همهگیری بیماری کرونا در ایران و جهان، فعالیتهای قرآنی را نیز تحت تأثیر قرار داده و بسیاری از جلسات و محافل را به تعطیلی کشانده است. در چنین وضعیتی با استفاده از فضای مجازی، گفتوگوهایی با فعالان قرآنی استانهای مختلف خواهیم داشت تا ضمن معرفی ظرفیتها و توانمندیهای قرآنی اقصی نقاط کشور، از مسئولان و نهادهای تصمیمگیرنده در رشد و توسعه فرهنگ قرآنی، حل مشکلات فعلی را مطالبه کنیم. نخستین گفتوگو به دو تن از فعالان قرآنی استان آذربایجان غربی اختصاص یافته است.
آذربایجان غربی که رهبر معظم انقلاب از این خطه تحت عنوان «سرزمین مجاهدتهای خاموش» یاد کردهاند، به لطف قامت رعنای جوانانش و سرمایهگذاریهای ورزشی، مهد والیبال ایران محسوب میشود و موفقیتهای چشمگیری را در عرصه کشوری و جهانی کسب کرده است؛ اما به نظر میرسد این استان در ظرفیت و توانمندیهای قرآنی نیز کم از والیبال ندارد و میتواند یکی از مراکز مهم قرآنی کشور و حتی جهان اسلام باشد. ظهور چهرههای قرآنی شاخص در دهه اخیر همچون مرتضی محمدنژاد(نفر اول مسابقات بینالمللی ایران در رشته حفظ-1390)، وحید وکیلی(نفر اول مسابقات بینالمللی ایران در رشته قرائت-1392) و حامد ولیزاده(نفر اول مسابقات بینالمللی ایران در رشته قرائت-1395) خبر از استعداد عظیم قرآنی و نهفته در این استان دارد.
صمد محمدپور، پیشکسوت قرآنی و وحید وکیلی، قاری بینالمللی، چهرههایی هستند که در گفتوگو با ایکنا بخشهایی از مشکلات ادارات و مؤسسات قرآنی استان خود را بیان و راهکارهایی را نیز برای بهبود شرایط ارائه کردند. آنچه از نظر میگذرد، حاصل این گفتوگوست:
ایکنا ـ جناب محمدپور درباره سوابق خود بگویید و فعالیتهای قرآنی را از چه سالی آغاز کردید؟
متولد شهرستان سلماس در سال 1345 هستم، فعالیتهای قرآنی خود را به لطف خدا از سال 1357 با پیروزی انقلاب اسلامی آغاز کردم و تا به حال توفیق داشتهایم در محضر قرآن و اهل بیت(ع) باشیم.
توفیق آشنایی بنده با قرآن با صدای استاد عبدالباسط بود، بعد از مدت کوتاهی با صدا و سبک استاد منشاوی آشنا شدم و حدود شش سال از تلاوت ایشان تقلید کردم، سپس سه چهار سال سبک استاد مصطفی اسماعیل و سرانجام مدتی نیز با صدای استاد شحات انور تمرین کردم. از سال 1370 جلسه آموزش قرآن دارم که هنوز هم برای خدمت به عاشقان ساحت مقدس قرآن برقرار است.
ایکنا ـ مهمترین مشکلات و موانع در مسیر توسعه و رشد قرآنی استان آذربایجان غربی را چه مواردی میدانید؟
مشکل استان ما نیست، مشکلی در سطح کشور است. از اساتید قرآن و پیشکسوتان حمایت مادی و معنوی نمیشود، اساتید ما خودشان خودجوش فعالیت میکنند، شما با کشور مصر مقایسه کنید که قاریان چه شأنی دارند و چگونه مورد حمایت مادی و معنوی قرار میگیرند. در ایران، برخی از قاریان و اساتید کارمند هستند و درآمد ثابت دارند، اما آن دسته از قاریان و اساتیدی که کارمند نیستند و بیمه هم نشدهاند، با مشکلات مالی مواجه هستند. البته قاریان و اساتید کشورمان برای خدا کار میکنند، اما مطمئن باشید اگر از آنها حمایت شود، کارشان چند برابر میشود.
