دیوان حافظ؛ فالنامه یا حالنامه
کد خبر: 3928472
تاریخ انتشار : ۲۰ مهر ۱۳۹۹ - ۱۲:۳۲
در آئین شب حافظ مطرح شد؛

دیوان حافظ؛ فالنامه یا حالنامه

در آئین شب حافظ مطرح شد که پیش و بیش از آنکه دلبسته کلام و مرام حافظ باشیم، دلبسته نام و آوازه حافظ شیرازی هستیم و به دیوان حافظ نیز بیشتر به چشم فالنامه نگاه می‌کنیم تا حالنامه.

شب حافظبه گزارش خبرنگار ایکنا، رضا اسماعیلی، شاعر و پژوهشگر ادبیات، شب گذشته، ۱۹ مهرماه در فضای مجازی در آئین شب حافظ که با حضور شاعران و استادانی از ایران، هند، افغانستان، پاکستان و تاجیکستان برگزار شد، گفت: حافظ آیینه خودشناسی، پاسخ چیستی و هستی و سند هویت ایرانی ـ اسلامی ماست. شعر حافظ، تجسم هنری، فرهنگ‌مدار و انسان‌دوست است که در برابر تهاجم وحشیانه مغول به مدد ارزش‌های والای فرهنگی و انسانی، نه تنها قد خم نمی‌کند، بلکه روح وحشی ایلخانان مغول را در نسیم نوازش فرهنگ خویش رام می‌کند و به تسلیم وامی‌دارد.

وی افزود: حافظ کیمیاگری است که با قدرت عشق و به مدد صفای باطن، نَفس سلیم و اندیشه بلند و آرمان‌های انسانی خویش در جان و جهان طرحی نو درمی‌اندازد و دشمنان را به دوستانی همدل و همراه تبدیل می‌کند. منم که شهره شهرم به عشق ورزیدن/ منم که دیده نیالوده‌ام به بد دیدن / وفا کنیم و ملامت کشیم و خوش باشیم/ که در طریقت ما کافری است رنجیدن

اسماعیلی بیان کرد: حافظ، چکاد آمال و آرزوها و پژواک فریاد در گلو شکسته ملتی است که در فتنه‌خیز حوادث، استوار و راست‌قامت ایستاده است. حافظ، نمونه کامل انسانی است که همه قابلیت‌ها و ظرفیت‌های انسانی‌اش به مدد فطرت پاک الهی به فعلیت درآمده است. انسانی که تجسم کامل کرامت، مناعت طبع و عزت نفس است؛ چنانکه می‌گوید؛ «گرچه گردآلود فقرم، شرم باد از همتم / گر به آب چشمه خورشید، دامن‌ تر کنم».

این شاعر ادامه داد: ما در آیینه غزل‌های روشن حضرت حافظ سیمای آرمانی خودمان را به تماشا می‌نشینیم. سیمای آرمانی انسانی که باید باشیم و اکنون نیستیم. با این همه حضرت لسان‌الغیب حافظ شیرازی، با وجود شهرت و آواز بی‌نظیری که در بین ما ایرانیان دارد، از منظر سلوک و رفتارشناسی دینی، همچنان شاعری گمنام و ناشناخته است. زیرا ما پیش و بیش از آن که دلبسته کلام و مرام حافظ باشیم، دلبسته نام و آوازه حافظ شیرازی هستیم و به دیوان حافظ نیز بیشتر به چشم فال‌نامه نگاه می‌کنیم تا یک حال‌نامه. 

وی تصریح کرد: بیایید صادقانه از خودمان بپرسیم، به راستی ما امروز حافظ را چقدر می‌شناسیم و از حافظ چه می‌فهمیم، جز اینکه دیوان غزلیات او را همچون یک کالای لوکس و تجملی در آغوش اتاقمان گذاشته‌ایم و هر از گاهی در ایام عید و شب یلدا از جناب حافظ می‌خواهیم که همچون فالگیری دوره‌گرد، برایمان غیب‌گویی کند. باید صادقانه و با فروتنی تمام اعتراف کنیم که حافظ را نمی‌شناسم و یا حافظ را آنگونه که دوست داریم و می‌پسندیم می‌شناسیم. حافظی که با حافظ واقعی فرسنگ‌ها فاصله دارد. اگر ما حافظ را می‌شناختیم و به آموزه‌های انسانی و اخلاقی او عمل می‌کردیم، امروز به مراتب وضع بهتری داشتیم.

اسماعیلی یادآور شد: اینکه امروز جامعه ما گرفتار بداخلاقی‌های سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و آلودگی‌های اقتصادی است، مؤید این است که به توصیه‌های حافظ عمل نمی‌کنیم. ما حافظ را نمی‌شناسیم و با آرمان‌های او بیگانه‌ایم. در شعار بسیار حافظ را می‌ستاییم و تجلیل می‌کنیم، ولی در عمل گوش‌مان به حرف‌های او بدهکار نیست و به دنبال تحقق آرمان‌های روشن و انسان‌سازش نیستیم و از تحقق آنها به هر علت عاجزیم.

محبوبیت حافظ در افغانستان

مقصود حیدریان، شاعر و منتقد افغانستانی در بخش دیگری از شب حافظ درباره محبوبیت حافظ در افغانستان گفت: حافظ باید از دو زاویه مورد بررسی قرار گیرد؛ یکی از نظر فرهنگیان، شاعران و نخبگان ادبی و دوم از نظر مردم عوام و سایر اقشاری که پیوند چندانی با حافظ ندارند و اگر دارند، شناختی نسبت به ادبیات ندارند.

