معنویت، معرفت، پیشرفت و محبت؛ شاخصه‌های حضور امامت در جامعه
کد خبر: 3928179
تاریخ انتشار : ۱۸ مهر ۱۳۹۹ - ۱۸:۴۵
حجت‌الاسلام هادی سروش بیان کرد

معنویت، معرفت، پیشرفت و محبت؛ شاخصه‌های حضور امامت در جامعه

حجت‌الاسلام هادی سروش در شرح زیارت اربعین با بیان این که ضلالت در شرک‌زدگی، خرافه‌پرستی و دنیاپرستی وجود دارد و امام حسین(ع) برای ترمیم این ناهنجاری‌های دینی و اجتماعی فدا کرد، گفت: براساس قرآن معنویت، معرفت، پیشرفت و محبت شاخصه‌های حضور امامت در جامعه است. در هر کجای دنیا این شاخصه‌ها وجود داشته باشد، امامت نیز وجود دارد.

به گزارش ایکنا، حجت‌الاسلام والمسلمین هادی سروش، مدرس حوزه و پژوهشگر دینی، شب گذشته، 17 مهرماه، مصاف با شام اربعین حسینی از طریق صفحه اینستاگرام خود به صورت زنده به طرح بحث در باب فقراتی از زیارت اربعین و تبیین معیارهای جامعه برخوردار از امامت پرداخت. در ادامه مشروح این سخنرانی از نظر می‌گذرد؛

زیارت اربعین در حدود یک صفحه است و از امام صادق(ع) برای ما به عنوان یک میراث معنوی و ماندگار قرار گرفته است. نقطه عطف این زیارت که نوعاً اکثر سخنان و نوشته‌ها در این زمینه به این فقره بازمی‌گردد، این است که: «وَ بَذَلَ مُهْجَتَهُ فِيكَ لِيَسْتَنْقِذَ عِبَادَكَ مِنَ الْجَهَالَةِ وَ حَيْرَةِ الضَّلالَه». به امام حسین(ع) عرض می‌کنیم که شما خون قلبتان را، یعنی همه هستی خود را فدا نمودید تا جامعه از ضلالت و جهالت بیرون آید. دو خصوصیت در مورد امام حسین(ع) وجود دارد؛ یکی آزادسازی مردم از جهالت و دوم آزادی آنها از ضلالت.

ارزش امامت با تبیین مفهوم ضلالت و جهالت روشن می‌شود

اگر این دو مفهوم یعنی ضلالت و جهالت روشن شود، آنگاه ارزش امامت معلوم می‌شود. سخن در همین نکته است که اگر می‌توانیم باید امامت را در حکومت جای دهیم، اگر نمی‌توانیم باید امامت را در جامعه جای دهیم، اگر نمی‌توانیم باید امامت را در خانه و خانواده جای دهیم و اگر این را هم نمی‌توانیم، باید امامت را در وجود خود جای دهیم تا از جهالت و ضلالت دور شویم.

تعبیر جهالت برای افراد بی‌سواد نیست. اتفاقاً برخی از بی‌سوادها درک بالایی دارند و جهل در مقابل عقل است. امام حسین(ع) خود را فدا نکرد که مردم سواد داشته باشند، حضرت(ع) خون قلبش را داد تا مردم آگاه، دانا و عاقل شوند. پس جهالت در مقابل عقلانیت است و ضلالت نیز در برابر هدایت قرار می‌گیرد. برنامه امام(ع) این بود که جامعه را از نادانی و گمراهی بیرون آورد و آنها را به عقلانیت برساند و به هدایت رهسپار کند.

هرگونه ناآگاهی و نادانی که منشأ فریب خوردن و حرکات بیرون از عقلانیت شود، جهالت است. ممکن است یک انسانِ فرهیخته و درس‌خوانده‌ای، نادان و فریب‌خورده باشد. همچنین ممکن است یک انسان ثروتمندی نیز فریب بخورد و نادان باشد که در زمره جاهلان است. کسانی که در مقابل امام حسین(ع) ایستادند، قاری قرآن بودند، اما در عین حال نادان هستند و فریب می‌خورند و الگوهای عقلانی در زندگی آنها وجود ندارد؛ لذا این معنای جهالت است.

امام حسین(ع) چه چیزهایی را اصلاح کرد؟

ضلالت نیز در مقابل هدایت است و در مقابل ضلالت، سه چیز وجود دارد و امام حسین(ع) آمد که این‌ها از بین ببرد؛ اولین مورد شرک‌زدگی است. شاید آنکه قائل به تثلیث است، شرک‌زده باشد و ممکن است یک مسلمان نیز شرک‌زده باشد. شرک آنها به صورت روشن است و ممکن است شرک یک مسلمان هم به صورت مخفی باشد. اینکه کسی فردپرستی کند، شرک است. البته که شرکِ ضعیفی است؛ لذا در ضلالت شرک‌زدگی وجود دارد.

