بازتاب اندیشه «قربانی» در ادبیات فارسی/ قربان؛ عید معیشت
کد خبر: 3985549
تاریخ انتشار : ۳۰ تير ۱۴۰۰ - ۰۷:۲۱
سرامی تبیین کرد:

بازتاب اندیشه «قربانی» در ادبیات فارسی/ قربان؛ عید معیشت

استاد زبان و ادبیات فارسی گفت: بیشتر جلوه‌های تفصیلی و توصیفی درباره عید قربان در قصاید شاعران وجود دارد و بهره‌گیری از مضمون و محتوای ماجرای عید قربان در غزل عاشقانه و عارفانه بسیار فراوان است که مفاهیم زیبایی از اندیشه قربانی کردن و عید قربان خلق شده است.

قدمعلی سرامی، استاد زبان و ادبیات فارسی، شاعر و نویسنده برجسته کشور در گفت‌وگو با ایکنا از چهارمحال‌وبختیاری، با پرداختن به معنای قربانی، اظهار کرد: قربانی رشوه‌ای است که صاحبان ادیان ابتدایی و باستانی به خدا می‌دادند؛ خداوند در دین دارای دو چهره است که هر دو چهره آن در زبان عربی معادل واژه «حرمت» است، خدا از یک وجه موجودی است که باید از آن بترسیم همچنان‌که تمام توصیه اسلام نیز در «اتَّقُوا اللَّهَ» خلاصه می‌شود، از دیگر سو خداوند الرحمن الرحیم است.

وی ادامه داد: از قدیم در تمامی ادیان باستانی اهدای قربانی یا sacrifice به خداوند مرسوم بود، در بابل، مصر و بخش‌هایی از هند باستان زیباترین دختران را به خدا هدیه می‌دادند و قربانی می‌کردند؛ واژه قربانی ریشه عبری دارد و از کروب یا قروب گرفته شده است و واژه کروبیان به ملائکه مقرب درگاه الهی مانند جبرائیل، عزرائیل، میکائیل و اسرافیل اطلاق می‌شود.

این استاد دانشگاه تمام کارهای بشر را در راستای نزدیکی و قرب به خداوند برشمرد و توضیح داد: مردان خدا مقربان درگاه الهی هستند و تعبیر تقرب‌جویی به معنای نزدیک شدن است؛ همچنان که نماز با نیت «قربة الی الله» ادا می‌شود، قربانی نیز با هدف نزدیک شدن به خدا در ادیان گوناگون مرسوم بوده و بزرگ‌ترین قربانی‌ها قربانی انسان بوده است زیرا انسان‌ها عزیزترین خویشان را در راه خدا قربانی می‌کردند. علت اشک شیعیان بر امام حسین(ع) و یاران ایشان نیز این است که آن حضرت برای تقرب به خدا از خود و اهل‌بیتشان گذشتند.

سرامی بیان کرد: ریشه قربانی تقرب و نزدیکی به خداوند است و موضوع تقرب‌جویی در مورد هر نذر و وقف و کار خیری صدق می‌کند که از دیرباز به انحاء گوناگون از جمله قربانی کردن انسان مرسوم بوده است. تقرب ما مسلمانان به ائمه هدی(ع) نیز با هدف قرب به خداوند است، همچنان‌که تولی و تبری که از فروع دین هستند بدان معناست که ما با آل‌الله و خانواده عصمت و طهارت به‌حکم ولایت نزدیکی داریم تا به خدا نزدیک شویم و از دشمنان آنان دوری می‌جوییم.

ابراهیم؛ عامل استحاله قربانی حیوان به جای انسان

این مدرس دانشگاه با بیان اینکه زمان زیادی در تاریخ طی شد تا انسان‌ها متوجه شوند که قربانی کردن انسان کار درستی نیست، افزود: بنا بر روایات، کسی که قربانی کردن انسان را متوقف کرد، حضرت ابراهیم خلیل‌الله بود که هم خانه خدا را بنا نهاد و هم به اراده الهی مهر پایان بر قربانی انسان‌ها و فرزندان زد؛ لذا قربانی کردن حیوانات اهلی جایگزین قربانی انسان شد و امروزه نذر قربانی در موقعیت‌های گوناگون مانند نقل مکان به منزل جدید دنباله سنت مرسوم قربانی از زمان ادیان ابتدایی تا دوره ادیان سامی یعنی یهودیت، مسیحیت و اسلام است.

این پژوهشگر برجسته ادبی با تصریح اینکه عظمت حماسه‌های ادبی بزرگ دنیا مرهون بازتاب کشتن انسان توسط انسان بوده است، ادامه داد: برادرکشی سنتی دیرینه در جهان بوده و در ادبیات سامی، هابیل و قابیل پسران آدم و حوا هستند و قابیل برادرش را می‌کشد. در ادبیات فارسی نیز در داستان فریدون و پسرانش، سلم و تور و ایرج و ماجرای تقسیم جهان توسط پدر در میان پسرانش، تور برادر بی‌گناهش ایرج را از سر رشک و حسد غرق خون می‌کند و می‌کشد؛ در حماسه شاهنامه، رستم توسط برادرش شغاد و گُو توسط برادرش تلخند در جنگ کشته می‌شوند.

سرامی به زنده به گور کردن دختران توسط اعراب جاهلیت اشاره و بیان کرد: این سنت اعراب نیز یکی دیگر از جلوه‌های کشتن انسان توسط انسان است. حضرت ابراهیم بنیان‌گذار جایگزینی قربانی حیوان به جای انسان است و ریشه عید قربان همین داستان استحاله قربانی حیوان اهلی به‌جای قربانی انسان به اراده خداوند است.

