محمود مهدوی دامغانی، قرآنپژوه و مترجم قرآن کریم، در گفتوگو با ایکنا از خراسان رضوی، به مناسبت 30 ماه صفر و سالروز شهادت حضرت علی بن موسی الرضا(ع)، اظهار کرد: در ابتدای این گفتوگو، چند بیتی از سنایی غزنوی، آن کسی که مولوی از او به دو چشم روح تعبیر کرده است، میخوانم. نمیدانم مولوی از چه عمق ارادتی سنایی را چنین لطیف تعبیر کرده است که عطار روح و سنایی دو چشم او/ ما از پی سنایی و عطار آمدهایم.
وی ادامه داد: محمد بن حبیب ضبی در سده سوم هجری، اندکی پس از شهادت امام رضا(ع)، قصیده عربی مفصل چند بیتی در مدح حرم رضوی سروده است و سنایی نیز در قرن ۶ آن را ترجمه است:
دین را حرمیست در خراسان/دشوار ترا به محشر آسان
از معجزههای شرع احمد/از حجتهای دین یزدان
همواره رهش مسیر حاجت/پیوسته درش مشیر غفران
چون کعبه پر آدمی ز هر جای/چون عرش پر از فرشته هزمان
هم فر فرشته کرده جلوه/هم روح وصی درو به جولان
از رفعت او حریم مشهد/از هیبت او شریف بنیان
از دور شده قرار زیرا/نزدیک بمانده دیده حیران
از حرمت زایران راهش/فردوس فدای هر بیابان
مهدوی دامغانی بیان کرد: امامت مولا و امام ما، حضرت رضا(ع) در روزگار بسیار دشواری بوده است، از جمله فشارهای زیاد هارون بر پدر بزرگوارشان، حضرت موسی بن جعفر(ع)، فشارهای شدید منصور دوانقی بر نزدیکان امام(ع)، قیام مردم مکه در عصر مأمون عباسی، گماشتن حضرت محمد ابن جعفر، عموی امام رضا(ع) به فرمانروایی شهر مکه، تصرف جنوب عربستان توسط ابراهیم پسر حضرت موسی بن جعفر(ع) برادر امام رضا(ع)، تصرف بخشهایی از خوزستان و بصره توسط دیگر برادر امام رضا(ع) به نام زید و تندرویهای او، اوضاع و احوال سختی را برای امام رضا(ع) به وجود آورد.
این مترجم قرآن تصریح کرد: مأمون نه از راه حسن نیت، بلکه از راه آنکه اگر امام رضا(ع) در حجاز بماند، چه بسا که قامت بیعت و خلافت عموم مسلمانان مقیم حجاز را دست میگیرد، با مصائب و حیلهگریهایی، زمینه دعوت آن حضرت به خراسان را فراهم آورد. در عین حال، وجود نازنین امام رضا(ع) چنان است که به سخن جد بزرگوارش، امام صادق(ع) که فرمود: «از فرزندم موسی ابن جعفر(ع) پسری متولد خواهد شد که فریادرس و پناهگاه همه امت مسلمانان است.»
وی گفت: برخی بزرگان و سلاطین برای عرض ارادت به زیارت قبر مطهر امام رضا(ع) میرفتند. این امر چنان است که وزیر خردمند و فرهیخته عمادالدوله، صاحب بن عباد، در راستای برکات زیارت امام رضا(ع) دو قصیده سروده است که این دو قصیده، محرک شیخ صدوق عالم بزرگوار سده چهارم هجری ومؤلف کتاب «عیون اخبار الرضا(ع)» شد.
