سعدی بزرگترین مروج عدالت‌طلبی و آزادی‌خواهی در جهان است + صوت
کد خبر: 4135706
تاریخ انتشار : ۰۱ ارديبهشت ۱۴۰۲ - ۰۱:۴۷
روزگار و زمانه سعدی در گفت‌وگوی ایکنا با احمد تمیم‌داری

سعدی بزرگترین مروج عدالت‌طلبی و آزادی‌خواهی در جهان است + صوت

ادیب، زبان‌شناس و فارسی‌پژوه نامدار کشورمان با بیان آنکه به اذعان غربی‌ها؛ سعدی بزرگترین مروج عدالت‌طلبی و آزادی‌خواهی در جهان است تصریح کرد: بازتاب دغدغه‌های انسانی در مسیر مبارزه با ظلم باعث شد که در قرن هجدهم، امپراتوری‌های غرب به سبب نگاه استعماری خود اجازه انتشار آثار این ادیب بزرگ ایرانی را در اروپا ممنوع کنند.

نخستین برگ از اردیبهشت در تقویم فرهنگی ایران، مصادف است با روز بزرگداشت افصح‌المتکلمین، شیخ اجل، سعدی شیرازی؛ شاعر و ادیبی که جهانِ آثارش و زبانِ روایت‌هایش در «بوستان»، «گلستان» و دیگر گنجینه‌های ارزشمند ادبی‌اش، نه‌تنها فخر فرهنگ و تمدن ایران‌زمین به‌شمار رود که سراسر جهان را مقهور زبان ایجازگون و مطالبه‌گر مردمان دغدغه‌مند در حوزه بینش، منش، معرفت در تمامی ساحت‌های تعلیم‌ و تعلم، دین و مذهب، اجتماع و اقتصاد و سیاست کرده است.

شاعر و ادیبی که با ترجمان آثارش به بیش‌ از صد زبان دنیا، نه‌تنها شناخته‌ شده‌ترین، فراگیرترین و نامدارترین ادیب ایرانی در حوزه پند و اخلاق و حکمت به‌شمار می‌رود که به‌سبب جهانِ گیرای زبان ادبی‌اش که بازتاب مستقیم مطالبات مردم در مسیر عدالت‌طلبی، آزادی‌خواهی و مبارزه با ظلم و استعمار بود؛ در اعصار و قرون گذشته اجازه انتشار آثارش در کشورهای اروپایی و آمریکا از سوی حاکمان مستبد و استعمارگر ممنوع شد و آثارش در قالب چاپ‌های زیرزمینی میان مردمان اروپا و امریکا دست‌به‌دست می‌چرخید.

شاعری که هرچند نام او به‌ عنوان ادیب و حکیم ایرانی بخشی از فخر فرهنگ و تمدن ایران‌زمین است اما باید اذعان داشت که شناخت ما از جهان ادبیتِ ادبیاتش بیشتر در حوزه قرائت و یا معانی متون نظم و نثر اوست و کمتر بر محتوای آثار او تأکید داشته و داریم. محتوایی که حتی امروز هم با گذار و گذر بیش‌از هفت قرن از حیات و تولد او و گرانسنگ‌ترین آثارش در «بوستان» و «گلستان» هنوز هم می‌توان تازگی عطر معرفت‌بخشی و بصیرت‌افزایی آن را برای تک‌تک مردمان جهان استشمام کرد.

امسال که روز بزرگداشت سعدی به هفته بزرگداشت او تبدیل شده است ایکنا در نخستین مصاحبه به این انگیزه، به گفت‌وگو با دکتر احمد تمیم‌داری، ادیب، زبان‌شناس و فارسی‌پژوه نامدار کشورمان نشسته‌ است، ادیبی که شهرتش مرزهای جغرافیای سرزمینمان را نیز پشت سر گذاشته است. با ما همراه باشید:

ایکنا - عده‌ای از اساتید حوزه زبان و ادب فارسی بر این نگاه استوارند که زبان سعدی زبانی فراگیر برای مخاطب خاص و عام است و در دریافت مفاهیم والا، حکمی و معرفت‌بخش او مشکلی ندارند. فارغ از این دوگانه ما کمتر بروز و ظهور زبان و ادبیات سعدی و معانی متعالی آن را در جامعه می‌بینیم؛ خاصه میان نوجوانان و جوانان امروز که زیست اصلی آن‌ها بیشتر در فضای مجازی در حال رقم خوردن است. آنچه میراث سعدی در حوزه زبان و ادبیات است امروز تا چه حد در جامعه ما مجالی برای عرضه داشته و تا چقدر توانسته‌ایم این میراث را به نسل جدید و جوان منتقل کنیم؟

