ایازی: حقوق عمومی زن و مرد از نگاه قرآن یکسان است
کد خبر: 4111526
تاریخ انتشار : ۱۲ دی ۱۴۰۱ - ۱۹:۴۲
در یک نشست علمی مطرح شد؛

ایازی: حقوق عمومی زن و مرد از نگاه قرآن یکسان است

حجت‌الاسلام محمدعلی ایازی، استاد دانشگاه آزاد اسلامی، معتقد است از نگاه قرآن هیچ فرقی میان حقوق عامه و شهروندی زن و مرد وجود ندارد ولی حجت‌الاسلام سیدعلی میرموسوی می‌گوید نباید میان برابری در آفرینش زن و مرد با برابری حقوقی آنها خلط شود زیرا قرآن هم برابری حقوقی را قبول ندارد.

محمدعلی ایازیبه گزارش ایکنا، حجت‌الاسلام والمسلمین محمدعلی ایازی، استاد دانشگاه آزاد اسلامی، 12 دی ماه در نشست علمی «مبانی فقهی ـ قرآنی حق بر برابری جنسیتی» که از سوی پژوهشگاه فقه معاصر برگزار شد، گفت: از کسانی که در بحث عدالت جنسیتی دغدغه داشته می‌توان به شهید مطهری اشاره کرد. بعد از ایشان هم بخش زیادی از فقها و مفسرین معاصر به آن پرداختند و از جمله کسانی که فعال بودند علامه فضل‌الله است که  در تفسیر و مباحث فقهی خود به صورت مفصل به آن پرداخته است.

ایازی بیان کرد: مهمترین رویکرد این نوع از فقهای ما توجه به قرآن سپس روایات مورد استناد فقها بوده است؛ البته برخی فقهای معاصر مانند آیت‌الله صانعی جدای از بحث آیات و روایات به یکسری اصول کلی عقلی مانند اصل کرامت انسانی و اصل عدالت استناد کرده‌اند.

قرآن فرقی میان حقوق عمومی زنان و مردان قائل نیست

وی با بیان اینکه فرضیه بنده این است که در حقوق عامه و شهروندی میان زنان و مردان هیچ تفاوتی وجود ندارد، افزود: بنده ابتدا به یکسری ادله عامه استناد می‌کنم، قرآن کریم وقتی به کرامت و جایگاه انسانی کرده است هیچ فرقی میان زن و مرد قائل نبوده و جنسیت را در آن دخالت نداده است؛ مثلا یک دسته آیاتی هستند که به موضوع خلافت انسان پرداخته‌اند: وَإِذْ قَالَ رَبُّكَ لِلْمَلَائِكَةِ إِنِّي جَاعِلٌ فِي الْأَرْضِ خَلِيفَةً قَالُوا أَتَجْعَلُ فِيهَا مَنْ يُفْسِدُ فِيهَا وَيَسْفِكُ الدِّمَاءَ وَنَحْنُ نُسَبِّحُ بِحَمْدِكَ وَنُقَدِّسُ لَكَ قَالَ إِنِّي أَعْلَمُ مَا لَا تَعْلَمُونَ. برخی فقها گفته‌اند مراد از خلیفه، مستخلف از اقوام پیشین است ولی اگر این درست باشد چرا ملائکه نسبت به مقام خلیفة اللهی انسان معترض شدند؟

وی ادامه داد: خداوند برای اینکه ثابت کند انسان ظرفیت دارد خلیفه خدا شود در آیه بعد تاکید فرموده است: وَعَلَّمَ آدَمَ الْأَسْمَاءَ كُلَّهَا ثُمَّ عَرَضَهُمْ عَلَى الْمَلَائِكَةِ فَقَالَ أَنْبِئُونِي بِأَسْمَاءِ هَؤُلَاءِ إِنْ كُنْتُمْ صَادِقِينَ. یعنی منظور از خلافت، خلافت خداوند و تجلی جلوه‌های الهی است نه خلافت پیشینیان و در این تجلی، مسئله جنسیت مطرح نیست. وقتی سجده ملائکه را هم مطرح فرمود باز مسئله جنسیت مطرح نیست.

این استاد دانشگاه اضافه کرد: وقتی خداوند مسئله عرضه امانت را هم مطرح کرده باز جنسیت مسئله نیست؛ إِنَّا عَرَضْنَا الْأَمَانَةَ عَلَى السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَالْجِبَالِ فَأَبَيْنَ أَنْ يَحْمِلْنَهَا وَأَشْفَقْنَ مِنْهَا وَحَمَلَهَا الْإِنْسَانُ إِنَّهُ كَانَ ظَلُومًا جَهُولًا؛ امانت مسئله بسیار مهمی است که بر جنس انسان عرضه شده است. همچنین در آیات شریفه دال بر نفخه روح در انسان مسئله جنسیت مطرح نیست زیرا انسان اعم از زن و مرد، نفخه‌ای از روح الهی است. دسته دیگر هم آیاتی هستند که وقتی سخن از انسان دارند تعبیر می‌کند که فتبارک الله احسن الخالقین.

