به گزارش ایکنا، نشست نقد کتاب «دعا و سلامت» اول آذرماه با حضور نویسنده این اثر، حجتالاسالام والمسلمین احمدی فراز و ناقد این جلسه برگزار شد.
حجتالاسلام والمسلمین مهدی احمدی فراز، عضو هیئت علمی دانشگاه اشرفی اصفهانی و مؤلف کتاب گفت: بنده حدود 20 سال است که به صورت علمی، تجربی و بالینی در حوزه دعا تحقیقات دارم و در ابتدای کار نگاههای روانشناختی به مضامین دعا که نگاه حداقلی است را بررسی کردیم. با توجه به اینکه ما وقتی به دانشگاه میرفتیم و قال الباقر(ع) و قال الصادق(ع) میگفتیم، گارد میگرفتند، اما وقتی نام اندیشمندی را میبردیم، به راحتی میپذیرفتند و دغدغه بنده این بود که باید کاری کنیم که مقولات دینی در قالب علمی مورد پذیرش قرار بگیرند.
وی اضافه کرد: در مرحله اول، روی صحیفه نبویه، صحیفه فاطمیه، صحیفه علویه و صحیفه سجادیه و رضویه با نگاه روانشناختی مطالعات و تحقیقاتی کردیم و چاپ شد؛ برخی دوستان در فضای طلبگی این باور را داشتند که نباید دعا را در مباحث سلامت ورود دهیم، ولی یکی از متخصصان سرطان ما را به فضای بیمارستان برد و میدیدیم که بیماران در مباحث معنوی با چالش زیادی روبرو هستند و میگویند چرا خدا با ما این طور رفتار کرده و اگر خدا عادل و مهربان است، چرا بچه من بیمار شده است؛ حدود 400 سؤال از این دست از سخنان بیماران استخراج کردیم.
احمدیفراز بیان کرد: ما بعد از جمعبندی این سؤالات، به این نتیجه رسیدیم که باید روی باور افراد کار کنیم، زیرا وقتی میگویند ما دعا میکنیم، اما نتیجه نمیگیریم، دچار نوعی تعارض هستند، در مرحله بعد در بنیاد آلاء که خدمات رایگان به بیماران میدهند، گروه درمانی را با کمک روانشناسان شروع و یک بسته مراقبت معنوی تولید کردیم.
نویسنده کتاب با بیان اینکه تلاش ما این بود که بحث دعا را وارد حیطه معنویت بیمار بکنیم، اضافه کرد: براساس تجاربی که پیدا کردیم، به افراد میگفتیم شما یکی از اذکار مانند «یا شافی»، «یا غفار» و ... را بردارید و مشاهده کردیم که انتخاب «یا غفار» در بین اذکار از همه بیشتر است یعنی احساس گناه آنها زیاد است و بر این مبنا درمان میکردیم و بعد از بیمارستان سراغ زندان، مراکز ترک اعتیاد و خوابگاههای دانشجویی و ... رفتیم و خدمات درمانی انجام دادیم.
وی افزود: موضوعاتی که بنده در این کتاب آوردهام، عمدتاً موضوعات اخلاقی مانند توکل، توسل و صبر است؛ در مباحث تجربی وقتی ما میخواهیم روی صفت بخشیدن کار کنیم، باید باور بخشایش را در وجود آنها تقویت کنیم، گروهی طلبگی تشکیل دادیم و 20 تا 25 طلبه روی افرادی که مشکلات متعدد مانند طلاق و بیمار و ... داشتند، کار کردند و به این نتیجه رسیدیم که پس مباحث اخلاقی میتواند در این فرایند قرار بگیرد.
احمدیفراز گفت: چند موضوع مشترک بین همه افراد است، مانند چالش اجابت به عنوان یک موضوع تعارض معنوی، لذا به این مقوله در کتاب پرداختیم. این تعارض در مفاهیم متعدد وجود دارد و نحوه پاسخ به آن مهم است. گاهی مددجو به ما میگفت من شش ماه است که این مفاتیح را میخوانم، ولی اتفاقی در زندگی من رخ نداده و روزگارم بدتر هم شده است؛ در این شرایط چه پاسخی باید داد؛ برخی پاسخها در دین وجود دارد، اما امکان ارائه آن به مخاطب وجود ندارد؛ کسی را داشتیم که خودش، همسرش و فرزندش هر کدام درگیر یک بیماری بد شده بودند و میگفت به من گفتهاند حکمت خداست، ولی آیا واقعا حکمت است؟ حتی در فضای عمومی، افراد مذهبی که حکمت خدا را قبول دارند، گاهی غیرمستقیم به این حکمت نقد میکنند و این تعبیر را به کار میبرند که «قربان خدا بروم با این حکمتش».
عضو هیئت علمی دانشگاه اشرفی اصفهانی اضافه کرد: ریشه این اشکالات و نقدها از کجاست؟ آیا صرفاً در برداشت مخاطب است یا بخشی از آن در نحوه ارائه ما هست و وقتی میخواهیم آن را رفع کنیم، به چه صورتی میتوانیم و این مطلبی است که در این کتاب آمده است. همچنین نکته مهم دیگر رشد و توسعه عرفانهای نوظهور است و سازمان بهداشت جهانی هم سلامت بعد معنوی را به رسمیت شناخته است که قبلاً صرفا به بعد سلامت مادی توجه داشتند.
