حسین رستمی، قاری و مدرس بینالمللی قرآن است که در سال 1348 در محله رستمآباد تهران (دیباجی) به دنیا آمد. از آنجا که پدرش از قاریان قرآن بود و او در یک خانواده مذهبی دیده به جهان گشود، به تلاوت قرآن علاقهمند شد و توانست این هنر مقدس را به صورت حرفهای دنبال کند. رستمی در مسابقات مختلفی شرکت کرد و باید مهمترین موفقیت او در مسابقات را کسب رتبه نخست چهل و هشتمین دوره مسابقات بینالمللی قرآن مالزی در سال 2006 میلادی دانست.
این قاری بینالمللی قرآن افزون بر اینکه در مدارس برای دانشآموزان قرآن تدریس میکند و حرفهاش معلمی است، سالهاست که در نقاط مختلف تهران به جلسهداری نیز اهتمام دارد و علاقهمندان بسیاری در جلسات قرآنش حضور مییابند.
به منظور تحلیل و آسیبشناسی وضعیت جلسات قرآن، در این نوبت از حسین رستمی دعوت کردیم تا در استودیو مبین ایکنا به گفتوگو با او بپردازیم. در ادامه بخش نخست این گفتوگوی تفصیلی را میخوانید که در آن از مباحثی نظیر نسبت سطح تلاوت قاریان ایرانی و مصری و نحوه اهتمام به تلاوت قدمای مصر در جلسات، تعریف جلسه قرآن و ظرفیتهای جلسات قرآن در ارتقای سطح کمی و کیفی تلاوت در کشور سخن به میان آمده است.
ایکنا - از اینکه دعوت ما را برای انجام این گفتوگو پذیرفتید سپاسگزارم. در ابتدا از جلساتی که خودتان دارید بفرمایید و توضیح دهید در کدام مناطق تهران جلسهداری میکنید و چه مدت است که به این کار مشغول هستید.
حدود بیست سال است که لطف خدا شامل حالم شده و توانستهام با برپایی جلسات مختلف قرآن در خدمت علاقهمندان به ساحت مقدس قرآن کریم باشم. این جلسات به صورت سنتی و در مساجد و حسینهها برگزار شده است. البته گاهی اوقات برخی جلسات تعطیل شدهاند اما در ادامه جلساتی را جایگزین کردهایم. در حال حاضر نیز در طول هفته به اداره سه جلسه قرآن در تهران اهتمام دارم.
روزهای شنبه در مسجد مهدیه واقع در خیابان دیباجی جنوبی (رستمآباد شمیران) در خدمت هممحلهایهای خودم هستم. جلسات روزهای یکشنبه، پس از نماز مغرب و عشاء در مسجد فاطمه الزهرا (س) واقع در تهرانپارس، میدان پروین برگزار میشود که استقبال خوبی هم از این جلسه میشود. در نهایت جلسه قرآن دوشنبهها نیز در بیتالزهرا(س) واقع در تهرانپارس، حسینیه مرحوم جاهی برپا میشود که ایشان حسینیه خود را در اختیار قرآن قرار دادند.
ایکنا - شما سابقهای طولانی در برپایی جلسات قرآن دارید. اکنون بفرمایید که تعریف شما از یک جلسه قرآن چیست؟ آیا مراد ما این است که استاد جلسه بنشیند و قواعد مربوط به خواندن قرآن را آموزش دهد؟
پاسخ به این پرسش ابعاد مختلفی دارد و میتوان به تفصیل درباره آن به بحث پرداخت. اما به اجمال میتوانم بگویم در یک جلسه قرآن هم میتوان به آموزش روخوانی و روانخوانی پرداخت و هم از مباحثی نظیر صوت، لحن، تجوید و وقف و ابتدا سخن به میان آورد. اما از همه این مسائل مهمتر، آموزش آداب نشست و برخاست با قرآن و فهم آیات قرآن است.
فهم قرآن خود مقدمهای برای عمل به قرآن است و بر این مهم در بسیاری از روایات صادر شده توسط اهل بیت(ع) نیز تأکید شده است. افزون بر این، رهبر انقلاب اسلامی نیز در دیدارهایی که با جامعه قرآنی کشور داشتهاند، بارها و به دفعات به این نکته اشاره کردهاند. بر این اساس، گرچه نفس تلاوت قرآن موضوعیت دارد اما در کنار تلاوت قرآن باید فهم هم اتفاق بیفتد تا در نهایت بتوانیم آیات را در زندگی خود جاری کنیم. از این رو، قاری باید بفهمد که چه چیزی میخواند و باید در یک جلسه قرآن نسبت به این مسئله توجه کافی صورت گیرد.
