به گزارش خبرنگار ایکنا، دومین جلسه از سلسلهجلسات تدبر در سوره مبارکه مائده با عنوان آشنایی با فضای کلی سوره، در ادامه جلسات «شناخت عارضههای جمعی و شیوه مواجه با آن» با موضوع «وفای به عقود، شرط تداوم حکومت دینی» با تدریس هانی چیتچیان، عضو علمی مدرسه دانشجویی قرآن و عترت دانشگاه تهران در مسجد کوی دانشگاه تهران برگزار شد.
وی در آغاز سخنان خود گفت: موضوع خیلی مهم سوره مائده، امتداد جریان حکومت دینی است. حرکتی که به واسطه بعثت پیامبر اکرم(ص) شکل گرفته اکنون در آستانه مفارقت آن حضرت است. قطعاً و یقیناً این ماجرا که جریان ختم نبوت است، نمیخواهد با رحلت پیامبر(ص) تمام شود، پس باید تبدیل به ساختار و نظامی شود که بعد از پیامبر ادامه پیدا کند. موضوع امتداد حاکمیت دینی و جریان دین و نظام اجتماعی به واسطه این سوره قرار است بعد از رحلت پیامبر ادامه پیدا کند.
چیتچیان عنوان کرد: در جلسه گذشته مروری بر مطالب و آیات کلیدی سوره داشتیم، این سوره سه موضوع اصلی دارد؛ مالکیت مطلق خدا، کتاب و ولایت رسول و مؤمنین. به واسطه این سهگانهای که سوره در اکثر قریب به اتفاق آیاتش در موردش صحبت میکند جریان حاکمیت دین امتداد پیدا میکند.
وی با بیان اینکه تقریباً سوره را میتوان از یک منظر در آیه اول سوره خلاصه کرد و در همان عبارت «أَوْفُوا بِالْعُقُودِ» مورد بررسی قرار داد، گفت: به تعبیر حضرت علامه همه آیات سوره زیرمجموعه همین آیه است. این جلسه میخواهیم در مورد همین آیه اول با دقت بیشتری گفتوگو کنیم و بعد ارتباط این مسئله را با جریان زندگی امروزمان بررسی کنیم؟
عضو علمی مجمع مدارس دانشجویی قرآن و عترت دانشگاه تهران با اشاره به متن تفسیر المیزان در مورد سوره مائده بیان کرد: حضرت علامه میفرمایند: کلمه عقود جمع عقد به معنای گره زدن و بستن چیزی به چیز دیگر است به صورتی که به خودی خود از یکدیگر جدا نشوند، لازمه گره خوردن این است که هر یک ملازم یکدیگر باشند. سپس مردم همه اینها را نیز در امور معنوی نیز معتبر شمردهاند و کلمه عقد مورد استفاده قرار گرفته است، مثل عقد نکاح، عقد معاملات و ... .
وی گفت: چون کلمه جمع بسته شده این آیه همه عقدها را شامل میشود از پیمان توحید انسان با خدا تا عقودی که آدمها با همدیگر میبندند، این آیه با توجه به جمعش مؤمنین را به رعایت همه عقود دعوت میکند. دستور اکید بر وفا کردن به عقود داده و ظاهر این دستور عمومی است و شامل همه مصادیق میشود و هر چیزی که تناسبی با وفا داشته باشد در بر میگیرد. قرآن کریم در وفای عهد، به همه معانی که دارد تأکید کرده و بر رعایت عهد در همه مصادیق آن تأکید شدید فرموده، تأکیدی که شدیدتر از آن نمیشود.
چیتچیان اظهار کرد: خدا در این سوره مؤمنین را به رعایت تمامی عقدها اعم از عقدی که با خدا و رسول و خودشان بستهاند تا عقدهای ساده اجتماعی تأکید کرده و به شدت عهدشکنی را در هر ساحتی از آن مورد عتاب قرار داده و اساساً این موضوع از فطریات بشر است. در مورد بسیاری از احکام صورت حکم ممکن است فطری نباشد مثل شکل نماز که تشریعی است، اگرچه اصل عبادت از فطریات است، اما اساس وفای به عهد یک امر فطری است، یک آدم ممکن است همه عهدهایش را متذکر نباشد، اما تشریع دین باعث میشود که به همه آنها متذکر شود، دین نه تنها به آن تأکید کرده بلکه تأکیدش را تشدید هم کرده و این خیلی تذکر مهمی است.
وی افزود: دین آمده تا فطرت را شکوفا و بالنده کند و برخلاف فطرت نیامده است. علت و ریشه این مطلب آن است که بشر در زندگیاش هرگز بینیاز از عهد و وفای به عهد نیست، نه فرد انسان و نه مجتمع انسان. بشر در هر جای زمین و تاریخ اگر اجتماع تشکیل داده وفای به عهد را محترم شمرده چون جامعه یعنی جمع شدن عدهای بر اساس منفعت مشترک، یعنی حتی اجتماع بشری در ساحت دنیایی نیز بر پایه وفای به عهد شکل میگیرد، اینقدر این مفهوم بنیادی است که حتی از زندگی دنیایی بشر نیز نمیتوان آن را گرفت.
