امسال چهل و یکمین سالروز آزادسازی خرمشهر را جشن گرفته و گرامی میداریم. خرمشهر یادآور رشادت زنان، مردان و حتی نوجوانانی است که برای حفظ کشور از جان خود گذشتند و طرحی نو از فداکاری و ایثار را به تصویر کشیدند. یاد و نام شهدایی همچون شهید محمد جهانآرا با روز سوم خرداد سال 61 گره خورده است و هر سال از این شهید گرانقدر یاد میشود. برای بزرگداشت نام و یاد سوم خرداد هنرمندان نیز وارد شدند که این جرقه از همان سال آغاز شد.
«ممد نبودی ببینی» یکی از سرودهایی است که حتی امروز پس از گذشت 41 سال کودکان و نوجوانان آن را زیرلب زمزمه میکنند که این امر دلالت بر زنده بودن جریان ایثار و مقاومت دارد.
ایکنای استان مرکزی، با جواد عزیزی، خالق این اثر گفتوگویی انجام داده است که در ادامه میخوانید.
ایکنا ـ در مورد چگونگی اشغال خرمشهر برایمان توضیح دهید.
صدام حسین از 23 بهمن 57 یعنی یک روز پس از پیروزی انقلاب تلاش کرد تا خوزستان را تحت سلطه خود درآورده و از ایران جدا کند. صدام در این روز نیروهای خود را در خوزستان به طور عام و در خرمشهر به طور ویژه و خاص مستقر و سازماندهی کرد و مهمات مختلفی را در اختیار آنان قرار داد تا آنان از همان روز اذیت و آزار مردم خرمشهر را آغاز کرده و با بمبگذاریهای متعدد در معابر، جلسات، مسجد جامع، خانه جوانان، بازار شهر را برای شهروندان ناامن جلوه دهند تا اینکه در 9 خرداد سال 58 درگیری شدیدی بین نیروهای انقلاب و صدام به وقوع پیوست که بنا به قولی 40 کشته و 70 زخمی از طرفین برجای گذارد.
درگیریها تا 20 شهریور سال 59 ادامه داشت و 31 شهریور به صورت گسترده عملیات انجام و نیروهای صدام در این روز وارد خرمشهر شدند. رزمندگان با رشادت و شجاعت به مدت 35 روز منطقه را نگه داشته و از هیمنه و قدرت لشکر صدام کاستند. همین اقدام باعث شد تا دشمن به همان مناطق اشغالی بسنده و این مناطق را حفظ کند. خوشبختانه با حضور مردم و فرمان حضرت امام تمام نقشههای آنان نقش برآب شد و قسمت عمدهای از زمینهای اشغال شده از سوی صدامیان تا پایان عملیات بیتالمقدس باز پس گرفته شد.
حضور همهجانبه مردم یکی از مهمترین علل فتح خرمشهر بود. از زمانیکه بنی صدر خلع و اجازه حضور مردم در عرصه دفاع صادر شد چهره جنگ نیز روی دیگری به خود گرفت. مردم در عملیاتهای دارخوین، فتحالمبین، طریقالقدس و بیتالمقدس وارد دفاع شده و موفق شدند با هدایت و راهنمای امام راحل، تدبیر فرماندهان و توکل بر خدا توانستند جنگ را به نفع ایران تغییر داده و سرزمینهایی که تحت فرماندهی رژیم بعث عراق قرار داشت را یکی پس از دیگری آزاد کنند.
ایکنا ـ بیشتر مردم فتح خرمشهر را با نام «بیتالمقدس» میشناسند در مورد رمز این عملیات و چگونگی انتخابش بفرمایید.
نام رمز عملیات «یا علی ابن ابیطالب(ع)» بود. در این برهه از زمان باید ضربتی خیبری و ذوالفقاری بر لشگریان رژیم بعث عراق و صدامیان وارد میشد و به نظر بنده شایسته بود نام این عملیات مزین به نام مولا علی(ع) باشد.
ایکنا ـ آیا انتظارات رزمندگان محقق شده است؟
انتظار ما در گام اول متفاوت بود و مهمترین انتظار ما در همان دوران پیروزی از جبهه کفر بود که با یاری خدا این هدف محقق شده و تا پایان جنگ تمام مناطق اشغال شده از سوی صدامیان باز پس گرفته شد. البته سطح انتظارات پس از جنگ تغییر کرد. بنده از سوی خود صحبت میکنم برخی انتظارات در زمینه استقلال، دفاعی و امنیتی انجام شده، اما از بعد اقتصادی با توجه به تحریمها و فشار دشمن تقریباً میتوان گفت آنگونه که توقع میرفت انتظارات محقق نشد.
