لزوم اطاعت از پیغمبر + فیلم
کد خبر: 4207575
تاریخ انتشار : ۱۰ فروردين ۱۴۰۳ - ۱۳:۴۴
زندگی با آیه‌ها / ۱۸

لزوم اطاعت از پیغمبر + فیلم

ایمان به پیغمبر، تعهداتی را با خود به‌دنبال می‌آورد. اگر آن تعهدات انجام گرفت، به هر اندازه که آن تعهد‌ها انجام گرفت، ایمان انسان به همان اندازه درست است.

به گزارش ایکنا، انسان در طول تاریخ، تمام همتش پاسخ به نیازهایش بود، چراکه ذاتا موجودی نیازمند آفریده شده است. خطر مهلکی که در کمین انسان است، از یک سو تشخیص نادرست نیازهایش و از سوی‌ دیگر تجویز پاسخ‌های نادرست به این نیازهاست. ارمغان انبیای الهی برای عبور دادن انسان‌ها از این گردنه پرخطر، چیزی نیست، مگر تعالیمی از جنس وحی الهی؛ قرآن کریم آن تحفه گران‌بهای بی‌نظیر شفابخشِ هدایت‌کننده‌ای است که به‌ واسطه حضرت محمد(ص) از طرف خدای متعال برای انسان فرستاده‌ شده است. انسان به سرمنزل آرامش، اطمینان و رضایت‌مندی در این دنیا نمی‌رسد، مگر به‌ واسطه استمداد و بهره‌مندی عملی از این کتاب باعظمت.

حال با توجه به ضرورت گفتمان‌سازی و رواج مفاهیم قرآنی در زندگی آحاد مردم، جمعی از خادمان و دغدغه‌مندان قرآن کریم بر آن شدند که طرحی ملی با عنوان «مسطورا» یعنی سطر به سطر زندگی با آیه‌های قرآن کریم را در قالب‌های گوناگون تبلیغ و ترویج کنند تا آیه‌های قرآن به گفتمان عمومی در جامعه تبدیل شود.

بر همین اساس این طرح از ماه مبارک رمضان آغاز شده است و ایکنا نیز به فراخور وظایف ذاتی‌اش در توسعه و تبلیغ فرهنگ قرآنی، فصول کتابی که به این جهت برای ماه مبارک رمضان تهیه شده است، روزانه بازنشر و به مخاطبانی که به این کتاب دسترسی ندارند، ارائه می‌دهد. این کتاب از سی فراز قرآنی مرتبط با آن پنج مفهوم زندگی‌ساز تشکیل شده که هر فراز نیز در چهار قسمت فراز محوری، ترجمه تدبری، تمثیل و برش‌هایی از کتاب «طرح کلی اندیشۀ اسلامی در قرآن» تبیین شده است.

در ادامه فصل هجدهم این کتاب از نظر می‌گذرد.

سطر هجدهم: لزوم اطاعت از پیغمبر

إِنَّمَا کَانَ قَوْلَ الْمُؤْمِنِینَ إِذَا دُعُوا إِلَى اللَّهِ وَرَسُولِهِ لِیَحْکُمَ بَیْنَهُمْ أَنْ یَقُولُوا سَمِعْنَا وَأَطَعْنَا وَأُولَئِکَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ ﴿۵۱﴾ نور| جزء ۱۸


بار بر زمین ماندۀ انبیای الهی را بلند می‌کنی؟
یا باری بر دوش ایشان؟!


