به گزارش ایکنا، نشست «مزاج کریم» با سخنرانی رسول رسولیپور، استاد دانشگاه خوارزمی و پژوهشگر الهیات و فلسفه دین شامگاه روز گذشته، 9 اردیبهشتماه در کانون گفتوگوی موسسه امام موسی صدر برگزار شد که متن آن را میخوانید؛
من در این ماه رمضان چند جلسه درباره الهیات امید صحبت کردم که میخواهم خلاصه آن را به عنوان مقدمه عرض کنم. ناتوانیهای الهیات کلاسیک در ترسیم امیدبخش نسبت سه ضلع هستی، خدا و انسان، زمینهای برای به وجود آمدن خوانشهای جدید چون الهیات امید شده است. الهیات امید پنج نقد اساسی به الهیات کلاسیک را پاسخ میدهد هرچند خودش مشکلاتی دارد و در آغاز راه است و هنوز ما یک الهیات کامل نداریم. در سنت اسلامی خوانشهای دقیق سازگار با علم از مکتب ملاصدرا صورت گرفته است که نمونهاش کتاب نهاد ناآرام جهان است که تاحدی مشکلات الهیات متاثر از فلسفه ارسطویی که به آن فلسفه مشایی میگوییم را پاسخ داده است ولی هنوز راه دارد و الهیاتدانها باید تلاش کنند به این نقدهای جدی که مهمترین آن مسئله شر، اختیار انسان، مردسالاری ادیان ابراهیمی و ... است پاسخ دهند.
الهیات امید از خدایی سخن میگوید که برخلاف الهیات کلاسیک، سخت و مجرد از جهان ماده و انسانها نیست. خدای جدا و مستقل، این نقدها را به بار آورده است. از همه مهمتر در دهههای بعد از دو جنگ جهانی، مومنین دنبال این بودند چرا خدا پاسخگو نیست. الهیات کلاسیک از خدای غیر پاسخگو سخن میگوید. در قرآن هم میخوانیم: «لا يُسْئَلُ عَمَّا يَفْعَلُ وَ هُمْ يُسْئَلُونَ». این در حالی است که سیدحسین نصر در یکی از کتابهای خود از مهمترین ویژگی انسان مومن سخن گفته است و آن مسئولیت است. انسان مومن از انسان سکولار خودش را مسئولتر میداند. در خوانشهای جدید الهیات هم سعی شده نقش انسان استیفا شود و انسان از یک موجود منفعل و صرفا مطیع و گنهکار و همیشه بدهکار تبدیل به یک موجود فعال و مشارک در پروژه الهی شود. این انسان بیش از ترس از جهنم مشتاق مشارکت بیشتر در هستی است.
ما به خدای خودمان امید داریم و این امید یک امید واهی و آرزوی دست نیافتنی نیست. تفاوت امید و آرزو این است؛ امید، آرزویی است که در کنارش باور به امکان تحقق آرزو وجود دارد یعنی هم جنبه احساسی دارد هم جنبه شناختشناسی دارد. اگر باور به امکان تحقق نباشد، تبدیل به آرزو میشود. شما میتوانید آرزو کنید خدا باشید ولی نمیتوانید امیدوار باشید خدا باشید. دست مایه ما برای باور به تحقق امید به آینده روشن در زندگی، آیاتی است که مکرر در متون مقدس به ویژه قرآن آمده است. قرآن پر از اصطلاح وعده است. وعده مهمترین توجیه برای باور به تحقق امیدهای ما است. ما امید داریم، چون وعده داده شده است. خدا تضمین کرده آینده تاریخ برای مستضعفین خواهد بود.
