خداوند متعال در سوره مبارکه اسراء، که نام دیگر آن «بنیاسرائیل» است، از سرنوشتی محتوم برای (بنی)اسرائیل پردهبرداری میکند. آیات 4 تا 8 این سوره، از این واقعیت سخن میگوید که بنیاسرائیل دو مرتبه در تاریخ حیات خود، فسادی عظیم بهپا کردهاند/ یا خواهند کرد (لَتُفْسِدُنَّ فِي الْأَرْضِ مَرَّتَيْنِ) و در زمین به سرکشی و برتریجویی بزرگی برخواهند خاست (وَلَتَعْلُنَّ عُلُوًّا كَبِيرًا). خداوند در هر دو بار، آنان را به مجازاتی «درهمکوبنده» وعده داده است. اما آنچه در این میان بسیار جالب است، آن است که این مجازاتهای کوبنده علیه بنیاسرائیل، از جانب افرادی محقق خواهد شد که صفات آنان با جزئیاتی خاص در این آیات ذکر شده است.
پیش از ورود به این پیشگویی، خوب است بدانیم بنیاسرائیل کیستند؟ بنیاسرائیل قومی بودند بازمانده از سوارانِ کشتی نوح[1]، که خداوند آنان را از میان همگان برگزید[2]، کتاب خود را بر آنان نازل کرد[3]، عمده پیامبران خویش را - از موسی تا عیسی (ع) - بهسوی ایشان فرستاد و آیات و معجزات فراوانی بدیشان نمایاند[4]، تا آنان به عهد و میثاقی که با خداوند بسته بودند - که دین خدا را اقامه کرده و در میان سایر امم گسترش دهند - وفا کنند[5]. اما ایشان چه کردند؟! عهد را شکسته، به بتپرستی روی آورده[6]، موسی (ع) را تنها گذاشتند[7]، کتاب خدا را پشت سر افکندند[8]، پیامبران خود را تکذیب کرده یا کشتند[9] و در آخر، به اصل دین کافر شدند تا بدانجا که مورد لعن داود و عیسی بن مریم (ع) قرار گرفتند[10]. با اینحال، باز هم خداوند ایشان را دور نینداخت و گرچه آخرین کتاب و پیامبر خویش را در میان قومی دیگر نهاد (قوم عرب)، راه بازگشت به رحمت خود را برایشان باز گذاشت[11].
درست است که (بنی)اسرائیل برای ما ایرانیان دشمنی درجه یک هستند و ما از آنان نفرتی عمیق داریم؛ اما حتما برایمان جذاب خواهد بود که بدانیم نگاه خداوند متعال - که نگاهی از ورای زمان و تاریخ بشر است - به ماهیت و سرنوشت این قوم که زمانی محبوب خداوند بودند، چگونه میباشد؟ برای این منظور به آیات سوره اسراء بازمیگردیم.
در آیات ابتدایی سوره اسراء، از دو فساد بنیاسرائیل و مجازات آن سخن رفته است. در اینباره که منظور از دو فساد بنیاسرائیل چه بوده، در چه زمانی رخ داده یا خواهد داد، و بهویژه چهکسانی بنیاسرائیل را ذلیل خواهند کرد، مفسران نظرات مختلفی ابراز کردهاند که میتوان آنها را در دو دسته کلی جای داد :
از جمله این شواهد در متن آیات، آن است ابتدا و در هنگام بیان نتیجه تهدید اول، از فعل ماضی استفاده شده: «فَإِذَا جَاءَ وَعْدُ أُولَاهُمَا بَعَثْنَا عَلَيْكُمْ عِبَادًا لَنَا فَجَاسُوا خِلَالَ الدِّيَارِ وَكَانَ وَعْدًا مَفْعُولًا»؛ اما در بیان نتیجه تهدید دوم، از فعل مضارع بههمراه لام عاقبت استفاده شده که گویی اشاره به آینده دارد: «فَإِذَا جَاءَ وَعْدُ الْآخِرَةِ لِيَسُوءُوا وُجُوهَكُمْ وَلِيَدْخُلُوا الْمَسْجِدَ كَمَا دَخَلُوهُ أَوَّلَ مَرَّةٍ وَلِيُتَبِّرُوا مَا عَلَوْا تَتْبِيرًا» بهعلاوه درحالیکه تصریح شده وعده اولی تحقق یافته است (کان وعدا مفعولا)، چنین تصریحی برای وعده دوم وجود ندارد، که میتواند اشارهای به تحقق آن در آینده باشد.
همچنین روایاتی وجود دارند که تأویل آیات مذکور را در آینده میدانند[15]. بر طبق این روایات، قومی که «أولی بأسٍ شدیدٍ» بوده و (بنی)اسرائیل را تنبیه خواهند کرد، قومی است که خداوند قبل از خروج قائم (عج) برمیانگیزد[16] و در روایتی، حتی مصداق این قوم نیز مشخص شده است. (اهل قم[17]).