درباره دوگانه‌ای که مطرح کردید؛ باید بگویم که اگر نگاهتان بر آن باشد که زبان سعدی زبانی فراگیر است؛ به شخصه با این رویکرد موافق نیستم! چراکه زبان او خاصه در «گلستان» زبانی مسجع، مطنطن و آهنگین است و امروز کمتر کسی می‌تواند آن را به‌کار ببرد. حتی در زمانه خود سعدی و بعد از او نیز بسیاری از ادیبان و شاعران تلاش کرده‌اند تا به تکرار و تقلید از زبان سعدی بنشینند؛ اما راه به‌جایی نبرده‌اند.

به‌عنوان مثال می‌توان به قرن نهم هجری قمری و شاعری مانند عبدالرحمان جامی اشارت کنیم، که او در تقلید از کتاب «گلستان»؛ برداشت و روایت‌هایی را به نگارش درآورد که در همان عهد و زمان نیز میان جامعه ادیبان و حتی میان مردمان نیز توفیق چندانی به‌دست نیاورد.

رویکرد و مسئله اصلی این است که از زمان نگارش و آغاز حیات «گلستان» تا به امروز، بسیاری تلاش کرده‌اند که مانند سعدی و مانند «گلستان» بنویسند اما توفیقی به دست نیاورده‌اند. که این امر مدلول علل مختلف و متعددی است.

ایکنا - منظورتان از دلایل مختلف و متعدد همان مبحث پویایی زبان و تغییرات آن، طی گذار و گذر دهه‌ها، سده‌ها و قرن‌هاست، یا رویکرد دیگری را در این حوزه مدنظر دارید؟

بار دیگر بر این مسئله تأکید می‌کنم که زبان سعدی، زبان امروز ما نیست و زبان خاص خودش است. ما باید از محتوای تولیدات سعدی استفاده کنیم و با زبان جدید آن را بنویسیم. زبان فارسی بعد از سعدی بیش‌ از 700 سال عمر دارد و تغییرات بسیاری پیدا کرده‌ است. این زبان طی یکی، دو قرن اخیر، با شرق و غرب جهان آشنایی پیدا کرده است. در حوزه‌های اقتصاد، سیاست، صنعت و  تکنولوژی امروز، ما واژه‌هایی به‌کار می‌بریم که با آن زمان و زبان سعدی متفاوت است.

ما در نگرش بر حوزه ادبیات یک نگاه با محور «ادبیات در زمانی» داریم که به ادبیات قدما در اعصار و قرون گذشته بازمی‌گردد. نگاه محوری دیگر بر «ادبیات هم‌زمانی» استوار است که ادبیات معاصر را در برمی‌گیرد. درباره این دو بخش‌بندی پژوهشگران و زبان‌شناسان بزرگی مانند «فردینان سوسور» سخن رانده‌اند. اما من در میان این دو بخش قسمتی دیگر به آن اضافه کرده‌ام و آن «ادبیات بی‌زمانی» است.

ادبیاتی که به زمان خاصی تعلق ندارد. سعدی و جهان ادبیات او چه در «بوستان» و چه در «گلستان» در این رده قرار می‌گیرند. محتوای بسیاری از بخش‌های بوستان و گلستان در تمامی حوزه‌ها از سیاست و اقتصاد گرفته تا علم، تدبیر و فرهنگ؛ توجه به مردم جامعه بوده‌ است.

توجهی که در نگاه کلان مباحثی را مدنظر قرار می‌دهد و سعدی از آن داد سخن داده که به‌عنوان اصلی‌ترین مباحث زیست و زندگی بشر در هر قرن و عصری می‌توان از آن یاد کرد و این به همان ادبیات بی‌زمانی و جهان ادبیات سعدی تعلق دارد.

