همهگیری بیماری کرونا در ایران و جهان، فعالیتهای قرآنی را نیز تحت تأثیر قرار داده و بسیاری از جلسات و محافل را به تعطیلی کشانده است. در این شرایط با استفاده از فضای مجازی و ایجاد پرونده خبری «ایران؛ سرای قرآن»، گفتوگوهایی با فعالان قرآنی استانهای مختلف خواهیم داشت تا ضمن معرفی ظرفیتها و توانمندیهای قرآنی اقصی نقاط کشور، از مسئولان و نهادهای تصمیمگیرنده در توسعه فرهنگ قرآنی، حل مشکلات فعلی را مطالبه کنیم.
طی هفتههای گذشته با فعالان قرآنی 9 استان: آذربایجان غربی، مازندران، سیستان و بلوچستان، سمنان، گیلان، لرستان، کرمان، قم و هرمزگان به گفتوگو پرداختهایم و در ایستگاه دهم به استان سرسبز، گرم و سربلند خوزستان رسیدیم. سیدکریم موسوی، قاری و مبتهل بینالمللی و خیریه عچرش، مدرس قرآن و عضو هیئت علمی دانشگاه در این گفتوگو به تحلیل وضعیت فعالیتهای قرآنی در دو سطح استانی و کشوری پرداخت که مشروح آن در ادامه ارائه شده است.
آنچه در این گفتوگو میخوانید:
ایکنا ـ آقای موسوی، کرونا چه تأثیری بر فعالیتهای قرآنی شما گذاشته است؟ بر سطح فعالیتهای استان چطور؟
ضمن عرض سلام به مخاطبان ایکنا و همه مردم ایران بالاخص مردمان خوب خوزستان و اهواز. برای شخص من، کرونا فرصتهایی به وجود آورد، کارهایم را به صورت تولیدی در استودیو پیش میبرم. حدود 12 کلیپ در این دوران ساختهام. سفرهای شهر به شهر و استان به استان و کشور به کشور را کم کردهام. راضی هستم و از این اتفاق استفاده بهینه کردم. اما درباره فعالیتهای استان خودم یک جمله بیان میکنم: من فعالیت چندانی در استان خوزستان نمیبینم.
ایکنا ـ در مورد قبل از کرونا هم چنین نظری دارید؟
حداقل در این ایام کرونا، چیز خاصی ندیدم.
ایکنا ـ یکی از مدیران مؤسسات قرآنی خوزستان، معتقد بودند که بیشتر مؤسسات به سمت کلاسهای مجازی حرکت کردهاند. آیا شما از اینها اطلاعی دارید؟
یک مؤسسه توانمند و بزرگ به نام امام رضا(ع) وجود دارد که پژوهش علمی و کارهای جدی انجام میدهد و در بحث مجازی هم قوی ظاهر شده است. تا چند وقت پیش معاون قرآن و عترت اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان بودم. از وضعیت مؤسسات خبر دارم. به نظر من فعالیتهای مجازی ثمربخش فقط در مؤسسات معدودی انجام میشود.
ایکنا ـ پس معتقدید مؤسسات قرآنی خوزستان در دوران کرونا آنچنان فعال نیستند. درباره قبل از کرونا چه تحلیلی دارید؟
با توجه به استعدادها و ظرفیتها و تعداد مؤسساتی که در استان وجود دارد، فعالیت مؤسسات خیلی محدود است. حتی اگر مسئولیت سابق من و شغل فعلیام را که کارشناس اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان هستم، کنار بگذارید، به عنوان فعال قرآنی که با همه سازمانها و نهادهای استان، کشور و حتی فعالان قرآنی خارج از کشور سروکار دارم، به این نتیجه رسیدهام که فعالیتهای قرآنی در استان با توجه به ظرفیتهایی که وجود دارد، بسیار ناچیز است.
این نقد و کمکاری به من هم وارد است، چراکه بالاخره چند سال نسبت به مؤسسات مسئولیت داشتم و عضوی از جامعه قرآنی استان بوده و هستم. نمودی تأثیرگذار از مؤسسات قرآنی در استان نمیبینم. صدها مورد سراغ دارم که خانوادهها با من تماس میگیرند و درباره ثبتنام فرزندشان در مؤسسات مشورت میگیرند، وقتی از من میخواهند که تعدادی مؤسسه خوب به آنها معرفی کنم، واقعاً دچار مشکل میشوم.
