ادبیات دفاع مقدس؛ از نگاه اداری تا نگاه هویتی و وجودی/ در حق حبیب‌الله معلمی کوتاهی کرده‌ایم
کد خبر: 3750439
تاریخ انتشار : ۰۶ مهر ۱۳۹۷ - ۰۷:۰۹
بخش دوم نشست «آسیب شناسی شعر دفاع مقدس» در ایکنا خوزستان؛

ادبیات دفاع مقدس؛ از نگاه اداری تا نگاه هویتی و وجودی/ در حق حبیب‌الله معلمی کوتاهی کرده‌ایم

گروه فرهنگی ـ در بخش دوم نشست «آسیب شناسی شعر دفاع مقدس»، عدم زیست شاعرانه شاعران جوان با جنگ تحمیلی، تعدد جشنواره‌ها، نگاه اداری به ادبیات دفاع مقدس و عدم وجود سازوکاری برای جهت دهی به آثار به عنوان آسیب های مهم این حوزه عنوان شد.

به گزارش ایکنا از خوزستان، بخش اول نشست «آسیب‌شناسی شعر دفاع مقدس» که با حضور داودرضا کاظمی و حامد صافی دو تن از شاعران و پژوهشگران این عرصه در تحریریه ایکنای خوزستان تشکیل شد، انتشار یافت؛ در بخش اول خواندیم که شعر دفاع مقدس مایه‌ها و سرچشمه‌های خود را از کجا می‌گیرد و چگونه تداوم می‌یابد. همچنین نکاتی درباره تعریف‌های ارائه شده از ادبیات دفاع مقدس و نقاط مشترک آن بیان شد؛ دوره هشت ساله جنگ تحمیلی، تهدید هویت یک کشور یا ملت، تعهد و التزام و تأثیر تحولات سیاسی و اجتماعی از جمله نکاتی است که از این تعاریف قابل استخراج است.

همچنین در بخش اول نشست مروری به نخستین کتاب‌ها و شعرها در حوزه دفاع مقدس داشتیم. اینک ادامه این نشست با محوریت آسیب‌های شعر دفاع مقدس از نظرتان می‌گذرد:

موضوع آسیب‌شناسی شعر دفاع مقدس چه مسائلی را مدنظر دارد؟

حامد صافی شاعر مجموعه «مه باران»، پژوهشگر و مدرس دانشگاه با اشاره به نخستین آثار نشریافته در حوزه شعر دفاع مقدس بیان کرد: این نکته که اولین شعرهایی که درباره دفاع مقدس سروده شده است از شاعران خوزستانی بوده است حاوی یک نکته بسیار مهم است و آن هم توجه کردن به زیست شاعرانه برای سرودن شعر است.

ببینید وقتی شاعر می‌خواهد درباره یک موضوع شعر بگوید باید با آن موضوع زندگی کرده باشد؛ این که قیصر امین‌پور «تنفس صبح» را به یک موضوع اختصاص می‌دهد به دلیل این است که او در بطن استانی پرورش پیدا کرده که جنگ آنجا اتفاق افتاده و بخشی از زندگی او و زندگی شاعرانه او بوده است. او اول با جنگ زندگی شاعرانه می‌کند و بعد برای آن شعر می‌گوید. شاعرانی می‌آیند فضای جنگ را در خوزستان می‌بینند و شعر می‌سرایند.

ادبیات دفاع مقدس؛ از نگاه اداری تا نگاه هویتی و وجودی/ در حق حبیب‌الله معلمی کوتاهی کرده‌ایم

پس شاعرانی که در دوره هشت ساله شعر گفته‌اند عمدتا سرودنشان درباره جنگ با زیست شاعرانه آنها همسو بوده است. لذا می‌بینید تأثیری که اشعار سروده شده در دوره هشت ساله دارند بسیار بیشتر و بهتر از آثاری است که بعد از هشت سال می‌سرایند. چون واقعه در حال رخ دادن بوده است و مردم به طور مستقیم درگیر جنگ بوده‌اند، شاعر به صورت ناخودآگاه وقتی می‌خواهد در همان آن، شعر بگوید سعی می‌کند در لایه‌هایی از زبان حرکت کند که مخاطب عام برای دریافتن اندیشه شعر دچار سردرگمی نشود. چون کارکرد اولیه‌ای که این شعرها داشتند دقیقاً تهییج برای مقابله بوده است.