کد

ایکنا - در مواجهه با جهان ادبیات سعدی فرمودید تقلیدهای زیادی بوده که توفیق نداشته‌اند. دلیل این مهم را با توجه به شاعران بزرگ‌ نامی که ما بعد از سعدی در تاریخ ادبیات ایران داریم در چه می‌بینید؟

برای پاسخ به این پرسش باید به شیوه مطالعه و روش تحقیق خود در مواجهه با همکارانم با محور ثابتی یعنی جهان ادبیات اشاره کنم. این موضوع را نه از باب یک امتیاز عرض می‌کنم؛ اما مطالعه و روش تحقیق من در حوزه ادبیات با همکاران دیگرم تفاوت‌های مختلف و متعددی دارد.

به‌ عنوان مثال، معتقدم که سعدی را باید هم در «فرم» و هم «محتوا» مورد رصد قرار داد. چرا که تقلید فرم و محتوای سعدی کار بسیار بسیار مشکلی است. این را تاریخ ثابت کرده ‌است، آن‌چنان‌که پیش‌ از این نیز گفتم. بسیاری بر نمط تقلید از او برآمده‌اند اما درنهایت دستشان از رسیدن حتی به یک زبان ادبی ساده نیز کوتاه ماند.

مسئله دیگر به ورود تفکر مدرنیسم در کشور ما و خاصه در جهان ادبیات ما بازمی‌گردد. این اتفاق بدون فرهنگسازی، بدون تعریف، تشخیص و تبیین چارچوب‌های دقیق نگاه مدرن و نقد مدرن، هم‌زمان با دوران مشروطه وارد کشورمان شد. کسانی مانند افرادی مانند فتحعلی آخوندزاده یا عبدالحسین صنعتی‌زاده کرمانی که از آن‌ها به‌عنوان پیشروان ادبیات نو و مدرن در ایران یاد می‌شوند آثار متعدد و مکتوبی دارند که تمامی این‌ها اسنادش موجود است و در بطن آن سعدی، حافظ، مولانا را موجب عقب‌افتادگی مملکت می‌دانستند!

حتی کسروی در کتابی پیرامون ادبیات فارسی نوشته که «آن‌ها شاعرانی بوده‌اند که مفت گفته‌اند و مفت خورده‌اند!» و از این دست بی‌احترامی‌ها و توهین‌ها در رساله‌ها و آثار به‌جامانده از آن افراد فراوان است.

کد

ایکنا - بخشی از زیست شما در حوزه تخصصی در قامت ادیب، زبان‌شناس و فارسی‌پژوه ایرانی به دامنه جهان مطالعاتی‌تان در حوزه ادبیات غرب و آثار نویسندگان و شاعران بزرگ اروپا و آمریکایی بازمی‌گردد. با توجه به آن‌که سعدی از جمله مفاخر ادبیات ایران است که آثار او به‌ ویژه «گلستان»  به بیش‌ از صد زبان دنیا ترجمه شده‌ است؛ درباره تأثیرگذاری سعدی بر ادبیات جهان چه نظری دارید؟

آثار سعدی از قرن هجدهم از طریق ویلیام جونز و بسیاری دیگر از مترجمان اروپایی به زبان‌هایی مانند انگلیسی، فرانسه و آلمانی ترجمه شد. حتی در قرن شانزدهم میلادی، «آدام اولئاریوس» ادیب و پژوهشگر بزرگ آلمانی، «گلستان» را به زبان آلمانی ترجمه کرد. بعد به سراغ «بوستان» و ترجمه آثار حافظ و نظامی رفت و بعد از تفوق این آثار در مواجهه با مخاطبان آلمانی‌زبان، «شاهنامه» فردوسی و دیوان مولوی نیز به زبان آلمانی و دیگر زبان‌ها منتشر شد.

درحقیقت «شعرای خمسه ایران» - سعدی، حافظ، فردوسی، مولانا و نظامی - شاعران و ادیبانی بودند که در سایه ترجمه آثار آن‌ها بیشترین تحولات در ادبیات اروپایی به وجود آمد. وقتی در این‌ میان به نام سعدی می‌رسیم به‌وضوح در مقالات و کتاب‌های مختلف و متعددی درمی‌یابیم که اروپاییان سعدی را به‌عنوان بزرگ‌ترین حکیم آزادی‌خواه سیاسی و طرفدار دموکراسی خطاب می‌کنند.