ایکنا ـ خوزستان چند مؤسسه قرآنی دارد؟
بیش از 100 مؤسسه.
ایکنا ـ علت عدم شکوفایی مؤسسات و خروجیهای مطلوب در چند سال اخیر چه بوده است؟
در وهله اول، تنشی که در سالهای اخیر بین مؤسسات وابسته به سازمان تبلیغات و مؤسسات وابسته به وزارت ارشاد وجود داشت، هویتهای اداری، محتوایی و حمایتی مؤسسات را از بین برد. طی سالهای اخیر مؤسسات به طور ناگهانی ذیل اتحادیهای میرفتند که وابستگی سازمانی آن اتحادیه چندان شفاف نبود. در پی آن تنشها حمایتها کم نشد، بلکه صفر شد. مؤسسات قرآنی استان، مؤسسات خوبی بودند که تا چند سال پیش به اندازه یک سازمان و نهاد بزرگ در شهر خود کارکرد و نمود داشتند، اما این مؤسسات الان هیچ کاری نمیکنند و نمیتوانند بکنند.
ایکنا ـ آیا ایجاد اتحادیه مدغم که شش ماه است انجام شده، تغییری در وضعیت به وجود نیاورده؟
همین کلیدواژه ادغام را شما ببینید چندبار تکرار شده و چندبار به هم ریخته است. اصلاً اینکه مؤسسات قرآنی این تعداد فیلتر بالاسری مثل اتحادیهها، شورای سیاستگذاری فعالیتهای قرآنی، معاونتهای قرآنی ارشاد و ... داشته باشند، به چه علت است؟ نهادهای قرآنی اگر به فعالیت مردمی اعتقاد دارند، بگذارند مؤسسات کار خودشان را بکنند. اگر هم معتقدند که باید نظارت و تسلط کامل به مؤسسات داشته باشند، پس باید بودجههای خود را به سمت مؤسسات سراریز کنند. نمیشود که مؤسسات مردمی را زیر نظر بگیری، ولی به آنها بودجه ندهی!
ایکنا ـ اما هرساله بودجه مشخصی هم از جانب سازمان تبلیغات و هم وزارت ارشاد برای مؤسسات در نظر گرفته میشد. از امسال به بعد هم این بودجه به اتحادیه مدغم تعلق خواهد گرفت. جز این است؟
همان بودجه اندکی هم که برای اختصاص به مؤسسات تعلق میگیرد، در مجموعههای واسط مثل اتحادیههای کشوری و اتحادیههای استانی که ظاهراً خود را مردمنهاد معرفی میکنند و حالا برای خود آرایش قانونی هم گرفتهاند، گیر میکند و به درستی به سمت مؤسسات مردمی سرازیر نمیشود. اگر این همه بالادستی وجود دارد، پاییندستی باید نفعی ببرد. اگر مؤسسه پاییندستی نفعی نبرد، پس چه نیازی به این همه بالادستی وجود دارد؟ از هر مؤسسهای که میخواهید سؤال کنید. بپرسید که در چند سال اخیر چه حمایت مالی از آنها شده است؟ این یکی از عوامل اصلی عدم موفقیت مؤسسههاست.
در کشورمان، الی ما شاءالله مجموعه و سازه قرآنی تأسیس کردهایم که خوب هم هست، اما آیا وقتی تأسیس میکنیم بودجه آن را هم تأمین میکنیم؟ آیا نگاه اولویتدار به آن داریم یا نگاه دست دوم؟ آیا واقعاً به هدف تأسیس این نهادها که تأثیر بر قلوب مردم است، باور قلبی داریم؟ آیا به قرآن کریم به عنوان «اصل» نگاه میشود یا «فرع»؟ من فکر میکنم با وجود تعدد سازمانهای مختلف قرآنی، به آنها به دید مجموعههایی فرعی و جنبی در فرهنگ نگاه میشود
ببینید! هدف اصلی نهادینه کردن فرهنگ قرآن در خانوادههاست. آیا این همه مؤسسه قرآنی توانستهاند انس با قرآن و مفاهیم آن را در خانوادهها نهادینه کنند؟ پاسخ مشخص است که خیر. من، سیدکریم موسوی، با قاطعیت بیان میکنم که قرآن در سبد خانوارهای ما وجود ندارد. آموزش، ورزش و هر چه شما فکرش را کنید در سبد خانوارها وجود دارد، پدر و مادرها برای آموزش و ورزش فرزندانشان حاضرند هر سال میلیونها تومان هزینه کنند، اما برای قرآن هزینه نمیکنند. در کنار اهتمامی که خانوادهها خودشان به آموزش و ورزش میورزند، دو وزارتخانه بزرگ نیز به نام آموزش و پرورش و ورزش و جوانان داریم که فعالیتهای متمرکزی را انجام میدهند.