سورۀ نساء
أُولَئِکَ الَّذِینَ لَعَنَهُمُ اللَّهُ وَمَنْ یَلْعَنِ اللَّهُ فَلَنْ تَجِدَ لَهُ نَصِیرًا ﴿۵۲﴾
أَمْ لَهُمْ نَصِیبٌ مِنَ الْمُلْکِ فَإِذًا لَا یُؤْتُونَ النَّاسَ نَقِیرًا ﴿۵۳﴾
أَمْ یَحْسُدُونَ النَّاسَ عَلَى مَا آتَاهُمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ فَقَدْ آتَیْنَا آلَ إِبْرَاهِیمَ الْکِتَابَ وَالْحِکْمَةَ وَآتَیْنَاهُمْ مُلْکًا عَظِیمًا ﴿۵۴﴾
فَمِنْهُمْ مَنْ آمَنَ بِهِ وَمِنْهُمْ مَنْ صَدَّ عَنْهُ وَکَفَى بِجَهَنَّمَ سَعِیرًا ﴿۵۵﴾
إِنَّ الَّذِینَ کَفَرُوا بِآیَاتِنَا سَوْفَ نُصْلِیهِمْ نَارًا کُلَّمَا نَضِجَتْ جُلُودُهُمْ بَدَّلْنَاهُمْ جُلُودًا غَیْرَهَا لِیَذُوقُوا الْعَذَابَ إِنَّ اللَّهَ کَانَ عَزِیزًا حَکِیمًا ﴿۵۶﴾
وَالَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ سَنُدْخِلُهُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِی مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ خَالِدِینَ فِیهَا أَبَدًا لَهُمْ فِیهَا أَزْوَاجٌ مُطَهَّرَةٌ وَنُدْخِلُهُمْ ظِلًّا ظَلِیلًا ﴿۵۷﴾
إِنَّ اللَّهَ یَأْمُرُکُمْ أَنْ تُؤَدُّوا الْأَمَانَاتِ إِلَى أَهْلِهَا وَإِذَا حَکَمْتُمْ بَیْنَ النَّاسِ أَنْ تَحْکُمُوا بِالْعَدْلِ إِنَّ اللَّهَ نِعِمَّا یَعِظُکُمْ بِهِ إِنَّ اللَّهَ کَانَ سَمِیعًا بَصِیرًا ﴿۵۸﴾
یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا أَطِیعُوا اللَّهَ وَأَطِیعُوا الرَّسُولَ وَأُولِی الْأَمْرِ مِنْکُمْ فَإِنْ تَنَازَعْتُمْ فِی شَیْءٍ فَرُدُّوهُ إِلَى اللَّهِ وَالرَّسُولِ إِنْ کُنْتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَالْیَوْمِ الْآخِرِ ذَلِکَ خَیْرٌ وَأَحْسَنُ تَأْوِیلًا ﴿۵۹﴾

ترجمۀ تدبری آیۀ۵۹ نساء

یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا ای مؤمنان أَطِیعُوا اللَّهَ از خدا اطاعت کنید که در قالب اطاعت از نمایندگان او متجلی است. وَأَطِیعُوا الرَّسُولَ وَأُولِی الْأَمْرِ مِنْکُمْ و به همین خاطر از رسول و صاحبان امرِ حکومت از سوی خدا و رسول از میان خودتان اطاعت کنید. فَإِنْ تَنَازَعْتُمْ فِی شَیْءٍ پس با این حساب که اطاعت رسول و اولی‌الامر در یک رتبه، و در طول اطاعت از خداست، اگر در مورد چیزی به اختلاف خوردید، فَرُدُّوهُ إِلَى اللَّهِ وَالرَّسُولِ پس داوری در آن را به خدا و در مرتبۀ بعد به رسول ارجاع دهید. البته وقتی رسول نباشد، همان اولی‌الامر درجای او می‌نشینند و فکر نکنید نظر خدا چیزی غیر از نظر رسول و جانشینان اوست.  إِنْ کُنْتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَالْیَوْمِ الْآخِرِ البته اگر به خدا و روز قیامت ایمان دارید، اگر قرار است به غیر این‌ها ارجاع دهید و در اختلافات حرف خودتان یا غیر رسول و جانشینانش را به کرسی بنشانید که دیگر مؤمن نیستید. ذَلِکَ خَیْرٌ وَأَحْسَنُ تَأْوِیلًا این کار نه‌تن‌ها اقتضای ایمان است بلکه برایتان بهتر است و سرانجامِ بهتری هم دارد و به نفع خودتان است هرچند نفهمید و در اختلاف، فقط نظر خودتان را درست بدانید.

شاقول

زرگر‌ها ترازو دارند، زغال فروش‌ها هم حتی ترازو دارند. گوش و چشم همه به ترازوست، حرف اول و آخر هم ترازو می‌زند، این در عالم ماده و مادیات.

