به گزارش خبرنگار ایکنا، نشست مطالعاتی انتظارات جامعه از دانشگاه و انتظارات دانشگاه از جامعه شب گذشته 15 آذرماه با حضور مهناز پورهاشمی، دکترای جامعهشناسی و استاد دانشگاه آزاد واحد کرج، حسن محدثی، دکترای جامعهشناسی و استاد دانشگاه آزاد واحد تهران مرکز، هاشم واعظی، دکترای جامعهشناسی و مدیر برنامهریزی و توسعه معاونت پژوهش و فناوری جهاددانشگاهی تهران، علیرضا کریمی، دبیر کنگره شهدای دانشگاه علم و صنعت، میلاد تهرانی، نائبرئیس شاخه جوانان و دبیر کمیسیون اقتصاد توسعه حزب ندای ایرانیان به همت جهاددانشگاهی دانشگاه علم و صنعت در بستر فضای مجازی برگزار شد.
در ابتدای این وبینار، مهناز پورهاشمی، استاد جامعهشناسی دانشگاه آزاد واحد کرج طی سخنانی اظهار کرد: اگر بخواهیم راجع به مفهوم جامعه به عنوان یک کل واحد صحبت کنیم، جامعه متشکل از نهادهای مختلفی است که هر کدام کار ویژههای خاصی دارند. در این کل واحد، اولین نهاد، خانواده است. پس از انقلاب صنعتی بسیاری از کارویژههای خانواده با توجه به نیازهای غربی به نهادهای دیگر منتقل شد.
تأسیس سازمانهای جدید بدون توجه به سنتهای دیرپای جامعه
وی افزود: همزمان با این انتقال، ساختارهای جدیدی تشکیل شد اما در جوامع سنتی که در حال مدرن شدن بودند، توسعه برونزا باعث تشکیل این سازمانها شده است. تأسیس سازمانهای جدید بدون توجه به سنتهای دیرپای جامعه صورت گرفته و همه این عوامل باعث شد تا این سازمانهای جدید دچار کجکارکردی شوند.
پورهاشمی ادامه داد: در این جوامع نهادهای مدرن شده، کارکرد خود را به درستی انجام نداده و با تغییرات دو دهه اخیر و نیز تعییرات سریع جهانی پیش نرفتهاند. سازمان دانشگاه نیز به عنوان یکی سازمانهای آموزشی نتوانسته است نقش خود در تربیت متخصصان کارآمد را ایفا کند؛ در حالی که در جامعه صنعتی این مهم انجام شده است.
این استاد جامعهشناسی بیان کرد: از طرف دیگر انتظاراتی که جامعه از این سازمانهای علمی دارند نیز برآورده نمیشود؛ چراکه دچار کجکارکردی هستند. این سؤال مطرح میشود که آیا جامعه برای رسیدن به اهدافی که برای بههنجار بودن افراد مشخص کرده، وسایل مورد قبول را نیز در اختیار ایشان قرار داده یا خیر؟ از همین جاست که دغدغهها در افراد ایجاد شده و مسائل و مشکلات به وجود میآیند و کمکم گسترده میشوند.
وی تصریح کرد: امروز یکی از افتخارات جامعه ما حضور دختران در دانشگاه و تحصیل ایشان در مقاطع بالای علمی است، اما این سؤال مطرح میشود که آیا جامعه ما وسایل رسیدن به این فرهیختگی را فراهم کرده یا خیر؟ باید اذعان کرد که تغییر نگرش نسبت به نقشهای سنتی زنان در جامعه ما به درستی صورت نگرفته است.
پورهاشمی در رابطه با موضوع انتظارات جامعه از دانشگاه نیز با بیان اینکه موضوع اصلی این است که جامعه را کلیت دانسته و بدانیم از چه زاویهای بدان بنگریم، افزود: دانشگاهیان، اقتصاددانان و ... نگاه و تعریف یکدستی از جامعه ندارند، اما باید تلاش کنیم تا به تعریفی که مورد قبول اکثریت است، دست پیدا کنیم.
این استاد دانشگاه با اشاره به اینکه نهادهای تشکیل دهنده جامعه بسیار مهم هستند، گفت: باید برای گفتوگو در رابطه با روابط جامعه و دانشگاه به تعریفی صحیح از جامعه برسیم، چراکه دانشگاه در درون جامعه معنا پیدا کرده و در راستای نیازهای جامعه حرکت میکند. البته دانشگاه به کمک نهادهای دیگر جامعه همچون سیاست، اقتصاد و ... میتواند به پاسخگویی نیازهای جامعه بپردازد و به تنهایی این توانایی را ندارد.
