به گزارش خبرنگار ایکنا، سومین جلسه از سلسلهجلسات تدبر در سوره مبارکه مائده با موضوع «جریانی برای به کمال رسیدن دینداری» در ادامه جلسات «شناخت عارضههای جمعی و شیوه مواجه با آن» با تدریس هانی چیتچیان، عضو علمی مدرسه دانشجویی قرآن و عترت دانشگاه تهران در مسجد کوی دانشگاه تهران برگزار شد.
وی در آغاز سخن، اشارهای به آیةالکرسی «لَا إِكْرَاهَ فِي الدِّينِ قَدْ تَبَيَّنَ الرُّشْدُ مِنَ الْغَيِّ ...؛ در دين هيچ اجبارى نيست و راه از بيراهه به خوبى آشكار شده است»، (بقره/256) داشت و گفت: اساس دین بر کراهت نیست، اساس دین بر «طوع» است، چنانکه «أَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ»، (نور/54) مطرح میشود. کارکرد دین بر اساس هدایت ایمان و قلب است، ولی به این معنی نیست که یعنی دین جنبههای حاکمیتی ندارد، اتفاقا مبتنی بر «تَبَيَّنَ الرُّشْدُ مِنَ الْغَی» جنبه اجرایی هم پیدا میکند و بعداً آدمها آن را به عنوان قانون اجتماعی میپذیرند و بعد حیثیت قانون هم پیدا میکند و جرمانگاری هم میشود.
چیتچیان اظهار کرد: مبنایی دین طوع است نه کره. طوع از طریق تبیین انجام میشود که طوعاً حق را تبعیت کنند و ضرورتاً دینداری با کفر به طاغوت محقق و نتیجهاش میشود «اللَّهُ وَلِيُّ الَّذِينَ آمَنُوا يُخْرِجُهُمْ مِنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ ...؛ خداوند سرور كسانى است كه ايمان آوردهاند، آنان را از تاريكيها به سوى روشنايى به در مىبرد» (بقره/257) که خدا ولایتش این چنین جاری میشود. اساساً ولایت الهی در صورت اقامه دین محقق میشود.
مدرس مجمع مدارس دانشجویی قرآن و عترت دانشگاه تهران درباره سوره مائده گفت: جلسه اول مروری بر آیات سوره داشتیم، جلسه گذشته نیز فقط در مورد ابتدای آیه اول «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَوْفُوا بِالْعُقُودِ أُحِلَّتْ لَكُمْ بَهِيمَةُ الْأَنْعَامِ إِلَّا مَا يُتْلَى عَلَيْكُمْ غَيْرَ مُحِلِّي الصَّيْدِ وَأَنْتُمْ حُرُمٌ إِنَّ اللَّهَ يَحْكُمُ مَا يُرِيدُ؛ اى كسانى كه ايمان آورده ايد به قراردادها[ى خود] وفا كنيد براى شما [گوشت] چارپايان حلال گرديده جز آنچه [حكمش] بر شما خوانده مى شود در حالى كه نبايد شكار را در حال احرام حلال بشمريد خدا هر چه بخواهد فرمان مىدهد» صحبت کردیم، اساساً «أَوْفُوا بِالْعُقُودِ» رکن تحقق هر جامعهای است و همه جوامع مبتنی بر عقود و وفای به عقود شکل میگیرند و اساساً پدیده بسیار مهم عدالت اجتماعی ذیل همین مسئله شکل میگیرد.
وی ادامه داد: آیه سه قسمت دارد؛ «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا» که خطاب سوره است و اساساً سورهای است که جامعه ایمانی را به تداوم دعوت میکند، این خطاب فقط هم به مسلمانان بر نمیگردد، ظاهراً به همه آنهایی برمیگردد که ایمان به حاکمیت دین دارند و این خیلی نکته مهمی است. خطاب این سوره قطعاً مسلمانان صدر اسلام را شامل میشود اما فقط مسلمان صدر اسلام نیستند، حتی اهل ایمان به کتب الهی هم مورد خطاب آیه هستند، این خطاب عموم مؤمنین به توحید از هر شریعتی که اعتقاد به حاکمیت دین دارند، شامل میشود؛ لذا سوره یک سوره جهانی برای تمام مؤمنین به خدا و کتابهای آسمانی است. در جلسهای یک بار در مورد خطابها صحبت خواهیم کرد.