از بلندگوی مساجد قرآن را شناختیم
ایکنا ـ وقتی در سال 57 تلاوت قرآن را آغاز کردید، فعالیتهای قرآنی در سطح کشور بسیار کم بود، به خصوص در مناطق مرزی و نسبتاً محرومی که شما در آن ساکن هستید. چگونه با صوت قرآن انس گرفتید؟
با شنیدن صدای قرآن از بلندگوی مساجد؛ موعد اذان دقت به آیاتی که از بلندگوی مسجد پخش میشد، گوش میکردم. قرائت کشورهای مختلف را از طریق رادیو، آنقدر گوش میکردم تا حفظ شوم. گاهی هم ضبط میکردم. بعدتر، به لطف خدا و به برکت انقلاب اسلامی، رادیو قرآن تأسیس شد و بیشتر با تلاوت قرآن آشنا شدیم.
ایکنا ـ آیا به جز مسابقات سراسری قرآن که یک بار در ارومیه برگزار شد، در طول چهل سال گذشته محافل قرآنی مهم و پرشوری در آذربایجان غربی برگزار شده است؟
بله، تا قبل از بیماری کرونا، هر هفته در مرکز یا یکی از شهرهای استان، محفل انس با قرآن برگزار میشد. همچنین جلسات هفتگی مجمع قاریان را داشتیم. سالها پیش نیز قاریان برجسته مصری مثل استادان غلوش، متولی عبدالعال، شعیشع، بسیونی و ... به کمک سازمان اوقاف و امور خیریه به شهرهای مختلف استان سفر کرده و به اجرای برنامه پرداختند. الان گرچه کرونا محافل را تعطیل کرده اما با این حال هر ماه، بعضی از قاریان و اساتید استان با رعایت فاصله بهداشتی دور یکدیگر جمع میشویم و تلاوتهای ناب دوستان را میشنویم.
اگر نهادهای قرآنی به خود بیایند ...
ایکنا ـ با این پیگیری و اشتیاق اساتید و قاریان آذربایجان غربی، انتظار میرود که فعالیتهای قرآنی در این استان بیش از پیش توسعه یابد. برای رشد و توسعه قرآن در استان خود چه الزامات و امکاناتی را لازم میدانید؟
مجدداً تکرار میکنم که به حمایت مادی و معنوی نیاز است. در دوران جوانی در جلسات استادان سیدمحسن خدامحسینی، مرحوم علی اربابی، علیاکبر حنیفی و ... شرکت میکردم. راه طولانی تا تهران را برای رسیدن به جلسات طی میکردم. من دو سال از آذربایجان غربی برای شرکت در جلسات استادان غلامرضا شاهمیوه و سیدناصر رضوی به اصفهان میرفتم. بدون هیچ امکاناتی، پول توی جیبی خود را برای یادگیری قرآن صرف میکردیم. اگر قاریان این کشور در عرصه تلاوت حمایت مادی و معنوی شوند، کم از قاریان مصری نخواهند داشت، کما اینکه الان امثال استادان ابوالقاسمی، وکیلی، ولیزاده و ... کم از قاریان مصری نیستند. اگر قاریان جوان حمایت شوند، همانطور که کشورمان در عمل به قرآن موفق بوده است، در تلاوت قرآن هم الگو میشویم، گرچه همین الان هم یکی از کشورهای برتر جهان در عرصه تلاوت هستیم. این سازمانها و نهادهای قرآنی باید به خود بیایند و کمی کار کنند...
ایکنا ـ یعنی در ایام کرونا کار نمیکنند یا کلاً؟
چند اداره قرآنی در استان هستند که کلاً کاری انجام نمیدهند، کسی هم نمیآید از آنها سؤالی کند و حسابی بکشد. در حالی که این ادارات میتوانند از بچههای قاری حمایت مادی و معنوی داشته باشند.
ایکنا ـ آیا تا به حال بابت کمکاریهایی که مشاهده کردهاید، اعتراض و مطالبهای داشتهاید؟
خیر.
ایکنا ـ کدام ادارات حمایت نمیکنند؟
کدام ادارات به قرآن مربوط هستند؟ اوقاف و امور خیریه، ارشاد، تبلیغات اسلامی. کدامشان در این ایام کرونایی برای قرآن در استان کاری کردند؟ حداقلش این است که وقتی جلسات قرآن تعطیل است، از اساتید و قرآنآموزان حمایت کنند تا بتوانند جلساتشان را در بستر مجازی برگزار کنند.
تمرین تلفنی با شاگردان در نبود امکانات
ایکنا ـ شما هم جلسه خود را تعطیل کردهاید؟
بله، اما به شکل تلفنی با اعضای جلسه تمرین دارم، یعنی به قرآنآموزان وقت میدهم، تماس میگیرند و پشت تلفن برای من میخوانند. با قرآنآموزانی هم که نسبتاً توانمندی مالی دارند و در تأمین اینترنت مشکل ندارد، از طریق گفتوگوی تصویری واتساپ تمرین را برقرار میکنیم. قطعاً اگر نهادهای قرآنی حمایت کنند، میتوان جلسات را با امکانات مجازی برگزار کرد. توجه داشته باشید که الان تلفن همراه، تبلت، کامپیوتر و ... خیلی گران شده است.