وی افزود: در افغانستان، حافظ را اگر از دیدگاه نخبگان مورد توجه قرار دهیم، حافظ را به عنوان عصاره شعر فارسی در می‌یابیم، یعنی اغلب نخبگان ادبی و فرهنگی افغانستان به این عقیده باور دارند و به همین علت نیز حافظ از محبوبیت برخوردار است. در این میان مردم عوام هم هستند که حافظ را دوست دارند و اغلب پس از  آموزش قرآن‌خوانی به ویژه در مدارس دینی، حافظ‌خوانی می‌کنند و یک شاگرد علوم دینی، خط فارسی را با خواندن حافظ می‌آموزد.

تأثیر سعدی هندوستان بر حافظ

حمیدرضا قلیچ‌خانی، پژوهشگر زبان و ادبیات فارسی با نگاهی بر آثار حسن دهلوی و تأثیر سعدی هندوستان بر حافظ گفت: یکی از بزرگان شعر و ادب فارسی که مورد کم‌مهری ما ایرانیان قرار گرفته است، حسن دهلوی، شاعر نیمه دوم سده هفتم است. وی در بدایون هندوستان به دنیا آمده و از دوستان بسیار نزدیک امیرخسرو دهلوی بوده است. اینکه وی را سعدی هندوستان نامیده‌اند، ارادت فراوان و شباهت سبک غزلیات وی به شیخ شیراز است، چنانکه گوید: «حسن گلی ز گلستان سعدی آورده است/ که اهل دل همه گلچین آن گلستانند».

وی افزود: حسن دهلوی از معاصران حافظ، بسیار مورد توجه وی بوده است، چنانکه خواجه گوید: «شکرشکن شوند همه طوطیان هند/ زین قند پارسی که به بنگاله می‌رود؛ طی مکان ببین و زمان در سلوک شعر/ کاین طفل یک شبه، ره یک‌ساله می‌رود». به یقین لقب «طوطی» از لقب‌های دوره زندگی حسن دهلوی بوده، چرا که خود در قصیده‌ای گوید: «چرا که طوطی باغ لطافت است لقب/ شده ز مایده شکردوست شکرچین» و در جای دیگر گوید: «منم حسن که شدم طوطی سخنگویت/ تویی که هم شکر و هم شکرستان منی». ممکن است بیت دوم شعر از حافظ بر این نکته اشارت داشته باشد که حسن از میانسالی و به قولی پنجاه‌سالگی شعر و شاعری را آغاز می‌کند و وارد حلقه تصوف می‌شود. هر چند که در عالم واقعیت چنین اتفاقاتی، به ویژه بدون زمینه‌ای مناسب بعید به نظر می‌رسد.

قلیچ‌خانی در رابطه با تأثیرپذیری حافظ از حسن دهلوی به چند نمونه اشاره کرد و گفت: بیت‌های «حسن، در موسمی که سنگ ز لاله نشان گرفت/ داغی چو لاله بر دل خونین نشانده‌ایم؛ حسن باغبانا کجی و راستی من منگر/ تا به بویت ز لحد رقص‌کنان برخیزم؛ حافظ تویی که بر سر خوبان کشوری چون تاج/ سزد اگر همه دلبران دهندت باج» این ابیات نمونه‌هایی از برخی تأثیرات ترکیبی و مضمونی دهلوی بر حافظ است. تأثیرات فراوان دیگر با مقابله دیوان این دو شاعر آشکار می‌شود. همچنین آوردن بیت مدحی پس از بیت تخلص نیز که پیش از حافظ کم‌نظیر است، در آثار حسن دهلوی بسیار دیده می‌شود. نکته دیگر بر دیوان دهلوی، سرشاری ایهام و ایهام‌های تناسب است. از سویی این آرایه ادبی نیز از ویژگی‌های بارز سبک حافظ است.

حافظ؛ آیت‌الهی در ترکیب شاعر

مجتبی رحماندوست، شاعر و نویسنده، درباره حافظ گفت: خداوند برای تقویت پایه‌های دین اسلام، در طول تاریخ علم‌هایی را برپا کرده و نشانه‌ها و آیاتی را به بشر نشان داده است که حس بشر و اعتقاداتش به این فرهنگ دینی حفظ شود، برای اینکه بگوید معارف الهی جاودانه است، روش‌هایی را برمی‌گزیند و حکمایی را می‌فرستد که با دل بشر ارتباط برقرار می‌کنند، تا پیام پیامبر خاتم(ص)، همواره تازگی داشته باشد و قرن‌ها حفظ شود. به اینها آیت‌الله می‌گویند، که گاهی آیت‌‌الله یا نشانه‌های خداوند در ترکیب یک حکیم، شاعر، فقیه، مصلح اجتماعی و ... بروز و ظهور می‌یابد و حافظ یکی از همین نشانه‌هایی است که در احیای معارف دینی نقش داشته است.

پرفسور محمد عابد از پتنا هند نیز گفت: استعداد خارق‌العاده حافظ باعث شد تخیل‌های بی‌نظیر شاعرانه‌ای داشته باشد و شاهکارهای بی‌نظیری در میان غزل‌هایش دیده ‌شود. شعر حافظ، فصیح و بلیغ است و نیرویی از زیبایی دارد و هر کسی که آن را می‌شنود به سوی آن جذب می‌شود، در کلام حافظ نهایت زیبایی ظاهری با غایت ظرافت معنایی آمیخته است، از این رو کلام، هر قدر ظاهری زیبا داشته باشد، اما اثربخشی نداشته باشد، نمی‌تواند حیات و دوامی داشته باشد.

انتهای پیام
captcha