چیتچیان در پاسخ به سؤال یکی از حاضران با این مبنا که توحید الزامآور نیست، بنابر این آیا میتوان نماز نخواند؟ چنانچه اثبات یک مسئله ریاضی الزامی برای انسان نمیآورد، توحید هم اثبات یگانگی است که لزوماً مسئولیتی نمیآورد، گفت: بشر یک نیاز فطری در عبادت دارد، همه بشر به نحوی به دنیال این نیاز فطری بوده و هستند، چه سنگ و بت و چه خداوند یگانه، تأکید میکنم نیاز فطری نه غریزی، نیازهایی که از بُعد غیر مادی انسان نشئت میگیرند، اگر چه با بعد مادی انسان در ارتباط هستند. انسان نیازهایی به نام عبودیت پیدا میکند، طبیعتاً بر اساس اینکه شما معبود را چه بگیرید، عبودیت او شکل خاص خودش را پیدا میکند، مثال ساده این میشود که محبت به کودک، گل و همسر الزامات متفاوتی دارد، برای رسیدن به هر مقصدی الزامات مورد نیاز آن مقصد را نیاز دارید و این موضوع خودش را در عبادت نشان میدهد، چنانچه عبادت بت و خدای یگانه الزامات خودش را دارد.
وی ادامه داد: عین این موضوع در مورد وفای به عهد هم هست، تا شما چه عهدی را برای خودتان قائل باشید الزامات آن هم متفاوت میشود. بر اساس موضوع قرار، قواعدش متفاوت میشود، هر قراری قواعد خودش را دارد، اگر در این نظام عقد و عقل، انسان این موضوع را متذکر شد که من یک عهدی با خدا دارم پس طبیعتاً مؤلفههای آن را خدا تعیین میکند نه من، اگر من تعیین کنم عهد من با او نیست.
چیتچیان افزود: آیا عشق به یک نفر الزامآور است؟ بله، وقتی فردی را دوست داری خودت را در معرض محبت او قرار میدهی، حال توحید چیست که عشق نیست؟ چطور ممکن است که الزامآور نباشد، آیا توحید در حد عشق هم نیست؟ حداقل توحید محبت است پس نمیتوان گفت که الزامآور نیست. مگر اینکه از توحید مراد دیگری داشته باشیم؛ اتفاقاً الزامآورترین حقیقت عالم توحید است، چون اگر بگوییم من اعتقاد دارم که فقط یک خدا هست و فقط یک نفر است که حق حکم صادر کردن در عالم را دارد، پس در زندگی جز حکم او نباید انجام داد، مگر اینکه تعبیر دیگری برای توحید داشته باشند.
وی گفت: اثبات جاذبه مسئولیتی برای انسان نمیآورد، اما اگر شما خودت را از ارتفاع پرت کنی، قطعاً به خاطر همان جاذبه میمیری یعنی اینکه شما به خلاف جاذبه نمیتوانی زندگی کنی، همه قوانین تکوینی عالم همین گونه هستند، یعنی اگر بخواهی خلاف آن عمل کنی خودت هلاک میشوی. توحید را یک قانون تکوینی ببین نمیخواهی عمل نکن، اما اگر به خلاف آن عمل کنی، خودت هلاک میشوی، عالم قوانین تکوینی دارد که شما مجبور نیستی خودت را با آنها هماهنگ کنی ولی اینطور نیست که قوانین عالم هم دست تو باشد، به خلافشان عمل کنی آسیب میبینی، مثل قوانین ریاضی و فیزیک. اشکال ندارد توحید را اینطور تعبیر کنید، باز هم نمیتوان از عواقبش فرار کرد چون قانون تکوینی عالم است.
چیتچیان با اشاره به فرق این دو ادبیات، بیان کرد: ادبیات اول که در آن مسئولیت بود انسان را مأموریتمحور در نظر گرفته که تعهدی دارد، ادبیات دوم تکوینی و علمی است، به نظرم هر دو ادبیات هم در جای خودش قابلیت گفتوگو و ادبیاتسازی دارد.
وی با بیان اینکه حتی مادیترین جوامع هم ادعای عهد میکنند که دور هم جمع میشوند، اشارهای به تفاوت عهد مادی و الهی کرد و گفت: تفاوت این دو این است که در عهد مادی اگر یکی از طرفین احساس کند، زورش بیشتر است عهد را میشکند، یعنی عهد تا وقتی بقا و ضمانت اجرایی دارد که زور طرفین مساوی باشد. بر همین اساس هم نظام تقسیم قوا را طراحی میکنند به صورتی که وزن یکسانی داشته باشند، مشکل این نظام وقتی است که تجمع قدرت در یک جایی صورت گیرد مگر اینکه طرفین عهد آخرتی با هم ببندند، ضمانت عهد آخرتی به باور به قیامت است نه تجمع قدرت، آن عهد، عهدی است که پابرجا میماند.
انتهای پیام