ایازی با بیان اینکه دسته دیگر هم آیات دال بر کرامت است، افزود: خداوند فرموده؛ وَلَقَدْ كَرَّمْنَا بَنِي آدَمَ وَحَمَلْنَاهُمْ فِي الْبَرِّ وَالْبَحْرِ وَرَزَقْنَاهُمْ مِنَ الطَّيِّبَاتِ وَفَضَّلْنَاهُمْ عَلَى كَثِيرٍ مِمَّنْ خَلَقْنَا تَفْضِيلًا. در آیات مرتبط با حق حیات هم فرقی میان زن و مرد قائل نشده است. مِنْ أَجْلِ ذَلِكَ كَتَبْنَا عَلَى بَنِي إِسْرَائِيلَ أَنَّهُ مَنْ قَتَلَ نَفْسًا بِغَيْرِ نَفْسٍ أَوْ فَسَادٍ فِي الْأَرْضِ فَكَأَنَّمَا قَتَلَ النَّاسَ جَمِيعًا وَمَنْ أَحْيَاهَا فَكَأَنَّمَا أَحْيَا النَّاسَ جَمِيعًا وَلَقَدْ جَاءَتْهُمْ رُسُلُنَا بِالْبَيِّنَاتِ ثُمَّ إِنَّ كَثِيرًا مِنْهُمْ بَعْدَ ذَلِكَ فِي الْأَرْضِ لَمُسْرِفُونَ. در اینجا هم جنسیت خصوصیت ندارد. دسته دیگر آیات، آیات تسخیر است؛ وَسَخَّرَ لَكُمُ الشَّمْسَ وَالْقَمَرَ دَائِبَيْنِ وَسَخَّرَ لَكُمُ اللَّيْلَ وَالنَّهَارَ؛ این آیات منزلتی هم ناظر به بحث جنسیت نیست. 

استاد دانشگاه آزاد اسلامی بیان کرد: آیاتی که سخن از کیفر و پاداش به میان می‌آورد هم فرقی میان زن و مرد نگذاشته است: مَنْ عَمِلَ صَالِحًا مِنْ ذَكَرٍ أَوْ أُنْثَى وَهُوَ مُؤْمِنٌ فَلَنُحْيِيَنَّهُ حَيَاةً طَيِّبَةً وَلَنَجْزِيَنَّهُمْ أَجْرَهُمْ بِأَحْسَنِ مَا كَانُوا يَعْمَلُونَ. آیات منزلتی در تعارض با برخی روایاتی است که نظر متفاوتی را در این باره مطرح کرده است. همچنین در  آیات آفرینش هم چنین چیزی را شاهدیم؛ یا أَيُّهَا النَّاسُ اتَّقُوا رَبَّكُمُ الَّذِي خَلَقَكُمْ مِنْ نَفْسٍ وَاحِدَةٍ وَخَلَقَ مِنْهَا زَوْجَهَا وَبَثَّ مِنْهُمَا رِجَالًا كَثِيرًا وَنِسَاءً وَاتَّقُوا اللَّهَ الَّذِي تَسَاءَلُونَ بِهِ وَالْأَرْحَامَ إِنَّ اللَّهَ كَانَ عَلَيْكُمْ رَقِيبًا. تعبیر یا ایهاالناس دال بر جنسیت نیست. در آیه 13 سوره حجرات هم این مسئله مورد تاکید قرار گرفته است. دسته  دیگر آیات، آیاتی است که وقتی مخاطبت را مطرح کرد یکسری احکام را مطرح کرده که جنسیت در آن نیست؛ مانند نماز، روزه و حج و ... .  

قرآن نگاه جنسیتی به زن و مرد ندارد

وی با تاکید بر اینکه قرآن کریم نگاه جنسیتی به زن و مرد ندارد به آیات قائلین مخالف نظریه خود اشاره کرد و افزود: اولین آیه، آیه قوامیت مرد بر زن است؛ آیه دیگر وَلِلرِّجَالِ عَلَيْهِنَّ دَرَجَةٌ است؛ آیه سوم هم؛ أَوَمَنْ يُنَشَّأُ فِي الْحِلْيَةِ وَهُوَ فِي الْخِصَامِ غَيْرُ مُبِينٍ؛ آیات چهارم و پنجم هم مرتبط با قصاص و دیه است. بنده معتقدم که این آیات هیچکدام دلیلی بر تبعیض نیست؛ بیشتر فقها و مفسران مخالف عمدتا به آیه اول یعنی قوامیت استناد کرده‌اند. علامه طباطبایی در تفسیرشان فرموده‌اند این آیه هرچند در بحث خانواده است ولی دلالت بر همه جا و عرصه اجتماعی هم می‌شود. مفسرانی مانند علامه فضل‌الله گفته‌اند مسئله آیه، خانواده است و معنای قوامیت هم برتری نیست بلکه تقسیم مسئولیت در محیط خانواده است. قوامیت یعنی مدیریت و قوام‌بخشی از سوی مرد و اینکه حرف آخر را او باید بزند. درست مانند اینکه وقتی کسی در جایی مدیر شد به معنای برتری و قدرت مطلق او نیست.