ایکنا - آیا امروزه چنین روندی را شاهد هستیم؟
خیر. متأسفانه در زمانه حاضر قرآن به مثابه کتابی است که باید با آن برخی تشریفات را به جا آورد. مثلاً اینکه قرآن را سر سفره عقد و ... میگذارند، حال آنکه هدف از نزول قرآن این نبوده است، بلکه مهمترین دستورات الهی در قالب این کتاب بر انسان نازل شده است. در جلسات قرآن هم باید به این موضوع پرداخته شود و اگر چنین اتفاقی بیفتد میتوانیم انتظار داشته باشیم که بسیاری از مشکلات اجتماعی، فرهنگی و ... در جامعه مرتفع شود.
بر این اساس، در جمعبندی باید بگویم: جلسه قرآن جایی است که در آن میتوان همه موضوعات پیشگفته را آموزش داد اما مهمتر از همه این مسائل، عمل به قرآن است و در نهایت باید به این سمت حرکت کنیم.
ایکنا - برخی معتقدند که امروزه سطح تلاوت قاریان ایرانی به سطح تلاوت قاریان مصری رسیده و حتی توانستهایم از آنها نیز عبور کنیم. اما آیا در این رویکرد مهمی که به آن اشاره کردید هم موفق بودهایم؟
متأسفانه خیر. اگر موفق بودیم که تا این حد با آسیبهای اجتماعی مواجه نمیشدیم. ما در مسائل فنی و هنری نظیر صوت و لحن و ... پیشرفتهایی داشتهایم اما در زمینه علوم و مفاهیم قرآن به اندازهای که شایسته باشد نتوانستیم رشد کنیم.
ایکنا - به عواملی که سبب شده ما در این زمینه رشد چندانی نداشته باشیم بپردازیم. فکر میکنید چرا جلسات قرآن به این سمت گرایش پیدا کردند که توانستند فقط در بعد مباحث فنی و هنری موفق باشند و جلسات اساتیدی نظیر استاد خدامحسینی که رویکردی جامع دارند به تعداد انگشتان یک دست هم نرسد؟
یکی از مهمترین عوامل استاد جلسه است و به همان میزانی که استاد جلسه به مباحث اشراف داشته باشد، جلسه رشد خواهد کرد. اگر کسی در زمینههای مختلف آگاهی و مهارت نداشته باشد، چیزی هم برای گفتن نخواهد داشت. شما به استاد خدامحسینی اشاره کردید که نمونه بارز یک استاد مسلم در زمینههای مختلف نظیر صوت، لحن، تجوید، وقف و ابتدا و علوم قرآنی است. این یعنی او به اندازه کافی زحمت کشیده و توانسته به این مرتبه دست پیدا کند و حالا میتواند شاگردان بهتری را تحویل جامعه دهد.
من هم مدتی این توفیق را داشتم که در جلساتشان شرکت میکردم و شاگرد استاد بودم. یکی از وجوه منحصر به فرد جلسات ایشان، حضور اقشار مختلف مردم است که بسیاری از آنها قاری قرآن هم نیستند اما هدفشان این است که مطالب اجتماعی، فرهنگی، اعتقادی و ... را در قالب آیات قرآن که تلاوت میشود بشنوند.
بر این اساس، یکی از مسائل مهمی که میتواند به توسعه کیفی جلسات کمک کند، استاد جلسه است. متأسفانه اساتید ما به اندازه کافی و در همه زمینهها آموزشهای لازم را ندیدهاند که بتوانند به صورت عمیق و دقیق به آیات قرآن بپردازند و به مخاطب عرضه کنند.
یکی دیگر از مسائل مهم نیز حمایت جلسات جامع است. یعنی برخی اساتید نظیر استاد خدامحسینی گرچه در زمینههای مختلف تبحر دارند اما برخی معتقدند که چون ایشان فقط به قرائت قرآن نمیپردازد پس جلسه ایشان هم با اشکال مواجه است. این رویکردها صحیح نیست و اتفاقاً باید تلاش کنیم که تعداد چنین جلساتی بیشتر شود.
البته نباید فراموش کنیم که مشکلات و دغدغههای شخصی هم زیاد شده است. برای نمونه من روزانه باید به مدت هشت ساعت در مدرسه صحبت کنم. پس از اتمام کلاسها هم باید برای روزهای آینده مطالعاتی داشته باشم و این مسائل سبب میشود که کمتر فرصتی برای ارتقای دانشهای تفسیری و ... به وجود آید. البته من به حد بضاعت خودم سعی میکنم که در جلساتم به این مباحث هم بپردازم اما اگر کسی بخواهد به صورت تخصصی ورود کند باید فرصت کافی هم داشته باشد.