وی بیان کرد: دانشگاه تولید علم میکند اما باید نهادی مانند اقتصاد نیز خواهان آن باشد. امروز کنشگران ما در دانشگاه اکثرا فعال نیستند. نگاه کنشگران فعال و دانشجویان جامعه عمقی نیست و خیلی سریع جذب هیجانات اجتماعی میشوند.
پورهاشمی اظهار کرد: در جامعه جدید امروزی به خاطر پیچیدگیهایی که دارد، امکان گفتوگوی رو در روی همگانی وجود ندارد. بنابراین، برای بهتر شدن آن باید افراد با گرایشهای مختلف این اجازه را داشته باشند که انجمنها و گروههای حرفهای را تشکیل دهند که بهترین بستر آن نیز در دانشگاه و از سوی دانشجویان ایجاد میشود.
در ادامه این وبینار تخصصی، حسن محدثی، عضو هیئت علمی دانشگاه آزاد اسلامی نیز طی سخنانی با موضوع دانشگاه، آزادی و مسئولیت، اظهار کرد: جامعه در واقع کلیت یکپارچه و واحدی نیست و متشکل از افراد مختلف است، البته اغلب حکومتها و رهبران سیاسی یک طرفه از قول ملت سخن میگویند، اما عملاً چنین کلیتی وجود ندارد.
وی بیان کرد: در رابطه با جامعه باید از افراد، گروهها، طبقات و بخشهای مختلف مردم سخن بگوییم، اما مراد از دانشگاه، سازمان آموزشی و دانشپژوهی مدرن است که در ایران با دو سنت تعلیمی سنتی (حوزه علمیه) و سنت تعلیمی مدرن (در قالب دانشگاه) مواجه هستیم که طی یک قرن اخیر شکل گرفته است.
محدثی با اشاره به موضوع انتظار جامعه از دانشگاه و نیز انتظارات دانشگاه از جامعه، تصریح کرد: در این زمینه با دو گزینه مواجه هستیم. گزینه اول این است که کار پژوهشی انجام داده و به سراغ مردم برویم و از ایشان سؤال کنیم که انتظارشان از دانشگاه چیست و به همین ترتیب به سراغ دانشگاهیان رفته و از آنها در رابطه با انتظاراتشان از جامعه سؤال کنیم.
این استاد دانشگاه با بیان اینکه تاکنون چنین تحقیقاتی صورت نگرفته است، افزود: لذا چون نمیتوانیم در این زمینه بحث علمی و تجربی کنیم، لاجرم بحث به سمت و سوی هنجارها میرود. در این رابطه باید اینگونه مطرح کنیم که دانشگاه باید چگونه باشد و برای جامعه مادر خود چه کند؟ و از سوی دیگر باید بگوییم که جامعه باید برای سازمانهای دانشگاهی چه امکاناتی فراهم کند که فعالیت تأثیرگذاری داشته باشد.
وی اظهار کرد: از این منظر دانشگاه باید چند کارکرد اساسی داشته باشد. نخست اینکه از دانشگاه انتظار میرود که نیروی متخصص کافی متناسب با بودجه امکانات خود تربیت کند. نیرویی که بتواند در بخشهای مختلف جامعه جذب شده و جامعه را رو به جلو ببرد. دوم اینکه دانشگاه باید دانش تولید کند. ابتدا دانشهای بنیادی که نگاه انسان به هستی و جهان را فراهم میکند و دیگر دانشهای کاربردی که متخصصان بتوانند از آن استفاده کرده و مسائل مورد نیاز جامعه را حل کنند.
دانشگاه باید در مسیر دستیابی به حقیقت حرکت کند
محدثی بیان کرد: کارکرد سومی که از دانشگاه انتظار میرود، این است که دانشگاه بتواند در اداره عقلانی جامعه سهمی مؤثر و سازنده ایفا کند که این مسئله موضوع مهمی است. در مجموع اینکه دانشگاه باید به بقای جامعه و پیشرفت آن کمک کرده و به ویژه در برنامههای توسعهای جامعه نقش جدی ایفا کند. مهمترین غایتی که دانشگاه باید به دنبال آن باشد، حقیقت است. دانشگاه باید در مسیر دستیابی به حقیقت حرکت کند.
این استاد دانشگاه اظهار کرد: اولین چیزی که انسان دانشگاهی باید به آن تعهد داشته باشد، دستیابی به حقیقت از مجرای کارکرد خود است. مورد دوم تعهد دانشگاه به انسان است که بتواند فضایی را ایجاد کند تا انسانها با رنج کمتر و کیفیت بهتر زیست کنند. برای اینکه این دوغایت در دانشگاه رخ دهد، نیاز به آزادی دانشگاهی وجود دارد. جامعه باید این کارها را انجام دهد و شرایطی ایجاد شود تا استقلال و خودگردانی دانشگاه در تمامی سنتهای تعلیمی سنتی و مدرن به دست آید.