مهدوی دامغانی اظهار کرد: در کتاب «تجارب السلف» این مسئله ذکر شده است که چون محمود سلجوقی بر برادرش ملکشاه خروش کرد، او چنان پریشان شد که به نظام الملک طوسی، خواجه پدر میگفت، گفت: «خواجه پدر اگر مصلحت دانی، به تربت حضرت رضا(ع) پناه ببریم و ممد جوییم». او به اتفاق خواجه نظام الملک به حریم رضا(ع) مشرف شدند و چون از حریم رضا(ع) بیرون آمدند، سلطان به خواجه گفت: «خواجه از خدا چه خواستی؟» گفت: «من از حق تعالی مسئلت کردم که سلطان را بر برادرش محمود پیروز گرداند، ملکشاه سلجوقی گفت: «چه بد دعایی که خواجه پدر کردهاند. من دعا کردم که بار خدایا به حرمت تربت رضا(ع) هریک از ما که برای مسلمانان و مردم سودمندترین هستیم، به پیروزی برسان».
این قرآنپژوه اضافه کرد: سلطان محمد خوارزمشاه، آنگاه که مقابل مغولان میگریخت، چون به توس رسید، به وزیران گفت که مرا به تربت رضا(ع) ببرید. به زیارت حضرت رضا(ع) مشرف شد. از قضا داستانی پیش آمد که او را یأس فرا گرفت. در راه دو گربه، یکی سیاه و یکی سفید با یکدیگر، در حال ستیز بودند. او به سنت خوارزم به فال گرفت که اگر گربه سیاه، بر سفید غلبه پیدا کرد، مغولان بر من پیروز میشوند و اگر گربه سفید بر سیاه پیروز شد، ما بر مغولان پیروز خواهیم شد و گربه سیاه بر سفید پیروز شد. از حرم رضوی بازگشت و گفت: «صُبَّتْ عَلَيَّ مَصَائِبُ لَوْ أَنَّهَا/صُبَّتْ عَلَى الْأَيَّامِ صِرْنَ لَيَالِيَا؛ سوگها بر من فرو ریخت که این سوگها اگر بر روز فرو ریزد، روز را شب میکند.»
وی ادامه داد: داستان دفن کردن افراد به ساحت قدس رضوی چنان است که ابوالفضل بیهقی در تاریخ بیهقی این مسئله را نقل کردهاست که مسجد بالاسر قبر مطهر حضرت رضا(ع) را بوحسن قزوینی دبیر دانشمند و بزرگوار دوره غزنویان ساخت. امروز همچنان آن مسجد باقی است و بر فراز آن مسجد این دو بیت از دعبل خزایی نوشته شده است:
قبران فی طوس خیرالناس کلهم/و قبر شرهم هذا من العبر
ما ینفع الرجس من قرب الزکی/علی الزکی بقرب الرجس من ضرر
در طوس، دو قبر است، يكى مدفن بهترين انسانها و ديگرى قبر بدترين آنها. نه همجوارى پليد با پاک، به او سودى دهد و نه نزديک بودن پاک با پليد، به او زيانى رساند.
مهدوی دامغانی گفت: درگه امام رضا(ع) درگاهی است که گاهی از هممعاصران خودمان، مسائلی دیدم که درمانده، به آن پناهنده شدند و بهره گرفتهاند. هرچند آن بهره موقتی بوده که از جمله آنها، شاعر گرانسنگ و بزرگوار، رهی معیری است. هنگامی که به سرطان مبتلا شد، برخی هممعاصران خود، از جمله شاید امیری فیروزکوهی، به او توصیه کردند که به مشهد برو و به مشهد آمد و آن منظومه زیبا را سرود:
دیده فرو بستهام از خاکیان/تا نگرم جلوه افلاکیان
هر که بر او نور رضا تافته است/ برتری هر دو جهان یافته است
او بعد ازچند سال وفات یافت و میگفت چند سال آخر عمرم را مدیون حضرت رضا(ع) هستم.