ایکنا ـ جناب وکیلی از چه سالی و چگونه فعالیتهای قرآنی را آغاز کردید؟
از حدود سال 75 تلاوت قرآن را آغاز کردم، اوایل در هیئات ارومیه، مداحی و در ابتدای مراسم تلاوت میکردم تا اینکه در مسابقات دانشآموزی شرکت کردم و از سوی استاد سلیمانی، یکی از اساتید استان، شناسایی شدم، ایشان تأکید کردند که مداحی را کنار بگذارم و بر اساس استعدادم بر تلاوت قرآن متمرکز شوم، به این ترتیب از سال 1379 تلاوت را به صورت جدی شروع و در جلسات قرآن شرکت کردم. در سال 1382 در مسابقات کشوری بینالجلسات به میزبانی زنجان که به همت سازمان دارالقرآن برگزار شد، در بخش زیر 16 سال حائز رتبه شدم. از آن سال در کلاسهای استاد ابوالقاسمی در حرم حضرت عبدالعظیم(ع) حاضر شدم و در سال 1385 توانستم در مسابقات کشوری بینالجلسات به میزبانی کرمان، در بخش بالای 16 سال رتبه اول را کسب کنم. سال 1390، رتبه نخست جشنواره ملی دانشجویان را کسب کردم، سال 1391 رتبه اول مسابقات سراسری اوقاف و سال 1392 رتبه اول مسابقات بینالملی ایران.
ایکنا ـ در حال حاضر به چه کاری در ارومیه اشتغال دارید؟
در فرهنگسرای قرآن ارومیه توفیق خدمت دارم.
ایکنا ـ گویا تحصیلات خود را هم تا مقطع دکترا ادامه دادهاید؟
بله، دانشجوی رشته دکترای رشته زبان و ادبیات عرب هستم.
از نبود سیستم جامع و پاسخگوی قرآنی رنج میبریم
ایکنا ـ فکر میکنید برای تقویت جریان قرآنی در آذربایجان غربی، با توجه به ظرفیتها و استعدادهایی که در استان موجود است، چه اقداماتی باید انجام شود؟
به خاطر شغلی که دارم و با بحثهای اداری امور قرآنی آشنایی دارم، معتقدم از معضلی در سطح کشور رنج میبریم و آن فقدان متولی خاص برای امور قرآنی است، یعنی نهادی که بتوانیم در بزنگاهها و کمبودها از آن مطالبه و بازخواست داشته باشیم. الان سازمان دارالقرآن الکریم، سازمان تبلیغات اسلامی، شورای توسعه فرهنگ قرآنی در استانها و ... وجود دارد، اما فعالیتهای قرآنی منسجم نیست و مشخص نیست چه کسی در قبال امور قرآنی پاسخگوست. در استان هر چه هست، همان جلسات سنتی است که از قبل بوده، جلسات اساتیدی همچون استادان محمدپور، سلیمانی و ... که ما در آنها قرآن را فرا گرفتیم. متأسفانه در کشور کار سیستماتیک برای قرآن وجود ندارد، آن هم دلایلش به بحثهای حاکمیتی در تهران باز میگردد، چون ادارات استانی قرآنی هم تابع تهران هستند و تا بعضی مسائل در تهران حل نشود، وضعیت قرآنی استانها نیز بهبود نمییابد. اگر بخواهیم موفق باشیم باید سیستمی جامع، کارآمد، پاسخگو و قابل پایش برای امور قرآنی داشته باشیم وگرنه باید به جلسات سنتی بسنده کنیم و کار خود را جلو ببریم. من مطمئنم در تهران هم برنامهریزی خاصی برای انسجام امور قرآنی وجود ندارد، اگر هم وجود داشته باشد، قابل نظارت و ارزیابی نیست. شاید اگر الان به وزارت ارشاد یا سازمان دارالقرآن مراجعه کنید، به شما بگویند که بله ما برنامه و دستورالعمل داریم، اما آیا واقعاً این دستورالعملها و برنامهها اجرا میشود؟ چه کسی به آنها نظارت میکند؟ ثمرات این برنامهها کجاست؟ اتفاقاً هر چه پیش میرویم، این برنامهها اثرات مخرب ظاهر میکنند. نمونه بارزش مؤسسات قرآنی که اکثراً زیانده شده و در حال تعطیلی هستند.