جایگاه نگاه عدالت‌خواهی و آزادی‌خواهی سعدی در زبان و ادبیات و آثارش به‌جایی می‌رسد که حتی ما در طول تاریخ شاهدیم که در بازه زمانی مشخصی به ویژه در قرن هجدهم؛ انتشار آثار سعدی در کل امپراتوری بریتانیا و به‌ویژه کشور انگلستان ممنوع می‌شود و «بوستان» و «گلستان» سعدی به شکل زیرزمینی چاپ و در اختیار مردم قرار می‌گیرد. چرا که امپراتوری بریتانیا در برابر زبان و نگاه آزادی‌خواه و عدالت‌طلب سعدی و تأکید او بر مفهوم دموکراسی که میان عموم مردم اقبال بسیار بالایی به دست آورده بود بسیار وحشت داشتند! به‌همین سبب از انتشار آثار سعدی جلوگیری می‌کردند.

در آمریکا نیز وضع بر همین منوال بود، به‌عنوان مثال بنجامین فرانکلین که تصویر او را بر دلارهای آمریکاست؛ به‌عنوان فیلسوف، شاعر و سیاست‌مدار نامدار آمریکایی در سخنرانی‌ها، آثار مختلف و متعددش از سعدی بارها و بارها یاد کرده است. یا رالف والدو امرسون دیگر شاعر نامدار و سرشناس آمریکایی از سعدی به شکل مستقیم و غیرمستقیم در خلق آثارش گرته‌برداری و بیش ‌از 20 بار از اسم سعدی و یا حافظ در آثارش یاد کرده‌است.

همین اقبال مردمان انگلستان و آمریکا به جهان زبان و ادبیات سعدی بود که باعث شد در بسیاری دیگر از کشورهای جهان نیز ما شاهد ترجمه، گرته‌برداری و یا حتی انتقال و سرقت ادبی از آثار سعدی در میان آثار ادیبان و شاعران اروپایی و آمریکایی باشیم.

به اذعان غربی‌ها؛ سعدی بزرگترین مروج عدالت‌طلبی و آزادی‌خواهی می‌دانند + صوت

با ورود به قرن نوزدهم و آشنایی و شناخت هرچه بیشتر سعدی در میان مردمان جهان به‌ویژه میان آمریکاییان و همچنین باز شدن مفاهیم و انگاره‌های مدرن در حوزه نقد ادبی بسیاری از منتقدان مدرن ادبی در قاره آمریکا سعدی را به‌ عنوان «آنا کرئون» جدید نام می‌برند. «آنا کرئون» بزرگ‌ترین شاعر غنایی دوران یونان باستان بود که تا نیمه قرن هجدهم آثارش میان اروپایی‌ها و آمریکایی‌ها طرفداران بسیاری داشت؛ اما با ترجمه آثار بزرگان ادبیات فارسی مانند سعدی و حافظ؛ خود آمریکایی‌ها به این مسئله اذعان داشته‌اند که دیگر دوران وی به سر آمده و از سعدی به‌عنوان «آنا کرئون» جدید در اروپا و آمریکا یاد می‌کنند. حتی مقاله‌های مختلف و متعددی درباره ظهور «آنا کرئون» جدید در اروپا و آمریکا منتشرشده که تمامی آن‌ها به سعدی اشاره دارند.

در دیگر سو، برخی دیگر از منتقدان بزرگ ادبی در آمریکا و اروپا که ساحت ادبیات را یکی از اصلی‌ترین بسترهای بازتاب معضلات اجتماعی و رسیدن به آن آرمان‌شهر بزرگ که همواره در ادبیات ساحت عرضه فراوانی داشته اشاره کرده‌ و به این نکته تأکید داشته‌اند که سعدی بزرگ‌ترین معلم سیاست، اخلاق و تربیت و حافظ بزرگ‌ترین شاعر رمانتیک جهان است. این دو شاعرانی بوده‌اند که به‌زعم این دسته از جامعه منتقدان؛ زیبایی می‌آفریدند و بر حس زیبایی‌شناسانه ادبیات غرب تأثیر بسیار بسیار شگرفی داشتند.

