عدالت اصل تخطی‌ناپذیر در قضاوت؛ مضمون آیه نصب‌شده در دیدار مسئولان قضایی با رهبر انقلاب
کد خبر: 4150789
تاریخ انتشار : ۰۶ تير ۱۴۰۲ - ۱۳:۳۶

عدالت اصل تخطی‌ناپذیر در قضاوت؛ مضمون آیه نصب‌شده در دیدار مسئولان قضایی با رهبر انقلاب

مهمترین مضمون و برداشت از آیه 42 سوره «مائده» که در دیدار امروز رئیس و مسولان قضایی با رهبر انقلاب نصب شده بود، اصل قرار دادن عدالت در داوری و قضاوت به مثابه یک امر تخطی‌ناپذیر است به نحوی که هیچ موضوع دیگر نباید این اصل تحت‌الشعاع قرار داده و به حاشیه براند.

آیه 42 سوره مائده در دیدار مسئولان قوه قضاییه با رهبر انقلاب

به گزارش ایکنا در دیدار امروز، سه‌شنبه 6 تیرماه، رئیس و مسئولان قوه قضاییه با رهبر انقلاب بخشی از آیه 42 سوره «مائده»؛ «وَإِنْ حَكَمْتَ فَاحْكُمْ بَيْنَهُمْ بِالْقِسْطِ» (و اگر داورى مى‌كنى، پس به عدالت در ميانشان حكم كن) در حسینیه امام خمینی(ره) نصب شده بود. 

متن کامل آیه: «سَمَّاعُونَ لِلْكَذِبِ أَكَّالُونَ لِلسُّحْتِ ۚ فَإِنْ جَاءُوكَ فَاحْكُمْ بَيْنَهُمْ أَوْ أَعْرِضْ عَنْهُمْ ۖ وَإِنْ تُعْرِضْ عَنْهُمْ فَلَنْ يَضُرُّوكَ شَيْئًا ۖ وَإِنْ حَكَمْتَ فَاحْكُمْ بَيْنَهُمْ بِالْقِسْطِ ۚ إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُقْسِطِينَ»

ترجمه آیه: «پذيرا و شنواى دروغ هستند [و] بسيار مال حرام مى‌خورند. پس اگر نزد تو آمدند، [يا] ميان آنان داورى كن، يا از ايشان روى برتاب. و اگر از آنان روى برتابى هرگز زيانى به تو نخواهند رسانيد. و اگر داورى مى‌كنى، پس به عدالت در ميانشان حكم كن كه خداوند دادگران را دوست مى‌دارد.»

در شان نزول این آیه، روایات متعددى وارد شده که از همه روشن‌تر، روایتى است که از امام باقر (ع) در این زمینه نقل شده که خلاصه‌اش چنین است: یکى از اشراف یهود خیبر که داراى همسر بود، با زن شوهردارى که او هم از خانواده‌هاى سرشناس خیبر محسوب مى‌شد عمل منافى عفت انجام داد. یهودیان از اجراى حکم تورات، سنگسار کردن، در مورد آنها ناراحت بودند و به دنبال راه حلى مى گشتند که آن دو را از حکم مزبور معاف سازد در عین حال پایبند بودن خود را به احکام الهى نشان دهند، این بود که به هم‌مسلکان خود در مدینه پیغام فرستادند که حکم این حادثه را از پیامبر اسلام (ص) بپرسند تا اگر در اسلام حکم سبک‌ترى بود آن را انتخاب کنند و در غیر این صورت آن را نیز به دست فراموشى بسپارند و شاید از این طریق مى‌خواستند توجه پیامبر (ص) را نیز به خود جلب کنند و خود را دوست مسلمانان معرفى نمایند. 

به همین جهت جمعى از بزرگان یهود مدینه به خدمت پیامبر (ص) شتافتند و ماجرا را تعریف کردند. پیامبر (ص) فرمود: آیا هر چه حکم کنم مى‌پذیرید! آنها گفتند: به خاطر همین نزد تو آمده‌ایم ! در این موقع حکم سنگباران کردن کسانى که مرتکب زناى محصنه مى‌شوند نازل گردید ولى آنها از پذیرفتن این حکم شانه خالى کردند. پیامبر (ص) اظهار کرد، این همان حکمى است که در تورات شما نیز آمده آیا موافقید که یکى از شما را به داورى بطلبم و هر چه او از زبان تورات نقل کرد بپذیرید، گفتند: آرى. پیامبر (ص) گفت: ابن صوریا که در فدک زندگى مى‌کند چگونه عالمى است ! گفتند: او از همه یهود به تورات آشناتر است، لذا به دنبال او فرستادند و هنگامى که نزد پیامبر (ص) آمد به او فرمود: تو را به خداوند یکتایى که تورات را بر موسى (ع) نازل کرد و دریا را براى نجات شما شکافت و دشمن شما فرعون را غرق نمود و در بیابان شما را از مواهب خود بهره‌مند ساخت سوگند مى‌دهم بگو آیا حکم سنگباران کردن در چنین موردى در تورات بر شما نازل شده است یا نه ! او در پاسخ گفت: سوگندى به من دادى که ناچارم بگویم آرى چنین حکمى در تورات آمده است. پیامبر (ص) گفت: چرا از اجراى این حکم سرپیچى مى‌کنید! او در جواب گفت : حقیقت این است که ما در گذشته این حد را درباره افراد عادى اجرا مى‌کردیم ولى در مورد ثروتمندان و اشراف خوددارى مى‌نمودیم، این بود که گناه مزبور در طبقات مرفه جامعه ما رواج یافت تا اینکه پسر عموى یکى از رؤساى ما مرتکب این عمل زشت شد و طبق معمول از مجازات او صرف‌نظر کردند. 