مؤسسات بلاتکلیف در استان قاریخیز
ایکنا ـ در حال حاضر وضعیت مؤسسات قرآنی آذربایجان غربی چگونه است؟
مطلوب نیست. بسیاری از مجوزهایی که داده شده، واقعاً حساب و کتاب نداشته است. طبیعی است وقتی شما به مؤسسهای مجوز میدهید، باید حمایتهایی را در نظر بگیرید و نظارت کنید. در چندین مقطع، مجوزهایی برای تأسیس مؤسسه قرآنی به افرادی داده شد که واقعاً مهارت قرآنی ندارند، گرچه آدمهای شریف و خوبی هم هستند. الان خیلی از مؤسسات با برگزاری کلاسهای زبان و ... خود را سرگرم کردهاند. چرا از اینها حمایت خاصی نمیشود؟ این مسئله را باید در تهران درباره آن صحبت کنند.
یکی از مشکلات اساسی این بود که محل صدور مجوز برای مؤسسات کجاست؟ وزارت ارشاد یا سازمان تبلیغات؟ اخیراً بالاجبار یک انتخاباتی برگزار و طرح ادغام را مطرح کردهاند که هنوز در استانها خود را نشان نداده و باز هم تکلیف مؤسسات مشخص نیست. این مسائل باعث میشود همین بودجههای کم، هدر برود و بازخورد مؤسسات مطلوب نباشد. البته تعداد بسیار کمی از مؤسسات به واسطه روابطی که دارند و فعالیتهایی که خارج از محدوده فعالیتهای قرآنی انجام میدهند، بودجههایی را برای خود جذب میکنند.
ایکنا ـ اگر سامانه جامع و منسجم برای امور قرآنی ایجاد شود، چه مواردی را باید در اولویت بگذارد؟
بحث سیاستگذاری خیلی مهم است. ابتدا باید سیاستگذاری کلان قرآنی و سپس نهادهای مختلف مشخص شود. هر کدام برای خود سیاستی را تعریف کرده و جزیرهای عمل میکنند، هیچکدام هم یکدیگر را قبول ندارند.
کارمندان و مسئولان غیر قرآنی در نهادهای قرآنی
ایکنا ـ مگر نهادهای قرآنی کشور براساس مصوبات شورای توسعه فرهنگ قرآنی میان یکدیگر تقسیم وظیفه نکردهاند؟
خیر، این تقسیم وظیفه درست انجام نشده است، نمونه بارزش مؤسسات قرآنی که هنوز در سطح کشور متولی مشخصی ندارند. اول از همه سیاستگذاری کلان قرآنی مهم است که تشخیص دهند، نیاز جامعه ما و نیز نیاز جامعه قرآنی در حوزه قرآن چه مواردی است. آنگاه بر اساس نیازسنجی مناسب، ابزارها و بازوهای مناسب برای استانها تعریف شود. متأسفانه کارشناسان اداره کل ارشاد، اداره تبلیغات و ... کارمندان خوبی هستند، اما متخصص کارآمد، کاربلد و دلسوز قرآنی نیستند، لذا حتی اگر دستورالعملهای خوب هم وجود داشته باشد، با چنین نیروهایی، اجرا نمیشود. این کافی نیست که بگوییم کسی آدم شریفی است، پس او را به کار قرآنی بگماریم در حالی که اگر آن فرد تخصص قرآنی نداشته باشد، حتماً کار خراب میشود، علت 50 درصد پیش نرفتن کارهای قرآنی در استانها، کارمندان و مسئولانی هستند که تجربه و تخصص قرآنی ندارند و بلد نیستند، کارها را از کجا شروع کنند و چگونه جلو ببرند.
یکی از حوزههای اصلی فعالیت قرآنی، حفظ و قرائت است. در حدود 15 سال اخیر کدام یک از قاریان خوشخوان یا حافظان مسلط و مطرح کشور ثمره مؤسسات قرآنی بودهاند؟ هر چه بوده، ثمره جلسات سنتی بوده که یک ریال هم حمایت مالی نشدند. یکی دیگر از حوزههای فعالیت قرآنی، نهضت قرآنآموزی است، آیا نهادهای قرآنی توانستهاند در 10 سال اخیر مثلاً 10 میلیون نفر به تعداد کسانی که میتوانند، روخوانی درستی از قرآن داشته باشند، بیفزایند؟ همینطور در حوزه مفاهیم و تفسیر آیا واقعاً موفقیت خاصی حاصل شده است؟ شاید هم شده اما آماری در دست نیست.
