به گزارش ایکنا؛ فاطمه میرزایی، کارشناس مدیریت بهداشت و درمان در یادداشتی به موضوع استرس شغلی و مادرانگی پرداخته و برای انتشار در اختیار ایکنا قرار داده استکه در ادامه میخوانیم.
تمامی انسانها در هر پست، مقام و جایگاهی که شاغل هستند فشارهای روانی و جسمی مختلفی را تجربه میکنند. اما کسانی که در نظام بهداشت و درمان شاغل هستند، به دلیل مواجهه با سلامت افراد از استرس بیشتری رنج برده و البته این تأثیر بسیار مهمتر خواهد بود. استرس در سازمانهای امروزی را میتوان یکی از مسائل حاد دانست؛ گروهی از صاحبنظران استرس شغلی را بیماری شایع قرن نامگذاری کردهاند. این عوامل استرسزا نیز با افزایش پیچیدگی و گسترش فناوریها و ابعاد سازمانها و نیز پیچیدگی نقش افراد بدون آموزش کافی و برنامهریزی مناسب رو به افزایش میرود.
حال اگر زنان را به عنوان بخشی از نیروی انسانی در نظام بهداشت در نظر بگیریم، تمامی این موارد میتواند بر زندگی ایشان و مهمتر از آن بر نقشهای همسری و مادری ایشان مؤثر باشد. چرا این مسئله مهم است؟ زنان به عنوان قطب عاطفه و احساس در خانواده اگر دچار استرس شوند از آسیب بیشتری رنج میبرند و این رنج در نقشهای دیگر ایشان نیز جاری خواهد بود. همچنین به دلیل احساس مسئولیت مادران نسبت به فرزندان به ویژه فرزندان کوچک این استرس شغلی چندبرابر گشته و ابتدا مادر و پس از آن فرزندان و در نهایت بازدهی شغلی ایشان را تحت تأثیر قرار خواهد داد.
استرس شغلی را میتوان تجمیع عوامل استرسزا در کنار یکدیگر که مرتبط با شرایط شغلی است در نظر گرفت، به عبارت دیگر استرس شغلی، استرسی است که فرد در هنگام ایفای نقش خود در پست سازمانی به آن دچار میشود. حال اگر این نقش سازمانی با نقش خانوادگی فرد در تضاد و تزاحم باشد؛ طبیعی است که مضاعف شده و مادر را تحت فشار شدید قرار دهد.
از سوی دیگر توزیع ناعادلانه در محیط کاری میتواند نتایج نامطلوبی همچون ایجاد عوامل استرسزا بر کارمندان به همراه داشته باشد که میتوان آن را یکی از عوامل مهم در استرس شغلی نامید. نکته مهم این جاست که بسیاری از مادران به دلیل استفاده از مزایای مادری به صورت قانونی یا توجه به امر مادری، با این نظام ناعادلانه مواجه هستند و باید وظایف مادری خود را نادیده انگارند تا با این تبعیض مواجه نشوند. این امر میتواند اثرات منفی بین کارمندان و همچنین آثار مخربی بر روابط کاری داشته باشد. عواملی همچون جو اخلاقی سازمان و ساختار مربوط به سازمان از جمله عواملی است که با استرس شغلی ناشی از تضاد مادری و شغل در ارتباط است. بدین جهت این امر میتواند سلامت جسم و روان کارمندان مادر را تهدید کند. همچنین از نتایج نامطلوب آن میتوان قصد ترک شغل، نارضایتی شغلی، مرخصی و عملکرد ضعیف کارکنان را نام برد.
با وجود اینکه نیروهایی با روابط سالم، خلاق، شایسته و پویا به رشد و توسعه یک سازمان کمک شایانی میکند، وجود استرس شغلی، ترس، اضطراب، بیصبری، بیحوصلگی و ناراحتیهایی که سلامت جسم و روان را تهدید کند، میتواند برای یک سازمان زیانبار باشد و موجب غیبت، تأخیر، عدم تمایل به ادامه همکاری، بیعلاقگی و در نهایت منجر به ترک سازمان شود. با توجه به این امر که وجود زنان در خدمات پزشکی ضروری است و نباید ایشان را از این فضا حذف کرد، پس عدم توجه به نقشهای خانوادگی زنان نه تنها موجب میشود ایشان آسیب ببینند؛ بلکه سازمان را با مشکل مواجه خواهد کرد. بدین جهت باید شرایطی را فراهم کرد تا مادران شاغل از حمایت کافی برای نقش مادری و از سوی دیگر بازدهی در محل کار برخوردار باشند.
لازم به توجه است که یکی از عوامل مهم در جهت کاهش آسیبهای معنوی به زنان در محیط بیمارستانی کمبود نیروی زن در تخصصها و عناوین شغلی است. اگر بانوان در محیط درمانی احساس کنند که بین مادری و شغل خود باید مادری را انتخاب کنند تا از استرس کمتری رنج ببرند، بیش از پیش با کمبود نیرو در این فضا مواجه خواهیم بود و زنانی که به عنوان بیمار به محیط درمان مراجعه میکنند با مشکل بیشتری پیرامون رعایت عفاف و عدم اختلاط با مردان درگیر خواهند شد. امری که امروزه به معضلی مهم برای زنان پاکدامن این سرزمین تبدیل شده است.
انتهای پیام