باید یاد گرفت که احساساتمان را همانطور که هستند بپذیریم، بدون اینکه سعی کنیم پنهان کنیم یا تغییرشان دهیم. کنترل نکردن احساسات و تسلط نداشتن بر آنها، گاهی ممکن است زندگی شخصی و حرفه ای فرد را تا مرز نابودی پیش ببرد. کسی که نتواند احساساتش را مدیریت کند، کمتر مورد احترام قرار میگیرد و میزان موفقیتش تا حد زیادی کاهش مییابد.
با تسلط بر احساسات خود میتوانید در کار و زندگی خود حرفهایتر عمل کنید. شاید بتوان گفت عدم توانایی در کنترل احساسات، موجب طرد شدن فرد از جامعه میشود و اما نکاتی پیرامون مدیریت احساسات:
1- از دید یک فرد بیرونی، بر احساسات و رفتارمان نظارت کنیم
شاید این کار در ابتدا کمی سخت باشد وقتی احساساتی میشویم واقعیتهای اطراف خودمان را کمتر میبینیم و نمیتوانیم عاقلانه تصمیم بگیریم، تجربه نشان میدهد افراد در این شرایط تصمیمهای غیر منطقی میگیرند و بعد از فروکش کردن احساسات دچار پشیمانی و سرخوردگی میشوند و مدام خودشان را سرزنش میکنند.
باید یاد گرفت احساساتمان را همانطور که هستند بپذیریم بدون اینکه سعی کنیم پنهان کنیم یا تغییرشان دهیم؛ این کار کمک میکند به تعادل برسیم .به محض قرار گرفتن در موقعیت ناخوشایند لازم نیست سعی کنیم فضا را تغییر دهیم، هر احساس بدی لزوما بد نیست. اگر واقعگرا باشیم میتوانیم از این احساس ناخوشایند درس گرفته و تجربه کسب کنیم.
2- احساسات را به خوبی شناسایی و درک کنیم
وقتی احساسات بر ما غلبه میکند به شدت هیجانزده میشویم و همین باعث میشود در مهار و مدیریت احساسات با چالش مواجه شویم. درک درست احساسات به ما کمک میکند تا واکنش درستتر و منطقیتری از خود نشان دهیم. یک گام به عقب برگردیم این کار کمک میکند تا کمتر خودمان و موقعیتی را که در آن قرار داریم را قضاوت کنیم.
وقتی بر احساسات خود مسلط باشیم و حسی که در حال تجربه آن هستیم به خوبی بشناسیم، بهتر میتوان با شرایط فعلی کنار آمد. پذیرش و درک درست احساسات کمک میکند شرایط دشوار زندگی را بهتر تحمل کرد. قبول واقعیت در رسیدن به آرامش اهمیت زیادی دارد و باعث میشود در برابر پذیرش مشکلات، مقاومت کمتری از خود نشان دهیم.
3- خودخواه نباشیم
به احساساتمان نگاه صفر و صد نداشته باشیم تا بتوانیم بهتر تصمیم بگیریم؛ داشتن تفکر همه یا هیچ موجب میشود خیلی از راه حلها و گزینههای تاثیرگذار را نادیده بگیریم.
4- به موقعیتها برچسب (خوب) و (بد) نزنیم
تنها کسی که میتواند در کنترل و مدیریت احساسات ما نقش فعالی داشته باشد خودمان هستیم. ما معمولا اتفاقات و خاطرات خوب یا بد گذشته را با اتفاقات فعلی گره میزنیم. لازم نیست به هر چیزی برچسب خوب یا بد بزنیم باید یاد بگیریم و بپذیریم بهترین اتفاق همان چیزی است که در حال رخ دادن است. خوب یا بد بودن یک اتفاق، یک جریان ثابت نیست به همین خاطر بهتر است صبور باشیم و به شرایطی که در آن قرار گرفتهایم، برچسب نزنیم.
5- در زمان حال زندگی کنیم
به گزینههایی که در زندگی پیش رویمان است فکر کنیم؛ در مورد رابطه خود با دیگران بحث و تبادل نظر کنیم. شناختی که نسبت به خودمان داریم در مدیریت احساسات نقش مهمی دارد، مراقب باشیم رفتارهایمان ازحالت تعادل خارج نشود. وقتی تصمیم میگیریم در زمان حال زندگی کنیم یعنی قبول کردهایم از اتفاقات گذشته درس بگیربم بدون آنکه در گذشته بمانیم یا در مورد چیزهایی که هنوز اتفاق نیفتاده بیش از حد رویاپردازی کنیم. تصمیمات منطقی و زندگی کردن در زمان حال، باعث شکوفایی ایدههای ناب و خلاقانه میشود.
مهار احساسات کمک میکند رفتار حرفهایتری داشته باشیم. هر چه تسلط بیشتری روی احساسات خود داشته باشیم کمتر دچار اضطراب شده و در مواجهه با تغییرات اجتنابناپذیری که در زندگی شخصی و کاری پیش میآید فردی آرامتر و صبورتر خواهیم بود.
فاطمه شاهین، مشاور و مددکار کلانتری 11 شهدا شهرستان فسا
انتهای پیام