در عالم معنا و معنویات هم همینطور، هرکس ترازوی خود را دارد. ترازوی یکی عقل است، عقلِ خُرد خود یا دیگران، یعنی گوش و هوشش به حرف و حدیث دیگران است، اینکه دیگران چه می‌گویند ملاک است و ترازوی یکی هم وحی است. یعنی آنچه خدا و پیامبر خدا می‌گوید. در نگاه این جماعت که اهل‌ایمان باشند، عقل به شمع می‌ماند، و وحی به شمس، یعنی خورشید؛ این‌ها شمع عقل خود و دیگران را در برابر شمس وحی فوت می‌کنند و کناری می‌نهند و می‌گویند هرچه خدا و پیامبرش بخواهند و بگویند.

حرف و سخن اهل ایمان و نطق و منطق این جماعت، وقتی که برای داوری به خداوند و پیامبرش حواله می‌شوند، این است که می‌گویند: سراپا گوش و هوش هستیم؛ و همین‌ها هستند که رستگارانند.

در دایرۀ قسمت ما نقطه تسلیمیم
لطف آنچه تو اندیشی حکم آنچه تو فرمایی 

ادامۀ راه انبیا

در دنیای مسیحیت، یک نفری در رأس مقامات روحانی قرار دارد به نام پاپ که می‌دانید این پاپ فقط یک مجسمه‌ای است درحقیقت که مردم باید به او احترام کنند. نه یک نظریۀ تازه‌ای در عقاید مسیحیت ابراز می‌کند، نه یک حکم تازه‌ای در احکام مسیحیت، مختلف با احکام قبلی ابراز می‌کند. بودن و نبودن او فقط مثل بودن یا نبودن یک مجسمۀ زیباست در اتاق پذیرایی شما! اگر بود، دکور اتاق کامل است، اگر نبود، ازنظر آدم‌های تجمل‌پرست ناقص است.

اما ایمان به پیغمبر، تعهداتی را با خود به‌دنبال می‌آورد. اگر آن تعهدات انجام گرفت، به هر اندازه که آن تعهد‌ها انجام گرفت، ایمان انسان به همان اندازه درست است. اگر چنانچه ایمانی بر زبان یا حتی در دل، ایمانی انسان داشت، ولی هیچ تعهدی را که این ایمان برای انسان معیّن می‌کند، متعهد نشد، هیچ‌گونه از مسئولیت‌هایی را که قبول نبوت پیغمبر بر دوش انسان می‌گذارد، انسان نپذیرفت، این انسان اگرچه به‌ظاهر مؤمن است، اما مؤمن واقعی نیست.

مؤمن آن وقتی است که به تعهدات و مسئولیت‌هایی که ایمانِ به نبوت برای انسان می‌آورد، پایبند باشد. این تعهد چیست؟ این تعهد این است که من ببینم پیغمبر چه‌کار می‌خواست در این دنیا بکند، یک بارِ عظیمی را پیغمبر می‌خواست بردارد، یک سنگ عظیمی را پیغمبر می‌خواست از جا بکند، یک بنیان عظیمی را پیغمبر می‌خواست بنا کند، من هم در زمان خودم نگاه کنم ببینم آیا آن باری که پیغمبر می‌خواست بردارد، کاملاً برداشته شده است؟ آن سنگی که پیغمبر می‌خواست از زمین قلع کند و بکند، کاملاً کنده شده است؟ آن بنیانی که پیغمبر می‌خواست بریزد و بسازد، آیا کاملاً ساخته شده است؟

اگر دیدم جواب منفی است، یعنی آن بار بر زمین است، آن سنگ کنده نشده، آن بنیان ساخته نشده، بکوشم تا آن کاری که او می‌خواست بکند، بکنم. بکوشم تا این بار را من بردارم. اگر استخوان من ضعیف بود، اگر زورم نرسید، آن مقداری که می‌توانم، زور بزنم روی آن، ده نفر دیگر هم پیدا کنم تا این بار را باهم برداریم، گروهی دیگر هم پیدا کنم تا این عمارت را با هم بسازیم.

انتهای پیام
captcha