غلامرضا کریمی، رئیس دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه خوارزمی، در گفتوگو با ایکنا درباره رویکردهای سیاست خارجی دولت سیزدهم و تأکید رئیسجمهور جدید بر توسعه روابط با همسایگان و فعالسازی دیپلماسی اقتصادی و امکان پیشبرد این دو هدف در شرایط تحریم گفت: وقتی تغییر و تحولات سیاسی به ویژه پس از هشت سال در کشور اتفاق میافتد به خودی خود آغازگر فصل نوینی در روند تحولات پر فراز و نشیب کشور است. به عبارتی جابجایی دولت یک توان و انرژی ویژهای را به درون سیستم بوروکراتیک کشور تزریق میکند.
وی افزود: آقای رئیسی و دولت سیزدهم از این امتیاز ویژه هم برخوردار هستند که هماهنگی سه قوه را همراه خود دارند و در این دوره عدم تزاحم بین قوای اصلی برخلاف دولتهای یازدهم و دوازدهم وجود دارد. البته در وضعیت فعلی دولت سیزدهم با بحرانهای متعددی مانند تورم بسیار بالا، رکود فزاینده اقتصادی، حجم بالای نقدینگی، افزایش فقر، بیکاری، بحران آب و برق، فساد گسترده در نظام اداری و سیاسی کشور، ناامیدی مردم نسبت به آینده، شکاف بین دولت و ملت و کاهش شدید سرمایه اجتماعی روبروست و اینها شرایطی را ایجاد کرده که بدون شک دولت سیزدهم باید به مثابه یک دولت مدیریت بحران و عبور از بحرانهای متعدد عمل کند که الزامات گریزناپذیری را بر کشور تحمیل میکند.
کریمی اظهار کرد: در این وضعیت دولت سیزدهم حتما نیازمند این است که بتواند مسائل و مشکلات خود را با نظام بینالملل و محیط منطقهای حل و فصل کند. بدون شک در شرایط فعلی معیشت و اقتصاد مردم و حتی مسیر توسعه کشور به مسائل سیاست خارجی گره خورده است و اگر ایران نتواند مشکل خودش را نظام بینالملل حل کند به طور طبیعی بحرانهای ذکر شده همچنان ادامه خواهد یافت.
عضو هیئت علمی گروه روابط بینالملل دانشگاه خوارزمی بیان کرد: دولت سیزدهم چارهای ندارد جز اینکه دو رویکرد سازش با نظام بینالملل یا مقاومت مطلق را از دستور کار خود خارج کند و روند تحولات را خاکستری ببیند. هیچ کشوری در دنیای در هم تنیده و به هم پیوسته امروز نتوانسته بدون تعامل صحیح و مناسب با جهان به توسعه دست پیدا کند و ایران هم از این قاعده مستثنی نیست و لذا کشور باید مشکلات خودش را محیط بینالملل حل و فصل کند.
وی با بیان اینکه در وضعیت فعلی گسترش تعامل با کشورهای همسایه امکانپذیر است، گفت: با توجه به اینکه تمام قوا و نهادها با دولت جدید هماهنگ هستند گشایشهایی در عرصههای اقتصاد منطقهای ایجاد میشود و روابط با کشورهای منطقه میتواند افزایش پیدا کند به دلیل اینکه هماهنگی خوبی در سیاستهای کلی نظام به وجود میآید اما برای اینکه کشور بتواند از این همه بحران خارج شود نیازمند آن است که مشکلات خود را در حوزه روابط بانکی و سرمایه گذاری خارجی برطرف کند و این هم جز با بازگشت برجام به حالت عادی امکانپذیر نیست.
کریمی ابراز کرد: البته یک مزیت دولت سیزدهم این است که شعار دولت بایدن بازگشت به برجام است و در حال حاضر در سیستم سیاست خارجی آمریکا اراده برای بازگشت به برجام وجود دارد و این فرصت مناسبی برای دولت سیزدهم است که باید از آن استفاده کند و برجام را به نتیجه برساند تا ایران در محیط منطقهای و بینالمللی به یک وضعیت عادی برسد.
رئیس دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه خوارزمی افزود: اگر دولت سیزدهم بخواهد براساس یک سری ایدههای بلندپروازانه نسبت به مسائل سیاست خارجی حرکت کند و منافع ملی را در چارچوب مقدورات پیگیری نکند به طور طبیعی توازن به هم میخورد و مسئله اصلی دولت سیزدهم که تأمین رفاه حداقلی یا استاندارد برای آحاد مردم است، دچار چالش جدی میشود. اگرچه همه دولتها به دنبال افزایش قدرت در عرصه روابط بینالملل هستند اما در عین حال باید نسبت و توازنی بین تلاش برای کسب قدرت و امنیت بینالمللی و تأمین رفاه حداقلی و استاندارد برای مردم وجود داشته باشد.