وی ادامه داد: تا زمانی که چنین استقلالی برای دانشگاه وجود نداشته باشد، هیچ کدام از غایاتی که دانشگاهیان باید محقق کنند، قابل تحقق نیست؛ چون انسان دانشگاهی نیاز به تحقیقات و انتشار آنها دارد. دانشگاهیان باید بتوانند به راحتی در حوزه تخصصی خود نقد کنند. هیچکدام از این مسائل محقق نخواهد شد مگر اینکه دانشگاه استقلال و خودگردانی داشته و آزاد و فارغ باشد و خود از درون مدیریت شود و قواعد اداره دانشگاه را نیز خود تعیین کند.
محدثی اظهار کرد: مسئلهای که در ایران معاصر با آن مواجه هستیم، این است که دانشگاه متأسفانه مستقل نیست و دانشگاه همیشه در قرن اخیر در چمبره نیروهای بیرون از خود بوده است. تا زمانی که این مسئله رخ ندهد یعنی دانشگاه مستقل نباشد، دانشگاه کارایی خود را ندارد. این مسئله در ایران معاصر حل نشده و پس از انقلاب نیز انواع نهادها وارد دانشگاه شده و دانشگاه را در چمبره خود گرفتند و بیش از پیش دانشگاه و دانشگاهیان را محدود کردند.
این استاد دانشگاه با بیان اینکه در چنین شرایطی انتظارات دانشگاه و جامعه برآورده نمیشود، گفت: دانشگاهیان چنانچه نقشی ایفا کردهاند، در علوم پایه بوده است و متأسفانه هنوز دانشهای انسانی در ایران به رسمیت شناخته نشده است و نیاز است تا معارف انسانی جایگاه والاتری پیدا کنند؛ چون میتوانند در مدیریت درست جامعه نقشآفرینی کنند. متأسفانه در ایران نه نهاد علمی سنتی و نه نهاد علمی مدرن واجد استقلال و خودگردانی نیستند و آزادی عملی که انسان دانشپژوه باید داشته باشد، در حال حاضر وجود ندارد و در نتیجه مطلوبات نیز هرگز محقق نخواهد شد.
وی افزود: دانشگاه یا هر نظام تعلیمی و دانشپژوهانه دیگر در درجه نخست نیازمند این است که استقلال درونی داشته باشد. متأسفانه در ایران معاصر نه حوزه علمیه و نه دانشگاه هیچ کدام واجد این ویژگی نیستند. یکی از مهمترین ویژگیهای حوزه علمیه این بود که سازوکاری ایجاد کرده بود که بتواند به لحاظ مالی از مجرای سهم امام و خمس و زکات خود را تأمین کند که این روند نیز به درستی پیش نرفت.
برای نقد باید آزادی وجود داشته باشد
محدثی ادامه داد: نهادهای علمی هیچکدام نمیتوانند کارکرد اساسی خود را داشته باشند. دانشگاه و انسان دانشگاهی باید در پی حقیقت باشند و لازم است بتوانند تا جامعه را از سر تا ذیل نقد کنند. البته برای نقد باید آزادی وجود داشته باشد. وقتی استاد دانشگاه نمیتواند کتابهای خود را منتشر کند، این انسان دانشگاهی نمیتواند به جامعه خدمت کند.
این استاد دانشگاه با بیان اینکه زمانی که کشور براساس پژوهش اداره نمیشود، حرف اساتید و حوزویان بیارزش است، افزود: در اداره جامعه زمانی که براساس تحقیقات، تصمیمگیری نمیشود، دانشگاهیان و اهل علم به زینتالمجالس تبدیل میشوند. زمانی که مناصب براساس سازوکارهای فاسد تقسیم میشوند و نه براساس دانش و به دلیل اینکه دانشپژوهان در هر حوزهای در نظام تصمیمگیری و مدیریت جامعه حضور ندارند، این مسئله در نهایت منجر به زوال جامعه و هدررفت انواع منابع میشود.
وی بیان کرد: دانشگاه در حال حاضر به دلیل تجاری شدن، امکان تربیت نیروی متخصص را از دست داده است. نظام آموزشی ما از قانون اساسی عدول میکند و در حوزه تعلیم و تربیت از وظایف خود شانه خالی میکند. شرایطی پیش آمده که دانشگاه تجاری شده است و در نتیجه در حال حاضر در ایران معاصر به شدت در حال فروش آموزش هستیم. در این وضعیت یعنی کالایی شدن دانشگاه و مدرک فروشی، اخلاق بازار وارد حوزههای مختلف شده که این مسئله تماما با آرمانهای انقلاب مغایرت میکند. نباید اجازه داد تا کیفیت دانشگاه از مجرای تجاریسازی از بین برود.
