حجتالاسلام والمسلمین شیرزاد کمانگر، پژوهشگر پژوهشکده فرهنگ و معارف قرآن کریم طی یادداشتی که در اختیار ایکنای قم قرار داده است، در خصوص ویژگیهای قوم یهود در قرآن آورده است: قوم یهود دارای اوصاف و ویژگیهای فراوانی هستند که ممکن است همگی را به عنوان شاخصهای آنان برشمرد و با اعمال و رفتار امروزی آنان در برخورد با فلسطینیان، سایر ملتها و مجامع بینالمللی تطبیق داد.
قرآن به عنوان کتاب زندگی بر پیامبر اسلام(ص) نازل گردیده است که با وجود قبیلههای گوناگون و کشمکشهای قومی و نژادی که در فضای سرزمین حجاز حاکم بود، کوچکترین رنگ و بوی نژادی به مضامین این کتاب آسمانی و وحیانی نفوذ نکرد بلکه آنان را با تعابیری همچون ای فرزندان آدم «یابنی آدم» (۶۰/یاس) ای مردم «یا ایهاالناس» (۱۵۸/اعراف) ای انسان «یاایها الانسان» (۶/انفطار) ای بندگان من «یاعبادی» (۵۳/زمر) خطاب میکند و موضوعاتی مانند ایمان، عمل صالح، اخلاص، رفتار نیکو، علم، جهاد و تقوا را به عنوان معیارهای ارزشی برای ارزیابیها، بیان کرده است.
بیشتر بخوانید:
نژادپرستی و تفاخر به یهودیت بدون در نظر گرفتن ملاکهای حق و منطق عقلی، از مهمترین ویژگیهای یهودیان صهیونیسم است که زیربنای کنشها و واکنشهای آنان در رفتار با غیریهودیان است؛ همانطوری که در منابع آنان بهطور صریح و فراوان انعکاس یافته است و خود را ملت برگزیده خداوند میدانند و سایر ملتها را حیوانات انساننما میشمارند.
آنان ادعا کرده که دارای دو روح حیوانی و الهی هستند، روح حیوانی آنان در بالاترین طبقات نیروهای شیطانی ریشه دارد، اما روح الهی در خدا ریشه دارد و بیگانگان نه تنها فاقد روح الهی هستند بلکه روح حیوانی آنان نیز در مقایسه با روح حیوانی یهودیان از لایههای پایینتر از عالم شیطانی ریشه میگیرند. (باورها و آئین یهود صفحه ۳۵۰) این روح الهی یهودیان از جوهر خداوند جوانه میزند لذا اگر یهودیان نبودند برکت از زمین رخت بر میبست و باران نمیبارید و خورشید نمیتابید، پس بدون اسرائیلیان ملتهای روی زمین، قادر به زندگی نیستند.
براساس تعالیم تلمود یهودیان، برترین ملتهای روی زمین یهودیان هستند و فقط آنها از نوع بشرند و ملتهای دیگر چیزی جز گونههای مختلف حیوان نیستند و در اختلافها و دعواها بین یهود و غیریهودی ولو اینکه حق با غیریهودی باشد باید از یهودی دفاع شود و غیریهودی را باید با نیرنگ و تزویر به دام افکند. (پروتکل دانشوران صهیون صفحه ۶۰۵ و ۶۰۷)، چون غیریهودیان مخلوقاتی شیطانی و زیادی هستند و تمام کائنات فقط به هدف یهودیان خلق شدهاند. (ره توشه راهیان نور ویژه رمضان ۱۳۹۶ صفحه ۳۴۶ و ۳۴۴)
به تعبیر استاد مطهری دین یهود، دینى است قومى و نژادى، محدود و از یک قوم و نژاد خارج نشده است. (مجموعه آثار استاد شهید مطهرى، جلد ۱۶، صفحه ۱۷۱)؛ آنان ادعای ابناللهى و خدا نژادى میکنند تا بتوانند یک سلسله امتیازات اجتماعى را به خودشان اختصاص بدهند. (همان، جلد ۲۷، صفحه ۲۸۰ و ۲۷۹) و مىگفتند ما فرزندان، دوستان «نَحْنُ أَبْناءُ اللَّهِ وَ أَحِبَّاؤُهُ». (۱۸/ سوره مائده) و اولیای خدا هستیم «یا أَیُّهَا الَّذِینَ هادُوا إِنْ زَعَمْتُمْ أَنَّکُمْ أَوْلِیاءُ لِلَّهِ مِنْ دُونِ النَّاسِ» (۶/ سوره جمعه) و ابراهیم و اسماعیل و اسحاق و یعقوب و «اسباط» همگی یهودی بودهاند: و «أَمْ تَقُولُونَ إِنَّ إِبْرَاهِیمَ وَإِسْمَاعِیلَ وَإِسْحَقَ وَیَعْقُوبَ وَالأسْبَاطَ کَانُواْ هُودًا» (۱۴۰/ سوره بقره) و کسانی وارد بهشت میشوند که یهودی باشند «وَ قالُوا لَنْ یَدْخُلَ الْجَنَّةَ إِلَّا مَنْ کانَ هُودا» (۱۱۱/ سوره بقره) لذا ادعاى کردند که در اصل، خدا، خانه آخرت را براى ما ساخته است و به مردم دیگر مربوط نیست.