ایکنا ـ در مورد ناگفتههای جنگ بفرمایید.
در سؤال مطرح شده ناگفتههای جنگ، اجازه دهید ناگفتهها در حال حاضر ناگفته باقی بماند تا به مرور زمان هرگاه دولتمردان و رزمندگان اجازه پیدا کردند مطالب را بازگو کنند.
ایکنا ـ در مورد فتح خرمشهر به چه شاخصه یا ویژگی کمتر توجه شده است؟
به ابعاد و زوایای مختلفی در خصوص سقوط و فتح خرمشهر پرداخته شده است، اما آنچه کمتر توجه شد مردمی بودند که در شهرهای خرمشهر، آبادان، دزفول و اندیمشک زندگی میکردند. مردم این شهرها در این جنگ اذیت و آزار بسیار دیده و صبوریهای بسیار کردند و مشکلات آنان در آن زمان کمتر دیده شد و این مشکلات هنوز هم برای مردم خرمشهر و آبادان وجود دارد. جنگ برای خرمشهریها و آبادانیها همچنان ادامه دارد که برای تشریح نیاز به مباحث طولانی است. مباحث امنیتی باعث شده تا ظرفیت این دو شهر نادیده گرفته شود.
ایکنا ـ آشنایی شما با شهید جهانآرا به چه زمانی بازمیگردد؟
آشنایی ما به پیروزی انقلاب پیوند خورد و عملاً از همان روزها فرماندهی من و سایر سپاهیان خرمشهر را برعهده گرفت. ایشان انسانی بسیار دوستداشتنی بودند و هرآنچه میگفت خودش باور داشت و هر آنچه میخواست خودش ان را قبلتر انجام داده بود. با دقت و حوصله پای صحبت کارکنان و نیروهای زیردستش مینشست و برای رفع مشکلات آنان تلاش میکرد. اگر نیرویی به انجام کاری اعتراض و برای انجام ایدهای جدید داشت کار را به او میسپرد تا کار به بهترین شیوه انجام شود.
ایکنا ـ از چه زمان شروع به شعر گفتن کردید و چطور شعر «ممد نبودی ببینی» را سرودید؟
دفاع مقدس فرهنگی است که همه ما آن را باور داریم و باعث شد خط شعریام تغییر کند. جسته و گریخته قبل از انقلاب به صورت آزاد شعر میسرودم اما با پیروزی انقلاب به ویژه سقوط خرمشهر باید اشعار بهگونهای سروده میشد که قابلیت اجرا در جبهه را داشته باشد؛ از این رو تغییراتی در نحوه شعر گفتن خود ایجاد کرده و این ذوق و علاقه روز به روز بیشتر در وجودم شکل میگرفت. کم شعر میگویم، اما با عنایت خدا و ائمه(ع) اشعار به دل مخاطب نشسته و مورد توجه مردم واقع میشود.
سرودن شعر «ممد نبودی ببینی» در زمان جنگ بود. جهانآرا مهر سال ۶۰ شهید شد. سوم خرداد سال ۶۱ خرمشهر آزاد شد و شهید جهانآرا ۹ ماه بود که شهید شده بود و آزادسازی خرمشهر را ندید. برای مراسم سالگرد ایشان در سال 61 با دوستان و همرزمان راهی تهران شدیم و در همین مسیر بود که نوحه به یاد تمام شهدا همچون جهانآرا، جمشید برون که آرزوی اذان گفتن در مسجد جامع خرمشهر را داشت سرودم.
ایکنا ـ و کلام آخر...
تمام رزمندگان و افرادی که در دوران دفاع مقدس تلاش کردند و توانستند سرزمینهای اشغالی را از صدام پس بگیرند دارای ایده و عقیده بودند. بدون تردید اگر این تفکر و سیره شهدا را زنده نگه داریم به موفقیتهای بسیار خواهیم رسید، اما متأسفانه در این حوزه کمکاری شده است. ملت ایران با توجه به موقعیت سوقالجیشی و ذخایر در اختیار همواره مورد هجمه دشمنان بوده و هست و دشمنان برای چپاول ایران عزیز آرام نخواهند نشست. در دنیای امروز وظیفه همه ما این است که روحیه ایثار و مقاومت را در دل نوجوانان و جوانان زنده نگه داریم.
انتهای پیام