ترویج سبک زندگی ایرانی مشروط به پرهیز از کپی‌کاری است + صوت
کد خبر: 4148746
تاریخ انتشار : ۳۰ خرداد ۱۴۰۲ - ۰۷:۳۶
صادرات فرهنگی از مسیر تولیدات نمایشی/ 2

ترویج سبک زندگی ایرانی مشروط به پرهیز از کپی‌کاری است + صوت

محمود گبرلو گفت: ترویج سبک زندگی ایرانی بر پایه اندیشه‌های دینی در قالب سینما از روش‌های مؤثر تولید فرهنگی است به شرط آنکه کارگردانان ایرانی از کپی‌برداری فرهنگ بیگانه پرهیز و نیز در لایه‌های درونی فیلم،آداب و سنت پرافتخار فرهنگ ایرانی را منتقل کنند.

محمود گبرلو روزنامه‌نگار، منتقد و کارشناس سینماست. او که از مجریان برنامه سینمایی «هفت» بوده و چهره‌ای آشنا در نقد سینما محسوب می‌شود، دانش‌آموخته رشته برنامه‌سازی تلویزیونی و روزنامه‌نگاری است. گبرلو در سال ۶۴ توانست به حوزه هنری تهران راه یابد و با آموزش دوره برنامه‌سازی تلویزیونی فعالیت هنری خود را به صورت حرفه‌ای شروع کند. دبیری بخش‌های ادب و هنر روزنامه‌ها و خبرگزاری‌های مختلف از جمله فعالیت‌های بعدی اوست. درباره سینما و تلویزیون و صادرات فرهنگ ایرانی-اسلامی در ایکنا با او گفت‌و‌گو کرده‌ایم که در ادامه می‌خوانید.

ایکنا - برای اینکه بتوانیم فرهنگ ایرانی ـ اسلامی خود را به جهان صادر کنیم، ابتدا باید توانایی تولید آثار مناسب را داشته باشیم. با توجه به اینکه اغلب رسانه‌های جهانی چهره نامناسب و دروغی از ایران اسلامی به جهان نشان داده‌اند و در فیلم‌ها و سریال‌های غربی به وفور این امر دیده می‌شود، از منظر محتوا و ساختار تولیدات سینمایی و تلویزیونی باید چگونه باشد تا مخاطب را تحت تأثیر قرار دهد؟

حضور بین‌المللی سینمای ایران یک بحث تخصصی و جدا از مباحث سیاسی و جناحی داخل ایران است. در ابتدا باید شناخت درستی از سینمای جهان و مخاطبان جهانی داشته باشیم و بدانیم مخاطب جهانی چه برداشتی از فیلم دیدن دارد و جشنواره‌های جهانی چه شیوه‌هایی را برای جذب فیلم‌های ایرانی می‌پسندند. سال‌هاست که در‌ این‌ باره برنامه‌ریزی‌ شده و مسئولان و فیلمسازان متعددی خارج از کشور حضور یافته‌اند، اما تصمیم‌گیری درست و دقیقی برای نقش موثر سینمای ایران در کسب مخاطب جهانی وجود نداشته است. یعنی علی‌رغم آنکه اذعان می‌کنیم «فیلم» نقشی کلیدی در ترویج و تبلیغ یک فرهنگ دارد، اما استراتژی روشن و شفافی وجود ندارد. در حال حاضر سینما تنها رسانه تبلیغاتی است که می‌تواند مبلغ فرهنگ ایران اسلامی و انقلابی باشد.

دلایل متعددی را می‌توان برای این وضعیت برشمرد. اولین دلیل فقدان اطلاع، دانش و هوش کافی از تأثیر سینما در جهان از سوی متولیان سینمای ایران است، چون فیلمسازان این راه را کشف کرده و مسیر خود را مستقل طی می‌کنند، اما مسئولان انرژی لازم را برای کشف این راه پرنفوذ صرف نکردند یا نمی‌خواهند انرژی صرف کنند! آن تعدادی که این راه را کشف کردند مورد غضب و اعتراض قرار گرفتند یا کنار گذاشته شدند. این امر درست عکس نظر متخصصان و یا نظرات مقامات عالی‌رتبه نظام است. انگار عده‌ای ترس استفاده از این تکنولوژی مدرن را دارند و به هر روشی ضد این رسانه قدرتمند صحبت می‌کنند.

در مقابل، دشمن با تمام توان از این رسانه برای تبلیغ ضد اندیشه‌های انقلابی اسلامی بهره برده است و یا با تحریف و تخریب اهداف انقلاب اسلامی، اذهان جهانیان را هدایت می‌کند. البته توانمندی لازم برای خلق آثار درخشان برای تماشاگر جهانی وجود دارد و فیلمسازان رشد کرده‌اند و بلدند فیلمی در ابعاد جهانی بسازند، اما چون چارچوب، استراتژی و نظری واحد درباره نقش بین‌الملل سینمای ایران مشخص نیست به نتیجه مطلوبی دست نیافتند.

طبیعتاً حضور بین‌المللی سینمای ایران، آداب و قوانین خود را دارد؛ مانند نقش وزارت خارجه که به دور از اظهار نظرهای متفاوت و گاه احساسی و در لحظه به منظور حفظ منافع ملی وارد عمل می‌شود، سینما هم با ادغام تمام هنرها، اندیشه جدیدی را ارائه می‌دهد که به اندازه فهم و دانش انسان‌ها، تفاسیر و تعابیر متفاوتی وجود دارد. به همین دلیل تعداد مفسران و تحلیل‌گران سینمایی بیش از منتقدان و تحلیل‌گران سیاسی، اجتماعی و اقتصادی است. پیدا کردن شیوه‌های جذب مخاطبان جهانی هم دلیلی بر مرعوب بودن و تسلیم شدن یا ضد فرهنگ خودی عمل کردن نیست، بلکه استفاده درست از تکنیک و فرم جهانی برای جذب مخاطب جهانی است.

