به گزارش خبرنگار ایکنا، نشست «مواجهه ائمه(ع) با قرائات» امروز یکشنبه 24 اردیبهشتماه از سوی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی برگزار شد.
محمد جاودان، عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی در این نشست سخنرانی کرد که در ادامه میخوانید:
برای ورود به بحث لازم است مقدماتی عرض کنم؛ نکته اول اینکه مرزبندیهای شیعیان، از دوان امام باقر(ع)، با دیگر جریانات اسلامی روشنتر و تمایزها آشکارتر و تمسک به فرمایشات اهل بیت(ع) در ابعاد فقهی، اعتقادی، اخلاقی و معنوی بیشتر شد. البته دست ائمه از منظر سیاسی بسته بود هرچند برخی شیعیان با رهبری برخی شخصیتهای خاندان پیغمبر(ص) تحرکات سیاسی نیز داشتند بنابراین وقتی جامعه شیعی تمایز پیدا کرد، در مسائل مختلف به اهل بیت رجوع میکرد لذا وقتی در جامعه مسئلهای اهمیت پیدا میکرد شیعیان هم سراغ ائمه(ع) رفته و از آنها استفسار میکردند.
مقدمه دیگر اینکه معلوم میشود اهل بیت در بخشی از جامعه اسلامی قدرت هدایت داشتند و گوش بخشی از جامعه به آنها بود و این امر، خودش را در مسائل مهم نشان میداد. مقدمه دیگر اینکه قرآن در جامعه اسلامی، مهمترین رکن از ابعاد مختلف اسلام بود بنابراین اهمیت درجه اول داشت اما اینکه در عمل، مسلمانان چقدر توانستند از قرآن پیروی کنند بحث دیگری است. البته امت اسلامی در بخش سنی، به قرآن توجه بیشتر و به اهل بیت(ع) اهتمام کمتری داشت و در بخش شیعی، در مقاطعی اهتمام نسبت به قرآن کمتر بود اما قرآن در میان علما و رهبران همواره در درجه اول بوده است. اهل بیت(ع) سفارشات زیادی نسبت به قرآن، فضیلت و جایگاه آن، خواندن و تلاوت قرآن، اهتمام به درست خواندن همراه با آداب معنوی و ظاهری، فهم درست قرآن، توصیه به تدبر در قرآن و توصیه به عمل به مضامین قرآن داشتهاند اما در متن قرآن، در زمینه قرائتها اختلافاتی وجود دارد.
در این راستا سؤالاتی وجود دارد از جمله اینکه آیا اهل بیت(ع) از میان قرائات متعدد، پیروان را به قرائت خاصی ارجاع میدادند یا میفرمودند به هر کدام از قرائات مشهور یا عامه که مایلید مراجعه کنید؟ آیا ائمه از قرائات خاصی نهی میکردند؟ آیا از میان قرائات متعدد، روی قرائت خاصی تکیه میکردند که بگویند این قرائت اهل بیت(ع) است؟ آیا در میان اصحاب ائمه، قاریان شاخصی بودند؟ پاسخ به این سؤالات تکلیف این موضوع را مشخص میکند که نظر اهل بیت(ع) راجع به قرائات قرآن که در اسلام رایج بوده چه بوده است؟ البته هر پاسخی ممکن است آخرین پاسخ نباشد و بتواند شواهد دیگری را در آن زمینه ارائه کرد.
در منابع شیعی، برخی روایات وجود دارد که پاسخ به این سؤالات را تا حدی روشن میکند. در کافی اثر شیخ کلینی نقل شده که شخصی نزد امام صادق(ع) آمد و گفت من قرآن میخوانم اما قرائاتی میشنوم که با قرائت ناس یعنی عموم مردم متفاوت است. حضرت فرمودند از قرائتهای اینگونه خودداری کن و آنها را کنار بگذار بلکه همانگونه بخوان که مردم میخوانند تا وقتی قائم ظهور کند و در آن زمان از جمله کارهایی که ایشان میکنند این است که قرائت کتاب خداوند را در چهارچوب اصلی خود عرضه میکنند و به مردم ارائه خواهند داد همانگونه که خداوند آن را بر پیامبر نازل کرده است.
