به گزارش ایکنا از اصفهان، دومین نشست گفتوشنود با موضوع زن (تصویر زن در رسانه مکتوب)، روز گذشته، ۲۸ دیماه در سالن کنفرانس کتابخانه مرکزی شهرداری اصفهان برگزار شد.
سمیه عالمی، نویسنده و مدرس ادبیات داستانی در این نشست با بیان اینکه ما دچار خطای شناختی و بهتبع آن جنگ شناختی هستیم، اظهار کرد: ساختار مدرن داستان در غرب متولد شده و به ایران آمده است. در فرهنگ ایران بیشتر شعر غالب بود، زیرا داشتن وزن و قافیه برای انتقال سینه به سینه آسانتر و راحتتر بود؛ ضمن اینکه نثر و نوشتهها در آن زمان درباری و فاخر بود و همه مردم با آن ارتباط برقرار نمیکردند و کمکم با گذر زمان و انجام ترجمهها، متون برای مردم قابل فهم شد.
وی ادامه داد: نگاه شعرا به زن چند نوع است؛ یک نگاه عرفانی مثل شعر حافظ که زن را موجودی شبیه ذات حق میبیند و با وجود زیبایی و تأثیرگذاری بر اطراف، مستوره و غیرقابل دسترسی است. نگاه دیگر مثل نظامی هم در ادبیات وجود دارد که زن را معشوقه منفعل میداند. البته نویسندگانی مثل جامی هم هستند که نگاه خوبی به زنان ندارند و آنها را گناهکار و فتنهگر میدانند. بنابراین، نگاه کلی در شعر و ادبیات ما به زن، نگاه خوب و بد مطلق، معشوقه منفعل، مادرانگی و توجه به صفات زن بدون توجه به کارکردی که این صفات در پرورش نسل دارند و ارائه تصویر کلیشهای از زن و مادر فداکار و پاکباخته بوده است.
عالمی بیان کرد: با این وجود، در همان زمان، شاهنامه که متاسفانه ما به شدت با آن غریبه هستیم، تصویری عجیب و حیرتانگیز از زنان ارائه میکند. زن در شاهنامه، ستوده و تأثیرگذار است؛ امثال سیندخت و فرانک اگرچه خانهدار هستند، اما وجوهی مثل تدبیر، عقلانیت و مدیریت دارند. اولین تصویری که از زن ایرانی در رمان منتشر شد، در رمان شمس و طغرا بود که در دوره پهلوی اول بارها تکرار شد و تصویر زنی بیچاره و فلاکتزده بود که دائما باید او را در روسپیخانهها پیدا کرد. البته باید توجه داشت که جامعه و ادبیات دوشادوش یکدیگر هستند و از ادبیات میتوان دادههای جامعهشناختی بهدست آورد. این نگاه و تلقی هم بهدلیل ویژگیهای اجتماعی در دوره پهلوی اول بوده است. در انتهای این دوره، کتابهای مهمی مثل «بوف کور» نوشته شد که در آن با دو وجه از یک زن مواجهیم؛ وجه اثیری و آرمانی که یافت نمیشود و در دسترس نیست و وجه زن لکاته که به قول صادق هدایت، این نوع زن است که در کوچه و بازار دیده میشود. در انتهای این دوره، کتاب «چشمهایش» از بزرگ علوی منتشر شد که در آن زن حضور کمرنگی دارد، اما باز هم به کنشگری و فعالیت نمیرسد.
وی ادامه داد: در دوره پهلوی دوم، شاهد اتفاقی خوب هستیم، چنانکه اولین زن رماننویس یعنی سیمین دانشور بروز و ظهور پیدا کرد و اثر شاخص و فوقالعاده خود، یعنی «سووشون» را نوشت. سیمین جهان زنان را میشناسد و دریافت درستی از اجتماع و زن دارد. زری، شخصیت اصلی کتاب سووشون، اولین زن پویای داستاننویسی ایرانی است که با قوس شخصیتی قابل باور خود، داستانی جذاب و حیرتانگیز خلق میکند و این افتخار بانوان ایران است که داستاننویسی زنان با سیمین شروع شد، چراکه او اهل مطالعه بود و نسبت بسیار درستی بین رمان و جامعه برقرار میکرد. سووشون در سال ۴۷ منتشر شد و نسبت نزدیکی با اتفاقات آن زمان داشت، حتی امروزه میتوان از آن دریافتهای جامعهشناسانه مرتبط با جامعه فعلی بهدست آورد، چراکه این کتاب پیوند نزدیکی با اسطورههای دینی، مذهبی و ملی دارد.