وی با بیان اینکه عید فطر و عید قربان اعیاد اصلی دیانت اسلام هستند، ادامه داد: هر دو عید در پیوند با معیشت و اقتصاد مردم است‌، پیداست که اسلام معاش مردم را ارج می‌نهد و جدی می‌گیرد؛ پیامبر(ص) نیز در حدیثی که در نهج‌الفصاحه آمده می‌فرمایند «من لا معاش له لا معاد له» یعنی اگر کسی زندگی مادی و معیشتش روبراه نباشد، به معاد و آخرت هم اهمیتی نخواهد داد.

بازتاب عید قربان در ادبیات فارسی

این شاعر مطرح کشور با ذکر اینکه عید قربان در سرتاسر شعر فارسی منعکس است، تصریح کرد: پادشاهان ایران نیز پس از اسلام این عید را جدی می‌گرفتند و چندین قربانی می‌کردند تا به همگان گوشت برسد؛ در دواوین شاعران سبک خراسانی فضائلی درباره عید قربان وجود دارد و در تمام شعر درباری و مدحی فارسی نیز عید فطر و قربان محترم شمرده شده‌اند که از جمله در آثار فرخی، معزی نیشابوری، نظامی، عطار و مولانا و سنایی از قربانی و عید قربان به‌کرات یاد شده است.

سرامی قربانی شدن عاشق برای معشوق را یکی از جلوه‌های عشق دانست و بیان کرد: این بیت از مولانا که «جمله معشوقست و عاشق پرده‌ای، زنده معشوقست و عاشق مرده‌ای» به همین حقیقت اشاره دارد. عاشق باید عدم‌گرا باشد، همچنان که مولانا می‌سراید: جمله عالم زین غلط کردند راه، کز عدم ترسند و آن باشد پناه.

وی با تأکید بر اینکه فدا شدن عاشق برای معشوق امری ستوده است، گفت: زیرساخت شهادت که بسیار ستوده شده نیز این است که شهید در همان لحظه که در راه معشوق کشته می‌شود معشوق را رویت و شهود می‌کند به عبارت دیگر به شهادت معشوق می‌رسد.

استاد زبان و ادبیات فارسی بیان کرد: در دوران جدید از جمله در دیوان قاآنی شیرازی و خاقانی شروانی و سروش اصفهانی نیز قصایدی مفصل در خصوص عید قربان آمده است. بیشتر جلوه‌های تفصیلی و توصیفی درباره عید قربان در قصاید شاعران وجود دارد و بهره‌گیری از مضمون و محتوای ماجرای عید قربان در غزل عاشقانه و عارفانه بسیار فراوان است که مفاهیم زیبایی از اندیشه قربانی کردن و عید قربان خلق شده است.

سرامی با اشاره به مثنوی زیبای دکتر مهدی حمیدی شیرازی، بیان کرد: حماسه «بت‌شکن بابل» بی‌شک یکی از زیباترین شاهکارهای شعر نو فارسی در خصوص قربانی است و با این مطلع آغاز می‌شود که «افعی شب از سر دیوانگی پرسه می‌زد گردِ مرغ خانگی». این شعر به این ماجرا اشاره دارد که مقرر شده بود زیباترین دختر را در راه خدا قربانی کنند و حضرت ابراهیم جلوی این کار را می‌گیرد و در ذهن بشر این یکی از والاترین خدماتی است که بشر به الهام خداوندی برای بشریت انجام داده است.

سرامی در تشریح حماسه بت‌شکن حمیدی شیرازی، بیان کرد: این شعر به یکی از تلخ‌ترین محتومات و جبرهای زندگی بشر یعنی مرگ انسان توسط انسان می‌پردازد که در اساطیر و حماسه‌ها بازنمایی شده است و بنده با ادراک این حقیقت تلخ جهانی یک سخنرانی داشتم باعنوان «وحدت کِشتن و کُشتن» و به این موضوع پرداختم که وقتی دانه‌ای می‌کاریم باید مانند جنازه با آن برخورد و زیر خاک دفنش کنیم تا بعد از مدتی کشت شود؛ جهان زندگی را در مرگ و مرگ را در زندگی تعبیه کرده است، همچنان که فرخی یزدی سروده است: زندگی کردن من مردن تدریجی بود، آنچه جان کند تنم، عمر حسابش کردند.

این استاد دانشگاه گفت: انسان‌ها توامان زیان و میران یعنی دم به دم در حال زندگی کردن و مردن هستند، در هر ساعت میلیون‌ها سلول در بدن ما می‌میرند و با سلول‌های جدید جایگزین می‌شوند لذا زندگی انسان در گرو مردن‌های متوالی و شرط به‌دست آمدن از دست رفتن است. این دردناکی در سامانه خلقت که به‌عنوان فطرت در عالم موجود است‌ در ابیات نخست مثنوی بت‌شکن بابل حمیدی شیرازی مورد اشاره است: خاک را گویی به گاه بیختن، الفتی دادند با خون‌ ریختن.

سرامی فنا شدن برای بقا یافتن را یکی از اصول عرفان دانست و بیان کرد: در عرفان ایرانی مسئله بقاء بعد الفنا مطرح است و تمام عرفا به‌دنبال دستیابی به مقام فناء فی الله هستند تا با الله بقاء یابند؛ در فرهنگ اسلامی نیز توصیه شده که قبل از اینکه بمیرید، بمیرید، و در حدیثی نبوی نیز بر آن تأکید شده است. مرگ مقدمه زندگی جادوانه است و مولانا در این باره می‌گوید:

مرگ اگر مرد است گو نزد من آی، تا در آغوشش بگیرم تنگ‌تنگ

من از او جانی ستانم جاودان، او ز من دلقی ستاند رنگ‌رنگ

انتهای پیام
captcha