در این حدث چند نکته وجود دارد؛ اول توصیه به قرائت الناس، دوم اینکه حضرت قائم، قرآن را در شکل اصلی عرضه میکند که این نشان میدهد این مصحف نزد اهل بیت(ع) است. نکته دیگر اینکه مصحفی که قائم(عج) ارائه میدهد همان مصحف امیرالمومنین(ع) است. در مورد قرائت عامه، گفته شده منظور قرائت عموم قاریان است چون وقتی اکثر قاریان، پیرو یک قرائت باشند اعتبار آن از قرائت انفرادی بیشتر است. برخی نیز گفتهاند منظور اعتبار آن در کوفه و مدینه است که البته بین این دو قرائت هم اختلافاتی وجود دارد از جمله در کوفه، قرائت عبدالله بن مسعود و در مدینه، قرائت نافع، رواج زیادی داشته است.
حدیث دیگر هم از کلینی است که نقل میکند راوی به امام رضا(ع) میگوید آیاتی از قرآن میشنویم که با آنچه شما فرمودید قرآن بخوانید متفاوت است پس آیا اینگونه که ما می خوانیم گناه نیست؟ فرمودند آنگونه بخوانید که به شما یاد دادهاند چون در نهایت کسی میآید که تعلیم اصلی را به شما میدهد. منظور حضرت ولی عصر(عج) است. نکتهای که در مورد این روایت وجود دارد این است که امام میفرماید آنگونه که آموختهاید یعنی آنگونه که رایج است قرائت کنید. حدیث سوم اینکه از امام صادق(ع) سوال شد قرآن را چگونه بخوانیم که ایشان هم فرمودند قرآن را قرائت کنید همانگونه که به شما در جامعه یاد دادهاند. امام در اینجا چیزی از خود توصیه نمیکند بلکه به قرائت عامه ارجاع میدهد. حدیث دیگر را مرحوم شیخ صدوق در جلد دوم خصال ذکر کرده است. راوی میگوید امام صادق(ع) فرمود قرآن به هفت قرائت نازل شده است. در اینجا میتوانیم دو احتمال در نظر بگیریم. احتمال اول این است که میتوان به هفت وجه آن را قرائت کرد. احتمال دوم این است که قرآن هفت بطن، معنا و تفسیر دارد اما قرائت آن یکی است.
حدیث دیگر نیز در همین خصال اثر شیخ صدوق است که ائمه(ع) از پیامبر نقل میکنند که فرمود قرآن از جانب خداوند، بر من نازل شد و خداوند امر میکند که قرآن را به یک شیوه تلاوت کن. من از خداوند خواستم که خداوندا اجازه بده امت در وسع و راحتی باشند که خداوند مجددا تاکید کرد که قرآن باید بر حرف واحد تلاوت شود که دوباره گفتم خداوندا در این زمینه بر امت من آسان بگیر اما باز خداوند بر حرف واحد تأکید کرد و در نهایت تقاضای پیامبر اجابت شد و جواز اینکه خود پیامبر قرآن را بر هفت شیوه قرائت کند صادر شده است. مضمون این حدیث این است که پیامبر(ص) دنبال آسانگیری بر امت و برداشتن تکالیف سخت از دوش مردم بوده که همان حفظ قرائت واحد بوده است.
حدیث دیگر را زراره از امام باقر(ع) نقل میکند. ایشان فرمودند قرآن حقیقتی واحد است که از مبدا واحد نازل شده است اما اختلافات در قرائات از مبدأ نیست بلکه از جانب راویان یعنی قاریان است. این روایت، نزول بر هفت شیوه را هم رد میکند. البته لزوما اختلاف در قرائات را رد نمیکند بلکه میگوید قرآن به شکل متعدد نازل نشده و پیامبر هم به شکل متعدد قرائت نکرده است. روایت دیگر هم از کافی است که شخصی از امام صادق پرسید آیا قرآن بر هفت قرائت نازل شده است؟ ایشان فرمود این حرف از جانب دشمنان خداست چراکه قرآن بر حرف واحد نازل شده است.
بنابراین با دو دسته روایات مواجه هستیم که برخی قرائت واحد را پذیرفته و برخی معتقد به هفت روایت هستند و لازم است بین آنها جمع کرد و شاید جمع بین آنها این است که اگرچه قرآن بر قرائت واحد نازل شده اما به دلیل اختلاف لهجهها، پیامبر(ص) بر امت سخت نگرفته که قرائتهای مختلفی در این زمینه وجود داشته باشد اما این جواز منجر به سوأ تفاهمهایی هم شده که قرآن به هفت حرف نازل شده است. لذا ائمه هم راهی پیدا نکردند که این واقعیت عینی در جامعه را بپذیرند و پیروان را به قرائات غالب و رایج ارجاع دهند هرچند وعده دادهاند قرائت اصلی در دوران صاحب الزمان(ع) ارائه خواهد شد.
انتهای پیام