ایکنا- کتابی از شما با عنوان «گستره شعر پارسی در انگلستان و آمریکا» به چاپ رسیده است. مطالبی که در این گفت‌وگو به آن ارجاع و اشارت داشتید آیا همان مطالبی است که در این کتاب با شرح و گستره عمیق‌تری به رشته تحریر درآورده‌اید؟

بی‌تردید بله! در کتابی که نام بردید -گستره شعر پارسی در انگلستان و آمریکا- به قلم «جان دی یوحنان» که ایرانی مقیم آمریکا است و زبان فارسی را می‌دانست و در رشته ادبیات آمریکایی نیز تا مقطع دکترا پیش رفت. او رساله دکترای خود را با عنوان «شعر فارسی در انگلستان و آمریکا» به رشته تحریر درآورد. این کتاب در حقیقت ترجمه رساله دکترای یوحنان است که با ذکر مثال‌های مختلف و متعدد اثبات می‌کند که 500 ادیب انگلیسی و آمریکایی به شکل مستقیم در خلق آثارشان از آثار سعدی و حافظ بهره‌مند شده‌اند. همچنین به صدها ادیب، نویسنده و شاعر دیگر اشاره می‌کند که از دیگر کشورهای اروپایی، زبان و نگاه سعدی را در خلق آثارشان به‌وضوح بازتاب دادند.

این نشان‌دهنده آن است که ادبیات سعدی که قله درخشان ادبیات باشکوه ایرانیان است در میان بسیاری از کشورهای اروپایی راه خود را باز کرده است. درحقیقت قاره اروپا را به سیطره خود درآورده و از آن‌جا در ساحت ترجمه، مسیر خود را به سرزمین‌های دیگر ادامه داده است.

کد

زمانی‌که نیروهای انگلیسی در زمان ملکه ویکتوریا به هندوستان حمله می‌کنند و در قالب فتح، این کشور را غصب می‌کنند! همراه لشکر آن‌ها بزرگانی در حوزه ادبیات مانند ویلیام جونز حضور داشتند. این افراد متوجه شدند که بزرگ‌ترین کتابی که مردمان هندی می‌خوانند و نیروهای انگلیسی می‌توانند از طریق این کتاب برای شناخت مردم هند و تسلط هرچه بیشتر بر فرهنگ آن‌ها گام بردارند کتاب «گلستان» سعدی است!

ببینید در آن زمان همراه نیروهای انگلیسی، جامعه‌شناسان مختلف و متعددی نبود تا با نفوذ میان زندگی مردم درباره آداب، رسوم، شیوه، فرهنگ و تمدن آن‌ها اطلاعاتی را در اختیار نیروهای انگلیسی قرار دهند. ویلیام جونز با توجه به اشراف و آشنایی که نسبت‌ به «گلستان» سعدی و ارتباط عمیقی که مردمان هند نسبت‌ به این کتاب و همچنین دیوان حافظ داشته‌اند، به نیروهای انگلیسی تأکید می‌کند که برای شناخت مردم هند باید «گلستان» و «بوستان» سعدی و دیوان حافظ را بیش‌ازپیش مورد مطالعه قرار دهند. چراکه با خواندن این کتاب‌ها می‌توانند اخلاق مردمان هند را درک کنند.

وقتی محققان و پژوهشگران با توصیه ویلیام جونز به تحقیق و پژوهش در این حوزه پرداخته‌اند، متوجه شدند که بسیاری از اهالی هند به‌ویژه مسلمانان این کشور بیشترین کتاب‌هایی که می‌خوانند «بوستان» و «گلستان» سعدی است. همین مسئله باعث می‌شود که در کنار ویلیام جونز؛ «رابرت پاتریک اندرسن» نیز به ترجمه «بوستان» و «گلستان» بپردازد و این کتاب را در اختیار نیروهای انگلیسی حاضر در هند قرار دهند. همین اشراف و آشنایی نیروهای انگلیسی با جهان، زبان و ادبیات این کتاب‌ها که بازتاب‌دهنده‌ فصل مهمی از فرهنگ و تمدن مردمان هند در آن زمان به شمار می‌رفته؛ پیروزی‌شان را در تسلط بر مردم و فرهنگ هند مسجل‌تر و آسان‌تر می‌کند.