اولین آسیب در شعر دفاع مقدسِ شاعران جوان این است که زیست شاعرانه با جنگ نکرده‌اند

پس شاعرانی که در طول هشت سال شعر گفته‌اند زیست شاعرانه با جنگ داشتند؛ اولین آسیبی که در شعر دفاع مقدس پس از جنگ می‌بینیم این است که شاعرانی که برای جنگ شعر می‌گویند زیست شاعرانه با جنگ ندارند، جوانی است که متولد سال 75 است و می‌خواهد برای جنگ شعر بگوید، باید از کجا با جنگ ارتباط برقرار کند؟ طبیعتاً اولین آبشخور او آثاری است که درباره دفاع مقدس سروده شده است.

لذا می‌بینید شعر دفاع مقدس پس از سال 67 که توسط شاعرانی که جنگ را ندیده‌ و آن را زندگی نکرده‌اند، سروده شده، تکرار همان اشعار دوره هشت ساله است؛ این شاعران قاعدتاً به آثار سروده شده یعنی سنت ادبی که با آنها فاصله کمی دارد رجوع می‌کنند، از آن برداشت می‌کنند و در نتیجه همان تصاویر و همان واژگان در شعر آنها تکرار می‌شود.

آسیب دوم؛ برگزاری متعدد جشنواره‌های شعر دفاع مقدس

آسیب جدی دیگر در ادبیات و شعر دفاع مقدس، برگزاری متعدد جشنواره‌های شعر و دفاع مقدس است. یکی از نکته‌های مهم در سرودن شعر انگیزه شاعر است؛ شاعر در جنگ تحمیلی وقتی حوادث و جنایت‌ها و کشته شدن زن و مرد و کوچک و بزرگ را می‌بیند تحت تأثیر قرار می‌گیرد و بر اساس تعهد اجتماعی خود سلاح قلم را به دست می‌گیرد؛ ولی تعدد جشنواره‌ها از سال 78 به بعد - البته الان کمتر شده است ـ به شعر دفاع مقدس ضربه زد. جشنواره خوب است و نمی‌خواهم کلاً آن را نفی کنم؛ اما در این دوره تقریباً مداوم جشنواره شعر با موضوع دفاع مقدس برگزار شد و جایزه‌های ریالی و سکه و ... . در این جشنواره‌ها انگیزه شاعر دستخوش تغییر می‌شود و شما با یک پدیده‌ای به نام شعرهای جشنواره‌ای دفاع مقدس مواجه می‌شوید.

این شعرها سروده شده و سنجیده شده با سلیقه های داوران جشنواره‌ها است. از سال 79، 80 ما با این نوع شعرها روبرو هستیم که به جای اینکه انگیزه شاعر تأثیر بر مخاطب و تبیین باشد راضی کردن ذوق داور و رسیدن به هدیه جشنواره است. تعدد این جشنواره‌ها در یک دوره ای ضربه زد. این شعرها غالباً تکرار یکدیگر است و با خواندن آنها به عدم زیست شاعرانه سرایش گران با دفاع مقدس پی می‌برید.

دلیل دیگر تکراری بودن شعرها این است که به بر مبنای یک سلیقه خاص سروده شده است.

آسیب سوم شعر دفاع مقدس؛ برخورد تجویزی با شاعران

آسیب سوم شعر دفاع مقدس این است که ما داریم درباره این موضوعات به صورت تجویزی برخورد می‌کنیم، یعنی کنگره‌ای درباره فلان شهید برگزار می‌کنیم؛ هدف این است که شاعر معرفی شود، هدف خوب است اما حواسمان نیست که این شاعر اگر بخواهد درباره این شخصیت شعر بگوید باید با او ارتباط برقرار کند. منتقد یا پژوهشگر در مواجه با این آثار می‌فهمد که شاعر نتوانسته تمام ظرفیت خود را در شعر به کار ببرد. چون این شخصیت را نمی‌شناخته، با او زندگی نکرده است و حالا برای او قلم زده است. این نکته را سید حسن حسینی در گزیده اشعار دفاع مقدس که سال 81 منتشر می‌کند، مطرح می‌کند و می‌گوید این آسیب است که یک جشنواره به نام فلان شهید برگزار کنیم و از شاعران بخواهیم برای او شعر بگویند.