احمدیفراز با بیان اینکه وجود تقاضای زیاد برای این نوع عرفانها نشانه نیاز انسانها است، تصریح کرد: گرایش به این نوع معنویتها به خاطر این است که غذای خوب در دسترس آنها نیست؛ دعا میتواند معنویتی برای فرد بسازد که معنویت در عرصه عرفانهای نوظهور را پس بزند و ما در فرایند تجربه به این موضوع رسیدهایم.
وی افزود: کسانی که گرفتار اعتیاد و در گروههای مختلف آن بودند، به ما گفتند که دعاها و مفاهیم اسلامی که با ما کار میشود، چیز متفاوتی است؛ ما در این کتاب معنویت را به نظام باور و عمل تعریف کردهایم، رابطه این معنویت با دعا را مشخص کردهایم و اثربخشی آن را هم سنجیدهایم.
احمدی فراز گفت: ما معنویت مبتنی بر دعا را در این کتاب نظریهپردازی کردهایم و چون دعا زبان مشترک همه ادیان و انسانها است؛ کسی علیه آن گارد نمیگیرد و همه ادیان و فرق از آن برخوردارند؛ از طرفی ما در قالب دعا، مبانی خود را عرضه میکنیم، زیرا دعا ساخته ما نیست و ماثور ائمه(ع) است؛ نکته دیگری که در کتاب به آن اشاره شده، این است که ما در حوزه اعتقادات، اعتقاد به دعا داریم، ولی اعتقاداتمان با دعا یا شکل نگرفته یا کم میگیرد.
وی اضافه کرد: ما در مسائل اعتقادی باید نقش باغبان را داشته باشیم و نه نجار و متاسفانه نجارگونه عمل میکنیم. دعا واقعا میتواند فرایند را برای افراد ایجاد کند، در حوزه روایات هم وقتی میخواهیم نظام فکری به مخاطب بدهیم. انتخاب آن در دست ما هست، اما در دعا گزارهها از سوی معصوم کنار هم چیده شده است.
نویسنده کتاب دعا و سلامت اظهار کرد: برای من سؤال بود که دانشجویی که چندین سال آلوده به پارتی و مسائل غیراخلاقی است، چطور یک دفعه دچار تحول اخلاقی میشود؛ در تجربهها و مصاحبهها به این رسیدم که نظام فکری در دعا در فرایند زمان، برونداد دفعی دارد، بنابراین دعا نظام فکری به ما میدهد.
در ادامه این نشست، مهکام به عنوان ناقد گفت: جای این کتاب بسیار خالی بوده و اثر وزینی است و گستره زیادی از مباحث داخل کتاب هست و با بیان روانی نوشته شده است و در مجموع بسیار خوب است و اگر نقدی انجام میشود، برای تکمیل این نوع مباحث است و رواج فضای نقد در حوزه علمیه است که رواج هم داشته است، در حالی که برخی از اساتید دانشگاه میگویند ما جرئت نداریم اثر کسی را نقد کنیم.
وی افزود: این کتاب چون با عنوان درسنامه نوشته شده است، از لحاظ شکلی این قابلیت را دارد، ولی از نظر محتوا برای برخی مخاطبان سنگین و نامناسب است، زیرا در برخی موارد مباحث عمیق بحث شده است.
مهکام بیان کرد: در بخشی اهداف دعا مانند تقرب، ترویج و تبلیغ و .. آمده است، اما دعا، روشی برای سبک زندگی و مسائل تربیتی و روانشناختی مورد توجه قرار نگرفته است؛ در صحیفه سجادیه و دعای عرفه رسما توصیههای برای زندگی عادی ما دارد و طبیعتاً وقتی سبک زندگی مورد پسند قرآن و اهل بیت(ع) باشد، مسیر ما را در مسیر معنویت قرار خواهد داد.
وی افزود: در فصل دوم اثر، دعا با علوم مختلف مانند «دعا و روانشناسی» و «دعا و علم پزشکی» مورد اشاره قرار گرفته است، اما به نظرم باید به این ابعاد بیشتر پرداخته میشد. وی در صفحه 63 حدود هفت مسئله را بیان کرده و صرفاً به یک مورد آن پرداخته و توضیح داده است.
ناقد این نشست گفت: در بخشهای دیگر هم موضوعاتی مانند توکل و خودشناسی و ... مطرح شده، اما مهارتهای دیگری هم میتوانست اضافه شود. اینکه فرد مشکلش با توکل حل نمیشود، دچار تعارض بیشتر میشود و در این اثر هم عمدتاً به جای مهارت توکل به این تعارض اشاره شده است، لذا مدل مهارتی نیست.
مهکام بیان کرد: در مهارت رضایتمندی به دو مفهوم اشاره شده است؛ مقایسه و واقعبینی یعنی انسان نباید خود را با دیگران مقایسه کند و در عین حال باید واقعبین هم باشد؛ در صورتی که عمومی بودن بلا هم یکی از این مهارتهاست، مثلا وقتی زلزله آمد و کسی عزیزان خود را از دست داد، تحمل آن برای او راحتتر است اگر بلاها را عمومی بداند.
وی اضافه کرد: مهارت دیگر امتحان و ابتلاء است و بنده 22 تکنیک از اسلام در این زمینه آوردهام که چند مورد آن به رضایت میخورد؛ مهارت موقتی دانستن مشکلات هم از دیگر مهارتهاست؛ امانت دانستن افراد و اشیاء هم مهارت دیگر در این عرصه است و در ادعیه وجود دارد. همچنین توجه به داشتهها و بخش مثبت زندگی که در ادعیه بسیار این موضوع وجود دارد و امام در قالب دعا میفرماید خدایا شکر که به من فلان نعمت و این نعمت و آن نعمت را دادهای.
انتهای پیام