ایازی تصریح کرد: نکته دیگر تعلیل آیه است؛ یعنی بما فضل الله و بما انفقوا؛ یعنی برخی اعم از زن و مرد، توانمندی مدیریتی بیشتری دارند همچنین مرد انفاق می‌کند یعنی اگر زنی مدیریت خوبی بر زندگی داشته باشد و مخارج خانه را تامین کند مساوی با مرد است. در مورد آیه وللرجال علیهن درجه؛ موضوع آیه طلاق و خانواده و نه عرصه عمومی اجتماعی است؛ معنای آیه این است که در بحث طلاق، خطاب به مردان فرموده است که شما که دست بالاتری دارید باید کوتاه بیایید نه اینکه چون تو برتری داری از این قدرت خود در دعواهای خانوادگی و طلاق استفاده کنی.

این قرآن‌پژوه اظهار کرد: بحث آیه 18 سوره زخرف هم؛ أَوَمَنْ يُنَشَّأُ فِي الْحِلْيَةِ وَهُوَ فِي الْخِصَامِ غَيْرُ مُبِين، هم مجادله با کفار است یعنی خدا به کفار خطاب کرده که شما زنان را فرزندان خدا می‌دانید در حالی که کار آنها بیشتر در زر و زیور است و قدرت دفاع از خود را هم ندارند. یک دسته خانواده داریم که فرقی در تربیت دختر و پسر و در فعالیت اجتماعی و سیاسی آنها قائل نیستند ولی گاهی مانع برای دختران قرار می‌دهند؛ آیه از دخترانی سخن گفته که فقط دنبال زر و زیور و ... هستند نه بانوانی که دنبال کسب علم و موفقیت‌های ملی و بین‌المللی هستند. بنابراین آیه نقض برابری جنسیتی زن و مرد نیست.

آیات ارث دال نابرابری ارث زن و مرد نیست

ایازی بیان کرد: در مورد آیه دیه به نظر بنده خود آیه دلالت بر تفاوت ندارد بلکه روایات تفاوت را بیان کرده‌اند: وَمَا كَانَ لِمُؤْمِنٍ أَنْ يَقْتُلَ مُؤْمِنًا إِلَّا خَطَأً وَمَنْ قَتَلَ مُؤْمِنًا خَطَأً فَتَحْرِيرُ رَقَبَةٍ مُؤْمِنَةٍ وَدِيَةٌ مُسَلَّمَةٌ إِلَى أَهْلِهِ إِلَّا أَنْ يَصَّدَّقُوا فَإِنْ كَانَ مِنْ قَوْمٍ عَدُوٍّ لَكُمْ وَهُوَ مُؤْمِنٌ فَتَحْرِيرُ رَقَبَةٍ مُؤْمِنَةٍ وَإِنْ كَانَ مِنْ قَوْمٍ بَيْنَكُمْ وَبَيْنَهُمْ مِيثَاقٌ فَدِيَةٌ مُسَلَّمَةٌ إِلَى أَهْلِهِ وَتَحْرِيرُ رَقَبَةٍ مُؤْمِنَةٍ فَمَنْ لَمْ يَجِدْ فَصِيَامُ شَهْرَيْنِ مُتَتَابِعَيْنِ تَوْبَةً مِنَ اللَّهِ وَكَانَ اللَّهُ عَلِيمًا حَكِيمًا؛ آیه فرموده است مؤمن نباید مؤمنی را بکشد و اگر از روی خطا این کار را کرد باید دیه آن را بدهد، آیه هیچ داعی برای طرح بحث جنسیت ندارد.  