ایکنا ـ آقای موسوی، بعضی معتقدند نهادهای قرآنی باید در هم ادغام شوند و یک وزارت یا قرارگاه واحد با فرماندهی واحد برای فعالیتهای قرآنی وجود داشته باشد. آیا شما موافق این ایده هستید؟
سؤال شما را با یک مثال پاسخ میدهم؛ در شهرداری تهران دو نهاد قرآنی مهم داریم: فرهنگسرای قرآن شهرداری و شورای عالی قرآن شهرداری تهران. آیا شهردار تهران و مجموعه شهرداری به این رسیدهاند که قرآن اولویت دینی، آموزشی، اخلاقی، اجتماعی و سیاسی است؟ آیا شهردار به این نتیجه رسیده که وقتی مجموعهای عریض و طویل به نام شورای عالی قرآن در شهرداری ایجاد شده، بودجهاش را با سازمان ورزشی یا فرهنگیاش همسان و همتراز کرده است؟ مطمئن باشید چنین اقدامی نشده است.
من تحقیق کردهام و دیدم بودجه خاصی برای شورای عالی قرآن شهرداری وجود ندارد. حالا این مشتی از خروار است. در کشورمان، الی ما شاءالله مجموعه و سازه قرآنی تأسیس کردهایم که خوب هم هست، اما آیا وقتی تأسیس میکنیم بودجه آن را هم تأمین میکنیم؟ آیا نگاه اولویتدار به آن داریم یا نگاه دست دوم؟ آیا واقعاً به هدف تأسیس این نهادها که تأثیر بر قلوب مردم است، باور قلبی داریم؟ آیا به قرآن کریم به عنوان «اصل» نگاه میشود یا «فرع»؟ فکر میکنم با وجود تعدد سازمانهای مختلف قرآنی، به آنها به دید مجموعههایی فرعی و جنبی در فرهنگ نگاه میشود. وقتی بودجه کشور با مشکل مواجه میشود، اولین جایی که بودجهاش کم میشود، بخش قرآنی است!
ایکنا ـ به نظر شما آیا مجموعه قرآنی کشور در مرکز قرآنی اوقاف، معاونت قرآنی ارشاد، سازمان دارالقرآنالکریم، شورای عالی قرآن و... به وظایف خود عمل کردهاند؟
خیر.
ایکنا ـ چرا؟ چه کاری باید میکردهاند که نکردهاند؟
این مجموعههایی که اسم بردید، ادعا دارند که کار تخصصی انجام میدهیم. مثلاً نفرات برتر در قرائت، حفظ و دعاخوانی تربیت میکنیم. بینی و بینالله آیا کار حرفهای میشود؟ چند درصد از قرآنیان امثال بنده حقیر، با حمایت، مدیریت و برنامهریزی نهادهای قرآنی به موفقیت رسیدهاند؟
ایکنا ـ یعنی به هر موفقیتی رسیدهاید، حاصل تلاشهای شخصی بوده است؟
بله. هرچه بوده فعالیت شخصی و حمایت مردمی بوده است. ببینید! میدان اصلی نمود و رشد یک قاری، محافل قرآنی است. چند درصد محافل را مردم برگزار میکنند؟ و چند درصد محافل را نهادهای قرآنی برگزار میکنند؟ فکر میکنم 80، 90 درصد محافل به همت مردم برگزار میشود. مطمئن باشید بسیاری از قاریانی که در محافل میخوانند، اگر در مسابقات اوقاف بخوانند، نتیجه نمیگیرند. از هفتخوان مسابقه نمیتوانند بگذرند.
