به گزارش ایکنا؛ حجتالاسلام والمسلمین سیدمجید پورطباطبایی، عضو هیئت علمی پژوهشکده فرهنگ و معارف قرآن کریم امروز، 30 خردادماه در نشست علمی «سیر تحول شرقشناسی»، گفت: از زمان امویان و به ویژه وقتی که سرجون مسیحی دروازه شام را بر روی معاویه گشود، این مسیحی به سمت مشاور معاویه منصوب شد؛ بیان شده که یزید با مشورت سرجون، ابن زیاد را برای شهادت امام حسین(ع) برگزید؛ سرجون جد یوحنای دمشقی، همبازی یزید بود و تاریخ نشان میدهد بنیان شرقشناسی را بنا گذاشت.
وی افزود: او اولین کسی است که در مناظره و جدال بین اسلام و مسیحیت، کتاب نوشته است. پس شرقشناسی براین اساس از قرن اول هجری آغاز شد؛ شکل دیگر آن در قرن 14 هجری در کمدی الهی دانته مشاهده میشود که وی مطالب بسیار سخیفی نسبت به ساحت مقدس پیامبر مطرح کرده است؛ به تعبیری مبنای آنچه در طول قرون وسطی علیه اسلام گفته و نوشته شد، همین مطلب دانته در کمدی الهی است.
پورطباطبایی تصریح کرد: شرقشناسی ادوارد سعید که منتشر شد، او هم به مباحثی پرداخت که منشأ تحولات فراوان شد؛ در قرن 19، مارتین لوتر در مبارزه با کاتولیک، مطلبی با عنوان جدالها مطرح کرد و پیامبر(ص) را العیاذبالله، دجالی علیه مسیحیت نامید؛ بنیانی که لوتر گذاشت، به صورت تفکر مانایی در برابر اسلام و شیعه درآمد؛ براین اساس، نوعاً شرقشناسانی که با اسلام و قرآن و شیعه مشکل دارند، یا پروتستان هستند یا یهودی و در بین کاتولیکها این رویکرد یا نیست یا بسیار کم است.
عضو هیئت علمی پژوهشکده فرهنگ و معارف قرآن اضافه کرد: در سال 1326 فخرالدین شادمان که وزیر آموزش و پرورش بود، در کتاب تسخیر تمدن فرهنگی به این مسئله پرداخت. فردید هم مطالبی نوشت که جلال آل احمد به آن اشاره کرده است؛ احسان نراقی هم در ماهنامهای مباحث شرقشناسی را مطرح کرد؛ در سال 1382 هم علتشناسی انحطاط مسلمین از ابتدای قاجار تا پایان دوره پهلوی در کتابی مورد بررسی قرار گرفت؛ نویسنده به فردی به نام مقدم اشاره کرده که مطالبی در مورد شرقشناسی دارد و ابراهیم پورداود هم مباحثی ملیگرایانه را مطرح کرد؛ فردی که پیگیر بحث تغییر تاریخ از شمسی به شاهنشاهی شد.
پورطباطبایی افزود: دکتر حائری هم مبنای شرقشناسی را در دوره فتح مصر از سوی ناپلئون میداند؛ بناپارت، اندیشمندان فرانسوی را به شناخت اسلام تشویق کرد که اثر آن را در دانشگاه قاهره میبینیم، زیرا بسیاری از رؤسای دانشکدهها و اساتید آن نوعاً شرقشناس هستند، گلدزیهر هم در دانشگاه قاهره تحصیل کرده و طه حسین هم از شاگردان شرقشناسان است.
این پژوهشگر قرآنی اضافه کرد: میتوان گفت اساس شرقشناسی مبتنی بر اسلامهراسی است که از یوحنای دمشقی شروع شد و در طول تاریخ حتی کسی مانند هگل در آثار خود به تقابل با اسلام میپردازد؛ مبنای شرقشناسی رابطه مستقیم بین مبارزه مسیحیت با اسلام و مانایی اسلام است. دکتر محمود رامیار و مرحوم حائری در کتابشان به مباحث مفیدی در مورد شرقشناسی پرداختهاند، گرچه چنان که باید از ایشان و این کتاب قدردانی نشده و با دلایل واهی آقای رامیار را از دانشگاه فردوسی مشهد بیرون کردند و بعداً پشمیان شدند و دلجویی کردند.