این قرآنپژوه و مترجم قرآن تصریح کرد: شیخ صدوق در کتاب «عیون الاخبار رضا(ع)»، تمام روایاتی که ارتباطی به حضرت رضا(ع) داشته، جمعآوری کرده و کتابی بسیار سترگ است که ترجمه دو جلد آن، فزون بر ۱۰۰۰ صفحه است که آموزههای ادبی، اخلاقی، مباحثات بسیار ارزنده حضرت رضا(ع) با سرپرستان مذاهب دیگر در محضر مأمون در شهر مرو و در اصطلاح، احتجاجات حضرت رضا(ع) را شامل میشود.
وی بیان کرد: آموزههای اخلاقی که در این کتاب از حضرت رضا(ع) میخوانیم، مکررا در آنها فرمودند: «نسب کارساز نیست و عمل کارساز است.» حضرت رضا(ع) نصیحتی به برادر خویش زید ابن موسی بن جعفر(ع) که به فرمان مأمون او را که در جنگ شکست خورد، گرفته بودند و از بصره به مرو آوردند، کرد و گفت: «برادر فکر کردهای الطاف حضرت صدیقه طاهره و این روایت که خداوند فرموده است: آتش بر فرزندان فاطمه حرام است، مربوط به همگان است؟ ابدا. این مربوط به فرزندان ویژه حسن(ع)، حسین(ع)، زینب(س) و ام کلثوم(س) است. ما باید با عمل خود را به آنان متصل کنیم و آنکس که عمل نداشته باشد، نسب او چه ارزشی دارد؟».
مهدوی دامغانی اظهار کرد: در روایتی دیگر داریم که زید سلام داد و حضرت رضا(ع) پاسخ سلام او را آهسته داد. زید گله کرد که «من برادر شما هستم و آهسته جواب سلام مرا دادید.» آن حضرت فرمود: «برادر با برادر در عمل باید برادر باشند، به نسب گول نخورید.» در جای دیگری امام رضا(ع) عرض کرد: «در روز رستخیر همین که نامه عمل پیش آید، نسب از کار میافتد و کسی به نسب توجهی نمیکند.»
این مترجم قرآن در ادامه گفت: کتاب «عیون الاخبار رضا(ع)» کتابی است که به تمام معنا قابل نقد و بررسی است. خداوند به گروههای زیادی توفیق ترجمه روایات این کتاب داده است و آستان قدس رضوی نیز خلاصهای از کتاب را انتخاب و ترجمه کرده است. بنده نیز توفیق یافتم ۴۰ حدیث از «عیون الاخبار الرضا(ع)» را برگزینم و ترجمه کنم.
وی ادامه داد: امروز کتابخانه حضرت رضا(ع) پناهگاه فرهیختگان و اهل خرد قرار گرفته وامید است روز به روز بر شکوفایی و هیبت معنوی و ظاهری ساحت مقدس رضوی افزوده شود. مدیحه امام رضا(ع) آنقدر در ادب فارسی جای گرفته است که گاهگاهی با آنچه در راستای حضرت امیرالمؤمنین علی(ع) سروده شده است، پهلو میزند. استاد بزرگوار احمد احمدی بیرجندی مدایح رضوی را که جمع کرده است. این کتاب ۳۲۵ صفحه به خط وزیری است که دلسرودههای شیفتگان امام رضا(ع) از شاعران غزنوی تا روزگار ما، در این کتاب به چشم میخورد.
مهدی دامغانی افزود: جلوههای عنایت رضوی و شیفتگی به آن حضرت را در این کشور مشاهده میکنیم و امید است این شیفتگیها که با خلوص صورت میگیرد و توجهی که مردم به ساحت قدس رضوی دارند، با عمل به گفتارهای امام رضا(ع) نیز همراه باشد.
این قرآنپژوه در پایان اظهار کرد: در دلسرودههای جامی که خاتم الشعرای ایران زمین در زمان خود بود، میخوانیم:
سَلامٌ عَلىٰ رَوْضَةٍ حَلَّ فِيها/إِمامٌ يُباهِي بِهِ الْمُلْكُ وَالدِّين
غبار درش را به گیسوی مشکین
اگر خواهی آری به کف دامن او
برو دامن از هرچه جز اوست، برچین