ایکنا ـ نقد شما به مسابقات قرآن چیست؟
بسیاری از کسانی که در مسابقات کشوری و حتی بینالمللی مقام میآورند، به محفلهای مردمی دعوت نمیشوند، یا خیلی کم دعوت میشوند. این یعنی تلاوتشان برای عده معدودی که داور هستند، جذاب است و برای عامه مردم جذاب نیست
اولاً آئیننامهها بسیار متصلب است، ثانیاً داوریها سلیقهای است و ثالثاً درعده خاصی محصور است. گویا وحی منزل است که عدهای خاص هر سال همه مسابقات را داوری کنند. حالا یک ماه میبینیم که خبری از داور معروف نیست، کاشف به عمل میآید که مشغول داوری فلان مسابقه در شهر یا استانی دیگر بوده است؛ یعنی میخواهم بگویم داوریها دائماً دست عده معدودی وجود دارد. البته همه این داوران برای بنده حقیر عزیز هستند و دوستشان دارم و همهشان را متخصص و کارشناس میدانم، اما چون داوری در اینها خلاصه شده است، مسابقات شکل محدودی پیدا کرده و سی، چهل سال است که بر همین منوال ادامه پیدا میکند.
خروجی مسابقات چه بوده است؟ بسیاری از کسانی که در مسابقات کشوری و حتی بینالمللی مقام میآورند، به محفلهای مردمی دعوت نمیشوند، یا خیلی کم دعوت میشوند. این یعنی تلاوتشان برای عده معدودی که داور هستند، جذاب است و برای عامه مردم جذاب نیست. بنده حقیر که در مسابقات شرکت نکردهام و رتبه ندارم، دائماً به فضل خدا و حمایت مردم به محافل مختلف دعوت میشوم. آیا سیدکریم موسوی ساخته و پرداخته مسابقات اوقاف است؟ خیر، بنده در هیچ مسابقه اوقاف رتبهای نیاورده و شرکت هم نکردهام. آیا وحید نظریان ساخته و پرداخته مسابقات اوقاف است؟ خیر.
قاری را مردم باید بسازند، قاری و مبتهلان را نهادها و مسابقات نمیسازند. قاریان و مبتهلان مصری را مردم ساختند. دوستان عزیز من در اوقاف! از این همه مسابقات دعاخوانی و ابتهالخوانی که 12، 13 سال قدمت دارد، من ندیدم یکبار کسی از برندگان این مسابقات، دعوت شود و در محفلی بخواند. در هیچیک از دعاخوانیهای صداوسیما نیز خبری از دعاخوانی رتبههای برتر مسابقات دعاخوانی نیست.
ایکنا ـ نقطه تناقضی در سخنان شما مشاهده میکنم. بالاخره اگر قرار است فعالیتهای قرآنی مردمی باشد، چرا تأکید دارید که نهادهای قرآنی باید بودجه بدهند؟
حرف من این است که این همه نهاد قرآنی اگر بودجه میگیرند، یا باید کار تخصصی انجام دهند یا کار عمومی. اگر کار تخصصی انجام میدهید، پس نمود آن کجاست؟ محافلتان کجاست؟ قاریان و دعاخوانان و مبتهلانی که تربیت کردید و حمایت کردید، کجاست؟ استودیوهایی که به عنوان فعال قرآنی بتوانم در آن ضبط برنامه داشته باشم، کجاست؟ چرا من باید از طرف کشورهای لبنان و عراق دعوت شوم و بسیاری از کلیپهایم را در استودیوهای آنها ضبط کنم؟ خبر دارم که نهادهای قرآنی استودیوهایی در سراسر کشور دارند، اما استاندارد نیستند و اگر هم باشند، در اختیار منِ نوعی قرار نمیدهند. قابل دسترسی نیستند.
حرف من این است که این همه نهاد قرآنی اگر بودجه میگیرند، یا باید کار تخصصی انجام دهند یا کار عمومی. اگر کار تخصصی انجام میدهید، پس نمود آن کجاست؟ اگر کار عمومی انجام میدهید، چرا بودجهها را به سمت مؤسسات و فعالیتهای مردمی روانه نمیکنید؟
نهادهای قرآنی! با این بودجهها چه میکنید؟ اگر کار تخصصی نمیکنید، باید کار عمومی انجام دهید. اگر کار عمومی انجام میدهید، چرا بودجهها را به سمت مؤسسات و فعالیتهای مردمی روانه نمیکنید؟ به هر مسئولی میگوییم که چه کار انجام میدهید، میگوید ما کارهای روتین خود را که موظفیم، به درستی انجام میدهیم. عرض من به آنها این است که جوّ جامعه میگوید شما کار خاصی نکردهاید! اگر به زعم خودتان کار تخصصی میکنید، در چگونگی آن تجدیدنظر کنید.