این نویسنده اظهار کرد: بعد از سیمین، جلال آل احمد به خوبی از زن نوشت و زن را به نماد سرزمین تبدیل کرد. در ادامه، محمود دولتآبادی، «کلیدر» را نوشت که بهعنوان تنها اثر ایرانی، نامزد دریافت جایزه نوبل شد. کلیدر علاوه بر نگاه اسطورهای، نگاهی چندوجهی به زن دارد. زن در کلیدر، جایی منفعل، جایی خانهدار و اثرگذار بر همسر و اهل خانواده و جایی کنشگر اجتماعی است. دولتآبادی در «جای خالی سلوچ» هم یک زن روستایی را فوقالعاده تصویر میکند، زنی که در یک جامعه روستایی سختگیر برای زندگی خود میجنگد. تا این زمان میتوان گفت، تمام نگاهها به زن، تنانه و جسمانی بود، حتی در کتاب دولتآبادی نیز نشانههای جنسی در نگاه به زن وجود دارد، اما به یکباره با نوعی تغییر مواجه میشویم، تغییری با مبنای اسلامی که با انقلاب ایجاد شد و بیشترین آموزش زنان در این مقطع به واسطه نهضت سوادآموزی اتفاق افتاد. به همین دلیل است که بعد از انقلاب با تعداد زیادی از زنان نویسنده مواجهیم، زیرا نگاههای تنانه و صورتمحور به زن برداشته و زن با اعتماد به نفس بازیافته به جامعه وارد شد.
وی افزود: بعد از انقلاب، جنگ اتفاق افتاد، جنگی که بعد از یک انقلاب سخت ایجاد شد و ظاهرا باید مردم و زنان را خسته، بیانگیزه و افسرده میکرد، اما ناگهان شاهد خیل عظیمی از زنان شدیم که وارد اجتماع شدند و فعالیتهای گوناگونی بر عهده گرفتند. با این وجود، در این زمان هم روایتگری و تصویرگری این فرایند انجام نمیشود، چراکه نویسندگان همچنان به نسل قبل نظر دارند و آن نثر تلخ، سرد و ناامید را در کارهای خود پیاده میکنند.
عالمی تصریح کرد: بعد از انقلاب، با جای خالی روایت مواجهیم. رسانه، تصویر میخواهد و تصویر از متن ایجاد میشود. امروز ما هم اگر ثبت نشود، تصویری از آن باقی نخواهد ماند. زن تحصیلکرده و پویایی که امروز خانهداری را انتخاب میکند، اگر این خانهداری پویا و فعال خود را ثبت و روایت نکند، ۵۰ یا ۱۰۰ سال دیگر نوههای او میگویند که مادربزرگ ما کاری به جز خانهداری بلد نبود. بنابراین، برای معرفی و داشتن تاریخ درست باید خود را روایت کنیم.
فاطمه ترکان، پژوهشگر و کارشناس مسائل زنان نیز با بیان اینکه تاریخچه روایتسازی به ابتدای خلقت بازمیگردد، اظهار کرد: بشر از ابتدای خلقت به دنبال انتقال مفاهیم، تصویر مورد نظر خود را ایجاد کرد و به همین دلیل، روایتسازی، عمری به درازای خلقت بشر دارد.
وی افزود: ما از آن دوران ابتدای خلقت، اطلاعات تاریخی محدودی داریم و تنها منبع متقنی که میتواند اطلاعاتی درست از آن زمان در اختیار ما قرار دهد، قرآن، احادیث و روایات اهل بیت(ع) است. با این وجود، روایتی که امروز از ابتدای خلقت میان ما وجود دارد، با تصویر قرآن و احادیث انطباق کامل ندارد، بلکه روایت تورات و کتاب مقدس غلبه بیشتری در ایران و کل عالم دارد، زیرا در فرهنگ هر جامعهای، روایتهای تاریخی از تورات ریشه دوانده است.
این پژوهشگر ادامه داد: خلقت زن از دنده چپ مرد، اغوا و منحرف کردن آدم توسط حوا و منشأ فساد و گناه بودن زنان، نمایی است که ریشه در تورات دارد و همین امروز هم در جامعه ما پررنگ دیده میشود. لذا، بایدها و تصاویری که ما داریم، منطبق بر واقعیت نیست و جعل تاریخی و تحریف در آن نقش مهمی دارد. ما بهعنوان زن مسلمان، چند نفر از زنان تاریخساز را میشناسیم؟ روایتهایی که یک زن شیعه در یک کشور اسلامی در قرن ۲۱ دارد، یا ناقص و سخیف است و یا اصلا وجود ندارد.