دومین مورد، خرافه‌پرستی است. ممکن است در جامعه‌ای صدای اذان بلند باشد و صدای روضه به گوش برسد، اما گوشه یا بیشتری از آن خرافه‌زده باشد. مظاهر خرافه‌گرایی نیز مظاهر مختلفی است. واضح است که امروزه بستن دخیل به یک شاخه درخت خرافات است و در جامعه امروز جایی ندارد، اما اگر یک در یا ضریح را در جایی قرار دهند که می‌خواهند به عتبات ببرند وقتی عده‌ای قبل از اینکه این ضریح به حرم برسد، دور آن جمع شوند، آیا این غیر از خرافه‌گرایی است؟ آیا اگر به چیزی که هنوز به یک معصوم متصل نشده است، نزدیک شویم هدایت است؟

پس ممکن است جامعه‌ای به نام دین مطرح شود، اما خرافات عجیبی در آن شکل بگیرد. دیده‌ایم که در ایام عزاداری محرم، با اینکه علمای ما فرمودند که عزاداری‌ها از تجمعات بیرون آید، باز هم عده‌ای اصرار داشتند که برگزار شود، اما آیا این کار عقلانیت است؟ کدام سیره ائمه(ع) بر این کار منطبق است؟ عده‌ای رفتند و بیمار شدند و دیگران را بیمار کردند. اینها موارد و مصادیق روشنی برای ضلالت و جهالت است.

بنابراین گاهی در ضلالت، شرک‌زدگی وجود دارد. در شرک‌زدگی هم گاهی وطن‌پرستی و شخصیت‌پرستی می‌آید. دوم خرافه‌پرستی و سوم هم عبارت از دنیاپرستی است. امام حسین(ع) خون قلبش را داد تا این چالش‌ها و ناهنجاری‌های دینی و اجتماعی را ترمیم کند. عبارت زیارت اربعین این است که فرمود: «وَ قَدْ تَوَازَرَ عَلَيْهِ مَنْ غَرَّتْهُ الدُّنْيا وَ بَاعَ حَظَّهُ بِالْأَرْذَلِ الْأَدْنى وَ شَرَى آخِرَتَهُ بِالثَّمَنِ الْأَوْكَسِ»، عده‌ای چنان در ضلالت غوطه‌ور شدند که دنیا آنها را غرق کرد و پول و سمت و مقام دنیا آنها را فریب داد. خودشان و دینشان را فروختند، اما در عوض کمترین، ناچیزترین و پست‌ترین چیز را گرفتند که این ضلالت می‌شود.

مشکل اصلی زندگی ما جهالت است

مشکل زندگی و جامعه ما جهالت است. وقتی آمار طلاق بالا می‌رود، بازگشت آن به جهالت است. اینکه می‌بینیم در جامعه ما افسردگی، غم‌زدگی و ناراحتی بالا است و خودکشی در جامعه وجود دارد، همه نشان از جهالتی است که بازگشت آن به نادانی و خودخواهی است. اگر خودخواهی نباشد جهالت نیست. اگر در خانواده‌های ما مشورت و بررسی امور باشد و عقلانیت در پیش گرفته شود، جهالت نیست. این سیل عظیم سفرها در این شرایط خطرناک بیماری عقلانیت نیست. زیارت اربعین می‌خوانیم و می‌گوییم امام حسین(ع) خون قلبش را داد تا جهالت‌ها را از بین ببرد، اما خود ما نیز گرفتار جهالت هستیم.

اگر بخواهیم از این ضلالت‌ها بیرون رویم، باید امام حضور داشته باشد و بالاتر اینکه، امامت باید در حکومت حضور داشته باشد. پیامبر اکرم(ص) و اهل بیت(ع) حدود دویست و شصت سال به صورت امامت‌گونه حضور داشتند، اما از تمام این سال‌ها، فقط 15 سال حکومت را در دست داشتند و در نتیجه، بیش از 250 سال، ائمه(ع) حکومت نداشتند، ولی امامت را داشتند، اما وای به حال جامعه‌ای که در آن، نه امام حکومت دارد و نه امامت در آن وجود دارد.

امامت در جامعه و حکومت ما می‌آید تا جهالت‌ها حدف شوند و اگر در جامعه و حکومت ضلالتی باشد، قطعاً امامت آنجا پای نگذاشته است، اما اگر جامعه‌ای به نام امام علی(ع) نباشد، ولی معیارهای امامت در آنجا باشد، بدانید که در آن جامعه امامت آمده است، ولو که نام و رسم امامت را ندارند. امامان معصوم، معنویت و معرفت را تزریق و دل‌ها را از دنیا جدا می‌کنند و دانش را به جامعه می دهند. سوم اینکه در جامعه پیشرفت ایجاد می‌کنند. همچنین در جامعه‌ای که امامت حضور دارد، محبت حاکم است. در هر کجای دنیا که این شاخصه‌ها وجود داشته باشد، امامت وجود دارد. بنابراین براساس آیات قرآن، معنویت، معرفت، پیشرفت و محبت، شاخصه‌های حضور امامت در جامعه است.

انتهای پیام
captcha