به گزارش ایکنا، حجتالاسلام والمسلمین سیدسجاد ایزدهی، عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، هفتم دی در سخنانی در کمیسیون حکمرانی سیاسی کنفرانس علمی سیاستگذاری عمومی و حکمرانی اسلامی با موضوع تمایز انتخابات در نظم مردمسالاری دینی نسبت به سایر نظامهای سیاسی گفت: ابزارهایی چون انتخابات در زمان تولید خود بار هنجاری داشته و بعد توسعه یافته است، حال آیا میتوانیم این ابزارها را فارغ از پیشزمینههای آن استفاده یا بومی کنیم؟ طبیعتاً باید به مبانی دینی عرضه شود و آن را به دین و فقه مستند کنیم تا قابلیت استفاده داشته باشد.
وی افزود: گرچه انتخابات در مغرب زمین، با پیامد کنار گذاشتن خدا و خودبنیادی و محوریت انسان در جامعه مد نظر قرار گرفت، ولی میتوانیم با بومیسازی از آن استفاده کنیم. در گذشته شمشیر و زور، قدرت ایجاد میکرد، ولی به تدریج این ابزار تبدیل به انتخابات شد که نماد رأی اکثریت مردم و قدرت است. انتخابات در کوتاهمدت فقط برای مردان بود و زنان در آن حضور نداشتند، زیرا شمشیر و زور و جنگ تبدیل به انتخابات شده بود، اما به تدریج شاهد حضور فراگیر همه مردم اعم از زن و مرد بودیم. هر فرد یک رأی دارد و ارزش آرای افراد برابر است. آرا مخفیاند تا تبعاتی نداشته باشند و نتایج آرا هم رسمیت دارد.
ایزدهی با اشاره به اینکه وقتی انتخابات وارد فضای اسلامی شد، شاهد مواجهههای مختلفی بودیم، افزود: برخی انتخابات را قابل استناد به دین نمیدانند، ولی مرحوم نائینی، انتخابات را برای مقابله با استبداد داخلی و سلاطین به کار گرفت. او معتقد بود که شورا منطق اسلامی دارد، ولی انتخابات به سبک امروزی دستاورد غرب است و کارویژه این ابزار، محدودیت قدرت و رفع استبداد در آن دوره بود. امام خمینی(ره) انتخابات را به مثابه ابزار حکمرانی در محدوده ولایت فقیه و اسلام میدانست و آن را به عنوان ابزاری برای کارآمدی و تحقق حاکمیت و ارزشها به کار بست.
عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی بیان کرد: انتخابات در نظام اسلامی ولو به معنای پذیرش رای اکثریت مردم است، ولی قطعاً ذیل ارزشهای قطعی الهی، تلقی میشود. بر این اساس، آرای مردم ارزشها را ضد ارزش نخواهد کرد، بلکه ذیل نظام ارزشها، سازوکاری برای تحقق آنهاست. در نظام اسلامی اکثریت عددی ملاک حقانیت ارزشها نیست. این امر اقتضا میکند تا ماهیتی را برای انتخابات بیان کنیم. اگر در غرب انتخابات به معنای پذیرش رأی حداکثری انسان در برابر خدا و ارزشهای الهی است، ولی در نظام اسلامی به مثابه یک سازوکار است و تطبیق آن در چند مرحله ارائه شده است؛ مراحل مشورت حاکم با مردم، رجوع به خبرگان و نیز از مصادیق بیعت و شوراست.
ایزدهی بیان کرد: سنخ انتخابات در نظام اسلامی از سنخ شورا به معنای امر عمومی در جامعه است تا حاکم بتواند نظر اکثریت مردم را بگیرد، کمااینکه پیامبر(ص) در جنگ احد از ابزار شورا استفاده کرد. یکی از کارکردهای انتخابات در نظام اسلامی، نفی استبداد است، زیرا دولت بعد از چهار سال، فعالیتش تمام میشود. انتخابات یکی از سازوکارهای کارآمدی نظام اسلامی است، زیرا اگر اجرای حاکمان مستند به نظر مردم باشد قدرت و نفوذ بیشتری دارد. همچنین مقبولیتبخشی به نظام از دیگر کارکردهای آن است. البته ساختار انتخابات باید طوری چیده شود که هر کسی در آن ورود نکند و سازوکاری برای تحقق ارزشهای دینی باشد. بر این اساس، در نظام اسلامی گونه خاصی از انتخابات، که بتواند کارآمدی و اسلامیت را تضمین کند، مد نظر ماست.