حواسمان نیست به شعر ضربه می‌زنیم؛ چرا بعد از انقلاب ما بیشترین اشعار آیینی را درباره امام حسین(ع) داریم؟ به خاطر اینکه شاعران ما در طول سال حداقل 10 روز با امام حسین(ع) زندگی می‌کنند و تأثیر می‌گیرند و شعر می‌گویند.

داودرضا کاظمی شاعر و نویسنده کتاب «آسیب‌شناسی شعر جنگ» نیز درباره آسیب‌های شعر دفاع مقدس گفت: در دوره جنگ تحمیلی، شاعران مثل رزمندگان وارد میدان شدند؛ جنگ آموزگار خوبی است؛ در یک عملیات طوری عمل می‌کنند، در عملیات دیگر درس‌هایی آموخته‌اند و بهتر عمل می‌کنند. شاعران هم همین‌طور هستند؛ در ابتدا یک مقدار شتابزده در خلق و ارائه اثر عمل می‌کردند؛ دکتر کافی تمثیل زیبایی دارند می‌گوید حالت شاعران در آن روزگار مثل یک رزمنده‌ای بود که یک جا کمین می‌گیرد، یک لحظه بیرون می‌آید، تیری به دشمن پرتاب می‌کند و سریع سنگر می‌گیرد. او در این آشفتگی نمی‌تواند به ظرافت‌ها و زیبایی‌های خلق اثر توجه کند؛ کما اینکه آن رزمنده هم خیلی دقیق نشانه نمی‌گیرد.

ادبیات دفاع مقدس؛ از نگاه اداری تا نگاه هویتی و وجودی/ در حق حبیب‌الله معلمی کوتاهی کرده‌ایم

در آن دوره هر چه بود گذشت و اتفاقاً شاعران خوب عمل کردند؛ درست است که شعر دفاع مقدس در آن دوره وجه رسانگی دارد، بیشتر نگران فهم مخاطب است، شتاب‌زده است و گاهی پیش از عملیات به استقبال حادثه می‌رود، آن الزامات درزمانی گذشته است و شاعران بعد از جنگ فرصت واکاوی و بازنگری یافتند و به مراتب سروده‌های بهتری خلق کردند، مخصوصاً شاعرانی که جنگ را درک کرده‌ بودند.

نگاه اداری به دفاع مقدس را از خود دور کنیم

منتها در کل، این همه سال از جنگ گذشته است و ما هنوز اندرخم یک کوچه‌ایم جای تأسف دارد. ما از همین امروز اگر شروع کنیم دیر نیست؛ دو کار لازم است انجام دهیم؛ اولین کار این است که همه کسانی که در این حوزه هستند نگاه اداری به دفاع مقدس را از خود دور کنند. شاعری که نگاه اداری به دفاع مقدس دارد می‌شود شاعر جشنواره‌ای. مدیر و نهادی که نگاه اداری به دفاع مقدس دارد شاعران را این‌طور هدایت می‌کند و به این جریان ضربه می‌زند.

من عقیده دارم ادبیات و شعر دفاع مقدس دست‌کم در خوزستان متولی ندارد. تا وقتی این نگاه اداری را برنداریم، یک سال تمام کسی از شعر دفاع مقدس صحبت نمی‌کند، اما هفته دفاع مقدس برنامه‌ها متراکم می‌شود و همه دوست دارند از جنگ تحمیلی بگویند. آیا فقط همین یک هفته، دفاع مقدس است؟

لازم است این نگاه را از خود دور کنیم و متولی آن مشخص شود. شاعر ما در خلق و ارائه و انتفاع از خلق اثر خود دنبال معاش و معاد می‌گرددو متولی باید برای هدایت او برنامه داشته باشد. باید منِ نوعی به عنوان شاعر دفاع مقدس، پژوهشگر، منتقد و هر کسی که در این عرصه کار می‌کند، بداند در خلق اثر این سازوکاری است که در استان دارد حمایت و هدایت می‌کند، در این سازوکار قرار بگیرد و از یک نقطه به نقطه دیگر برسد.

