انگیزه متفاوت طلاب گذشته و امروز از تحصیل در سطوح حوزه علمیه
کد خبر: 4162923
تاریخ انتشار : ۲۵ مرداد ۱۴۰۲ - ۱۲:۲۸
مهدی رهنما بیان کرد:

انگیزه متفاوت طلاب گذشته و امروز از تحصیل در سطوح حوزه علمیه

استاد حوزه ضمن اشاره به اینکه امروز بسیاری از طلاب هستند که ادامه تحصیل در مقطع سطوح برایشان ضرورت ندارد تصریح کرد: در گذشته نگاه افراد به اجتهاد اصالی بود یعنی می‌خواستند مجتهد شوند که مجتهد شوند ولی طلاب جدید هدف کوتاه‌مدت‌شان این است مجتهد شوند ولی نگاه بلندمدتشان این است اجتهاد را در عرصه‌های دیگر به کار بگیرند.

به گزارش ایکنا، نشست «راهکارها و روش‌های تحصیل موفق با تاکید بر دوره سطح» با حضور حجت‌الاسلام و المسلمین مهدی رهنما؛ استاد حوزه علمیه چهارشنبه 25 مرداد در مرکز فقهی ائمه اطهار(ع) برگزار شد که گزیده آن را در ادامه می‌خوانید؛

در حوزه نگاه‌های مختلفی به سطح عالی وجود دارد برخی معتقدند همه طلبه‌ها بعد از مقدمات باید سطح عالی را بخوانند ولی برخی طلاب وقتی دوره مقدمات را به آخر می‌رسانند گزینه‌های متفاوتی پیش روی خودش می‌بیند. اینکه طلبه چه نگاهی به آینده طلبگی و شغلی خودش دارد تاثیر جدی دارد که چه نگرشی به سطوح عالی داشته باشد. به عنوان مثال طلبه‌ای که می‌خواهد پس از دوره مقدمات وارد کار اجرایی یا کار تبلیغی شود چندان تمایلی به گذراندن سطوح عالی ندارد ولی از نظر مرکز مدیریت باید این دوره را سپری کند لذا طلبه با یک دوراهی مواجه می‌شود.

اختلاف سلیقه بزرگان حوزه با طلاب جوان

برخی طلاب وارد عرصه علمی می‌شوند که نیاز به ملکه اجتهاد در آنها کم‌رنگ است مثلا طلبه‌ای که می‌خواهد فلسفه بخواند از خودش می‌پرسد چرا باید رسائل و مکاسب بخوانم و این مباحث چه فایده‌ای برای من دارد. بزرگان ما این نگاه را دارند که اگر طلبه می‌خواهد لباس دین به تن کند و در جامعه او را به عنوان کسی بشناسند که زبان دین را می‌فهمد باید بر قرآن و روایات و مباحث فقهی مسلط باشد. نگاه بزرگان این طور است و اینجا یک اختلاف سلیقه جدی میان طلاب و بزرگان حوزه رخ می‌دهد و بسیاری از طلاب نسبت به این مسئله اعتراض دارند. این اعتراض زمانی بیشتر می‌شود که حوزه به مهارت‌های مکمل طلاب اهتمام جدی ندارد یعنی وقتی طلبه وارد جامعه شود با سوالات بسیاری مواجه می‌شود که با رسائل و مکاسب نمی‌تواند به آنها پاسخ دهد. این بحث جدی است که باید به آن پرداخته شود.

بحثی که در این جلسه به آن خواهیم پرداخت این است چه طلبه‌ای باید به مرکز فقهی بیاید و تحصیل کند؟ حضور در این مراکز برای کسی است که نگاهش به اجتهاد جدی باشد. هر کدام از شما نگاهی اجمالی دارید 20 سال دیگر چکار کنید و چه خدمتی به نظام و انقلاب و جامعه داشته باشید. هر کس حداقل یک نگاه اجمالی به این مسئله دارد. اگر در جایی که قرار است 20 سال دیگر قرار بگیرید اجتهاد عنصر موثر است باید بیایید در این مراکز درس بخوانید. این خیلی بحث مهمی است. اگر این بحث را بفهمیم متوجه می‌شویم نگاهمان به سطوح عالی چگونه است و چگونه باید این دوره را بگذرانیم.

