فلسفه اربعین شکستن انحصار و استبداد و تقویت تعامل با جهان است + فیلم
کد خبر: 4165917
تاریخ انتشار : ۱۵ شهريور ۱۴۰۲ - ۰۷:۴۲
عباس ایزدپناه پاسخ می‌دهد:

فلسفه اربعین شکستن انحصار و استبداد و تقویت تعامل با جهان است + فیلم

عضو هیئت علمی دانشگاه قم گفت: فلسفه اربعین یکی تجدید عهد با کرامت و عزت حسینی برای شکستن انحصار و استبداد و دیگری تحکیم تعامل و گفت‌وگو با جهان اسلام و جامعه جهانی است. هر سال با کرامت و عزت حسینی عهد می‌‌بندیم که زیر بار استبداد و انحصارگرایی ملی و جهانی نرویم و این پیام را با همه جهانیان به اشتراک می‌گذاریم.

عباس ایزدپناهحجت‌الاسلام والمسلمین عباس ایزدپناه؛ عضو هیئت علمی دانشگاه قم، در گفت‌وگو با خبرنگار ایکنا، به بیان نکاتی درباره زیارت اربعین و نقش آن در تکامل انسان، آثار تعاملی آن و لوازم ادامه داشتن آثار محرم و عزاداری‌ها در طول سال پرداخت که در ادامه متن این مصاحبه را می‌خوانید.

ایکنا ـ به نظر شما فلسفه راهپیمایی اربعین و عزاداری برای امام حسین(ع) چیست و زیارت اربعین چه تأثیراتی بر انسان می‌گذارد؟

در مورد فلسفه مراسم اربعین و زیارت حضرت اباعبدالله الحسین(ع) نظریات مختلفی وجود دارد. یک دیدگاه آن شفا در دنیا و شفاعت در آخرت است. دیدگاه دوم همان است که عمان سامانی است که در کتاب «گنجینه ‌الاسرار» می‌گوید بین خدا و اباعبدالله الحسین(ع) رابطه عاشق و معشوق وجود دارد و این عهد عاشقانه در روز عاشورا تجلی پیدا کرده و به ثمر نشسته است. دیدگاه سوم، نظر استاد شهید مرتضی مطهری در کتاب «حماسه حسینی» است که معتقد است در رخداد عاشورا امر به معروف و نهی از منکر مهم است، چراکه هدف امام حسین(ع) همین موضوع بود و در فرمایشاتشان هم وجود دارد و می‌خواستند منکری به نام حکومت یزید را انکار و به معروف، امر کنند که این معروف، دولت، فرهنگ و تمدنِ برخلافِ یزید است.

در مقالات متعدد و سخنرانی‌هایم از دهه هفتاد بیان کرده‌ام که فلسفه عاشورا را می‌توان فلسفه تعاملی نامید و فرهنگ و تمدن اسلامی را می‌توان در این رخداد تاریخی تماشا کرد. بنده در مورد نهضت عاشورا معتقدم که امر به معروف و نهی از منکر، رابطه عاشقی و معشوقی و شفا در دنیا و شفاعت در آخرت در این ماجرا به خوبی قابل طرح و درست است، اما به صورت واضح‌تر منکر بزرگ در سال وقوع این رخداد عظیم، انحصار قدرت و ثروت در دست امویان بود، به نحوی که انحصار قدرت و ثروت در اندیشه یزید به جایی رسید که می‌خواست از اباعبدالله الحسین(ع) بیعت بگیرد و تسلیم شدن ایشان را شاهد باشد و این امر نشان‌دهنده انحصارطلبی بسیار خشن امویان مخصوصاً حکومت یزید است.

