حیات طیبه نتیجه زندگی عاقلانه است
کد خبر: 3993144
تاریخ انتشار : ۰۴ شهريور ۱۴۰۰ - ۰۸:۵۹
استاد حوزه علمیه خواهران:

حیات طیبه نتیجه زندگی عاقلانه است

رحیمه مقتدایی در نشست «سیمای زن در عرفان اسلامی» گفت: تکامل انسان مربوط به عقل، عمل و ایمان و اخلاص انسان فارغ از زن و مرد بودن است.

ارسال// حیات طیبه نتیجه زندگی عاقلانه است/ الهی‌شدن ملاک ارزش انسانبه گزارش ایکنا، رحیمه مقتدایی، استاد حوزه علمیه خواهران، سوم شهریورماه در نشست «سیمای زن در عرفان اسلامی» از سلسله نشست‌های «زن در فرهنگ عاشورا»، با طرح این سؤال که آیا بانوان هم مانند آقایان می‌توانند به مقام شهود و عرفان الهی نایل شوند؟ گفت: عرفان دو نوع است یکی عرفان نظری و دیگری عملی؛ در عرفان نظری با چشم دل حقایق عالم را می‌توان دید که لازمه آن قلب سلیم و پاک است؛ عرفان خودشناسی، خلق و هستی‌شناسی است و وقتی خانمی جایگاه خود را در عالم هستی شناخت باید وارد عمل به دستورات شود تا به حقیقت عرفان برسد. 

وی با بیان اینکه روایت داریم آغاز دین، معرفت است، تصریح کرد: تکامل انسان مربوط به عقل، عمل و ایمان و اخلاص انسان فارغ از زن و مرد بودن است، آیات زیادی در قرآن وجود دارد که زن و مرد هر دو در این مسیر یکسان هستند؛ عرفان و سلوک مربوط به روح و جان انسان است و جنسیت در آن مطرح نیست. 

مقتدایی اضافه کرد: بازشدن راه مقامات معنوی با ایمان، دعا و شب‌زنده‌داری و عبادت ممکن است؛ امانتدار و مسجود ملائکه شدن به لحاظ انسانیت انسان است و نه مرد و زن بودن لذا از بدو خلقت آدم و حوا تا خدیجه و پیامبر(ص) گرفته تا ائمه(ع) و حضرت زهرا(س) و 313 تن از یاران امام عصر(عج) همواره مردان و زنانی بودند که به بالاترین مقامات معنوی رسیدند. پس رسیدن به لقاءالله برای همه باز است و به همین دلیل، قرآن هم از مادر موسی و همسر فرعون و مریم(س) نام برده و هم از یوسف و موسی(ع). 

وی با اشاره به آیه ششم سوره انشقاق «يَا أَيُّهَا الْإِنْسَانُ إِنَّكَ كَادِحٌ إِلَى رَبِّكَ كَدْحًا فَمُلَاقِيهِ» افزود: در این آیه فرموده است که ای انسان تو حتما با سختی در تلاش هستی و به ملاقات خدا خواهی رفت؛ خطاب در اینجا انسان است و نه زن و مرد؛ یا در آیه 110 کهف «...فَمَنْ كَانَ يَرْجُو لِقَاءَ رَبِّهِ فَلْيَعْمَلْ عَمَلًا صَالِحًا وَلَا يُشْرِكْ بِعِبَادَةِ رَبِّهِ أَحَدًا» صحبت از جنسیت نیست؛ همچنین آیاتی داریم که گفته ایمان و عمل صالح، رمز رسیدن انسان به سعادت و حیات طیبه است و در حیات طیبه، عقل، نفس و وحی مطرح است و اگر کسی زندگی طیب توام با نشاط بخواهد باید عمل صالح داشته باشد و عمل صالح او هم بر پایه انگیزه الهی و ایمان به خداوند باشد.

مجتهده مقتدایی تصریح کرد: حیات طیبه نتیجه حیات معقول است و عقل، انتخاب زندگی براساس قانون اساسی الهی است؛ پس مهم در جاذبه ربوبی قرارگرفتن و تکیه زندگی بر پایه عقل و وحی است؛ روایت است که پیامبر(ص) فرمودند که یک زن صالح از هزار مرد ناصالح در نزد خدا بالاتر است. همچنین قرآن فرموده است که خداوند پاداش هیچ عمل‌کننده‌ای را ضایع نمی‌کند چه زن باشد و چه مرد یا فرموده است که زن و مرد از نفس واحدی خلق شده‌اند.

الهی‌شدن ملاک ارزش انسان

استاد حوزه خواهران با بیان اینکه اگر یقین داشته باشیم که خداوند به هر قدم و فعل و فکر و قدم صالح ما پاداش می‌دهد در این صورت تلاش خواهیم کرد ارزش‌های والای انسانی را بیشتر رعایت کنیم، اضافه کرد: قرآن کریم برتری افراد را در مراتب ایمان، عقل متین، شکیبایی، عفت، کرامت و صداقت و ... می‌داند که برای جنس زن و مرد هیچ تفاوتی نیست؛ در قرآن 60 آیه داریم که ایمان مقرون به عمل صالح است یعنی ملاک ارزش، الهی شدن است و نه جنسیت؛ براساس آیات قرآن بهشت شامل کسانی است که عمل صالح و ایمان دارند و خداوند روزی به غیرحساب به آنها عطا خواهد کرد.