چیتچیان عنوان کرد: در آیه اول بعد از وفای به عقد، ناگهان یکی از احکام را ذکر کرده، از بین همه عقود و احکام به ماجرای حلالخوردنی اشاره کرده، آن چیزی که بحث صید است و برایتان حلال شده، انتهای آیه هم با «إِنَّ اللَّهَ يَحْكُمُ مَا يُرِيدُ» ختم میشود، این عبارت خیلی عبارت مهمی است. اراده خداوند امری تکوینی است. «إِذَا أَرَادَ شَيْئًا أَنْ يَقُولَ لَهُ كُنْ فَيَكُونُ»، (یس/82) چون که میگوید باش پس اینچنین میشود. چه رابطهای بین حکم و اراده خداست؟ اگر این را تحلیل کنیم، بخش قابل توجهی از شبهات ناظر به دین حل میشود. دینداری را یک امر اعتباری قلمداد میکنیم، حال آن که امری تکوینی است و ناظر به اعتبار نیست، دلیلش هم همین آیه سوره مائده است که آنچه را که اراده کرده است، حکم میکند.
وی افزود: مطابق قرآن، حکم انواعی دارد. احکامی مثل «كُنْ»، احکامی هم مثل حلال و حرام داریم که در نظام انسان است. چه رابطهای بین این مطلب است؟ هر شدنی وابسته به اراده الهی است، حتی اگر کسی نبی خدا را به قتل میرساند نمیتواند از اراده خدا بیرون باشد، خدا اراده کرده است، اراده در عرف قرآن کاملاً تکوینی است، اما حکم اینطور نیست. سؤال این است که رابطه احکام تشریعی با اراده چیست؟ مثلاً خدا طیبات را اراده کرده است نه خبیثات را و بر اساس آن حکمی رانده است که خوردن این چیزها حرام و خوردن آن چیزها حلال است. نشان میدهد که حکم تشریعی مثل «اکل» ذیل اراده تکوینی «طیبات» است.
چیتچیان با ذکر مثالی گفت: مثالش را در تکوین متوجه میشوی مثلاً اگر به این گل هر روز آب بدهی میپوسد، اگر هفتهای یک بار هم آب بدهی میخشکد، باید هفتهای سه روز آب بدهی، این یک حکم است، بیان حکم تشریعی است و در ساحت شما میآید، شما باید بدانی این حکم ناظر به اراده تکوینی است، یعنی در تکوین این گل این حکم را قرار دادهاند. پشتبند همه این احکام یک قانون تکوینی وجود دارد. مثلاً خدا ازدواج را قرار داده و اگر این شکل رابطه به هم ریخت جامعهاش هلاک میشود چنانچه قوم لوط هلاک شدند. ما در زندگیمان قوانین اعتباری وضع میکنیم که لزوماً پشتشان حقیقت نیست.
وی ادامه داد: اعتبار دین ناظر به حقیقت است. احکام دین اساساً ناظر به تکوین هستند و در تکوین غیر خدا هیچ اختیاری ندارد. در تشریع ظاهراً اراده انسان عمل میکند. احکام دین اساساً ناظر به تکوین هستند، درست است که خود حکم تشریعی است، اما قانون آن حکم تکوینی است. تشریع مثل اینکه انسان میتواند نماز بخواند یا نخواند. پشت هر حکم خداوند، یک اراده وجود دارد.