وی با بیان اینکه در مورد مسئله ارث هم دو موضوع مطرح است، گفت: یکی اینکه آیه 11 سوره نساء، فقط بخشی از ارث را تنصیف فرموده است؛ ما در فهم این آیه نباید صرفا فقط قرآن کریم را مدنطر قرار دهیم؛ قرآن در بحث ارث قائل به یک منظومه و بسته جامع است؛ در این بسته از یکسو بحث مهریه در هنگام ازدواج مطرح است و از طرف دیگر پرداخت نفقه زن بر عهده مرد است. ضمن اینکه تعبیر آیه شریفه این است که؛ يُوصِيكُمُ اللَّهُ فِي أَوْلَادِكُمْ لِلذَّكَرِ مِثْلُ حَظِّ الْأُنْثَيَيْنِ فَإِنْ كُنَّ نِسَاءً فَوْقَ اثْنَتَيْنِ فَلَهُنَّ ثُلُثَا مَا تَرَكَ ... یعنی خدا توصیه و سفارش کرده است یعنی منعی نیست که والدین در زمان حیات می‌توانند از سهمی که در اختیارشان است به  دختر ببخشند. بنابراین این آیه هم دلالت بر جنسیت ندارد.

موضوعات حکمرانی مدرن عوض شده است

ایازی با اشاره به برخی روایات تصریح کرد: در بحث قضاوت و شهادت و امارت هم ما وقتی از احکام صحبت می‌کنیم مبتنی بر موضوعات است و وقتی موضوعات عوض شد احکام هم عوض خواهد شد، امروز حکمرانی با موضوعات جدیدی روبرو است و مواجهه ما با آن هم باید متفاوت از یک نظام قبیلگی باشد. ما این مسئله را در معاملات و طلاق و ازدواج مطرح کردیم و امام هم فرموده بودند که ممکن است لفظی یکی باشد ولی معنای آن تغییر کرده است مثلا حکومت و دولت  مدرن با گذشته فرق دارد.

نقد سخنان ایازی

همچنین حجت‌الاسلام والمسلمین سیدعلی میرموسوی، گفت: آیا می‌توان تفسیری از دین ارائه کرد که همسو با نیازهای زمانه باشد؟ بحث برابری بحثی جدید است و در جهان غرب هم تبعیض‌های جنسیتی تا قرن بیستم وجود داشته است. در مورد اینکه خاستگاه این تبعیض چیست و اینکه آیا خاستگاه طبیعی دارد و مربوط به سرشت انسان برمی‌گردد یا خاستگاه اجتماعی دارد، در واقع بحثی ریشه‌دار است.

وی با اشاره به کتاب مردان مریخی و زنان ونوسی و نظر افلاطون مبنی بر اینکه زن و مرد در سرشت با هم فرق ندارند، افزود: ارسطو معتقد است که زن توان فهم کمال خودشان را به صورت کامل دارا نیستند و ایده نواقص عقول را ارسطو مطرح کرده است. بحث آقای ایازی کاملا قرآنی است و دنبال یافتن راهی برای رفع این مسئله هستند به ویژه اینکه فقه در دوره معاصر گرفتار ایدئولوژی هم شده است و یکسری چیزهایی که در فقه نبوده به گردن فقه انداخته‌اند.

میرموسوی تصریح کرد: اینکه ما بین اسلام قرآنی و فقهی مرزی قائل شویم مسئله بسیار با اهمیت است. از امتیازات دیگر استاد ایازی داشتن نگاه انتقادی ایشان است. زیرا تبعیض بر پایه جنسیت آراء مختلفی را در بردارد و ایشان به آراء مخالف هم پاسخ داده است البته در تفکیک این دیدگاه‌ها برداشت بنده با ایشان متفاوت است مثلا جریان روشنفکران و منتقدان اسلام و هم محافظه‌کاران ممکن است در برخی موارد دیدگاه یکسانی داشته باشند و بگویند اسلام تبعیض جنسیتی را پذیرفته است.

وی با بیان اینکه ادعاهای مخالفین شما مقداری پیچیده‌تر از چیزی است که فرمودید، افزود: اگر بپذیریم که تبعیض میان زن و مرد برساخته فرهنگ و اجتماع است آیا از آفرینش می‌توان برابری را ثابت کرد؟ ما باید نوعی رابطه منطقی میان هست و باید را بپذیریم یعنی اینکه سرشت زن و مرد یکسان است امری هستی‌شناسی است ولی اینکه در حوزه حقوقی برابرند یا خیر امری از مقوله باید و ارزشی است، حال سؤال این است که آیا می‌توان از این هست به باید رسید و تلازم ایجاد کرد؟

برابری در آفرینش؛ آری ولی برابری حقوقی؛ خیر

میرموسوی بیان کرد: به نظر بنده خود آیات قرآن عدم تلازم را نشان می‌دهد که خود شما به برخی آیات از جمله ارث و طلاق و شهادت و قصاص و ... اشاره کردید؛ شما می‌فرمایید اینها قابل توجیه است و بنده نمی‌گویم این تفاوت‌ها، ابدی و همیشگی است ولی ادعای شما این است که همسانی در آفرینش تلازم با برابری حقوقی دارد در حالی که در خود قرآن، این تلازم پذیرفته شده نیست.

انتهای پیام
captcha