گاهی یک مؤسسه مردمنهاد صدها حافظ و قاری تربیت میکند، اما یک نهاد عریض و طویل نمیتواند یک قاری و حافظ تربیت کند. باید تبریز میآمدید و مؤسسه مرحوم حاج محمد غفراننیا (پدر وحید غفراننیا، حافظ بینالمللی) را میدیدید. خروجی این مؤسسه، دهها حافظ کل، قاری و گروه تواشیح ممتاز بود.
ایکنا ـ شما چند وقت معاون قرآنی اداره ارشاد استان خوزستان بودید؟
از حدود سال 91 تا 97.
ایکنا ـ چطور بود؟
خوب نبود.
ایکنا ـ چه چیزی در این دوران مسئولیت، شما را اذیت میکرد؟
احساس کردم قرآن برای دستگاههای دولتی در اولویت نیست. احساس کردم فعالیت سازمانهای مختلف به گونهای نیست که قرآن در سبد فرهنگی خانوارها قرار بگیرد. مثلاً مساجد، بهترین محل برای ترویج و تبلیغ قرآن و برپایی محافل هستند اما هیچ سازمانی به طور منسجم در قبال فعالیت قرآنی در مساجد، مسئولیتی قبول نمیکند و باری از زمین بلند نمیکند. کار اصلی نهادهای قرآنی باید رساندن پیام قرآن، این معجزه جاودان به آحاد جامعه باشد، اما سیستمهای اداری نمیتوانند این کار را انجام دهند. عموماً در آموزش ظاهر قرآن مثل تجوید و روخوانی گیر کردهاند و در همین وظیفه هم موفق ظاهر نشدهاند.
ایکنا ـ دو سال پیش نشستی با حضور استاندار خوزستان و فعالان قرآنی استان برگزار شد، آیا پس از آن نشست تغییر محسوسی در وضعیت قرآنی استان پیش آمد؟
خوزستان این قدر مشکل دارد که مشکلات فعالیتهای قرآنی در آن گم است.
ایکنا ـ چندی پیش فیلمی منتشر شد که نشان میداد در اثر سیل، آب وارد خانه شما شده است. خیلی ناراحت بودید و گفتید از استان خوزستان مهاجرت میکنید. چه خبر از وضعیت خانه و زندگی؟
منزلی که الان در داخلش ساکن هستم، دیگر از لحاظ زیرساختی قابل سکونت نیست، چون برای دوسال متوالی به آن آب وارد شد. کسانی که منزلشان از منزل بنده حقیر بیشتر آسیب دید، خیلی زیاد بودند. شاید باورتان نشود که دستورالعملی برای غرامت تهیه کردهاند. چیزی حدود 70 میلیون به ما غرامت میدهند. من سرانگشتی حساب کردم، این 70 میلیون به فرض اینکه واقعاً پرداخت شود، پول ماشین لباسشویی و یکی دو قطعه برقی دیگر هم نمیشود. تضمینی هم نیست که سال بعد دوباره آب وارد خانه نشود. همچنین تضمینی نیست که این مبلغ را پرداخت کنند چون غرامت سال قبل را هنوز پرداخت نکردهاند.
ایکنا ـ پرسش از وضعیت محل سکونت شما بهانهای بود تا این سؤال مهم را مطرح کنم؛ به نظر شما چه نسبتی بین عملکرد مسئولان اجرایی استان و ذهنیت مردم نسبت به قرآن وجود دارد؟ آیا در شرایطی که مشکلاتی مثل آلودگی شدید هوا، ورود آب به منازل مردم و... وجود داشته باشد، مردم رغبت میکنند که به فعالیتهای دینی اقدام کنند؟
پیامبر اکرم(ص) به ثقلین سفارش کردند و راه نجات را با این دو به ما نشان دادند. این توصیه پیامبر(ص) به همه مردم، به رئیس جمهور، وزرا و استانداران است. اگر از این دو ثقل به خوبی بهرهبرداری شود، مشکلات جامعه حل میشود. الان متأسفانه رابطهای با این دو ثقل نداریم. مسئولی که خالصانه و بر اساس مسیر قرآن و اهل بیت(ع) حرکت کند، قطعاً مردم قدر زحمات او را خواهند دانست.