به ضرس قاطع می‌گویم که نهضت اباعبدالله الحسین(ع) و مراسم اربعین برای شکستن انحصارطلبی در قدرت سیاسی، اقتصادی و فرهنگی است. مراسم اربعین نوعی تظاهرات عظیم مانند حج است. حج یک کنگره بین‌المللی از سوی همه مسلمانان است و اربعین مشابه آن است، اما در مراسم حج قصد تقرب الی الله و رابطه با خدا بیشتر مطرح است، اما در مراسم اربعین شاهد یک نهضت بزرگ تاریخی علیه انحصارطلبی و تمرکز قدرت و ثروت در جهان اسلام هستیم. البته این رخداد هم جنبه اسلامی و هم انسانی دارد و یادآوری و تجدید عهد بزرگ برای مسلمانان و نیز کنگره‌ای انسانی برای همه جهانیان است، چراکه رخداد عاشورا محدود به شیعه یا اهل سنت نیست.

درباره فلسفه اربعین می‌توان به دو نکته اشاره کرد که یکی تجدید عهد با کرامت و عزت حسینی برای شکستن انحصار و استبداد و دیگری تحکیم تعامل و گفت‌وگو با جهان اسلام و جامعه جهانی است. هر سال با کرامت و عزت حسینی عهد می‌‌بندیم که زیر بار استبداد و انحصارگرایی ملی و جهانی نرویم و این پیام را با همه جهانیان به اشتراک می‌گذاریم. لذا اربعین همانند حج یک کنگره جهانی به منظور تحقق عدالت و علیه ظلم و ستم است. به همین دلیل شخصی همانند علامه اقبال لاهوری که یک سنیِ حنفی مذهب بود می‌گوید: «تا قیامت قطع استبداد کرد/ موج خون او چمن ایجاد کرد/ تار ما از زخمه‌اش لرزان هنوز/ تازه از تکبیر او ایمان هنوز». می‌توان این دو بیت را به یک کتاب در مورد فلسفه نهضت حسینی و مراسم اربعین تبدیل کرد. همچنین، مهاتما گاندی که یک هندو است نیز از قیام امام حسین(ع) حمایت می‌کند.

ایکنا ـ در این ایام برخی این مسئله را مطرح می‌کنند که نباید این‌قدر برای راهپیمایی اربعین هزینه کرد و این هزینه‌ها را صرف کارهای دیگری از جمله کمک به فقرا کرد. دیدگاه شما چیست؟

چنین سخنانی به صورت جدی ناتمام هستند، چراکه هزینه کردن برای اربعین مانند هزینه برای مکه و مدینه و مراسم حج کاملا بجاست. همچنین، تعزیه و عزاداری برای اباعبدالله الحسین(ع) اهمیت بسیاری دارد، چراکه یادآور مبارزه با استبداد و انحصار و یادآور عزت و کرامتی است که در قرآن کریم به آن اشاره شده است. بنابراین عظمت زیادی دارد و نباید آن را به دست فراموشی سپرد. گاهی برای یک گفت‌وگوی چندنفره تلویزیونی هزینه زیادی صرف و زحمت فراوانی کشیده می‌شود. حال که به دست الهی و با همت مسلمین اعم از شیعه و سنی کنگره‌ای ایجاد شده است و هرساله مراسمی با حضور چندین میلیون انسان برای ترویج فرهنگ کرامت، عزت و انحصارشکنی، استبدادشکنی و نهادینه کردن عدالت در سطح جهانی برگزار می‌شود، آیا می‌‌توان گفت که هزینه کردن برای چنین مراسمی نابجاست و آیا کمک به فقرا جای چنین کاری را می گیرد؟ قطعاً  خیر.