اگر خدا در آن عالم به هر کس دیگر، چیزى بدهد از مال ما به او داده است؛ اگر غیریهودى به بهشت برود از طفیلى ما و صدقه سر ماست، (مجموعه آثار استاد شهید مطهرى، جلد۲۷، صفحه ۲۸۰ و ۲۷۹) «قُلْ إِنْ کانَتْ لَکُمُ الدَّارُ الْآخِرَةُ عِنْدَ اللَّهِ خالِصَةً مِنْ دُونِ النَّاسِ...» (۹۴/ سوره بقره)
قرآن استدلال مىکند که شما اگر در ادعاى خودتان راست مىگویید پس مرگ را آرزو کنید «فَتَمَنَّوُا الْمَوْتَ إِنْ کُنْتُمْ صادِقِینَ، وَلَنْ یَتَمَنَّوْهُ أَبَداً بِما قَدَّمَتْ أَیْدِیهِمْ وَ اللَّهُ عَلِیمٌ بِالظَّالِمِینَ» ا (۱۴۰/ سوره بقره) ولى هرگز به خاطر عملکرد ظالمانه خودآرزوی مرگ نمیکند، چون آنان حریصترین انسانها به دنیا و دوستدار زندگی هزار ساله در آن هستند «وَ لَتَجِدَنَّهُمْ أَحْرَصَ النَّاسِ عَلى حَیاةٍ وَ مِنَ الَّذِینَ أَشْرَکُوا یَوَدُّ أَحَدُهُمْ لَوْ یُعَمَّرُ أَلْفَ سَنَةٍ» (۹۴ و ۹۶/ سوره بقره)
نژادپرستى یهود و تعصبات قومى آنان موجب شد به رغم آنکه آنان در عصر رسالت از دیرباز در انتظار بعثت رسول گرامى اسلام(ص) بودند و نشانههاى او را در تورات دیده بودند، در اقدامى عجیب به دلیل آنکه این پیامبر از قوم یهود نبود به اسلام کفر ورزیدند و آن حضرت را انکار کردند. «الَّذِینَ آتَیْنَاهُمُ الْکِتَابَ یَعْرِفُونَهُ کَمَا یَعْرِفُونَ أَبْنَاءهُمْ» (۱۴۶/ سوره بقره) آنان که کتاب آسمانی بر آنان نازل کردیم، به خوبی پیامبر را میشناسند. همان گونه که فرزندان خود را میشناسند. (تفسیر نمونه، جلد۱، صفحه ۵۰۰ و ۴۵۹.) متأسفانه امروز هم، روح حاکم بر یهودیان صهیونیسم اشغالگر سرزمین فلسطین در رفتار با فلسطینیان و سایر ملتها، براساس نژاد پرستی است.
