مهم‌ترین رویکردها نسبت به تکفیر و اشکالات آنها
کد خبر: 4172981
تاریخ انتشار : ۱۲ مهر ۱۴۰۲ - ۱۱:۵۹
محمد فرقان گوهر بررسی کرد؛

مهم‌ترین رویکردها نسبت به تکفیر و اشکالات آنها

پژوهشگر حوزوی ضمن بررسی مهمترین رویکردها در مطالعات تکفیر و ایرادات وارد بر آنها، از رویکرد تمدنی به عنوان بهترین رویکرد در حل چالش تکفیر سخن گفت.

به گزارش ایکنا، نشست «رویکردشناسی انتقادی مطالعات تکفیر در جهان اسلام با تأکید بر رویکرد تمدنی»، 12 مهر با سخنرانی حجت‌الاسلام و المسلمین محمد فرقان گوهر؛ پژوهشگر حوزوی در پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی برگزار شد که گزیده آن را در ادامه می‌خوانید؛

در ابتدا به بررسی واژگان کلیدی که در عنوان است می‌پردازیم. اولین واژه رویکردشناسی است، رویکرد یک واژه نوینی است و به معنای توجه کردن و شیوه نگاه کردن به مسائل است. واژگان دیگری که با واژه رویکرد مرتبط هستند روش و دیدگاه است. روش یک امر اثبات‌شده و بین الاذهانی است و سبک و سوی مشخصی دارد ولی رویکرد می‌تواند خیلی شخصی باشد. دیدگاه به رویکرد نزدیک است ولی یکی نیست چون دیدگاه ممکن است پس از رویکرد حاصل شود و در واقع رویکرد جهتگیری اولیه نسبت به یک موضوع است.

دومین واژه شناسی است یعنی ما می‌خواهیم رویکردهایی که نسبت به مطالعات تکفیر انجام شده است را بشناسیم و تاکنون این کار صورت نگرفته است. کلمه بعدی انتقادی است. ما رویکردها را به نحو توصیفی پیش نمی‌بریم و فقط توصیف نمی‌کنیم بلکه دیدگاهمان انتقادی خواهد بود. مسئله بعد مطالعات تکفیر است. یک وقت ما به تکفیر می‌پردازیم یک وقت راجع به مطالعات تکفیر صحبت می‌کنیم. نگاه به مطالعات تکفیر نگاه درجه دوم است. چهارمین کلمه جهان اسلام است که منظور ما از این کلمه حوزه‌های مرکزی جهان اسلام است که به علم و دانش معروف هستند مثل ایران، عراق، مصر، عربستان و تونس و پاکستان. جهت‌گیری ما به مسئله تکفیر با رویکرد تمدنی است و این رویکرد بیشترین کاربرد را در حل چالش تکفیر دارد.

هستی‌شناسی مسئله تکفیر

بحث بعدی راجع به ضرورت این مسئله است. ما برای اینکه تکفیر را مسئله‌شناسی کنیم نیاز داریم رویکردمان مشخص باشد. رویکردها هستی‌شناسی مسئله تکفیر را مشخص می‌کنند یعنی اینکه از تکفیر چه برداشتی کنید بستگی دارد با چه رویکردی به این مسئله بپردازید. دومین ضرورت این بحث این است راه حل‌ها را می‌بینید. اگر ما رویکردها را از هم تفکیک نکنیم نمی‌فهمیم این رویکرد چه راه حلی ارائه می‌دهد، آن رویکرد چه راه حلی. سومین نکته در ضرورت بحث این است ما منظری را داریم طراحی می‌کنیم که بیرونی است و منظری است که کلان است.

تا اینجا به مقدمات بحث پرداختیم و هم‌اکنون وارد اصل بحث می‌شویم. من اصل بحث را به دو قسمت تقسیم می‌کنم یکی تبیین شاخصه‌های رویکردها و دوم نقد آنها. اولین مسئله این است؛ ما در رویکردشناسی که انجام دادیم حدود شش رویکرد را رصد کردیم. اولین رویکرد رویکرد جریان‌شناختی است یعنی اول نگاه کنیم مسئله تکفیر در قرن جدید چطور مطرح شده است. وقتی بحث القاعده و داعش مطرح شد مسلمانان متوجه شدند خطر تکفیر زیاد است و باید مبانی آن نقد شود و بر اساس آن روش فرق مذهبی غالب شد. بر اساس روش فرق مذهبی تشخیص دادند یک جریان مقصر تکفیر است و آن جریان وهابیت است. در واقع شاخص‌های این رویکرد بیشتر فرق مذاهبی است.

