خانواده در جوامع انسانی به گروهی از افراد گفته میشود که از طریق خونی یا سببی یا مکان زندگی مشترک بوده و در واقع نخستین نهاد شکلگیری جامعهپذیری افراد محسوب میشود. با صنعتی شدن جوامع به میزان چشمگیری شاهد کاهش ارتباطات بین فردی و اجتماعی در بین افراد جامعه هستیم و هر چه ابعاد جامعه افرایش یابد، از وسعت خانواده کاسته میشود.
مهمترین علتهای تغییر خانواده، مدرنیزاسیون و تاثیر آن بر جامعه است. البته همه خانوادهها به یک میزان تحت تاثیر مدرن شدن قرار نمیگیرند. یکی از دلایل کاهش تمایل به افزایش تعداد فرزند، دشواری سرمایهگذاری والدی در خانوادههاست. به این معنی که زوجین از لحاظ هزینه زمانی و اقتصادی و خطرپذیری نسبت به گذشته تغییر کردهاند. در واقع سرمایهگذاری والدی برای حفاظت از فرزندان نسبت به گذشته هزینه برتر شده است.
انسان به طور طبیعی تمایل دارد ژنهای خود را به نسل بعد انتقال دهد. در گذشته برای دست یافتن به این تمایل ناچار به داشتن تعداد زیادی فرزند بودهاند، چرا که بسیاری از فرزندان بر اثر بیماری از بین میرفتند اما امروزه با پیشرفت بهداشت و درمان، مرگ و میر نوزادان کاهش یافته است.
در گذر به سمت نوگرایی توقعات بشری افزایش مییابد و این موضوع گاه باعث میشود افراد امکانات زندگی خود را به جای تقسیم بین چند فرزند، به یک فرزند اختصاص دهند.
در کشور ما خانواده از ارزش و اهمیت بالایی در بین مردم برخوردار است. اما افزایش سن ازدواج باعث نگرانی در مورد سلامت فرزندان و گاه کاهش تمایل زوجین به فرزندآوری شده که تسهیل این موضوع بی شک در افزایش تمایل به فرزندآوری موثر است.
در واقع باید بدانیم تک فرزندی مانند شمشیر دو لبه بوده که دارای معایب و مزایایی است. گاه برخی از مشکلات روانشناختی نیز تمایل زوجها به داشتن فرزند را کاهش میدهد. یکی از مسایل عمده در افزایش خانوادههای تک فرزند در طی دو دهه گذشته، افزایش آمار طلاق است. اما باید گفت ریسک طلاق در والدینی که فقط دارای یک فرزند هستند، بیشتر از خانوادههای چند فرزندی است و آمارها نشان میدهد به ازای اضافه شدن هر فرزند به خانواده، هفت درصد احتمال طلاق کاهش مییابد.
وجود اختلالات روانشناختی مثل افسردگی و اضطراب و صفات شخصی مانند درونگرایی نیز تمایل زوجین به داشتن فرزند را کاهش میدهد که این موضوع به اهمیت درمان چنین اختلالاتی در زوجین اشاره میکند. دیدگاه خانوادههای افراد تک فرزند اغلب اینگونه است که فرزند آنها به پیشرفتهای تحصیلی و شغلی بیشتری دست پیدا میکند و بیش از دیگران فرصت پیشرفت دارد و وجود همین دیدگاه میتواند باعث ایجاد اضطراب در اینگونه فرزندان شود. کودکان تک فرزند ممکن است گاه در آینده برای تقسیم منابع خود با دیگران دچار مشکل شوند و این کودکان اغلب تمایل کمتری برای حضور در فعالیتهای جمعی و گروهی دارند و به دنیا از پشت عینک بزرگسالی مینگرند؛ چرا که زودتر از دیگر کودکان وارد دنیای بزرگسالی میشوند.
کودکان تک فرزند اغلب پر توقع تر و زودرنجتر هستند و در صورت مراقبت بیش از حد والدین، استقلال آنها به خطر میافتد و به علت توجه همه جانبه والدین به کودک تک فرزند ممکن است در کودک کمالگرایی نهادینه شود. در این صورت کودک یا موفقیت بسیاری کسب میکند و یا قربانی توقعات بیش از حد والدین میشود.
در جامعه مدرن امروزی به دلیل کاهش شبکههای حمایتی نظیر خانواده، دوستان و همسایگان، تک فرزندی افزایش یافته و برای بسیاری از والدین اهمیت داشتن خواهر و برادر در زندگی فرزانشان به صورت علامت سؤال درآمده است. پاسخ به این موضوع برای هر خانواده با توجه به شرایط آن خانواده و شیوههای تربیتی متفاوت است و افراد میتوانند برای داشتن اطلاعات متناسب با شرایط خود از روانپزشکان و روانشناسان بالینی کمک بگیرند.
لیلا رازقیان جهرمی، عضو هیئت علمی گروه روانپزشکی دانشگاه علوم پزشکی شیراز
انتهای پیام