انکار و تقلیل دو سیاست وهابیت درباره فضایل حضرت زهرا(س) است
کد خبر: 4188712
تاریخ انتشار : ۲۸ آذر ۱۴۰۲ - ۱۲:۳۵
علی‌اکبر روستایی:

انکار و تقلیل دو سیاست وهابیت درباره فضایل حضرت زهرا(س) است

معاون پژوهش مؤسسه تحقیقاتی حضرت ولیعصر(عج) تاکید کرد: در یک نگاه کلی جریان وهابیت منکر فضایل اهل بیت(ع) و حضرت زهرا(س) هستند و اگر هم ذکر کنند دنبال تقلیل آن هستند تا عملا شبیه به انکار فضیلت و حذف آن شود که نمونه‌های بارز آن را در آرای کسانی چون عرعور و رشیدرضا می‌بینیم.

ارسال/ انکار و تقلیل دو سیاست بارز وهابیت درباره فضایل حضرت زهرا(س) استبه گزارش ایکنا، حجت‌الاسلام والمسلمین علی‌اکبر روستایی؛ معاون پژوهش مؤسسه تحقیقاتی حضرت ولیعصر(عج)، شامگاه 27 آذرماه در نشست علمی «حضرت زهرا(س) از منظر وهابیت» در ذیل دوره فاطمه‌شناسی با رویکرد تاریخی که از سوی مؤسسه علمی فرهنگی پرسمان برگزار شد به نقد دیدگاه وهابیت درباره انکار و کمرنگ‌کردن فضایل حضرت زهرا(س) پرداخت. 

متن سخنان این استاد حوزه به شرح زیر است؛

فضایل‌نگاری هم شامل نگاه اثباتی و هم نگاه سلبی می‌شود؛ نگاه اثباتی به این معناست که آیا در بین وهابیت فضایل حضرت زهرا(س) مطرح می‌شود یا خیر و اگر مطرح است چگونه؟ و نگاه سلبی هم ناظر به انکار فضایل حضرت زهرا(س) است یعنی آیا در جامعه وهابیت کسانی هستند که منکر فضایل اخلاقی، معنوی و سیاسی و ...شوند؟

در وهابیت هم فضایلی برای حضرت زهرا(س) ذکر شده است ولی گاهی اوقات جهت‌گیری مذهبی آنان سبب شده است تا آن را کمرنگ و رقیق کنند یا گاهی منکر آن شوند یا اینکه تبیین درستی نداشته باشند؛ از جمله کسانی که در وهابیت فضایل را بیان کرده است رشیدرضا صاحب تفسیر المنار است؛ البته وی در صفحه 60 کتاب وهابیون و الحجاز به تجلیل از محمدبن عبدالوهاب پرداخته است و از حرکت وهابیت دفاع کرده است و موضع‌گیری‌های او در مورد توسل و شفاعت را دفاع از توحید و حق و مبارزه با خرافه می‌داند.

البته به عقیده ما توسل و شفاعت باورهایی نه تنها شیعی بلکه اسلامی است و اهل سنت هم شفاعت و زیارت قبور و توسل و سوگند به غیرخدا را قبول دارند که عبدالوهاب آن را خرافه می‌داند و با آن مبارزه کرده است و رشیدرضا هم به عنوان مدافع او عمل کرده است.

از جمله القابی که رشیدرضا درباره حضرت زهرا(س) بیان کرده است تعبیر بضعه الرسول است. وی آورده است: بضعه الرسول سیده النساء(س) یعنی پاره وجود رسول خدا و سرور زنان. البته رشیدرضا بضعه را آنطور که باید معنا نکرده است؛ بضعه پاره‌ای از وجود یک فرد است ولی او به ارث‌بردن یکسری صفات فرزند از والد خود را مطرح می‌کند و به این صفات نمی‌پردازد. او می‌گوید این صفات ممکن است عقلی باشد یعنی پدر ممکن است فرد باهوشی باشد و آن را به فرزند منتقل کند.