در ارائه اثر هم همین‌طور. نگاه اداری به جنگ می‌شود آن جشنواره‌ها و شاعر هم باید آنجا شعر خود را ارائه دهد. شاعر باید بداند در ارائه اثر هدف این نیست؛ بلکه هدف این است که اثر فاخر ارائه شود، در محک منتقدین و پژوهشگران قرار گیرد. حاصل این سازوکار این می‌شود که به خلق آثار جهت‌ می‌بخشد. در انتفاع هم همین‌طور؛ ما باید از آثار خوب حمایت کنیم و دلخوش به جشنواره‌ها نباشیم.

اگر ما این آسیب جدی را از امروز از ادبیات دفاع مقدس دور کردیم، سازوکاری پدید می‌آید که یک مقدار دیربازده است؛ اما خوش‌بازده است. متأسفانه ادبیات دفاع مقدس متولی ندارد و دارد شعاری می‌شود.

تمام مجموعه دستگاه‌های فرهنگی یک روز باید به این سمت بیایند. اگر دستگاه‌های فرهنگی این کانال‌ها را مشخص کنند و رویکرد آن جهت‌دهی به آثار، آموزش و پژوهش باشد، آثار فاخری در حوزه دفاع مقدس شکل می‌گیرد.

متأسفانه کوشش‌ها و خلاقیت‌ها در حوزه شعر دفاع مقدس فردی است؛ اما جریان نیست؛ در حالیکه جنگ تحمیلی، انقلاب و حوادثی از این دست چنان ظرفیت بالایی دارند که جریان‌ساز می‌شوند. شعر دفاع مقدس در ادامه مسیر خود به نحله‌های جدید برخورد کرد؛ شعر بیداری اسلامی، مدافعان حرم، شهدای هسته‌ای، شهدای ترور ... . حتی اشعار عاشقانه امروز از ادبیات جنگ بی‌نصیب نیست. وقتی شعر دفاع مقدس این قدر جریان‌ساز است، چرا سامان‌دهی نشود؟

نگاهمان به ادبیات دفاع مقدس باید هویتی و وجودی باشد

نگاهمان به ادبیات دفاع مقدس باید هویتی و وجودی باشد، حادثه جنگ تحمیلی هنوز ادامه دارد. برای نمونه نگاه سپاه و ارتش به جنگ یک نگاه هویتی و وجودی است، از همین رو روز به روز بر ظرفیت‌های آنان افزوده می‌شود. این سپاه و ارتش، همان سپاه و ارتش هشت ساله دفاع مقدس نیست. آنها نگاه اداری به جنگ ندارند،‌ برای همین بخش آموزش و پژوهش آنها فعال است؛ اما در ادبیات دفاع مقدس کم‌کاری کردیم؛ کوشش‌ها فردی بوده است،‌ اما جهت‌دهی و سازمان‌دهی نداشتیم چون نگرش ما اشتباه بوده است.

آموزش محور و پژوهش‌محور وارد میدان شویم. ببینید چقدر در کم و کیف آثار چه تأثیری خواهد گذاشت.

صافی در ادامه اظهار کرد: نه فقط در خوزستان بلکه در کشور برای ادبیات متولی نداریم؛ چه برسد به ادبیات دفاع مقدس. دلیلش هم موازی‌کاری دستگاه‌های فرهنگی است؛ هر کدام از این دستگاه‌ها هم اساس‌نامه‌هایی دارند و چارچو‌ب‌ها هم مشخص است، اما هیچ وقت سازوکار مدونی تعیین نکرده‌اند که از این سردرگمی خارج شوند.