به اذعان غربی‌ها؛ سعدی بزرگترین مروج عدالت‌طلبی و آزادی‌خواهی می‌دانند + صوت

ایکنا – با وجود فخر و مباهاتی که ما نسبت‌ به وجود چنین بزرگانی در تاریخِ فرهنگ و تمدنمان داریم اما کمتر شاهد نگاه تطبیقی و تأثیرگذاری این شاعران که فصل مهمی از فرهنگ و تمدن ایرانی را در آثارشان بازتاب داده‌اند درمیان دیگر نویسندگان، ادیبان، شاعران و پژوهشگران غربی هستیم. دلیل این مهم چیست؟

مشکل اصلی آن است که کمتر در ایران زبان‌های خارجی و آثارشان مورد توجه قرار می‌گیرد و ما کمتر آثار زبان‌های خارجی را می‌خوانیم و از این‌همه تأثیرات فرهنگی و ادبی ایران در کشورهای دیگر بی‌نصیب و محروم می‌مانیم! گاه نیز مناقشات سیاسی که در سایه ایجاد جنگ میان شرق و غرب و مفهوم استعماری که دراین‌میان وجود دارد باعث شده‌ میراث ما با وجود تأثیرگذاری بسیاری که در میان کشورهای اروپایی و آمریکایی داشته پایمال شود.

ما همان‌طور که در ایران بین چنگیزخان مغول و حافظ فرق می‌گذاریم، در مواجهه با غرب نیز باید میان سیاستمداران استعمارگر و ادیبان، روشنفکران و اهالی ادبیات و فرهنگ که از میراث بزرگ شعر و ادب ایرانی بسیار استفاده کرده‌اند تفاوتی قائل شویم. باید به بازتاب نگاه آن‌ها در جهان ادبیات معاصر، زبان و ادبیات امروز بپردازیم.

مسئله‌ای که بسیار مورد غفلت قرار گرفته و امروز حتی در بسیاری از محیط‌ها و نهادهای پژوهشی نیز شاهد هستیم که دانشجویان و اساتید بسیاری هستند که نسبت‌ به این دست از موارد، اطلاعات کمی دارند.

ایکنا - در میان خمسه شاعران بزرگ ایران - سعدی، حافظ، مولانا، فردوسی، نظامی - سعدی و به‌ویژه «گلستان» به بیشترین زبان‌های دنیا ترجمه است. طبق آمار این اثر به بیش‌ از صد زبان مختلف ترجمه شده‌ است. دلیل این امر را در چه می‌بینید، چرا برای دیگر شاعران ایران زمین این اتفاق روی نداده است؟

سعدی بزرگ‌ترین مسائل فکری، فرهنگی، اخلاقی و تربیتی را به ساده‌ترین شکل ممکن بازتاب می‌دهد. در کتاب «گلستان» که از هشت باب تشکیل شده‌ است می‌توانیم عمیق‌ترین آراء و نظریات تربیتی، تعلیمی، اخلاقی و در عین‌ حال توأم با زیبایی‌آفرینی لفظی را شاهد باشیم.

به‌ عنوان مثال چند دهه است که مسئله‌ای به‌نام برقراری «دیالوگ» به ادبیات سیاسی، ادبیات اجتماعی، ادبیات اقتصادی و حتی ادبیات فرهنگی جهان وارد شده‌ است. این مسئله در سایه غفلت ما صورت‌ گرفته که انگلیسی‌ها آن را به‌نام خود رقم زده‌اند! دیالوگ در ساده‌ترین معنای آن یعنی رد و بدل شدن گفت‌وگو میان دو نفر درباره هر مسئله یا موضوعی...

در حالی که ما عمیق‌ترین، بهترین، اثرگذارترین، آموزنده‌ترین، دقیق‌ترین و جریان‌سازترین نوع برقراری ارتباط و گفت‌وگو میان دو نفر را در «گلستان» سعدی شاهد هستیم. دیالوگ‌های به‌ظاهر ساده که حتی بسیاری از آن‌ها در قالب ضرب‌المثل، امروز ورد زبان مردمان ایران‌زمین شده‌ و تأثیرگذاری بسیار فراوانی در حوزه خلق ادبیات مدرن اروپا داشته است.

سعدی قرن‌ها پیش، از دیالوگ به بهترین شکل ممکن برای بیان و بازتاب آرا، نظرات و تفکراتش در تمامی ابعاد بهره برده و شوربختانه در سایه غفلت ما، کشوری مانند انگلستان با همان نگاه استعماری که داشته و دارد؛ این مولفه را از آن خود کرده و وارد ادبیات جهانی ساخته است. سعدی در بسیاری از فرازهای گلستان با یک جمله کوتاه دنیایی مطلب و جهانی از معانی نهفته را بازتاب می‌دهد و این نهایت ایجاز در حوزه ادبیات است.