همچنین روحالله شریعتی به عنوان ناقد گفت: اینکه انتخابات ابزار است یا خیر یا حق متقابل مردم و حکام است یا شورا، باید مبنای فقهی روشنی داشته باشد. اگر شورا مبنای انتخابات باشد، نمیتوان آن را ابزار دانست. آیتالله مکارم شیرازی انتخابات را حکم ثانوی میدانند، زیرا به کارآمدی و حفظ نظام منجر میشود، ولی اگر مستند شما شورا باشد، حکم اولیه است نه ثانویه و ابزار. اگر خدا به پیامبر(ص) فرمود: «و شاورهم فی الامر»، این حکم اولی است نه ثانوی و دستور الهی است؛ البته ابزار مشورت و شورا، زمانی بیعت عمومی و یا جمع شدن مردم در یکجا بوده و امروز قالب آن انتخابات است. مرحوم نائینی هم آن را از خود اسلام نه از ذاتیات فرهنگ غرب دانسته است. بنابراین نقد وارد بر نوشته شما این است که انتخابات را ذات فرهنگ غربی دانستهاید، در حالی که اینطور نیست. امام مردم را همهکاره میدانند نه اینکه ما از مردم به عنوان ابزار برای پیشبرد نظام و دفع تهمت یک حکومت استبدادی استفاده کنیم. اگر نگاه امام حاکم باشد، مبنای انتخابات، شورا و مشورت است.
شریعتی بیان کرد: نوشته شما تمایز بین انتخابات در نظام اسلامی و غیراسلامی را به خوبی روشن نکرده و تفکیک بین نظام اسلامی و غیراسلامی از منظر شما این است که انتخابات در نظام اسلامی به منزله ابزار و در نظام غیراسلامی ملاک تشخیص حق از باطل است، در حالی که در کجای دنیا انتخابات ملاک حق و باطل است؛ مثلاً اگر ترامپ انتخاب شود و مردم بگویند حق است یا بایدن انتخاب شود و مردم بگویند ترامپ باطل است. گزارههای «انتخابات به مثابه نفی استبداد، کشف واقعیت از غیرواقعیت و کارآمدسازی نظام سیاسی» هم جزء وجوه مشترک بین ما و غرب است ولی شما آن را جزء تمایزها آوردهاید.
ایزدهی در ادامه و در پاسخ به برخی موارد گفت: مراد از ابزار بودن انتخابات، استفاده ابزاری نیست و حتماً مردم ابزار نیستند. همچنین اصل انتخابات در اسلام با عنوان شورا بوده، ولی غرب از آن در قالب انتخابات استفاد کرده و ما آن را به معنای ابزار فعلی از غرب گرفتهایم و مرحوم نائینی هم آن را به غرب مستند کرده است.
وی گفت: رجوع به نظر مردم در نظام اسلامی، ارزش است، ولی اگر در نظامات غربی مردم انتخاب کنند که سقط جنین آزاد باشد، آزاد میشود، چون ارزش پیشینی در اینجا حاکم نیست و جواز خرید و فروش سلاح هم با رأی مردم تعیین میشود، ولی در نظام اسلامی ارزشها ارزش هستند و رأی مردم دخالتی در آن ندارد. اگر مردم به امام مراجعه کنند، امام امام است، کما اینکه اگر مراجعه نکنند باز امام است. در بحث غایات هم سخنان شما درست است، زیرا ما غایات مشترکی با غرب داریم، ولی انتخاباتی که امام در اول انقلاب ایجاد کردند نفی استبداد بود، ولی بعد همین ابزار، وسیلهای برای کشف آرای عمومی و تعیین دولت شد.
انتهای پیام