مقتدایی تصریح کرد: باز شاهد قرآنی دیگر اینکه خدا حضرت مریم(س) را اسوه مردان و زنان قرار داده و در آیه 42 نساء فرموده «وَإِذْ قَالَتِ الْمَلَائِكَةُ يَا مَرْيَمُ إِنَّ اللَّهَ اصْطَفَاكِ وَطَهَّرَكِ وَاصْطَفَاكِ عَلَى نِسَاءِ الْعَالَمِينَ» و بر پاک بودن و برگزیده شدن او تاکید شده است؛ یا در آیه 12 تحریم «وَمَرْيَمَ ابْنَتَ عِمْرَانَ الَّتِي أَحْصَنَتْ فَرْجَهَا فَنَفَخْنَا فِيهِ مِنْ رُوحِنَا وَصَدَّقَتْ بِكَلِمَاتِ رَبِّهَا وَكُتُبِهِ وَكَانَتْ مِنَ الْقَانِتِينَ» او را تصدیق‌کننده و قانت معرفی و او را الگو می‌داند. مریم(س) حتی در سایه عبودیت و بندگی به جایی رسید که ملائکه با او سخن گفتند و برگزیده شدن وی را بشارت دادند یا از عالم ملکوت برای او روزی بهشتی می‌رسید که مایه تعجب و حیرت زکریا شد.

وی اضافه کرد: همچنین قرآن از دو همسر پیامبر(ص) یعنی لوط و نوح به عنوان زنان ناشایست نام برده است یعنی هر کسی رابطه قوی و جدی‌تر با خدا داشته باشد عزیزتر است، مرد باشد یا زن و وابستگی حتی به انبیاء هم شرط نیست. همچنین خداوند آسیه را برای همه زنان و مردان مثال زده است؛ او اگر بهشت را درخواست می‌کند تقاضای عنداللهی شدن دارد و این اوج معرفت او را می‌رساند و عامل نمونه شدن او این است که بهشت بدون لقاء خدا برایش ارزشی ندارد.

شرط افاضه علم

استاد حوزه خواهران اظهار کرد: آیه صریح قرآن این است؛ کسانی که در عبادت فردی و اجتماعی، سیاسی و اقتصادی جدی با رنگ و بوی خدایی وارد شوند حتما به کمالات انسانی می‌رسند و حتی فرد، علم لدنی پیدا خواهد کرد؛ چنین فردی در رابطه با خود، دیگران و خدا و همسر و فرزند رنگ و بوی خدایی دارد و به او افاضه علم خواهد شد؛ در حقیقت تزکیه عامل مهم رسیدن به غایت خلقت است.

وی افزود: مؤمن به درجه‌ای از معرفت می‌رسد که بهجت و سیستم عصبی و نشاط و آرامش او در هیچ حالی بهم نمی‌ریزد و انگیزه مثبت برای تزکیه دارد و در نتیجه به فلاح می‎‌رسد. یک نمونه چنین فردی، علامه طباطبایی است که به درجه‌ای رسیده بود که از تسبیح موجودات خوابش نمی‌برد. ایشان فقط خدا را می‌خواهند و وجود خود را جز برای خدا هزینه نمی‌کنند؛ امام علی(ع) فرمودند که خدایا اگر من تو را عبادت می‌کنم از طمع بهشت و ترس دوزخ نیست بلکه تو را سزاوار پرستش می‌دانم و می‌پرستم. اگر انسان معبود را ذاتا لایق پرستش بداند شیرینی انس با خدا را خواهد چشید و این چشیدن یافتنی است و  نه دانستنی.

مقتدایی بیان کرد: کسی که می‌خواهد وارد وادی عرفان شود حرام و مکروه از زندگی او باید رخت بربندد و اعمال وی یا مستحب و یا واجب و مباح است. در این صورت باطن نرم و لطیفی پیدا می‌کند لذا یکی از اهداف ریاضت در مراحل عرفانی، کنار گذاشتن مسائل پوچ و پیش پا افتاده است. اگر انسان به این مرتبه برسد آشفتگی‌های روحی او از بین خواهد رفت. بنابراین سعی کنیم نیایش ها را با صوت توام با تمرکز انجام دهیم و دعاها و راز و نیاز را با تمرکز روحی مناسب انجام دهیم. 

وی با اشاره به شخصیت حضرت زینب(س)، افزود: زینب(س) مدار و معیار برای سیمای زن در عرفان است؛ عرفان ناب اسلامی در چهره و زندگی ایشان نمودار است؛ او فاطمه ثانی بود؛ عرفان، رسیدن به توحید است و تا کسی موحد نشود به آن مراتب نخواهد رسید و زینب موحد حقیقی بود. زینب عصاره علی(ع) و فاطمه(س) بود و توسل به نام او مشکلات را حل می‌کند. خدا درجاتی به زینب در دنیا و آخرت عطا کرد که قابل وصف نیست. او خود را ندید و فقط خدا را دید، زیرا در عرفان خود معنا ندارد؛ زینب متعلق به امام زمانش حسین(ع) بود و به درجه ای رسید که علم افاضی و لدنی شامل حال او شد. 

انتهای پیام
captcha