در استان خوزستان، زیرساختهای ابتدایی به قدری مشکل دارد که واقعاً زندگی سخت شده است. آلایندهها و ریزگردها در هوای استان بیش از حد مجاز است. این آلایندهها در خانههای ما، حنجرهها و جسم ما جا خوش کرده است. آلایندههای فاضلابی استان در اوج است. بیشترین نفت کشور را خوزستان برای کشور تأمین میکند، اما کمترین بهره از این نفت عاید استان خوزستان میشود. سؤال من این است که آیا نمیشود 5 درصد از درآمد حاصل از فروش نفت استخراجی از خوزستان را به توسعه این استان اختصاص دهند؟ آیا یک درصد نمیتوانند اختصاص دهند؟ آیا نیم درصد نمیتوانند اختصاص دهند؟!
ایکنا ـ با این وضعیت در خوزستان میمانید؟
با این وضعیت یا باید سکوت کنم که نمیتوانم. یا باید حرف بزنم که به هرحال، تبعات دارد.
ایکنا ـ آیا تا به حال به مهاجرت از کشور فکر کردهاید؟ مثلاً کشورهای عربی که از شما هم برای اجرای برنامه دعوت میکنند و پول خوبی هم دارند.
من امیرالمؤمنین(ع) خودم، فاطمه زهرای خودم، اهل بیت(ع) خودم را که اجداد طاهرینم هستند، در ایران یافتم. به خدمت در ایران افتخار میکنم. به اینکه ایرانی هستم افتخار میکنم. من آخرتم را در کشورم یافتم، اما اهواز ما حقش این نیست. 70 درصد نقدینگی کشور از خوزستان تأمین میشود، اما چرا یک درصد از این درآمد خرج مشکلات خوزستان نمیشود که مردم بتوانند زندگی کنند. نفس بکشند، آب بخورند.
ایکنا ـ کمی درباره ابتهال نیز صحبت کنیم. از کدام ابتهالها هنوز استفاده میکنید و ایده میگیرید؟ و اینکه وضعیت ابتهال کشور را چگونه ارزیابی میکنید؟
شاید گفتن این قضیه سخت باشد، ولی چون این ادعا را بارها از کسانی شنیدهام نقل میکنم و ابداً تعریف از خود نیست. برخی دوستان معتقدند که ما سازهای هنری به نام ابتهال شیعی تولید کردهایم. محمدعمران، سید محمدالنقشبندی، توفیق المنجد سوری و ... اساتید بزرگی هستند که بسیار از آنها بهره میبرم. با افتخار عرض میکنم ابتهالهایی که دوستان ما در کشور تولید میکنند باعث شده است که خیلی از قصائد و ادعیه شیعه، احیا شود.
شیعه غنیترین قصائد و ادعیه دینی را دارد، اما کمترین تولید را میکند. به عزیزان شاغل در نهادها یادآوری میکنم، عزیزان! به فکر باشید! متون شیعی در کتابخانهها خاک میخورد و از آن تولید شاخصی در زمینه دعا و ابتهال انجام نمیشود. هنوز صحیفه سجادیه و بسیاری از ادعیه با صداهایی خوب به مردم ارائه نشده است.
ایکنا ـ شورای عالی قرآن به برگزاری جلسات ارتقای دعاخوانان اقدام میکند. آن را چگونه ارزیابی میکنید؟
انصافاً بدون هیچ نیت خاصی معتقدم که شورای عالی قرآن جلسات خوبی در این زمینه برگزار میکند و زحمت میکشد، اما تاکنون حقیقتاً فرصت حضور در جلساتشان را نداشتهام. استعدادهای زیادی در زمینه دعاخوانی و ابتهال در کشور وجود دارد. در همین استان خوزستان میتوانم حداقل 15 نفر را نام ببرم که کار ممتاز ارائه میکنند.
ایکنا ـ تا به حال به برگزاری کلاس آموزشی در زمینه ابتهال اقدام کردهاید؟
بله، به صورت پراکنده با بسیاری از مبتهلان داخلی و خارجی ارتباط مجازی دارم. آموزشهایی در فضای مجازی به کسانی که به طور حرفهای ابتهال را دنبال میکنند، میدهم. اما جالب اینجاست هیچکدام از سازمانهای قرآنی بستری برای اینکه مثلاً آموزش منسجم و منظمی در زمینه ابتهال ایجاد کنیم، فراهم نکردهاند.