رویکرد دوم فقهی است که تمرکزش بر حکم است یعنی حکم فقهی تکفیر را رصد می‌کند. این رویکرد می‌گوید چرا تکفیر هست چون تکفیر در و پیکر ندارد، تکفیر ضابطه‌مند نیست. بر اساس ریشه‌شناسی بنده این روش به غزالی برمی‌گردد که می‌گوید کسانی که بحث تکفیر را مطرح می‌کنند باید بدانند تکفیر یک حکم است و هر کس نباید حکم به تکفیر کند. این رویکرد می‌آید تکفیر را ضابطه‌مند می‌کند.

رویکرد سوم رویکرد سکولاریستی است که بیشتر در حوزه‌های غربی دنبال می‌شود. این رویکرد می‌گوید این تکفیرها از کجا ریشه گرفته است، از اصل اسلام؛ از اینکه اسلام به عنوان یک دین می‌آید دیگران را تکفیر می‌کند و از آنجا وارد حوزه درونی می‌شود، یعنی اول بیرونی‌ها را حذف می‌کند وقتی بیرونی را حذف کرد درونی‌ها را حذف می‌کند و مسلمانان همدیگر را تکفیر می‌کنند. شاخص اصلی این رویکرد حذف اقتدار دین از صحنه اجتماعی و سیاسی است و راه خروج از بن‌بست را رویکرد سکولاریستی می‌داند.

رویکردی که با رویکرد نخست تلاقی دارد ولی به دلیل اهمیتش آن را جدا آوردم رویکرد فرقه‌گرایانه است. اصل این رویکرد بر این است؛ فرقه من اصیل است و هیچ فرقه دیگری اصیل نیست. این رویکرد به خودش نگاه انتقادی ندارد و برای خودش فقط توجیه می‌کند.

ایرادات رویکردهای مطرح نسبت به مسئله تکفیر

من قبل از اینکه رویکرد تمدنی را شرح دهم انتقادات این رویکردها را عرض می‌کنم. رویکرد جریان‌شناختی میراث‌دار فرقه ملل و نحلی است و تیپ مسائل آن به فرقه ناجیه نزدیک است و بیشتر به نقد فرقه می‌پردازد تا نقد تکفیر و تکفیر برایش ثانوی است. رویکرد فقهی هم محدودیت دارد و بخشی از مسئله را مد نظر قرار می‌دهد یعنی چالش‌های فکری فرهنگی و اجتماعی و سیاسی مسئله را نمی‌بیند و صرفا نگاه تعبدی دارد. رویکرد سکولاریستی هم دو چالش اساسی دارد یکی اینکه اسلام‌شناسی ضعیف دارد و هم انسان‌شناسی ضعیف دارد یعنی نمی‌آید انسان را بشناسد که این انسان با چه چالش‌هایی مواجه است تا آن چالش‌ها را حل کند.

رویکرد تمدنی چند شاخصه دارد یکی اینکه تحلیلی است نقلی نیست، دوم اینکه واقعیت و آرمان را جمع می‌کند و فقط به واقعیت‌ها کفایت نمی‌کند. همچنین سیر تطور اندیشه‌ها را می‌بیند، اصول تمدنی اسلام را هم مد نظر قرار می‌دهد. شاخصه دیگرش این است که فهم انتقادی از تراث فکری دارد، نگاه تعقلی قوی دارد و رویکردش در برابر تجدد فعال است و آخرین نکته اینکه رویکرد تمدین تربیتی اجتماعی است و اصلاح فرهنگ را بر عهده دارد.

رویکرد اندیشه‌ای

در ادامه نشست حجت‌الاسلام و المسلمین سیدحسین البدری؛ پژوهشگر حوزوی به عنوان ناقد سخن گفت که گزیده آن را در ادامه می‌خوانید؛

مباحث گونه‌شناسی مباحثی است که می‌تواند به گسترش نگاه علمی به پدیده تکفیر که به ابزار تبدیل شده است یاری رساند. دوستمان انواع رویکردها را ذکر کرد ولی یک رویکرد را جا انداخت که جا دارد به آن پرداخته شود و آن رویکرد اندیشه‌ای است یعنی اگر از رویکرد تاریخی و حکمی و تمدنی و ... بگذریم، می‌توانیم به این مسئله بپردازیم که نظریه قرآن و حدیث و کلام اصحاب درباره مسئله تکفیر چیست.

نکته دوم این است که تاکید ایشان بر مقالات فارسی بود، در مقالات عربی تکفیر بحث کلان‌تری است و جای مانور بیشتری دارد. آسیب بعدی عدم توجه به تسلسل تاریخی این رویکردها است یعنی اول کدام ظهور کرده است بعد کدام رویکرد ظهور پیدا کرده است. بعضی رویکردها رویکرد نیست بلکه زیر رویکرد و زیرمجموعه است. نکته بعدی استفاده از اصلاحات غیر واضح و غیر علمی در پژوهش است مثل خودآگاهانه یا واقع‌بینانه که در مباحث علمی کاربرد ندارد چون معنایش مشخص نیست.

انتهای پیام
captcha