از سوی دیگر نتیجه اربعین تحقق عدالت است. بخشی از مشکل فقر در جهان اسلام ناشی از مسائل فرهنگی است، چراکه عدالت‌خواهی در ایران و جهان مورد غفلت واقع شده است و راهپیمایی اربعین می‌تواند گامی برای تحقق عدالت باشد، چون ریشه‌های فساد را می‌خشکاند. علاوه بر این، منجر به گفت‌وگو در میان انسان‌ها می‌شود و امروز به یک دانشگاه و کنگره بین‌المللی برای تحقق عدالت تبدیل شده است. لذا کسانی که چنین نظراتی را درباره راهپیمایی اربعین و عزاداری‌ها بیان می‌کنند سخت در اشتباه هستند. باید فلسفه راهپیمایی اربعین را جدی بگیریم و معرفت خودمان را درباره آن افزایش دهیم و امیدواریم این مراسم سال به سال پررونق‌تر برگزار شود. البته بدین منظور نیازمند مدیریت صحیح و حمایت دولت عراق و جمهوری اسلامی ایران و همیاری مردم هستیم.

ایکنا ـ به نظر شما چگونه می‌توان تأثیرات اربعین و محرم را تا سال بعد هم حفظ کرد و آثار آن محدود به همین ایام نباشد؟

هرچه معرفت افزایش یابد و هنرمندانه‌تر و مؤثرتر بتوانیم فلسفه اربعین را تحلیل، تبیین و تبلیغ کنیم، بدون شک تأثیرات ماندگارتر و عمیق‌تری خواهد داشت. بنده به اهمیت مدیریت، نظم‌دهی و ساماندهی مراسم راهپیمایی اربعین اعتقاد دارم. مراسم اربعین فرصت بسیار بزرگی است، اما اگر دولت‌های ایران و عراق با همکاری ملت‌ها آن را مدیریت کنند، سال به سال جذاب‌تر و عمیق‌تر می‌شود و هرچه در مورد ساماندهی آن کوتاهی کنند، خدای ناکرده ممکن است این فرصت تبدیل به تهدید شود. لذا مدیریت آن بسیار مهم است. 

البته این مدیریت‌ها باید تعاملی و مشارکتی باشد، چون دولت و ملت به تنهایی نمی‌توانند کاری کنند، بلکه هر دو باید در داد و ستد با یکدیگر همراه باشند. اگر مدیریت صحیحی صورت بگیرد، رونق اربعین بیشتر خواهد شد. چرا برخی از نمازهای جمعه ما پررونق و برخی کم‌‌رونق هستند؟ این امر ریشه در مدیریت و سازماندهی دارد. ماجرای اربعین نباید صرف برگزاری راهپیمایی اربعین باشد و تا سال بعد به فراموشی سپرده شود، بلکه بعد از آن باید دولت و ملت دست به دست هم دهند و این مراسم را تحلیل، سازماندهی و اطلاع‌رسانی و از آن حمایت فرهنگی و مدیریتی کنند و در طول سال برنامه‌‌های لازم را برای بهره‌مندی از آثار آن ارائه کنند. 

چهارشنبه// عاشورا و اربعین برای شکستن انحصار در قدرت سیاسی، اقتصادی و فرهنگی است + فیلم

ایکنا ـ چرا بعد از این مراسم، شاهد تحولات و تغییر حالات جدی در جامعه نیستیم؟

سازماندهی در اینجا اهمیت بسیاری دارد. فرض کنید بنده نزد پزشکی می‌روم تا برای سلامتی و درمانم رژیم غذایی بگیرم. ممکن است چند روز اول جدی باشم و برنامه‌ریزی و نظرات دکتر و رژیم غذایی را به خوبی مراعات کنم و نتیجه خوبی هم بگیرم، اما بعد از مدتی رغبت نداشته باشم و نظرات دکتر را با جدیت رعایت نکنم و برنامه ورزشی و تغذیه‌ را فراموش کنم. معلوم است که در چنین شرایطی نتیجه نخواهم گرفت.