گفتوگو با یکی از بانوان قرآنی پرتلاش در خوزستان
ایکنا ـ خانم عِچرِش درباره سوابق و فعالیتهای خود برای مخاطبان رسانه قرآن بفرمایید.
ضمن عرض سلام و تشکر، من دانشیار دانشگاه شهید چمران اهواز و دکترای ادبیات عرب هستم و در این رشته تخصصی بیش از 50 کتاب و مقاله دارم. سالهاست که به تدریس تجوید، وقف و ابتدا، مفاهیم قرآن و داوری مسابقات بانوان در سطوح استانی، کشوری و بینالمللی اشتغال دارم. همچنین مدیر مؤسسه قرآنی فدک خوزستان، مدیر کانون فرهنگی هنری مسجد محله و عضو هیئت مدیره اتحادیه مدغم استانی هستم.
ایکنا ـ وضعیت مؤسسات قرآنی استان خوزستان را چطور ارزیابی میکنید؟
فعالیت مؤسسات استان خوزستان با توجه به شرایط حاد کرونا، تقریباً قابل قبول است. بعضی مؤسسات فعالیتهای بسیارخوبی را در فضای مجازی مثل واتساپ و اینستاگرام شروع کردهاند. کلاسهای مجازی را برپا کردهاند و از این شرایط به عنوان یک فرصت استفاده کردهاند. مثلاً در ماه مبارک رمضان مؤسساتی به برگزاری جلسات آموزشی در رشتههای مختلف اقدام کردند و برای هر رشته، از یک پیشکسوت کشور دعوت کردند تا تدریس کند. انصافاً خود من که پای صحبت اساتید نشستم، اطلاعات بسیار مفیدی گرفتم.
پس فعالیت مؤسسات با توجه به شرایط خوب است، اما یکسری مشکلات هم وجود دارد. بسیاری از مؤسسات که مکان استیجاری داشتند، الان که درآمدهایشان کم شده از پس پرداخت هزینه اجارهبها بر نمیآیند. البته نهادهایی مثل سازمان تبلیغات کمکهایی کردهاند، اما با توجه به تورمی وجود دارد، کافی نیست. این مشکل برای مؤسسه خود من پیش آمد. برای تأمین هزینه افزایش رهن مؤسسه به مشکل خوردیم، اما چون اعضای هیئت مدیره مؤسسه، هیئت علمی دانشگاه هستند و توانایی نسبی مالی دارند، توانستیم با هزینه شخصی افزایش رهن را تأمین کنیم و فعلاً مقاومت میکنیم. قرآن هم انشاءالله، خود کمک میکند که سرپا بمانیم و مقاومت کنیم.
ایکنا ـ اگر شما قدرت سیاستگذاری قرآنی در استان خوزستان داشتید، چه کار میکردید؟ چه اولویتی را اعمال میکردید؟
استان خوزستان ظرفیتهای بسیار بالای بینالمللی دارد. استان خوزستان مهد الحان است. چهرههایی مثل دکتر دغاغله، سیدکریم موسوی و قاسم مقدمی ظرفیتهای بالایی در صوت و لحن هستند که به همین استان تعلق دارند. اگر من سیاستگذار بودم از وجود چهرههای قرآنی استان، برای مدیریت قرآنی استفاده میکردم. البته الان استفاده میشود، اما کم است.
ایکنا ـ بییشترین نقد را به کدام یک از نهادهای قرآنی استان وارد میدانید؟
نقد خاصی وارد نمیکنم، اما معتقدم کل مسئولان استان باید نسبت به قرآن دغدغهمند باشند، کشور ما جمهوری اسلامی است، اسلام هم مبتنی بر قرآن. قرآن باید در تمام شئون زندگی مردم سرلوحه قرار گیرد. قرآن باید مبنای عملکرد همه سازمانها و ادارات باشد.
ایکنا ـ رویکرد مسئولان اجرایی استان، استاندار و فرمانداران نسبت به قرآن چگونه است؟ چون دوسال قبل جلسهای با حضور فعالان قرآنی خوزستان و استاندار محترم برگزار شد، ولی از نتایج آن اطلاعی در دست نیست.
این جلسه را در ذهن ندارم یا شاید من در آن نبودهام. در هیئت مدیره اتحادیه استانی شاهد هستم که کمکهایی از جانب استانداری به اتحادیه انجام میشود، اما کم است و باید بیشتر شود.