در همین اثنا یک فرد عادى مرتکب این کار گردید، هنگامى که مى خواستند او را سنگباران کنند، خویشان او اعتراض کردند و گفتند: اگر بنا هست این حکم اجرا بشود باید در مورد هر دو اجرا بشود به همین جهت ما نشستیم و قانونى سبکتر از قانون سنگسار کردن تصویب نمودیم و آن این بود که به هر یک چهل تازیانه بزنیم و روى آنها را سیاه کرده و وارونه سوار مرکب کنیم و در کوچه و بازار بگردانیم ! در این هنگام پیامبر (ص) دستور داد که آن مرد و زن را در مقابل مسجد سنگسار کنند و فرمود: خدایا من نخستین کسى هستم که حکم تو را زنده نمودم بعد از آنکه یهود آن را از بین بردند. در این هنگام آیات فوق نازل شد و جریان مزبور را به طور فشرده بیان کرد.

خداوند در ادامه این آیه به پیامبر (ص) می‌فرماید: «اگر میان آنها داورى كنى، با عدالت داورى كن، خدا عادلان را دوست دارد.» اگر این دو گروه حكمیت پیامبر (ص) را بپذیرند و حضرت را حَكَم قرار دهند از اسارات تفكرات ناصحیح خود رها می‌شوند؛ زیرا نظر پیامبر (ص) بر مبنای قسط است و قسط در شریعتِ اسلام حكمی است كه هر چیز را سر جای خود قرار می‌دهد. این گروه تا رویگردان از پیامبرند از الطاف خدا و پیامبر(ص) محرومند و چون توبه كنند و نظر رسول‌الله(ص) را بپذیرند خداوند توبه آنها را می‌پذیرد و با بازگشت‌شان به شریعت نجات می‌یابند.

پیامبر(ص) در زمان بازگشت این افراد به شریعت برای آنها استغفار می‌كند؛ اما قرآن در آیه بعد متذكر می‌شود كه ای پیامبر  (ص) رجوع این گرو‌ه‌ها به تو صوری و ظاهری است؛ اینان اصلاً تو را قبول ندارند كه حكمیت تو را بپذیرند.  

در حقیقت آیه به پیامبر (ص) اختیار می‌دهد که هرگاه این گونه اشخاص براى داورى به او مراجعه کردند مى‌تواند در میان آنها داورى به احکام اسلام کند و مى‌تواند از آنها روى گرداند. البته منظور این نیست که پیغمبر (ص) تمایلات شخصى را در انتخاب یکى از این دو راه دخالت دهد بلکه منظور این است شرایط و اوضاع را در نظر بگیرد و اگر مصلحت بود دخالت و حکم کند و اگر مصلحت نبود صرفنظر نماید. همچنین آیه براى تقویت روح پیغمبر (ص) اضافه مى‌کند اگر صلاح بود که از آنها روى بگردانى هیچ زیانى نمى‌توانند بتو برسانند و اگر خواستى در میان آنها داورى کنى حتما باید اصول عدالت را رعایت نمایى زیرا خداوند افراد دادگر و عدالت پیشه را دوست دارد.  

لذا می توان در خصوص این قسمت از آیه؛ «وَإِنْ حَكَمْتَ فَاحْكُمْ بَيْنَهُمْ بِالْقِسْطِ» چنین اظهار کرد که شعاع حكومت اسلامى، اهل كتاب را نيز در برمى‌گيرد و اگر حاكم اسلامى براى داورى بين كشورهاى غير اسلامى انتخاب شد، بايد عدالت، جرئت و صراحت را كاملًا رعایت کرده و مسائل نژادى، منطقه‌اى، تعصب‌هاى گروهى، تمايلات شخصى و تهديدها نبايد در قضاوت‌ او تأثير بگذارد. 

مهمترین درس از این بخش از آیه آن است که رعایت عدالت نسبت به هر شخص و گروه با هر عقیده و مسلک یک اصل و ارزش الهی تخطی‌نا‌پذیر است که هیچ مسئله و موضوع دیگری نمی‌تواند آن را تحت‌الشعاع قرار دهد.

انتهای پیام
captcha