محدثی در پایان سخنان خود تصریح کرد: باید تلاش کنیم که سنتها و رویههای مطلوبی برجای گذاریم تا برای آیندگان باقی بماند و از ما به نیکی یاد شود. اقشار جامعه باید بتوانند دانشگاه را نقد کنند و زمینهای فراهم شود تا جامعهشناسان نیز بتوانند فعالیتها و تحقیقات خود را ارائه دهند.
بنابر گزارش ایکنا، در ادامه این نشست، اسماعیلزاده، استاد دانشگاه نیز طی سخنانی در مورد مقوله صنعت و دانشگاه اظهار کرد: در ابتدا باید این سؤال را مطرح کرد که آیا جامعهشناسی در رابطه با جامعه توانسته است تا نقش خود را ایفا کند یا نه؟ از آنجایی که جامعهشناسی علمی انتقادی است، جامعهشناسی به آن شکلی که ماهیت اصلی شکلگیری خود بود، نتوانسته است چنین ارتباطی ایجاد کرده و با جامعه فاصله داشته و مردممدار نبوده است.
وی در ادامه بیان کرد: جامعهشناسی به مثابه فلسفه همگانی همیشه دغدغه مسائل نظری را داشته و دغدغه شواهد تجربی و تبیین آن برای جامعهشناسان و قید و بندهای علمی ایشان باعث شود تا مردم و جامعه را فراموش کنند. این مسئله باعث شده است تا جامعهشناسی در ایران مردممدار نباشد.
جامعهشناسی تافته جدا بافته شده
این استاد دانشگاه تصریح کرد: متأسفانه نتوانستیم تا برای مسائل جامعه کار خاصی انجام دهیم. یکی از دلایل آن این است که جامعهشناسی تافته جدا بافته شده یعنی با مردم نبوده است. باید جامعهشناسی را به دل جامعه آورده و با جامعه در ارتباط باشیم.
همچنین، علیرضا کریمی، دبیر کنگره شهدای دانشگاه علم و صنعت نیز طی سخنانی با بیان اینکه ابتدا باید بدانیم که خواسته و نیازهای جامعه و دانشگاه چیست، گفت: هیچگاه صدای جامعه یکپارجه نبوده و این سردمداران و قدرتمندان نخبگان جامعه بودند که سخنان جامعه را منعکس کردهاند.
وی افزود: جامعه باید ابتدا درخواستهای خود را از دانشگاه مطرح کند. جامعه نمیتواند تکتک تار و پود حرف خود را منعکس کند، پس نیاز دارد پیشانی داشته باشد که پیشانی یک جامعه نیز بخش جوان مؤثر آن جامعه است که با توجه به سیستم مدرن جوامع امروزی، جوان مؤثر نیز در دانشگاه حضور دارد.
کریمی با اشاره به اینکه پیشانی داشتن برای یک جامعه علیرغم نقاط قوت، دارای نقاط ضعف نیز است، بیان کرد: ممکن است پیشانی جامعه به جای اینکه سخنان مردم و آحاد مختلف جامعه را آشکار کند، منافع جامعه را در نظر نگرفته و خود را ارجح قرار دهد.
دبیر کنگره شهدای دانشگاه علم و صنعت تصریح کرد: جامعه ابتدا باید دانشگاه را در جایگاهی ببیند که قرار است حرفهایش را بزند و دانشگاه نیز موظف است که منافع ملی و جمعی را درنظر گیرد.
در ادامه، میلاد تهرانی، نائبرئیس شاخه جوانان حزب ندای ایرانیان نیز در سخنانی بیان کرد: برخی دانشگاههای ایران از رسالت فرهنگی خود فاصله گرفته و به بنگاه آموزشی صرف تبدیل میشوند. رسالت دانشگاهی باید به گونهای باشد که وقتی فردی وارد دانشگاه میشود، بتواند از بدنه دانشگاه برای ارائه مطالب خود استفاده کند تا هم حقیقت را آشکار کند و هم خود بتواند صدایی از جامعه باشد.
وی ادامه داد: نقش دانشجویان و نخبگان نقش میانی است، یعنی وقتی دانشجو به دانشگاه میرود باید به عنوان یک کنشگر حکم ناخدا در طوفانهای حوادث اجتماعی داشته باشد. امروز در حوادث جامعه، نقش نخبگان بسیار مغفول مانده؛ چراکه نقش نخبه این است که تحریک اجتماعی را به تحرک اجتماعی تبدیل کرده و گفتمانی در جامعه ایجاد کند تا جامعه بتواند در این طوفانها مسیر درست را انتخاب کند.
تهرانی تصریح کرد: امروز متأسفانه نخبگان به صورت بسیار فزایندهای از کشور خارج میشوند. کشوری که از نخبگان خود استفاده نکند و از خرد جمعی دور شود، محکوم به مشکلات و معضلات است.
انتهای پیام