وی در بخش دیگری از تفسیر المنار آورده است فرزند نسخه دومی از وجود پدر و شخصیتی است که خواهان بقای وجود خود است لذا اقدامات حضرت زهرا(س) را در این راستا توجیه می‌کند و به این مسئله نمی‌پردازد که پیامبر(ص) فرمودند هر کسی ولایت علی(ع) را منکر شود با امر خدا و پیامبر(ص) مخالفت کرده است و یا به این بحث که آزار و اذیت فاطمه آزار خداوند است نمی‌پردازد.

برداشت غلط رشیدرضا درباره لقب زهرا

صاحب تفسیر المنار در بخش دیگری از تفسیرش به واژه «زهرا» پرداخته و آورده است که اگر ایشان به این لقب ملقب شد به خاطر این نیست که نور عبادتش می‌تابید و درخشندگی معنوی داشت بلکه چون حیض نمی‌دید او را زهرا نامیدند در حالی که در کتب اهل سنت روایاتی داریم که از جمله از عایشه نقل کرده‌اند که ما با نور صورت فاطمه(س)، در تاریکی فعالیت می‌کردیم ضمن اینکه از جهت لغت هم زهرا به معنای نورافشانی است نه به معنای حیض ندیدن.

زهرا به معنی تابش نور معنوی حضرت زهرا(س) در آسمان و زمین است؛ زهرا یعنی اینکه قصر درخشانی در بهشت دارند و یا در هنگام ولادت نور از ایشان ساتع شده است و آسمان‌ها با نور وجود ایشان می‌درخشند و متاسفانه وی از بین این همه معنی به برداشت خود اکتفا کرده است. رشیدرضا همچنین به فضیلت محور امامت حضرت زهرا(س) پرداخته و می‌گوید روایاتی در مورد خروج حضرت مهدی(عج) صادر شده است که به حد تواتر معنوی رسیده است ولی به این مسئله اشاره ندارد که حضرت مهدی(عج) از نسل امام حسین(ع) هستند و این در حالی است که کتب اهل سنت بر این مسئله تصریح دارند. بنابراین ظاهر کار نقل فضیلت است ولی در باطن این فضایل را کمرنگ کرده‌اند و به همین دلیل در جامعه وهابی نمی‌توانیم آنچنان مناقب و فضایل حضرت صدیقه طاهره را نشان دهیم.

انکار فضایل اهل بیت(ع) توسط وهابیت

البته آنچه بیشتر در فضایل وهابیت وجود دارد انکار فضایل است و این در حالی است که در اهل سنت از جمله حاکم نیشابوری روایت معتبری از الصحیحین نقل کرده است که: ان الله یرضی لرضاها و یغضب لغضبها. وهابیون این مسائل روشن را منکر می‌شوند؛ مثلا عدنان عرعور که یکی  از وهابیون فعال در شبکه‌های ماهواره‌های وهابیت است وقتی به این روایت می‌رسد به شدت منکر می‌شود و می‌گوید آیا خدا به خاطر غضب یکی از بندگانش غضبناک می‌شود؟ این در حالی است که ابن تیمیه که مورد احترام خود وهابیت است با صراحت می‌آورد که خداوند ممکن است با غضب یک مؤمن هم غضبناک شود. حال باید از عرعور پرسید که آیا آثار ابن‌تیمیه را که قبول دارید خوانده‌اید؟ یا خوانده‌اید ولی نستجیربالله فاطمه(س) را مؤمنه نمی‌دانید؟

یکی از فضایل حضرت زهرا(س) نساءنا در آیه مباهله است؛ حاکم نیشابوری نقل کرده است که این حدیث متواترا نقل است که پیامبر(ص) حضرت زهرا(س) را به عنوان نساءنا و امیرالمؤمنین(ع) را به عنوان «انفسنا» در جریان مباهله آوردند ولی آیا رشیدرضا و عدنان عرعور این نگاه غالب متفکران اخل سنت را پذیرفته‌اند؟ در صحیح مسلم بیان شده است وقتی این آیه نازل شد پیامبر(ص) علی و فاطمه و حسنین(ع) را اهل بیت خود خواند و در شان اهل بیت هم آیه نازل شده است که نه تنها شیعیان بلکه به باور جمهور اهل سنت، آیه تطهیر شامل زنان پیامبر(ص) نمی‌شود.