غلبه دغدغه اقتصاد و معیشت بر فراگیری قرآن
ایکنا ـ جریان آموزش قرائت و حفظ در حال حاضر در کشور چه وضعیتی دارد؟
شاید اگر این سؤال را 10 سال پیش میپرسیدید، پاسخ متفاوت بود. در شرایط فعلی با توجه به دغدغهها و مشغلههای والدین در خانوادهها دارند، بحث آموزش تلاوت قرآن پیگیری نمیشود به جز تعداد اندکی از پدر و مادرها که خودشان علاقه به قرآن دارند.
ایکنا ـ به علت دغدغههای اقتصادی؟
بله، خیلی از والدین میگویند فرزندمان باید خوب درس بخواند تا در آینده شغل خوب و درآمد مناسب داشته باشد، لذا شاید فعالیتهایی همچون آموزش قرآن به فرزندانشان در اولویت نباشد، حتی خود فرزندان هم شاید یادگیری قرآن را در اولویت خود نمیدانند، در حالی که قبلاً چنین نبود. من یادم هست 10 ساعت به کنکور مانده بود، اما به مسابقات قرآن رفته بودم، چون اولویت اصلی ما تلاوت بود. اگر کسی میخواهد در زمینه تلاوت، موفق شود باید اولویت خود را تلاوت قرار دهد.
مقام معظم رهبری فرمایش جالبی دارند که «قهرمانان قرآنی را تکریم کنید»، وقتی قهرمانان قرآنی که در قله ایستادهاند، در جامعه تکریم شوند افراد را از پایه کوه به سمت جایگاه خود حرکت میدهند. در استان آذربایجان غربی که یکی از قطبهای والیبال کشور است، چقدر بچهها و خانوادهها از مدارس والیبال استقبال میکنند، چون اینجا برای والیبال مدارس خوبی وجود دارد، والیبالیستها تکریم، ترغیب و تشویق میشوند، تیم دارند و ...، اما وقتی در همین استان، چند نفر استاد مرتضی محمدنژاد، اولین دارنده مقام کشوری مسابقات اوقاف در رشته حفظ را میشناسند؟ چه کاری برای تکریم او کردهایم تا پدر و مادرها به حافظشدن فرزندشان علاقهمند شوند و فرزندشان را به جلسه این استاد ببرند؟ تقریباً هیچ کار.
با تلاوت پنجدقیقهای به جایی نمیرسیم
ایکنا ـ روند تلاوت را در بین جامعه قرآنی و قاریان چگونه ارزیابی میکنید؟
یک مقایسه غلطی معمولاً بین قاریان ایرانی و مصری وجود دارد که من با آن صددرصد مخالفم، اصلاً نباید قاری ایرانی را با قاری مقایسه کرد، چراکه حتی بهترین و پرمحفلترین قاری ایران هم نمیتواند به اندازه یک قاری مصری، موقعیت و محفل برای تلاوت در اختیار داشته باشد. محافل متعدد قرآنی در مصر و تلاوتهای بالای نیمساعت در شکلگیری تلاوت آنان بسیار مؤثر است. در ایران، عمده تلاوت قرآن به ابتدای مجالس و مراسم خلاصه شده است، قاری با این تلاوتهای پنج یا حداکثر 10دقیقهای به جایی نمیرسد. آن قاریای رشد میکند که حداقل روزانه یک محفل نیمساعته داشته باشد، لذا قاریان ایران با توجه به شرایط و فرصتهای محدودی که داشتهاند، خوب رشد کردهاند و خوب میخوانند. برای تقویت جریان تلاوت نیز به نظرم راهی جز جدی گرفتن و استمرار جلسات سنتی قرآن نداریم، قاریان نیز باید تمرکز خود را بر محور قرآن قرار دهند و چیز دیگری وارد آن نکنند.
ایکنا ـ سؤال پایانی اینکه از قاریان فعلی ایران و مصر کدام را دنبال میکنید و میپسندید؟
در ایران قاریان خوبی داریم، برای مثال تلاوتهای استاد ابوالقاسمی و آقایان حامد شاکرنژاد، سیدجواد حسینی، قاسم مقدمی، حمیدرضا احمدیوفا و عباس هاشمی (اهل بوشهر) را دوست دارم، در میان مصریهای فعلی و جوان نیز فقط برخی از تلاوتهای محمود شحات انور و احمد شحات لاشین را میپسندم.
گفتوگو از مجتبی اصغری
انتهای پیام