به‌ همین دلیل و دلایل مختلف و متعددی که پیش‌از این در این گفت‌وگو به آن اشاره کرده‌ام تأکید دارم که سعدی در ایران ناشناخته مانده و کم‌تر کسی به «محتوای» آثار سعدی توجه کرده است. حداکثر کاری که در ایران انجام‌شده آن است که بوستان و گلستان او را قرائت کرده و در راستای تعبیر معانی آن و متون آن گام برداشته‌ایم! هیچ‌وقت کسی برای «مکتب‌سازی» از ادبیات سعدی گام بر گام برنداشته است. درحالی‌که غربی‌ها با همین مکتب‌سازی جهان فرهنگ و تمدن مدرن را قبضه خود کرده‌اند.

مکتب‌سازی یعنی ایجاد یک دستگاه فکریِ مرتب و منسجم که می‌تواند اخلاق، سیاست، تعلیم، تربیت و حتی آموزه‌های دینی و مذهبی را در قالب یک چارچوب متقن با زبان و روایتی زیبا که بیشترین تأثیرگذاری و اقبال را از سوی مخاطبان با خود به‌ همراه دارد به هموم مخاطبان انتقال دهد. این درست جایی‌ است که بزرگترین غفلت ما را نشان می‌دهد.

فردوسی، حافظ، مولانا، نظامی و در رأس آن‌ها سعدی ادیبانی بودند که آثار هرکدام می‌توانست به یک مکتب و یک نحله فکری با تأثیرگذاری در ابعاد جهانی بدل شود؛ اما تمرکز ما صرفاً بر فرم آثار سعدی و عدم توجه و درایت درست به محتوای آن باعث شده‌ است که حتی مکتب‌سازی را نیز ما امروز ثمره غربی‌ها بدانیم! درحالی‌که بی‌تردید پایگاه‌های فکری اغلب مکاتب غربی در اندیشه‌های ادیبان و بزرگان شرق، خاصه تمدن و فرهنگ ایرانی نهفته است.

کد

ایکنا - حرف و سخن پایانی.

اروپاییان به‌ویژه در قسمت شمال اروپا از قرن‌ها پیش از آثار سعدی در تولیدات ادبی‌ بیشترین استفاده و بهره را برده‌اند و سعدی را بزرگ‌ترین مروج دموکراسی و بزرگ‌ترین آزادی‌خواه که حتی در جهان آثارش بزرگ‌ترین دغدغه ‌او توجه به خواسته‌های مردم است می‌شناسند.

در «بوستان» سعدی؛ باب اول «در باب عدل و تدبیر و رای»؛ وقتی اروپاییان با آن مواجه شدند، تعجب کردند که چگونه نویسندگان و روشنفکران‌ آنها نتوانسته‌اند به چنین زیبایی و درعین سادگی و اختصار این مفاهیم بزرگ انسانی و معرفت‌بخش کمال انسان را بازتاب دهند. همین بود که نویسندگان و روشنفکران غربی شروع کردند به ترویج آن و آن‌چنان که پیش‌تر نیز اشاره کردم تلاش نویسندگان و روشنفکران غربی در ترویج مسائل عدالت‌طلبانه، آزادی‌خواهانه و بازتاب دغدغه‌های مردم بود که باعث شد امپراتوری‌های بزرگ اروپایی به‌ دلیل همان نگاه استبدادی و تسلطی که بر مردم داشتند اجازه ترویج این دست از آثار ادبی را نمی‌دادند و شاهد ممنوع شدن انتشار چنین دست از آثار، به شکل زیرزمینی منتشر شدن و در اختیار مردم قرار گرفتن این آثار در قرن هجدهم میلادی بودیم.

کوتاه سخن آنکه اگر تا ماه رمضان آینده نیز من و شما درباره سعدی صحبت کنیم باز هم گفته‌هامان یکی از هزار نخواهد بود و ناگفته‌های فراوانی باقی می‌مانند.

گفت‌وگو از امین خرمی

انتهای پیام
captcha