عثمان خمیس به عنوان یک وهابی می‌گوید پیامبر(ص) در آن موقع دختری جز فاطمه نداشت و چون فرزند پسری هم نداشت حسنین(ع) را برای مباهله آورد در حالی که در اینجا بحث نسب مطرح نیست بلکه نبرد بین حق و باطل است. پیامبر(ص) همسر با فضیلتی چون ام سلمه داشتند که جزء زنان بهشتی است ولی پیامبر(ص) ایشان را به همراه نیاوردند یا در ماجرای کسا و آیه تطهیر هم حضرت به ام سلمه برای کسا، اذن ورود ندادند.  

مسئله دیگری که ما درباره وجود مقدس فاطمه(س) می‌بینیم این است که وهابیت می‌گویند هیچ آیه‌ای درباره حضرت زهرا(س) در قرآن وجود ندارد ولی در مورد مریم(س) هست؛ می‌پرسیم آیا شما مقام فاطمه(س) را پایین‌تر از مریم(س) می‌دانید.؟ مگر در روایات نداریم سیده النساء اهل الجنه؛ مگر در عابیر اهل سنت نداریم فاطمه سیده النساء العالمین؟ چگونه اینها را باید نادیده بگیریم؟ مگر در سوره انسان که بحث اطعام به یتیم و اسیر و مسکین آمده است حضرت زهرا(س) جزء این خانواده نبودند؟ آیا آیه تطهیر شامل آن حضرت نیست؟ کافی است مصادر اهل سنت مانند بحر المحیط و تفسیر ثعالبی و ... را یکبار  دیگر بخوانید که آن‌ها رجس را هر نوع آلودگی، گناه، عذاب، نجاسات و ... معنا کرده و گفته‌اند اهل بیت(ع) از آنان دورند.

نظر ثعالبی اهل سنت درباره آیه تطهیر

ثعالبی روایاتی در مورد مصداق اهل بیت(ع) هم ذکر کرده و گفته است که ام‌سلمه فرمود این آیه در منزل من نازل شد و پیامبر(ص)، حضرت علی(ع) و فاطمه(س) و دو فرزندش را صدا زد و با کسای یمانی پوشاند. البته برخی آن را به زنان پیامبر(ص) نسبت داده‌اند ولی ثعالبی تاکید دارد چنین نیست و فقط مخصوص 5 تن است.

ما از عرعور و خمیس می‌پرسیم که مگر تعبیر نساءنا در آیه مباهله اشاره به حضرت زهرا(س) ندارد؟ چگونه چنین افرادی برخلاف جمهور اهل سنت و علمای شیعه چنین نظری را بیان کرده است. آیه ذوی القربی در آیات قرآن کریم هم حضرت زهرا(س) و اهل بیت(ع) ذکر شده‌اند. روایات متعددی هم در منابع اهل سنت در سه طریق منتهی به ابن عباس، امیرمؤمنان و ابوسعید خدری داریم که تصریح دارند که حضرت زهرا(س) جزء ذوی‌القربی هستند.

بنابراین در یک نگاه کلی جریان وهابیت یا منکر فضایل اهل بیت(ع) و حضرت زهرا(س) هستند و اگر هم ذکر کنند دنبال تقلیل آن هستند تا عملا شبیه به انکار فضیلت و حذف آن شود.

انتهای پیام
captcha