ایکنا – فیلمسازی در عرصه بین‌الملل یک اقدام استراتژیک است که باید دولت ورود کند و از عهده بخش خصوصی برنمی‌آید. در این باره چه نهادهایی مسئول هستند و تاکنون چه عملکردی داشته‌اند؟

دولت باید با استفاده از نظر صاحب‌نظران بین‌المللی به خصوص رایزنان فرهنگی ایران، که درک عمیق‌تری از مخاطبان جهانی دارند، استراتژی شفافی را تعیین و سپس ضمن حمایت مالی و فکری از تولیدات آثار فاخر و استراتژیک و استقلال هنرمندان در بیان هنرمندانه و زبان سینمایی، بخش خصوصی را وارد بازارهای رقابتی و تبلیغاتی کند. ارگان‌های فرهنگی و نظامی قادرند که در پشتیبانی این تولیدات استراتژیک نقش کلیدی داشته باشند و کارشناسان جهانی معتقدند که عصر کنونی عصر پرتاب موشک نظامی نیست، بلکه پرتاب موشک‌های فرهنگی و هنری برای تأثیر و نفوذ جهانی، نقش اول را ایفا می‌کنند.

ایکنا - در فیلم‌های کشورهایی چون ژاپن، هند، ایتالیا و مصر سبک زندگی خاص مردم آن کشورها مشهود است و با دیدن چند دقیقه از فیلم می‌توانیم متوجه جغرافیا و فرهنگ آنها شویم. چرا در تولیدات ایرانی سبک زندگی ایرانی ـ اسلامی را کمتر می‌بینیم؟

ترویج سبک زندگی ایرانی بر پایه اندیشه‌های دینی در قالب فیلمنامه با روایت دراماتیک و جذاب یکی از روش‌های ماندگار و قابل تحسین محسوب می‌شود، به شرط آنکه کارگردانان ایرانی با استفاده از فرم و تکنیک نوین از کپی‌برداری فرهنگ بیگانه پرهیز و در لایه‌های درونی فیلم، آداب و سنت پرافتخار فرهنگ ایرانی را منتقل کنند. مخاطب جهانی هم از آثار کپی‌برداری‌شده و به ظاهر ایرانی استقبال نمی‌کند، بلکه به دنبال واقعیت‌ها و درونیات خالص فرهنگ ایرانی است. یکی از راه‌ها، ارتباط صمیمانه فیلمسازان ایرانی با جامعه ایرانی است. با مردم بودن و با آنان زندگی کردن و در لحظات خاص کنار مردم بودن رمز موفقیت یک فیلمساز ایرانی برای خلق یک فیلم ایرانی است. فیلمسازان باید از حصار روشنفکرمآبانه خارج شوند و واقعیت‌های جامعه خود را روشنفکرانه درک کنند.

کد

ایکنا - آیا سینمای دفاع مقدس یا مقاومت می‌توانند ژانر خاص ایرانی در جهان باشند؟

یکی از شاخص‌های معرفی ایران، مقاومت و دلیری زنان و مردان ایرانی در سال‌های تجاوز به این خاک و مقاومت و مجاهدت در آن دوران است که چگونه با دست خالی حتی یک وجب از خاک وطن را به بیگانه ندادند. هرچند تعداد اندکی فیلم نسبت به ابعاد گسترده آن روزها ساخته شده است، اما فقط کاربرد داخلی دارند و ساختار و زبان جهانی ندارند.

ایکنا - چقدر از ظرفیت‌های ادبی کشور برای اقتباس استفاده شده است؟ فرزندان ما آشیل و زیگفرید و زئوس را می شناسند، اما با رستم و سعدی و... غریبه‌اند؟

ادبیات ایران گنجینه‌ای بزرگ و گسترده‌ از حکایت‌ها و روایت‌های تأثیرگذار و ماندگار است، اما متأسفانه سال‌هاست که اقتباس ادبی در سینمای ایران به فراموشی سپرده شده است و بسیار سطحی و کمرنگ نقش‌آفرینی می‌کند. انگار فیلمسازان ایرانی راه سهل و آسانی را برای خلق آثار سینمایی انتخاب کرده‌اند. در مقابل فیلمسازان جهانی در روایت‌های سینمایی خود به سراغ آثار شخصیت‌های ادبی فاخرشان رفته و متوجه شده‌اند که بهترین راه برای انتقال تاریخ گذشته، توجه به زندگی و آثار ادبی نویسندگان و مفاخر فرهنگی کشورشان است، اما در داخل ایران از تولید این آثار غفلت شده است و بیگانگان به وفور در اقتباس آثار ادبی خود فعال و خلاق هستند. به همین سبب نسل امروز کمتر آثار سعدی و حافظ را درک می‌کند، اما به دلیل نیاز به فیلم دیدن به آثار سینمایی روز دنیا روی آورده است و به سادگی اندیشه و تفکر شخصیت‌های تاریخی آنها را باور می‌کند.

گفت‌و‌گو از داوود کنشلو

انتهای پیام
captcha