در نهایت، یکی دیگر از عواملی که سبب شده تا این وضعیت به وجود آید مسابقات است؛ یعنی برخی قاریان چون در مسابقات شرکت میکنند تنها دغدغهشان این است که در مسابقات به موفقیت برسند. بر همین اساس، قاری قرآن در جلسات مختلف شرکت میکند تا صرفاً تجوید و صوت و لحن یاد بگیرد و قاریان حتی به دنبال وقف و ابتدا هم نمیروند.
ایکنا - یکی دیگر از مسائل مهم، ظرفیت جلسات قرآن برای ارتقای سطح کمی و کیفی تلاوت قرآن در کشور است. تحلیل شما در این زمینه چیست؟
اساتیدی که جلسهداری میکنند باید در آموزش قرآن به این ملتزم باشند که اساتید برجسته مصری را به شاگردانشان معرفی کنند؛ یعنی کسانی که به معنای واقعی کلمه قرآن میخواندند. متأسفانه امروزه قاریانی در مصر ظهور کردهاند که اسم آنها را نمیتوانم قاری قرآن بگذارم بلکه آنها را آوازخوان میدانم؛ یعنی بیش از این قرآن بخوانند آواز میخوانند. تلاوتهایشان هم به شکلی است که مثلاً در یک قطعه سعی میکنند سه تا چهار مقام را اجرا کنند و مشخص نمیشود که اول و آخر اجرایشان کجاست. برخی قاریان هم به این قالبها علاقهمند شدهاند. این در حالی است که باید به سمت قاریان اصیل مصر رفت و از آنها تلاوت قرآن را یاد گرفت که مصطفی اسماعیل، منشاوی، کامل یوسف و شعشاعی از جمله این قاریان محسوب میشوند.
پرسش این است: آیا این قاریان نمیتوانستند مثل قاریان حال حاضر مصر تلاوت کنند؟ قطعاً میتوانستند اما نکردند، چون این کار اشتباه است و چنین تلاوتهایی نشان میدهد که قاری قرآن فقط ظاهر قرآن را فهمیده و به باطن و عمق آن راه نیافته است. رهبر انقلاب اسلامی به دفعات روی این نکته تأکید کردهاند که اگر قاریان قرآن بر معانی و مفاهیم و تفسیر آیات مسلط شوند، خود همین فهمیدن به قاری برای مهندسی تلاوتش راهکار ارائه میکند، اما متأسفانه بسیاری از افرادی که قرآن تلاوت میکنند، به این مسئله توجهی ندارند و برخی آهنگهای آنها نیز با آیات قرآن تناسب ندارد.
یکی از وجوه منحصر به فرد تلاوت قاریان اصلی مصری، تأثیرگذاری آنهاست و میتوان این تلاوتها را بارها گوش داد اما تلاوت قاریان نسل حاضر مصر را نهایتاً یکبار میتوان شنید. من تلاوت مصطفی اسماعیل از سوره حجرات و قاف را بیش از 500 بار شنیدهام و باز هم میشنوم. بارها پیش آمده که در رادیو قرآن تلاوتی از این اساتید پخش شده و تا تلاوت تمام نشده نتوانستهام رادیوی ماشین را خاموش کنم و به منزل بروم. تلاوت این افراد انسان را به قرآن جذب میکند و دلیلش هم این است که آوازخوان نبودند بلکه قرآن میخواندند.
بر این اساس، باید در جلسات قرآن قاریان اصلی مصری مورد توجه باشند و قاریان هم باید در این زمینه زحمت بکشند. افزون بر اینها، باید به قاریان رسیدگیهای لازم هم صورت گیرد. اگر مسئولان فرهنگی و قرآنی کشور دغدغه داشته باشند باید به حمایت و رسیدگی از جلسات بپردازند و شرایط را برای اساتید به نحوی فراهم کنند که یک استاد به جای برپایی یک یا دو جلسه در هفته، هر روز جلسه داشته باشد. در این صورت استاد هم میتواند با شرایط بهتری شاگردپروری کند.
ایکنا - البته گاهی اوقات هم حمایتهای مالی مطرح نیست و اساتید نیازمند چنین حمایتهایی نیستند بلکه حمایتهای معنوی لازم است تا موجب دلگرمی شود. چهاینکه گاهی ممکن است یک جلسه تعطیل شود اما کسی پیگیر این موضوع نباشد. از این رو شاید قدردانی از تلاش اساتید بتواند حمایت مهمتری تلقی شود.
بله، این هم حرف درستی است و شاید موضوع مالی برای اساتید مطرح نباشد اما به هر تقدیر باید حمایتها صورت گیرد.
ادامه دارد ...
گفتوگو از مرتضی اوحدی
انتهای پیام