وی با بیان اینکه اسلام نگاهی عمیق، متحول و متفاوت به زنان دارد، گفت: ریشه جنگ شناختی در روایتسازی است و دست برتر با کسی است که روایت برتر و غالب را در اختیار دارد. روایت، تبار، فرهنگ، تاریخ و هویت میسازد و ریشه مشکل هویتی امروز ما، نداشتن روایت است و این اتفاق از حضرت زهرا(س) تا بقیه بزرگان افتاده است. برای مثال، دوران امام صادق(ع)، دوره گشایش شیعه بود، اما چند نفر از ما نام مادر ایشان را از باب جایگاه اجتماعی و نقشی که در اجتماع ایفا میکرد، میشناسیم؟ هر کجا که زنان نقشهای مهم ایفا کرده و خلق و جریانسازی داشتهاند، هیچ روایت و تاریخی از آن در دست نیست.
ترکان افزود: انقلاب صنعتی و نظام سرمایهداری برای گرداندن چرخهای اقتصاد، به نیروی کار ارزان نیاز دارد و به همین دلیل، زن را بهعنوان کارگر کارخانه به استخدام خود درمیآورد. از سوی دیگر، تولیدات بازار اقتصادی به مصرفکننده نیاز دارد و زن بهترین مصرفکننده است. از یک سو، همین زن باید بهعنوان ابزاری برای تبلیغ استفاده شود و از جاذبههای جنسی و زنانه خود برای تبلیغ کالا بهره ببرد و این یعنی نگاهی شیءوار، ابزاری و مبتذل به زن که سرمایهداری آن را آگاهانه با شعارهایی مثل برابری زن و مرد و حضور زنان در اجتماع، روتوش و تزئین میکند و این ظلم تاریخی تا امروز ادامه دارد.
وی اضافه کرد: در واقع، ما دو تصویر از زن داریم؛ زن ترسو، ضعیف، با غلبه احساسات و بدون عقلانیت که هیچ کنشگری و نقشی در جامعه ندارد و به مادری، آن هم از بعد بقای نسل و نحوه پرورش آن محدود میشود. این نگاه رده پایین امروز هم به چشم میخورد و اغلب به نام دین توجیه میشود و برچسب میگیرد. در سمت مقابل، پارادایم دیگری وجود دارد که در غرب دیده میشود و آن، زنی است که مثل مرد وارد اجتماع شده و پابهپای مردان کار می کند، ارزش او به هر چه بیشتر مرد بودن و ورود به عرصهها و کارهای مردانه است، از نقشهای خانوادگی بیزار و گریزان است و در عین حال، به جلوهگری و توجه به جذابیتهای جنسی میپردازد و زنانگی را به کارکرد جنسی محدود میکند. این دو نگاه همچنان وجود دارد، هر یک طرفداران و نظریات علمی خاص خود را دارند و هر بار، تنازعاتی میان آنها ایجاد میشود، اما ایده ما این است که نگاه درست به زن، غیر از این دو، یعنی نگاه اسلام است.
این پژوهشگر تأکید کرد: نقش زنان در مشروطه، جنبش تنباکو و جریانهای پیش از انقلاب بسیار پررنگ بود، حال آنکه در تاریخ ما رد و نشانی از این نقش نیست، در صورتی که اگر این نگاه فرهنگی و این کمکاری در روایت نقش زنان نبود، آنها اثرات شگفتانگیزی بر جامعه میگذاشتند و این اتفاق تا حدی با انقلاب اسلامی رخ داد. اولین راهپیماییهای گسترده با حرکت و تحصن بانوان در مشهد ایجاد شد. نقش زنان در انقلاب بسیار پررنگ است، اما متاسفانه روایتگری درستی از آن انجام نشده و اطلاعات دقیقی از آن به ما نرسیده است. با این وجود، نقش زنان در دفاع مقدس نیز شاخص بود و به لطف تاریخ شفاهی، روایتهای آن به ما رسیده است که در این روایتها، نقش عظیم، بزرگ و برجسته زنان در دفاع مقدس را شاهد هستیم، اما متأسفانه باید گفت، نقش زنان در انقلاب به علت نبود روایتسازی، سمبل و نمادسازی کمرنگ شده و به همین دلیل، رهبر معظم انقلاب طی ۲۰، ۳۰ سال گذشته بارها درباره مسئله زن هشدار دادهاند.
پریسا عابدی
انتهای پیام