درست کاری و صداقت در گفتار و رفتار با مردم از موضوعاتی مهم و نقشآفرین در روابط اجتماعی است و هر مقدار روحیه صداقت کاسته شود به همان میزان روابط و اعتماد مردم یا یکدیگر در حوزههای امانتسپاری، کمرنگ و متزلزل میشود از اینرو، قرآن خیانت به دیگران را، کاری حرام و خیانت به خویشتن دانسته «یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لا تَخُونُوا اللَّهَ وَ الرَّسُولَ وَ تَخُونُوا أَماناتِکُم» (۲۷/ سوره انفال) و آن را سبب مبغوضیت خداوند بیان کرده است «إِنَّ اللَّهَ لا یُحِبُّ الْخائِنِینَ.» (۵۸/ سوره انفال)، اما قرآن از خیانت اکثر یهودیان به پیامبر(ص) مؤمنان، خبر داده است. «وَ لَقَدْ أَخَذَ اللَّهُ مِیثاقَ بَنِی إِسْرائِیلَ وَ لا تَزالُ تَطَّلِعُ عَلى خائِنَةٍ مِنْهُمْ إِلَّا قَلِیلًا مِنْهُمْ.» (۱۲ و ۱۳/ مائده)
یکی از موارد خیانت یهودیان در برابر امانتها است. قرآن در آیه ۷۵ سوره آل عمران میفرماید: «وَ مِنْ أَهْلِ الْکِتابِ وَ مِنْهُمْ مَنْ إِنْ تَأْمَنْهُ بِدِینارٍ لا یُؤَدِّهِ إِلَیْکَ إِلاَّ ما دُمْتَ عَلَیْهِ قائِماً ذلِکَ بِأَنَّهُمْ قالُوا لَیْسَ عَلَیْنا فِی الْأُمِّیِّینَ سَبِیلٌ وَ یَقُولُونَ عَلَى اللَّهِ الْکَذِبَ وَ هُمْ یَعْلَمُونَ» (۷۵/ سوره آل عمران) و در میان اهل کتاب، کسانى هستند که اگر یک دینار هم به آنان بسپارى، به تو باز نمىگردانند، مگر تا زمانى که بالاى سر آنها ایستاده باشى.
این بهخاطر آن است که مىگویند ما در برابر امیین [غیریهود]، مسئول نیستیم؛ و بر خدا دروغ مىبندند، در حالى که نسبت به موضوع دانا هستند. (تفسیر نمونه، جلد ۲، صفحه ۶۱۹) مراد از «مِنْهُمْ مَنْ إِنْ تَأْمَنْهُ بِدِینارٍ» یهودیانی هستند که خود را در برابر امانت غیر همکیشان خود مسئول نمیدانند (رموز الکنوز فى تفسیر الکتاب العزیز، جلد ۱، صفحه ۲۱۸)، زیرا اعتقاد دارند ما در برابر «امیین» غیر اهل کتاب مسئول نیستیم واژه «امیین» به معنى افراد درس نخوانده یا تمام کسانى که از خواندن تورات و انجیل بى بهره بودند.
بىشک این منطق از اصل خیانت آنان در امانت، به مراتب بدتر و خطرناکتر بود، زیرا اگر افراد خائن، کار خود را غلط بدانند حداقل مرتکب یک گناه هستند، اما اگر در این کار خود را صاحب حق بدانند گناه بزرگترى مرتکب شدهاند.
این آیه نشان مىدهد آنان براى خود آزادى عمل قائل بودند همان آزادى که امروز هم در اعمال بسیارى از آنان مىبینیم که هرگونه تعدى و تجاوز به حقوق دیگران را براى خود مجاز مىدانند. یهودیانی که خود را در تصرف و غصب اموال دیگران مجاز مىدانستند هیچ منطقى جز منطق زور، و سلطه را پذیرا نیستند، و نمونه آن را بهطور گسترده در دنیاى امروز در صهیونیستها مشاهده مىکنیم.
این گروه از یهود چنان هستند که در پرداخت حقوق دیگران هیچ اصلى را جز اصل قدرت به رسمیت نمىشناسند، تصویب نامههاى جهانى، افکار عمومى مردم دنیا و مفاهیمى از قبیل حق و عدالت براى آنها معنى ندارد و این در حقیقت از مسائل جالبى است که در قرآن مجید پیشگویى شده، به همین دلیل مسلمانان براى استیفاى حقوق خود از آنان هیچ راهى جز کسب قدرت ندارند. (تفسیر نمونه، جلد ۲، صفحه ۶۲۱ و ۶۲۲) آنان آنچنان خیانتی به پیامبر اسلام(ص) کردند که خداوند در آیات مختلف آن حضرت را دلدارى میدهد. (آیه ۵۹ و ۶۲/ سوره انفال)
انتهای پیام