ایکنا ـ نظر شما درباره اتحادیه مدغم چیست؟ آیا ادغام در استان شما منجر به خروجی مطلوب شده است؟
ادغام، وضعیت را خیلی بهتر کرد. الان اتحاد خوبی بین همه مؤسسات استان وجود دارد، چه مؤسسات وابسته به سازمان تبلیغات و چه مؤسسات وابسته به ارشاد. همه کنار یکدیگر بدون اختلاف، همدل هستیم تا مشکلات موجود را حل کنیم.
ایکنا ـ وضعیت فعالیت بانوان قرآنی خوزستان را چگونه ارزیابی میکنید؟
بانوان قرآنی خوزستان واقعاً همه تلاش خود را کرده و تواناییهایشان را نشان دادهاند. بیشتر مؤسسات خوزستان را بانوان اداره میکنند و بانوان هستند که فعالانه در میدان ایستادهاند. اگر بانوان قرآنی استان، بیشتر از آقایان قرآنی نباشد، کمتر نیست. بانوان قرآنی خوزستان از کوچکترین فضا و کمترین امکانات برای تشکیل جلسه آموزشی یا محفل استفاده میکنند.
ایکنا ـ به نظر شما چرا به جای اینکه بانوان قرآنی فعال و دلسوز در جامعه صاحبتریبون و اثرگذاری باشند، بعضی خانمهای سلبریتی در حوزه سینما که بعضاً فاقد سواد و واجد رفتارهای مخرباند، بر مردم تأثیرگذار هستند؟
به نظر من بانوان قرآنی باید بهروز باشند. اینکه فکر کنند اگر جلسه قرآن دارند یا جایی دور هم جمع میشوند و ختم قرآن میکنند، تأثیرگذار هستند، اشتباه است. با این رویکر تنها قشر خاصی مخاطب آنها هستند. برای تأثیرگذاری بیشتر باید بهروز بود. بهروز یعنی باید از ظرفیت فضای مجازی برای فعالیتهای خوب قرآنی استفاده کنند. باید تحصیلات بالای اکادمیک داشته باشند و به حوزه و دانشگاه بروند.
خیلی از بانوان قرآنی بر اساس تجربه، در بحثهای تربیتی ارائه مشاوره میکنند و به سخنرانی میپردازند، اما تا زمانی که تحصیلات آکادمیک کسب نکنند، تأثیرگذاری اندکی در نسل جوان خواهند داشت. اگر تحصیل بانوان بانوان در دو رشته انجام شود، خیلی بهتر است. یک رشته حتماً قرآن باشد و رشته دیگر مثلاً روانشناسی و علوم تربیتی باشد. از همه مهمتر این است که بانوان قرآنی باید بتوانند قرآن را به متن خانواده و جامعه بکشانند و به آموزش روخوانی آن بسنده نکنند.
ایکنا ـ شما گفتید که باید قرآن را به متن خانواده و جامعه بیاوریم. راهکار عملی شما به مسئولان برای نهادینهکردن قرآن در خانوادهها چیست؟
صداوسیما ظرفیت بسیار خوبی برای تولید و ارائه محتوا به مردم است. فضای مجازی نیز همینطور. برای فعالیت قرآنی این دو بستر را باید خیلی جدی بگیرند. نکته دیگر استفاده از ظرفیت هنر است. بسیاری از آموزههای دینی این ظرفیت را دارند که در قالب هنر مثل فیلم و سینما به مردم عرضه شوند. زندگی چهرههای موفق قرآنی و شهدای قرآنی نیز برای مردم حتماً بازگو شود...
ایکنا ـ شما احتمالاً زمان جنگ، در خوزستان بودید و حوادث آن را از نزدیک دیدهاید. قرآن در دوران جنگ تحمیلی، چه تأثیری بر موفقیت رزمندگان داشت؟
من آنزمان دبیرستانی بودم. بیشتر جوانانی که خوزستان را نگه داشتند و اجازه ندادند که کشورمان به دست دشمن اشغال شود، جوانانی بودند که در مساجد به حفظ قرآن میپرداختند، به ختم قرآن میپرداختند و...، امنیت امروز در استان خوزستان و کشورمان مرهون پایداری شهدای دفاع مقدس و شهدای مدافع حرم است و خوب است که زندگی آنان را در قالب هنر به مردم نشان داده شود.
گفتوگو از مجتبی اصغری
انتهای پیام