به عقیده نگارنده، فارغ از اینکه کدام یک از دو نظر را بپذیریم، میتوان از منظری متفاوت نیز به این آیات نگریست. واقعیت آن است که در طول تاریخ، هربار که بنیاسرائیل فساد کردهاند، خداوند آنان را تنبیه کرده است. همانطور که مفسران نیز گفتهاند، فسادهای متعدد بنیاسرائیل در تاریخِ خود به دو بار محدود نمیشود، و هر بار نیز با مجازات متفاوتی روبرو شدهاند. بنابراین چرا باید در این آیات، تنها به دو بار فساد این قوم و مجازات آن اشاره شود؟
کلید این معما در آیه 7 سوره است. خداوند در این آیه جملهای میفرماید که بیانگر یک قاعده اساسی و کلی است: «وَإِنْ عُدْتُمْ عُدْنَا»؛ «اگر [به فساد] بازگردید، ما هم [به مجازات] بازمیگردیم». این قاعده نشان میدهد تتابع فساد - مجازات، محدود به دو بار نیست و بنیاسرائیل اگر باز هم فساد کنند، باز هم مجازات میشوند. همین اصل در خود تورات - در سفر لاویان - با تفصیلی بیشتر، چنین بیان شده است؛
«اگر به من گوش ندهید و مرا اطاعت نکنید، قوانین مرا رد کنید و عهدی را که با شما بستهام بشکنید، آنگاه من شما را تنبیه خواهم کرد ... اگر باز هم مرا اطاعت نکنید، هفتبار شدیدتر از پیش شما را بهخاطر گناهانتان مجازات خواهم کرد ... اگر بعد از همه اینها بازهم مرا اطاعت نکنید و بهمن گوش ندهید، آنوقت بهخاطر گناهانتان هفت مرتبه بیشتر بلا بر سرتان میآورم ... اگر با وجود این اصلاح نشوید و برخلاف خواست من رفتار کنید، آنگاه من هم بر خلاف میل شما رفتار خواهم کرد و شما را بهسبب گناهانتان هفت مرتبه بیشتر از پیش تنبیه خواهم نمود ...» (سفر لاویان، باب 26، آیات 14 تا 39).
یک نکته جالب توجه در این عبارات سفر لاویان، آن است که با هر بار عصیان و فساد بنیاسرائیل، مجازات الهی از دفعه پیش (هفت بار) شدیدتر میشود. در آیات سوره اسراء نیز این تشدید مجازات تصریح شده است. در وعده اول، بنیاسرائیل در دیار خود تعقیب میشوند (فَجَاسُوا خِلَالَ الدِّيَارِ)؛ اما در وعده دوم، تنبیهکنندگان بر هر آنچه دست یابند، نابودش خواهند کرد (وَلِيُتَبِّرُوا مَا عَلَوْا تَتْبِيرًا).
بنابراین، گویا مقصود این آیات نه گزارشِ تاریخ است و نه پیشگوییِ آینده؛ بلکه میخواهد یک قاعده برای بنیاسرائیل جا بیندازد؛ اگر دوباره فساد کنید، دوباره مجازات میشوید؛ و هر مجازات از مجازات قبل شدیدتر خواهد بود!
اکنون رژیم اسرائیل - که خود را میراثدار قوم بنیاسرائیل میداند - باز هم فسادی عظیم در زمین بهپا کرده است. کودککشی، نسلکشی، اشغالگری، تخریب خانهها و مزارع، فتنهگری در دیگر کشورها از جمله کشور عزیزمان، تنها گوشهای از فساد این قومِ - قبلاً محبوب و اکنون مغضوب - خداوند است. پس بنابر قاعده مذکور، دوباره مجازات و آوارگی، این بار شدیدتر از دفعات پیشین در انتظار این قوم است.
