به گزارش ایکنا، درس اخلاق آیتالله محمدباقر تحریری، از اساتید برجسته اخلاق و تولیت مدرسه مروی، روز گذشته، سوم مردادماه، برگزار شد که در ادامه متن آن را میخوانید؛
امام صادق(ع) در فرمایش خود شیعیان را معرفی میکنند که اینها به اموری شناخته میشوند. هر روش و مکتبی یک نشانههایی برای پیروانش دارد که هم برای خود پیروان این نشانه ملاک است که از این مکتب و تفکرات این مکتب پیروی میکنند و تفکرات این مکتب را پذیرفتهاند و هم برای دیگران که میخواهند ببیند این شخص آیا در ادعای خودش نسبت به پیروی از این مکتب صادق هست یا نیست؟. بنابراین هرچیزی با نشانههایش شناخته میشود و تشیع نیز به همین صورت است.
اما همانطور که بیان شد، ادعای تشیع نسبت به اهل بیت(ع) یک نصاب اولیه و یک مراتب بالاتر دارد. به طور طبیعی انسان در جامعه انسانی زندگی میکند و در جامعه انسانی نیز گرایشهای مختلفی در بین افراد وجود دارد و در جوامع اسلامی نیز پیروان اهل بیت(ع) با پیروان مکاتب دیگر ارتباط داشتهاند و در دستوراتمان یک رهنمودهای نورانی درباره نحوه این ارتباطات داریم؛ دستورات بسیار بلندی نسبت به ارتباط با پیروان ادیان دیگر و ارتباط با پیروان مذاهب دیگر اسلامی نیز برای ما آمده که ائمه(ع) برخورد صحیح با دیگران را از مشخصههای شیعیان خود شمردهاند.
چون جامعه اسلامی یک جامعه مرتبط است و افراد از حیث تفکرات مخلوط هستند، ائمه(ع) هم با پیروان مذاهب دیگر مرتبط بودند. همچنین یک نکته دیگر این است که پیروان مذاهب دیگر به یکسری از این امور نیکو پایبندی دارند، لذا ائمه(ع) از شیعیان خود خواستهاند که به این امور، پایبندی اولیه داشته باشند و دوم، با پایبندی به این امور، خودشان را بشناسانند و بگویند نهتنها از شما کم نداریم، بلکه بیشتر هم داریم و فرمودهاند شما زینت ما باشید، نه موجب بدگویی ما که کار خلاف شما را ببینند و به ما بد و بیراه بگویند. از این جهت فرمودند شیعیان شناخته میشوند و این معنا را باید به عنوان مزیت از خودمان ظهور دهیم.
یکی از دستورات ائمه(ع) این است که نسبت به برادران خود بذل و بخشش داشته باشید. نوعاً در جوامع اسلامی با غلبه حاکمان ظلم، شیعیان در محرومیت بودهاند. در برخی از زمانها یک تحولات و انقلابهایی صورت میگرفت و میدانستند که منطق اهل بیت(ع) چه چیزی است. روی این جهت، همواره شیعیان در معرض خطر بودند و خلفای جور احساس خطر میکردند که نکند این خاندان با پیروانشان با هم علیه آنها متحد شوند و قیام کنند، لذا این نگرانی را مستمراً خلفای جور داشتند. برای اینکه این خاندان و پیروانشان تحت فشار باشند که به فکر شورش و ... نیفتند، از این حیث، از نظر اجتماعی و اقتصادی آنها را در فشار قرار میدادند.
از این جهت، برخی از صفات، به خودی خود خوب است، اما نسبت به برخی دیگر بهتر است. مسئله سخاوت و بذل برای برادران دینی از این قبیل است. امام صادق(ع) فرمود که شیعیان ما، برادران خود را تنها نمیگذارند و همواره صفت سخاوت را از خود ظهور میدهند که میخواهند تا جایی که ممکن است، برادران مؤمن و شیعه در رفاه نسبی باشند و ضرورت زندگیشان تأمین شود. چون آن تعلیمی که در مسئله معیشت دارند، این است که در مرحله اول به ضرورت زندگی توجه کنیم و اگر هم با دیگران ارتباطی داریم، در مرحله اول سعی کنیم ضرورت زندگی آنها را تأمین کنیم. مثلاً یک فقیر در مرحله اول از فقر بیرون آید. اینها دیدگاههایی است که در روابط اقتصادی و معیشتی دارند.
سخاوت نیز صفت خدا و انبیای الهی است و در مقایسه بین انسان سخی و انسان بخیل عابد، فرمودهاند، انسان سخی که ارتباط خوبی با دیگران دارد نزد خدا محبوبتر است و پیامبر(ص) فرمود جوان سخی که حسن خلق دارد نزد خدا از شخص مسنی که بخیل است، اما عبادت هم میکند، بافضیلتتر است. امام صادق(ع) در یک فرمایشی میفرمایند، کسی که علم ندارد و سخی است، یعنی میخواهد به دیگران رسیدگی کند، از کسی که به عبادت میپردازد اما بخیل است، افضل است و در فرمایش دیگری فرمودهاندکه جوان سخی که گناهکار هم هست، نزد خداوند محبوبتر از پیرمرد عابد بخیل است، چون این حالت سخاوت یک وقتی تأثیرش را میگذارد و او از گناهش نیز دست برمیدارد. بنابراین، این صفات نفسانی خوب، منشأ خیرات دیگری هم میشود که اگر کسی این صفت را دارد، غنیمت بشمارد و نواقصش را برطرف کند، اما اگر غفلتی بر او عارض شد و نقصش را برطرف نکرد، خدا او را متنبه میکند.
یعنی دیگران باید این صفت سخاوتش را قدر بدانند. در مسائل تربیتی اهل بیت(ع)، آنها هم به جنبههای نقص و هم به جنبههای مثبت توجه دارند، اما برای شروع که شخص در مسیر تربیت قرار گیرد، توجه به جنبههای مثبت میدهند که تو فلان صفت را داری، مثلاً جوانی، قدرت و سلامت را داری که همه اینها نعمت است و قدر آن را بدان. انسان باید به این جنبههای مثبت توجه کند تا بهره کافی را هم ببرد.
لذا گاهی این جنبههای مثبت موجب میشود که شخص در اواخر عمر هدایت شود. چند نفر علیه نظام اسلامی قیام کرده بودند و آمده بودند که به جزای اعمالشان برسند. یک نفر ماند که وحی رسید ای رسول خدا(ص) در مورد یکی از این افراد دست نگه دار. پرسید، چرا من را مجازات نکردی؟ حضرت(ص) فرمود علتش این بود که چون تو سخی هستی و این نقطه مثبت است و همانجا اسلام آورد. لذا این صفات اگر با ایمان همراه باشد تأثیر مستمر در این عالم و عالم برزخ و قیامت میگذارد.
انتهای پیام