مراسم اربعین بسیار مؤثر است، اما اگر می‌خواهیم نتایج آن در طول سال ادامه داشته باشد، بدون تردید باید برنامه‌ریزی کنیم. فرض کنید کسی که مسلمان شده و مدتی نماز خوانده و به وظایف و تکالیف دینی خود عمل کرده، اما اندک‌اندک فعالیت او ضعیف شده و غیر از مسلمان بودن چیز دیگری از او نمانده است و دیگر نماز نمی‌خواند و روزه نمی‌گیرد و نماز و روزه‌اش در حد ادای تکلیف است، قطعاً چنین کسی از عبادات بهره کافی نمی‌برد. بدون شک ماجرای زیارت اربعین را هم می‌توان این‌گونه تحلیل کرد. کسی که به راهپیمایی اربعین می‌رود باید تصور کند که از نزد پزشک برگشته است و برای بعد از آن برنامه‌ریزی کند تا در طول سال از دستاوردهای آن بهره‌مند شود نه اینکه صرفاً مشغول کار و تجارت شود و تکالیف دینی و خانوادگی را فراموش کند.

ایکنا ـ افرادی از سفر اربعین و حضور در عراق محروم مانده‌اند. برای این گروه چه پیشنهادی دارید؟

وقتی امیرالمؤمنین(ع) از صفین برمی‌گشتند، یکی از اصحاب ایشان فرمودند که ای کاش برادر مریض من هم سعادت شرکت در جنگ صفین را داشت. حضرت علی(ع) متوجه شد که گویا این صحابی از ماجرای شرکت در رکاب امیرالمؤمنین برداشتی صوری و ظاهری دارد. البته سعادت بزرگی هم هست. امیرالمؤمنین(ع) فرمودند آیا دل برادرت با ما بود؟ پاسخ داد که دلش برای حضور در رکاب شما و جنگ در کنار شما پرپر می‌زد. حضرت فرمود به خدا سوگند کسانی در این جنگ حضور داشته‌اند که هنوز متولد نشده‌اند. بنابراین دل مهم است و در اربعین باید با دل حضور پیدا کرد نه صرفاً با جسم. شاعر می‌گوید: «گر چه دوریم به یاد تو قدح می‌گیریم/ بعد منزل نبود در سفر روحانی» با توجه به تعبیر حضرت علی(ع)، کسی که دلش با اباعبدالله الحسین(ع) و اربعین و اربعینیان است، چه‌بسا مقرب‌تر از کسانی باشد که معرفت پایین‌تری دارند، اما در کربلا و نجف حضور فیزیکی پیدا کرده‌اند. لذا با ذکر نام و یاد اباعبدالله و پایبندی به فلسفه اربعین، که مبارزه با انحصار و استبداد و داشتن کرامت و عزت و نیز زندگی با فلسفه امام حسین(ع) است، می‌توانیم همیشه اربعینی و در مسیر کربلا باشیم.

خدا نکند که روزی از لبیک گفتن به اباعبدالله غافل شویم یا دست برداریم. اگر توفیق حضور در راهپیمایی اربعین را نداریم، می‌توانیم با پایبندی به فلسفه اربعین و نقد و انتقاد منکرات، فلسفه اربعین را حفظ کنیم. لذا نباید ظاهرگرا باشیم. البته گفته شده «شنیدن کی بود مانند دیدن». ممکن است فردی بگوید نماز نمی‌خوانم و روزه نمی‌گیرم، ولی دلم با خداوند است. ابن سینا در «اشارات» می‌گوید که هرگز دل و ذهن نمی‌تواند جای عبادت کردن حضوری را بگیرد. بنابراین حضور در راهپیمایی اربعین سعادت و توفیق بسیار بزرگی است که باید آن را جدی بگیریم، همان‌گونه که حضور در حج بسیار مهم است و عظمت دارد. همچنین، سعادت و بهره‌مندی از مزایای راهپیمایی اربعین در گرو حضور فیزیکی نیست، بلکه خداوند شرایطی را برای افراد معذور فراهم کرده است که همانا حضور از طریق دل و روح و نیز عمل به امر به معروف و نهی از منکر و پاسداری از فلسفه اربعین و مقابله با کسانی است که استبداد و انحصار دارند. چنین کاری همانند حضور در راهپیمایی اربعین و بودن در رکاب امیرالمؤمنین(ع) در جنگ صفین است.

انتهای پیام
captcha