ما در متون دعایی میخوانیم که رحمت خدا بر غضبش سبقت دارد. به عنوان نمونه در بند نوزدهم دعای جوشن کبیر میخوانیم: «یَا مَنْ لا یُرْجَی إِلّا فَضْلُهُ، یَا مَنْ لا یُسْأَلُ إِلّا عَفْوُهُ، یَا مَنْ لا یُنْظَرُ إِلّا بِرُّهُ، یَا مَنْ لا یُخَافُ إِلّا عَدْلُهُ، یَا مَنْ لا یَدُومُ إِلّا مُلْکُهُ، یَا مَنْ لا سُلْطَانَ إِلّا سُلْطَانُهُ، یَا مَنْ وَسِعَتْ کُلَّ شَی ءٍ رَحْمَتُهُ، یَا مَنْ سَبَقَتْ رَحْمَتُهُ غَضَبَهُ، یَا مَنْ أَحَاطَ بِکُلِّ شَی ءٍ عِلْمُهُ، یَا مَنْ لَیسَ أَحَدٌ مِثْلَهُ».
تصویر ما از عبارت «یَا مَنْ سَبَقَتْ رَحْمَتُهُ غَضَبَهُ» این است که رحمت خدا بیشتر از غضب او است ولی آیتالله جوادی آملی تصویر زیبا و عمیقی در این رابطه به ما میدهند و میگویند رحمت صفت مقابل ندارد. غضب، صفت مقابل رحمت نیست و خدا نمیخواهد بگوید رحمتش از غضبش بیشتر است بلکه میخواهد بگوید اساس عالم رحمت است. خدا جهان را به رحمت خلق کرده است. غضب مقابل رحیم است نه رحمت. جهان خوب خلق شده است و صفت نیکی در لسان همه الهیاتدانها و عرفا مبرهن و روشن است. خدا اساس عالم را بر رحمت نهاده است و همه مشمول رحمت خداوند هستند. عدهای مشمول رحیمیت پروردگارند و عدهای مشمول غضب الهی هستند، اما آنچه در کل هستی جاری و ساری است و همه در آن مشترکیم صفت رحمت است. هیچکس از صفت رحمت مستثنی نیست و جهان بر اساس رحمت آفریده شده است.
ما یک عبارت مستندتر و موثقتر در دعای شانزدهم صحیفه سجادیه در این رابطه داریم. در میان متون دعایی و دینی ما دو متن موثقتر هستند، یکی نهجالبلاغه و یکی صحیفه سجادیه. عبارت دعا این است: «اللَّهُمَّ یا مَنْ بِرَحْمَتِهِ یسْتَغیثُ الْمُذْنِبُونَ وَ یا مَنْ إِلَی ذِکرِ إِحْسَانِهِ یفْزَعُ الْمُضْطَرُّونَ وَ یا مَنْ لِخِیفَتِهِ ینْتَحِبُ الْخَاطِئُونَ یا أُنْسَ کلِّ مُسْتَوْحِشٍ غَرِیبٍ، وَ یا فَرَجَ کلِّ مَکرُوبٍ کئِیبٍ، وَ یا غَوْثَ کلِّ مَخْذُولٍ فَرِیدٍ، وَ یا عَضُدَ کلِّ مُحْتَاجٍ طَرِیدٍ أَنْتَ الَّذِی «وَسِعْتَ کلَّ شَیءٍ رَحْمَةً وَ عِلْماً» وَ أَنْتَ الَّذِی جَعَلْتَ لِکلِّ مَخْلُوقٍ فِی نِعَمِک سَهْماً وَ أَنْتَ الَّذِی عَفْوُهُ أَعْلَی مِنْ عِقَابِهِ وَ أَنْتَ الَّذِی تَسْعَی رَحْمَتُهُ أَمَامَ غَضَبِهِ». این عبارت مبرهن و موثق است. حضرت میفرمایند: تو کسی هستی که رحمتت جلوتر از غضبت است.