وی با بیان اینکه در حال حاضر در درون نظام سیاسی ایران این توازن به هم خورده است، گفت: تصور عمومی مردم، به درست یا غلط، این است که تلاش نظام سیاسی برای کسب قدرت و امنیت در عرصه بینالمللی بیشتر از تأمین رفاه حداقلی مردم بوده است و به نوعی حداقلهای رفاهی برای آحاد مردم فدای تلاش برای کسب قدرت و امنیت شده و لذا در وهله اول دولت باید این تصور را در ذهن نخبگان، درون حاکمیت و مردم به هم بریزد و این تصور نیز تغییر پیدا نمیکند مگر اینکه دولت بتواند مشکل خود را با چالشهای بینالمللی به ویژه تحریمها حل و فصل کند تا در ادامه بتواند مسئله تعاملات بینالمللی را در سطح منطقهای و فرامنطقهای دنبال کند.
کریمی تصریح کرد: در واقع اگر مسئله برجام و عادیسازی وضعیت ایران در محیط بینالملل در شش ماه اول دولت سیزدهم به خوبی مدیریت نشود علیرغم تمام مزیتهای نسبی این دولت مانند اجماع داخلی و هماهنگی قوای سهگانه و سایر نهادها، این مزیتها در یک دوره کوتاهمدت و در نقش یک مسکن موقت جواب میدهد ولی به سرعت شرایط به حالت قبل برمیگردد و لذا ایران باید اولویت اصلی خود را بر روی حل و فصل مسائل بینالمللی و عادیسازی وضعیت خودش در محیط بینالمللی قرار دهد.
کریمی در پاسخ به این سؤال که آیا توسعه رابطه با شرق به ویژه با قدرتهایی مانند چین و روسیه نیز در گرو حل مشکل تحریم است، گفت: چین و روسیه در یک شرایط نابرابر حاضر به همکاری با ما هستند. به عبارتی در حالی که ما نیاز به ارز شناخته شده بینالمللی مانند یورو و دلار در مبادلات خارجی خود داریم نهایت لطف این دو کشور تبادلات پایاپای است که در آن ارزی مبادله نمیشود و ما به آنها نفت می دهیم و آنها نیز کالای مورد نیاز ما را میدهند. لذا اگر برجام به نتیجه نرسد با توجه به فشارهایی که در سطح بینالمللی به کشورهایی که با ایران همکاری دارند وارد میشود، کشورهایی مانند چین و روسیه نیز ایران رها میکنند.
وی با بیان اینکه هزینههای تعامل با ایران به ویژه در عرصه اقتصادی در سطح بینالمللی به شدت بالا رفته، گفت: دولت سیزدهم باید در سیاست خارجی اولویت خود را عادیسازی وضعیت ایران در عرصه اقتصادی در سطح بینالمللی قرار دهد. در غیر این صورت شاید در کوتاهمدت بتوان اقداماتی را در سطح داخل انجام داد اما پیگیری توسعه اقتصادی، خروج کشور از رکود و ایجاد ثبات اقتصادی مستلزم سرمایهگذاری خارجی در کشور، عادی شدن وضعیت ایران در محیط بینالمللی و طبیعی شدن ارتباطات و مراودات بانکی بینالمللی کشور است. در غیر این صورت همین وضعیت بحرانی دو سه سال اخیر ادامه مییابد و نارضایتی گسترده مردم تداوم پیدا میکند و میتواند چالشهای خطرناکتری را فراروی وحدت و انسجام ملی کشور ایجاد کند.
عضو هیئت علمی دانشگاه خوارزمی اظهار کرد: با توجه به قانون مصوب مجلس، اگر آمریکا هرچه زودتر به برجام برنگردد طبیعی است که دولت برطبق قانون مجلس باید موارد نقض برجام را بیشتر کند و این به انسجام و اجماع بیشتر بین آمریکا و اروپا میانجامد و شرایط بازگشت آمریکا به برجام پیچیدهتر میشود ولذا دولت سیزدهم باید با بهرهگیری از تجربیات دولت دوازدهم به سرعت شرایطی را رقم بزند که زمینههای بازگشت آمریکا به برجام فراهم شود که این کار، نه به هر قیمت، بلکه با در نظر گرفتن مسائل مربوط به منافع ملی کشور باید انجام بگیرد.
وی با اشاره به اهمیت زیاد لغو تحریمها برای ایران گفت: خط قرمز دولت سیزدهم باید عدم شکلگیری اجماع بینالمللی مجدد علیه ایران باشد. در حال حاضر این اجماع وجود ندارد و منافذی برای تعاملات بینالمللی وجود دارد اما اگر نوع مذاکرات و ترتیباتی که پیگیری میشود حسابشده نباشد زمینهسازی لازم برای اجماع بینالمللی علیه ایران فراهم میشود و شکل گرفتن این اجماع مسیر توسعه کشور را نیز به شدت تحت تأثیر قرار میدهد.
انتهای پیام