باید دغدغه‌های طلاب امروز را بشناسیم

در گذشته نگاه افراد به اجتهاد اصالی بود یعنی می‌خواستند مجتهد شوند که مجتهد شوند ولی طلاب جدید هدف کوتاه‌مدت‌شان این است که مجتهد شوند ولی نگاه بلندمدتشان این است مجتهد شوند تا اجتهاد را در عرصه‌های دیگر به کار بگیرند. ما باید دغدغه‌های طلاب امروز را بشناسیم و بفهمیم هدف طلاب از اجتهاد چیست. بفهمیم تحصیل موفق از نظر طلاب چیست؟

در ده سال اخیر با عموم طلابی که گفت‌وگو می‌کنم نهایت حد علمی آنها رسیدن به اجتهاد نیست بلکه می‌گویند می‌خواهم به اجتهاد برسم تا آن را در عرصه‌های دیگر مثل مدیریت، تربیت و .. استفاده کنم. این نشان می‌دهد نگاه طلاب به سطوح عالی تغییر کرده است. وقتی طلبه‌ای برایش اجتهاد موضوعیت داشته باشد، با گذراندن دروس سطح احساس خلأ نمی‌کند و می‌داند به سمت هدف خودش می‌رود ولی طلاب امروز که مثلا نگاهشان این است از اجتهاد به فقه تربیت برسند دائما این سوال را دارند که اگر ما رسائل و مکاسب را خوب خواندیم، کی قرار است با سرفصل‌های فقه تربیتی آشنا شویم؟ آیا باید به دانشگاه برویم؟ آیا خودمان می‌توانیم با سیر مطالعاتی به هدفمان برسیم؟ همه ما این دغدغه را داریم فقه را بیاموزیم و به این باور رسیدیم که 20 سال آینده در جایی بایستیم که اجتهاد در آن عنصر تاثیرگذار است ولی اجتهاد فقط یک عنصر تاثیرگذار در هویتی است که قرار است بعدا داشته باشیم. این یک بحث خیلی مهم است.

یک وقت طلبه نمی‌خواهد پس از مقدمات کار تبلیغی کند می‌خواهد کار علمی کند مثلا می‌خواهد با روانشناسی اسلامی آشنا شود ولی نمی‌خواهد نظریه‌پرداز در مباحث روانشناسی اسلامی شود بلکه صرفا می‌خواهد وقتی کسی به او مراجعه می‌کند بتواند راهکارهای درمانی ارائه کند. این شخص ضرورت ندارد به این مدارس بیاید. این شخص می‌تواند به سایر موسسات مراجعه کند تحصیل کند.

یک نگاه دیگر این است که شخص نمی‌خواهد یک رشته تخصصی را بر اساس علوم غربی بخواند بلکه طالب آن است یک رشته را بر اساس علوم اسلامی بخواند و نظریه‌پردازی کند. این شخص باید جدا وارد مسیر اجتهاد شود و به ملکه اجتهاد برسد. مثلا الآن در حوزه اقتصاد خیلی بحث زیاد است. رویکرد حوزه به اقتصاد هم بسیار متنوع است. برخی اساتید می‌گویند طلبه چکار دارد اقتصاد بخواند. شما موضوع را بگیرید حکم شرعی آن را پیدا کنید. این یک نگاه است. نگاه دوم این است که خود فقیه باید با موضوعات آشنا باشد و هرچه جلو می‌رویم موضوعات با پیشرفت جامعه پیچیدگی پیدا می‌کند که باید حتما فقیه کامل با آن آشنا باشد. نگاه سوم این است اگر پایه‌های معرفتی خودمان را از دین بگیریم دین در حوزه‌های مختلف مثل اقتصاد چه می‌گوید. اینها مباحث بسیار مهمی ولی روی آنها کار نشده است.

انتهای پیام
captcha