حال که تنبیه و مجازات (بنی)اسرائیل مسلم است، بسیار جذاب خواهد بود اگر بدانیم چهکسانی قرار است این قوم را تنبیه کنند و این تنبیهکنندگان چه صفاتی دارند. شگفت آنکه آیات ابتدایی سوره اسراء، درباره صفات این قوم با جزئیاتی دقیق سخن گفته است! مروری بر این صفات، ناخودآگاه انسان را بهیاد رزمندگانی از فلسطین میاندازد که در برابر این قوم فاسد صفآرایی کرده و نبرد «طوفان الأقصی» را بر آنان تحمیل نمودند. بر طبق آیات مذکور، این صفات بهقرار زیر است:
یادداشت از محمد حسین اخوان؛ پژوهشگر علوم قرآن
[1] «وَ ءَاتَيْنَا مُوسىَ الْكِتَابَ وَ جَعَلْنَاهُ هُدًى لِّبَنىِ إِسْرَاءِيلَ ... ذُرِّيَّةَ مَنْ حَمَلْنَا مَعَ نُوحٍ إِنَّهُ كاَنَ عَبْدًا شَكُورًا» (اسراء/2-3)
[2] «يا بَني إِسْرائيلَ اذْكُرُوا نِعْمَتِيَ الَّتي أَنْعَمْتُ عَلَيْكُمْ وَ أَنِّي فَضَّلْتُكُمْ عَلَى الْعالَمينَ» (بقره/47)
[3] «وَ آتَيْنا مُوسَى الْكِتابَ وَ جَعَلْناهُ هُدىً لِبَني إِسْرائيلَ أَلاَّ تَتَّخِذُوا مِنْ دُوني وَكيلاً» (اسراء/2)
[4] «سَلْ بَني إِسْرائيلَ كَمْ آتَيْناهُمْ مِنْ آيَةٍ بَيِّنَةٍ ...» (بقره/211)
[5] «يا بَني إِسْرائيلَ اذْكُرُوا نِعْمَتِيَ الَّتي أَنْعَمْتُ عَلَيْكُمْ وَ أَوْفُوا بِعَهْدي أُوفِ بِعَهْدِكُمْ وَ إِيَّايَ فَارْهَبُونِ» (بقره/40)؛
«وَ إِذْ أَخَذْنا ميثاقَ بَني إِسْرائيلَ لا تَعْبُدُونَ إِلاَّ اللَّهَ وَ بِالْوالِدَيْنِ إِحْساناً وَ ذِي الْقُرْبى وَ الْيَتامى وَ الْمَساكينِ وَ قُولُوا لِلنَّاسِ حُسْناً وَ أَقيمُوا الصَّلاةَ وَ آتُوا الزَّكاةَ ثُمَّ تَوَلَّيْتُمْ إِلاَّ قَليلاً مِنْكُمْ وَ أَنْتُمْ مُعْرِضُونَ» (بقره/83)
[6] «وَ جاوَزْنا بِبَني إِسْرائيلَ الْبَحْرَ فَأَتَوْا عَلى قَوْمٍ يَعْكُفُونَ عَلى أَصْنامٍ لَهُمْ قالُوا يا مُوسَى اجْعَلْ لَنا إِلهاً كَما لَهُمْ آلِهَةٌ قالَ إِنَّكُمْ قَوْمٌ تَجْهَلُونَ» (اعراف/138)؛ و داستان گوساله سامری (طه/85-97)
[7] داستان عدم ورود به ارض مقدس (مائده/20-26)
[8] «وَ لَمَّا جاءَهُمْ رَسُولٌ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ مُصَدِّقٌ لِما مَعَهُمْ نَبَذَ فَريقٌ مِنَ الَّذينَ أُوتُوا الْكِتابَ كِتابَ اللَّهِ وَراءَ ظُهُورِهِمْ كَأَنَّهُمْ لا يَعْلَمُونَ» (بقره/101)
[9] «لَقَدْ أَخَذْنا ميثاقَ بَني إِسْرائيلَ وَ أَرْسَلْنا إِلَيْهِمْ رُسُلاً كُلَّما جاءَهُمْ رَسُولٌ بِما لا تَهْوى أَنْفُسُهُمْ فَريقاً كَذَّبُوا وَ فَريقاً يَقْتُلُونَ» (مائده/70)
[10] «لُعِنَ الَّذينَ كَفَرُوا مِنْ بَني إِسْرائيلَ عَلى لِسانِ داوُدَ وَ عيسَى ابْنِ مَرْيَمَ ذلِكَ بِما عَصَوْا وَ كانُوا يَعْتَدُونَ» (مائده/78)
[11] «عَسى رَبُّكُمْ أَنْ يَرْحَمَكُمْ وَ إِنْ عُدْتُمْ عُدْنا ...» (اسراء/8)؛
«ولی با وجود اين، من ايشان را در سرزمين دشمنانشان ترک نخواهم کرد و بهكلی از بين نخواهم برد و عهد خود را با آنها نخواهم شكست ، چون من خداوند، خدای ايشان هستم» (تورات، سفر لاویان، باب 26، آیه45).
[12] تلمود بابلی، کتاب سوکّا (Sukkah)، 51b
[13] برای نمونه: مقاتلبنسلیمان، تفسیر، ج2، ص521-522؛ طبری، جامعالبیان، ج15، ص17-18؛ طباطبایی، المیزان، ج13، ص44.
[14] مثلا: صادقی تهرانی، تفسیر الفرقان (1406ق)، ج17، ص33-45؛ سید قطب، فی ظلال القرآن (1425ق)، ج4، ص2214.
[15] عیاشی، تفسیر (1380)، ج2، ص281؛ مجلسی، بحارالأنوار (1403)، ج90، ص77
[16] عیاشی، تفسیر (1380)، ج2، ص281؛ مجلسی، بحارالأنوار (1403)، ج53، ص93
[17] مجلسی، بحارالأنوار (1403)، ج57، ص216
[18] راغب اصفهانی، مفردات (1374)، ص433.
[19] قضيه فلسطين كليد رمز آلود گشوده شدن درهاي فرج به روي امت اسلام است (مقام معظم رهبری، 25/1/1385)
انتهای پیام