ما دچار گرفتاری‌های اداری شده‌ایم

در سال 95 مقام معظم رهبری فرمان آتش به اختیار دادند به این معنا که محققان و پژوهشگران توان خود را بدون توجه به دستگاه‌ها به کار بگیرند. ما دچار گرفتاری‌های اداری شده‌ایم. این‌طور نمی‌شود با هنر و ادبیات برخورد کرد؛ چون ادبیات یک مسأله جاری و ساری است، گرچه من هم فکر می‌کنم آبی از دستگاه‌ها گرم نمی‌شود اما الان باید شاعرها، هنرمندان و پژوهشگران به کمک سازمان‌ها بروند و آنها را از این گرفتاری‌های اداری خارج سازند.

خوزستان پایتخت دفاع مقدس است؛ اما متأسفم که گرایش ادبیات پایداری در دانشگاه‌ استان نداریم، نشریه ادبیات پایداری نداریم. متأسفم که باغ موزه دفاع مقدس نداریم. باید منصفانه‌تر به خوزستان نگاه کرد؛ خوزستانی که مردمش دچار تهاجم شدند و خانه‌های خود را از دست دادند.

کاظمی نیز با اشاره به مظلومیت خوزستان به عنوان پایتخت دفاع مقدس تصریح کرد: خوزستان ما در حوزه ادبیات دفاع مقدس مظلوم‌تر از همیشه قرار گرفته است. ما محرومیت زیاد داریم اما یکی از مظلومیت‌های ما در حوزه شعر دفاع مقدس است.

در حق مرحوم حبیب الله معلمی کوتاهی کرده‌ایم/ از شاعران دفاع مقدس خوزستان فقط قیصر امین‌پور و یوسف‌علی میرشکاک را از میان ما می‌شناسند و مابقی نادیده گرفته می‌شوند

در هشت سال دفاع مقدس خوزستان تبدیل شد به یک پادگان بزرگ و پشتیبان جنگ بود؛ بیشترین سهم را در ادبیات دفاع مقدس دارد؛ خوزستان 185 شاعر دفاع مقدس دارد که بیش از 40 نفر آنها در زمان جنگ تحمیلی شعر می‌گفتند، اما متأسفانه به عنوان شاعر دفاع مقدس فقط قیصر امین‌پور و یوسف‌علی میرشکاک را از میان ما می‌شناسند. آن هم به دلیل اینکه این دو بزرگوار مرکزنشین بودند. حق خیلی‌ها این وسط ضایع شد؛ از جمله مرحوم حبیب‌الله معلمی که خود ما هم در حق او کوتاهی کردیم؛ حال آنکه در نوحه‌های ایشان نوآوری‌های فرمی هست، ایشان در معنا و محتوا سال‌ها جلوتر از دیگران حرکت می‌کند.

آرش باران‌پور جنگ‌سروده‌های با آن قوت و قدرت دارد، اما دیده نشده است. مجید زمانی‌اصل ظرفیت بزرگی از شعر است خوب دیده نشده است و خیلی دیگر از بزرگانی که بودند ولی شناسانده نشده‌اند. خواهشم این است که به مظلومیت ادیبان خوزستان را از این جهت که بسیاری از آنها را نمی‌شناسند؛ پرداخته شود؛ چراکه گمنام مانده‌اند. نکته دوم ارتباط حوزه‌های دانشگاهی و حوزه‌های خلق اثر در خوزستان و اهواز است که یک مقدار به همت چند استاد شکل گرفته است، اما کمرنگ است.

هنوز که هنوز است تمرکز بر روی قیصر امین‌پور و یوسف‌علی میرشکاک است و مابقی نادیده گرفته می‌شوند. آرزویم این است گرایش ادبیات پایداری در دانشگاه استان ایجاد شود و بخشی از پایان‌نامه‌های ارشد و دکتری به سمت ادبیات پایداری و به ویژه دفاع مقدس سوق پیدا کنند؛ کلی کار نکرده و کلی حرف زده نشده در این حوزه بکر وجود دارد.

انتهای پیام

captcha