به گزارش ایکنا، كسانى كه اعتقادى به دین ندارند - مانند مادّىگراها - ناگزیرند تحلیل و توجیهی براى علّت پیدایش دین ارائه کنند. بعضی تحلیلها و توجیههاى آنان جنبه روانى و بعضی جنبه اقتصادى دارند كه همه آنها از واقعیّت دورند و البتّه اكنون باطل بودن بسیارى از آنها آشكار شده است.
مادّىگراها، درباره ریشههاى پیدایش مذهب در میان جوامع بشرى، امورى مانند فقر، جهل و ترس را به عنوان عوامل گرایش به دین و خدا ذكر كردهاند و تلاش کردهاند که عامل عقل و فطرت را در گرایش به دین رد کنند.
مادّىگراها مىگویند «یكى از عوامل گرایش مردم به دین و خدا، فقر است و در توضیح آن مىگویند: سرمایهداران چون مىخواستند حقّ فقرا و كارگران را غصب كنند، چیزی به نام دین را ساختند تا از طریق آن فقرا را استثمار كنند. آنها به محرومان جامعه، وانمود مىكنند كه دنیا ارزشى ندارد و باید صبر و تحمّل داشته باشند، زیرا خداوند صبر و صابران را دوست دارد. آنها میگویند با فقر و بیچارگى بسازید و هرگز دست به شورش و انقلاب نزنید. آنچه مهم است، آخرت است. بنابراین سرمایهداران از واژههایى كه طبقه محروم را بىتحرّك مىسازد، سوء استفاده میکنند و بدین وسیله آنها را به سكوت و سكون وا مىدارند». باطل بودن این تحلیلِ غلط و دور از منطق، به چند دلیل كاملاً روشن است.
یکم: صبر به معناى تسلیم شدن در برابر انسانهای ظالم نیست. در جایى كه قرآن مىفرماید: «فمن اعتدى علیكم فاعتدوا علیه بمثل ما اعتدى علیكم؛ هر كس به شما ظلم و تجاوز كرد، همانند آن بر او تعدّى كنید»(بقره، ۱۹۴)، چگونه مىتوان چنین برداشت ناصحیحی را به دین نسبت داد؟
اسلام، براى تمام واژههایى كه مورد سوء استفاده قرار گرفته و تحریف شده، معنایى صحیح و محرّك(حرکتدهنده) دارد، معناى انتظار، سكوت نیست، چنانكه انتظار خورشید به معناى آن نیست كه شب در تاریكى بمانیم و چراغى روشن نكنیم و معناى انتظارِ تابستان، این نیست كه در زمستان وسیله گرمكننده نداشته باشیم.
معناى صبر، تحمّل ظلم نیست. بلكه صبر، یعنى استقامت در برابر ظالم و پایدارى در گرفتن حقّ. اسلام مىگوید: هر كه در راه گرفتن مال و اموال خود از دشمن یا حفظ آن از دستبرد، كشته شود، شهید محسوب میشود. یعنى براى گرفتن حقّ باید تا پای جان استقامت کرد.
اسلام علاوه بر آنكه اموال نامشروع را از سرمایهداران مىگیرد و به صاحبان آن مىدهد، به محرومان نیز خطاب میکند: تواضع و فروتنى در برابر سرمایهدار ممنوع است و هركس به خاطر مال در برابر كسى تواضع كند، یك سوّم دین او نابود مىشود. هر كس به پولدارى به خاطر پولش، با گرمى و احترام سلام كند، خدا در قیامت بر او غضب خواهد كرد. هرگز كسى را به خاطر داشتن مال، امتیازى ندهید. نباید بر سر سفرهاى بنشینید كه در آن تنها افراد مرفّه نشستهاند. چنان که نحوه زندگی اولیای خدا و پیامبران الهی، جلوهای از تحقق همین اندیشه است.
دوم: اگر سرمایهداران، دین را به وجود آورده باشند، نباید انبیا، فقرا را در برابر سرمایهدارانِ زورگو بشورانند و به قیام وادارند.
سوم: دین، سرمایهدارى را محدود و بسیارى از منابع درآمد را ممنوع مىكند، رشوه، كم فروشى، گرانفروشى، ربا، كلاهبردارى و دزدى به شدّت در دین مردود است. بدیهى است كه هیچ گاه یك سرمایهدار، طرفدار پیدایش دینى نیست كه مانع او را از ثروت اندوزى میشود.
توجیه دیگر مادّىگراها این است كه دین ساخته خود فقراست. فقرا، دین را براى آرامش خود ساختند. بر اساس این ادعا، فقرا گفتند «اگر دنیا نداریم، مهم نیست در عوض آخرت داریم و آخرت بهتر است. به جاى اینكه برویم دنبال كار و بازار، مىرویم دنبال مسجد و عبادت».
این تحلیل هم اشتباه و مغرضانه است. كجاى دین طرفدار تنبلى و بىتحرّكى است؟ حضرت علی(ع) نخلستانهای زیادی را ایجاد و آباد کرد و قنات آب احداث كرد! زندگی پیامبران الهى که یا كشاورز بودند یا دامدار یا نجّار و خیّاط، این روحیه تلاشگری در دین را نشان میدهد.
• برگرفته از کتاب «اصول عقايد (توحيد)» نوشته محسن قرائتی
انتهای پیام