به گزارش ایکنا، حجتالاسلام والمسلمین سیدمحمدتقی قادری، استاد حوزه علمیه، امشب، دهم مهرماه در سخنانی به مناسبت دهه پایانی صفر که از شبکه مجازی هیئتآنلاین پخش شد، به تحلیل جلوههای اربعین حسینی پرداخت و گفت: با اینکه زیارت امام حسین(ع) مستحب است و واجب نیست، ولی آنقدر مهم است که در حد وجوب تلقی میشود.
وی با اشاره به کارآیی و کاربرد زیارت اربعین امام حسین(ع) گفت: زیارت به این دلیل فوقالعاده اهمیت دارد که ائمه معصومین(ع) پیمانی با ما دارند، و اولین ثمره زیارت این است کسی که از خانه بیرون رفته و سختیها را بر خود هموار کرده و حاضر است هزینه این سفر را به راحتی بذل کرده و خرج کند، نوعی تجدید عهد با امام و پاسخگویی لبیکگونه به نداهای آن حضرت است.
قادری بیان کرد: این موجب میشود انسان ولو اینکه در عاشورا نبود، ولی بعد از 1382 سال، اعلان بیعت کرده و سیدالشهداء(ع) را در مقابل خود میبیند و تأکید میکند اگر عاشورا امروز هم تکرار شود، آماده است جان خود را اهدا کند.
وی افزود: فلسفه دیگر زیارت حضرت امام حسین(ع) به خصوص اربعین این است که انسان خواسته یا ناخواسته در مسیر زندگی، قصور و تقصیر دارد و این قصورها سبب دلمردگی و قساوت قلب میشود و اگر کسی در مقام تغییر روحی باشد، دو راه دارد؛ اول اینکه کتب افراد صاحبدل و صاحب نفس را مطالعه کند تا قلب میت، حی شود؛ مثلاً معراج السعاده و لقاءالله میرزا جواد ملکی تبریزی و شرح اربعین امام را مطالعه کند و روح افسرده خود را نجات دهد. این راه بسیار سخت و دشوار است که انسان توفیق یابد و این مسیر را ادامه دهد.
قادری بیان کرد: راه میانبری هم وجود دارد و مانند آن است که شکر و نمک را یک لحظه در آب حل کنیم. این تأثیر آنقدر مهم است که حرف صاحب نفس که از جنس دل است، بر قلب فرد نشسته و او را از سقوط حتمی نجات میدهد. جهانگیر قشقایی که اهل تارو تنبور بود، در برخورد با مرحوم شیرازی در اصفهان چنان متحول شد که بعد از 40 سال به حوزه رفت و آیتالله جهانگیر قشقایی شد و در دامان او آیتالله بروجردی تربیت شد.
استاد حوزه علمیه گفت: فلسفه زیارت این است که زائر اگر توأم با معرفت و شناخت کامل باشد، با رسیدن به کربلا و قرارگرفتن کنار تربت امام ارتباط با صاحب نفسی چون حضرت سیدالشهداء برقرار میکند؛ امامی که وهب مسیحی را چنان دگرگون کرد که خانواده وی در کنار امام به شهادت رسیدند و زهیر بن قین عثمانی را به زهیر حسینی تبدیل کرد؛ صاحب دلی که با خواندن سه خطبه توانست چنان در دشمن تأثیر بگذارد که افرادی که در وسط جهنم بودند، به ایشان پیوستند که نمونه بارز آن فرمانده دشمن یعنی حربن یزید ریاحی بود.
قادری تصریح کرد: بنابراین یکی از فلسفههای زیارت، عمل به آیات 9 و دهم سوره شمس «قَدْ أَفْلَحَ مَنْ زَكَّاهَا ﴿۹﴾ وَقَدْ خَابَ مَنْ دَسَّاهَا» است؛ زائر با هم نفس شدن با امام موجب دگرگونی و تغییر در روحیه خود میشود و در این صورت قلب مرده انسان احیا خواهد شد و این بزرگترین نعمت است.
وی اضافه کرد: فلسفه سوم زیارت آن حضرت(ع) و زیارت اربعین به صورت خاص به ویژه اینکه پیاده و با پای برهنه باشد (که در روایت توصیه شده است حتی سفارش شده در نزدیک کربلا کفش را بیرون بیاورید و با پای برخنه به سمت حرم بروید) ارتباط زنده با انسان زنده است، نه ارتباط یک انسان با انسان مرده؛ لذا در اذن دخول میگوییم یابن رسول الله ما میدانیم که شما ما را میبینید و سلام ما را جواب میدهید و کلام ما را میشنوید.
وی بیان کرد: وقتی وارد حرم میشویم، اگر حجابها را کنار بزنیم و شک نکنیم که امام(ع) سخن ما را میشنود، در این صورت تأثیر روحی آن را خواهیم دید. مهندس عبدالباقی، فرزند مرحوم علامه طباطبایی(ره) از علامه نقل کرد که همسرشان زیارت عاشورا میخواندند و وقتی تمام شد علامه طباطبایی خطاب به وی فرمودند شما هر جمله زیارتنامه عاشورا را که میخواندی من با گوش خودم شنیدم که امام حسین(ع) جواب میدهد.
انتهای پیام