پورطباطبایی اضافه کرد: شرقشناسی راه خود را طی کرد تا ادوارد سعید کتابی نوشت که به فارسی ترجمه شد. اگر کتاب را مورد مداقه قرار دهیم، در جاهای مختلف خلأهایی دیده میشود؛ در سال 86، مجدداً شرقشناسی ادوارد سعید از سوی خنجی ترجمه شد که دقیقتر از ترجمه نخست بود؛ همچنین تعدادی مقاله کوتاه ولی اثرگذار هم در نشریات منتشر شد؛ «شبنم سرآمد» مطلبی با عنوان سیری کوتاه درباره شرقشناسی دارد؛ «مرتضی کتبی» هم مقالهای در فصلنامه علوم اسلامی منتشر کرده است. معین کمالیراد هم مقالهای در این خصوص نوشته است.
وی افزود: به تدریج شرقشناسی ادوارد سعید جای خود را در جهان اسلام و عرب باز کرد؛ احمد شلبی، کتابی در مورد شبهات مستشرقان نوشت و به آن مناقشه و آن را رد کرد؛ البته با نوشتن کتبی در مورد شرقشناسی، غربیان تصمیم گرفتند آثاری را بنویسند تا مانع تأثیر این آثار شوند؛ از جمله «اسلام در تفکر اروپایی» نوشته شد همچنین یوهان بورک در کتابی به تاریخ استشراق پرداخته که در سال 1996 منتشر شد.
این پژوهشگر تصریح کرد: برایان ترنر کتابی با عنوان شرقشناسی، پست مدرنیسم و جهانی شدن را نوشت که در سال 1381 منتشر شد؛ تاثیر آثار سعید به تدریج احساس خطر در غربیان ایجاد کرد. کتاب دیگری هم در نقد کتاب ادوارد سعید نوشته شده که کتاب دانش خطرناک شرقشناسی رابرت اروین در سال 2008 است. این کتاب سعی کرده است تا ادوارد سعید را تخریب کند. حملاتی که به ادوارد سعید میشود، نشان میدهد رویکرد منتقدان تخریبی است و نه نقد علمی اندیشهای منصفانه. نویسنده از ابتدا با عنوانی که انتخاب کرده است در صدد ایجاد هراس از اندیشه شرقشناسی ادوارد سعید است و ادوارد سعیدهم دفاع جانانهای از اسلام و قرآن کریم کرده است.
پورطباطبایی بیان کرد: البته ادوارد سعید به صورت غیرمستقیم شرقشناسی را در آثار ادبا و اندیشمندان پیگیری کرده است؛ وی از مبنا معتقد است که غربیان با شرق مشکل دارند و این مشکل از زمان دانته تا امروز بوده است. البته نباید ادوارد سعید را به خطر رویکرد ایدئولوژیک از میدان بیرون کنیم؛ بنده معتقدم نزدیک 40 سال است که از انتشار اثر وی میگذرد و باید لجنه و میزگردهایی برای بررسی بیشتر آن تشکیل شود.
پورطباطبایی در پاسخ به پرسشی درباره اینکه نباید از خطر کاتولیکها هم غافل باشیم و همه مسائل ضدشیعه و قرآن را به پروتستانها نسبت ندهیم، اظهار کرد: در شورای واتیکان که از اسقفهای سراسر دنیا دعوت میکنند؛ دانشمندان مسلمان هم دعوت میشوند؛ همچنین مسیحیت به نوعی خود را به روز کرده و برای سینما، موسیقی و روابط زناشویی و تعامل با مسلمین تعریف دارد.
وی افزود: از طرفی افراد شاخصی مانند گلدزیهر و جان ونزبرو که اصالت قرآن را زیر سؤال میبرند، یهودی و پروتستان هستند و مطرح میکنند که اساس قرآن بعد از قرن سوم شکل گرفته است. البته با این حال، منکر وجود کاتولیکهای معاند با اسلام در شرقشناسی علیه اسلام نیستیم.
انتهای پیام