است. اینها دسته‌ای از روایات هستند. در واقع ما در مسئله شورا روایاتی داریم که به نحو کلی شورا را ترغیب می‌کند و این روایات را قبلا بیان کردیم مثل «شاور فی امورک». روایات مختلفی در این زمینه وجود دارد که در عداد آیه شریفه «أَمْرُهُمْ شُورَى بَيْنَهُمْ» است.

وی ادامه داد: در مسئله رهبری امت و مسئله حکومت این دسته از روایات شورا تخصیص می‌خورد و اگر بنا باشد این شورا در مورد مسئله رهبری و ادراه حکومت به همان‌گونه که در جاهای دیگر است باشد، ادله ولایت و حکومت لغو می‌شود. مثلا آیه شریفه «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ وَأُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ» دلالت دارد که باید از اولوالامر تبعیت کرد. اینکه اولوالامر تابع نظر اهل مشورت باشد با اطاعت از ولی مخالفت دارد. البته روایات شورا در اینجا هم قابلیت عمل دارد و می‌شود میان این رویات و ادله‌ای که امر به اطاعت می‌کند، جمع کرد.

استاد حوزه علمیه تصریح کرد: جمعش این‌گونه است که تا زمانی که رأی قاطع در ولی امر ایجاد نشد، مشورت و نظرخواهی می‌کند؛ کمااینکه آیه شریفه «وَشَاوِرْهُمْ فِي الْأَمْرِ فَإِذَا عَزَمْتَ فَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُتَوَكِّلِينَ؛ با آنان مشورت كن و چون تصميم گرفتى بر خدا توكل كن زيرا خداوند توكل‏كنندگان را دوست مى دارد» (ال عمران/159) می‌فرماید با آنها مشورت کن ولی وقتی رای قاطع پیدا کردی به رای خودت عمل کن و ذره‌ای تردید به خودت راه نده؛ یعنی حکم نهایی برای خودت است و بعد از مشورت، تصمیم نهایی بگیرد.

وی تصریح کرد: بنابراین در روایات ما در مسئله حکومت، مشورت و تابع نظر اکثریت بودن منع شده است. روایاتی در این زمینه عرض کردیم که قبلا به طور مفصل بحث شد. در آن روایات ائمه(ع) در مسئله سقیفه بنی‌ساعده و شورای عمر صراحتاً فرموده بودند ما شورا را نمی‌پذیریم و حکم رهبری امت، شورایی نیست بلکه رأی کسی که حجت خداست ملاک است. روایتی در مورد صلح امام حسن با معاویه وجود دارد که حضرت فرمودند: «بل یکون الأمر من بعده شوری بین المسلمین» یعنی بعد از معاویه باید امر تابع شورا باشد. برخی استدلال می‌کنند که حضرت، حکومت شورایی را پذیرفتند. به این استدلال جواب داده شده و اینکه امام(ع) علم داشت معاویه بعد از خود، یزید را حاکم مسلمین می‌کند لذا برای اینکه مردم را از شر یزید خلاص بکند راه شورا را پیش روی معاویه گذاشت تا راه خلافت یزید را سد بکند. پس غرض حضرت این بود تا آنجا که امکان دارد راه شورا را جلویش بگذارد تا جلوی خلافت یزید را بگیرد نه اینکه حضرت به شورا اعتقاد داشته باشد.

سیفی تأکید کرد: به هر حال در روایت مختلف بیان شده که ائمه(ع) با شورا در امر رهبری مخالف هستند و معتقدند رهبر امت، حجت خداست که باید به رأی خودش عمل کند و بر دیگران هم واجب است به نظر او عمل کنند. معنای حجت خدا بودن این است، معنای تبعیت از اولوالامر این است. علاوه بر این در خصوص فقیه در عصر غیبت هم می‌توانیم به روایاتی استدلال کنیم. مثلا در روایت آمده است اگر روی زمین دو نفر باقی نمانند، یکی از آنها حجت است «لَمْ یَبْقِ فِی الأَرْضِ إِلاّ اثنانَ لَکانَ أَحَدُهُما الحُجَّة»، یعنی دومی باید از دیگری اطاعت بکند. پس مسئله مشورت مطرح نیست.

وی افزود: در روایت دیگری از امیرالمومنین(ع) آمده است: «وَقَدْ أَشَارَ إِلَيْهِ فِي شَيْءٍ لَمْ يُوَافِقْ رَأْيَهُ : لَکَ أَنْ تُشيرَ عَلَيَّ وَأَرَى، فَإِنْ عَصَيْتُکَ فَأَطِعْني»، اگر می‌خواهی به من مشورت بدهی مشورت بده ولی وقتی من خلاف نظر تو رای دادم حق نداری بگویی چرا این نظر را دادی و باید از من اطاعت بکنی؛ چون بالاخره از دو حال خارج نیست: یا مشورت تو در نظر من تأثیر می‌گذارد یا نمی‌گذارد. در روایت دیگری امیرالمؤمنین می‌فرماید: «وَ اعْلَمُوا أَنِّی إِنْ أَجَبْتُکُمْ رَکِبْتُ بِکُمْ مَا أَعْلَمُ وَ لَمْ أُصْغِ إِلَى قَوْلِ الْقَائِلِ وَ عَتْبِ الْعَاتِبِ» یعنی من دعوت امام را اجابت کردم و بر اساس آنچه خود می‌دانم حکومت را به دست گرفتم و دیگری توجهی ندارم دیگری چه چیزی می‌گوید؛ یعنی وقتی حکومت را به دست گرفتم بر اساس نظر خودم عمل می‌کنیم.

انتهای پیام
captcha