چون رحمت خدا پیش از غضبش هست و خلقتش مبتنی بر رحمت و مهربانی است، الهیات امید به ما میگوید باید از این درس بگیریم و در زندگی انسانی خودمان آن را به کار بگیریم. تفاوت الهیات کلاسیک و الهیات امید این است که الهیات کلاسیک در صفات الهی غرق میشود و همانجا میماند ولی الهیات مدرن دنبال این است که از آنها الگو بگیرد و در زندگی به عنوان معیار استفاده کند. اگر جهان مبتنی بر رحمت است و رحمت خدا پیش از غضبش است ما باید چکار کنیم؟
آیه چهلم سوره غافر میفرماید: «مَنْ عَمِلَ سَيِّئَةً فَلَا يُجْزَى إِلَّا مِثْلَهَا وَمَنْ عَمِلَ صَالِحًا مِنْ ذَكَرٍ أَوْ أُنْثَی وَهُوَ مُؤْمِنٌ فَأُولَئِكَ يَدْخُلُونَ الْجَنَّةَ يُرْزَقُونَ فِيهَا بِغَيْرِ حِسَابٍ» من اسم این را لطف گزاف گذاشتم. خدا نسبت به بندگان لطف گزاف دارد، ما هم باید نسبت به همدیگر لطف گزاف داشته باشیم. این گزاف از آیه چهلم سوره غافر به دست میآید چون خدا به بندگانی که کار خوب میکنند به غیر حساب پاداش میدهد.
ما در زندگانی انسان خودمان از مشکلات اجتماعی، اقتصادی و ... بهرهمند هستیم و هر وقت به هم میرسیم از مشکلات خودمان صحبت میکنیم و مدام از خاطرات تلخ خود سخن میگوییم. آیا شما در زندگیتان هیچ لطفی یا مهربانی ندیدید؟ ما میتوانیم یک اتفاق مثبت را در حد خودش ببینیم، میتوانیم آن را گزاف کنیم. قرآن به ما یاد میدهید از سختیهای خودتان بیش از حد ناله نکنید ولی از خوشیهایتان زیاد بگویید و از کوچکترین بهانهها برای گسترش مهرورزی استفاده کنید. اینطوری به خودمان هم حس خوبی میدهیم. متاسفانه به جای اینکه خیر در جامعه ما تبلیغ شود، دنبال این هستیم وقتی یک نفر اشتباهی کرده است مدام آن را بزرگ کنیم و منتشر کنیم.
جمله آخر من؛ ما در شب قدر خدا را به بهترین صفات و بندگانش قسم میدهیم اما آیا نمیتوانیم به همسر و فرزندمان قسم بخوریم؟ چرا؟ من دهه اول ماه رمضان در بسطام شاهرود بیتوته کرده بودم. در شب اول دعای سحر میخواندم که به این عبارت رسیدم: «اَللّهُمَّ اِنّی اَسْئَلُکَ مِنْ جَمالِکَ بِاَجْمَلِهِ وَکُلُّ جَمالِکَ جَمیلٌ اَللّهُمَّ اِنّی اَسْئَلُکَ بِجَمالِکَ کُلِّهِ». انگار دعاکننده هنگام دعا دچار یک دریافت شده است. اول مثل همه ما که دنبال قدیسین و پاکان میگردیم به «اجمل» متوسل میشود بعد این آگاهی به او داده میشود که همه جمالهای خدا جمیل است لذا در پایان میگوید: «اَللّهُمَّ اِنّی اَسْئَلُکَ بِجَمالِکَ کُلِّهِ». همین برای ما کافی است. شما میتوانید در شب قدر به کودکان معصومتان قسم بخورید، میتوانید به همسرتان قسم بخورید چون همه چهرههای پروردگار جمیل است. ما نمیتوانیم همدیگر را حذف کنیم ولی ما دچار دفع به تمامه شدیم و روز به روز اطراف خودمان را خالی میکنیم. امیدوارم صحبتهای امشب من بهانهای برای یادآوری زیباییهای اطرافمان باشد.
انتهای پیام