این مدرس مجمع مدارس دانشجویی قرآن و عترت دانشگاه تهران درباره رابطه عصمت و اختیار و اینکه عصمت نبی چگونه شکل میگیرد؟ افزود: نبی در عین اینکه میتواند چون میداند عصمتش شکل میگیرد و عصمتش هم توسط خدا امضا میشود. «وَمَا يَنْطِقُ عَنِ الْهَوَى»، (نجم/3). آنقدر حقیقت برای او آشکار است که اصلاً زمینه چنین خطایی نیست، به دلیل شدت علمش خلاف اراده خدا در او راه ندارد و خلاف اراده خدا در او محتمل نیست.
وی در پاسخ به سؤال یکی از حاضران درباره تولد حضرت عیسی که از ابتدا با مهر نبوت به دنیا آمد، پاسخ داد: همه اینها جلوههای اراده خداست. این امر از شدت علم خدا صادر شده. چون آن علم بر آن موجود غلبه دارد، چنین تجلیای از اول اتفاق میافتد. روی این باید فکر کرد که چگونه چیزی در اختیار علم خداست؟ یعنی اختیار هم در علم خداست، حالا خدا بر اساس علم اراده میکند و آن اراده و اختیار هم سلب نمیشود. اختیار در اراده است و از شدت علم این اتفاق میافتد نه از باب اینکه اختیار از موجود مختار سلب شده باشد.
چیتچیان بیان کرد: اصل دین توحید است بدین معنی که خدا خلاف حق نیست. در عرف خدا واژه اراده را برای تشریع نداریم، اراده خدا اینطور است که اراده آدمها موجب عدم تحققش نمیشود. به این مفهوم تکوینی میگوییم که اراده آدم در تحققش نقشی ندارد. مثلاً «أَقِيمُوا الصَّلَاةَ» که تشریعی است را میتوانی انجام دهی یا ندهی، اما از نتیجهاش نمیتوانی اجتناب کنی، نمیتوانی بگویی ما نمیخواهیم این اراده محقق شود، اما میتوانی حکم را اجرا نکنی. آیه اول این مطلب را گفته و یک حکم تشریعی مثل اکل هنگام احرام مثال زده، که نمیتوانید صید کنید، چرا بین همه احکام این حکم آمده، اگر بقیه احکام اکل را بشنویم نکته قابل توجهی دارد. ترکیب آیه اینطور است یک وفاق به عقد، یک حکم و یک اراده دارد. در عرف قرآن، عقد اتفاقاً کاملاً تشریعی استفاده میشود، یعنی با هم قرار و مداری رد و بدل میشود. ناظر به هر ارادهای حکمی است و انسان بر اساس پذیرفتن این حکم یک عقدی را قبول میکند که نظام دین را درست میکند. عقد در خودش همه اینها را دارد این یعنی دینداری یا جریان اراده الهی. وقتی دینداری میکنید دین یک سر تکوینی، یک سر حکم و یک سر پیوندی دارد که با اینها برقرار میکند.
وی ادامه داد: دین در ساحت انسان میآید، سری در ملکوت و سری در آدمها دارد. شما به واسطه حکم اراده را صورت قابل عقدش میکنی این کل اتفاقی است که در دینداری میافتد. همه دینداری این است که اراده به واسطه حکم قابلیت عقد در درون انسان پیدا میکند، یعنی شما با آن حکم انضمام پیدا میکنی. اساساً عقد آن جایی است که دو چیز انضمام پیدا میکنند و بینشان حکمی برقرار میشود.
این عضو علمی مجمع مدارس دانشجویی قرآن و عترت دانشگاه تهران در پاسخ به سؤال یکی از حضار مبنی بر اینکه قوانینی که در ساینس و علم به دست میآوریم آیا میتوانند حکم آن اراده باشند؟ گفت: من نمیتوانم چنین تطبیقی بدهم، هم بله هم نه. هر حکمی که در ساحت انسان آمده قابل عقد است و آن حکم ناظر به یک ارادهای است. اینجا کالبدشکافیای از موضوع حکم صورت میگیرد، از این به بعد هر چه در سوره حکم خواندیم، حتماً در آن حکم اراده است، یک وجه عقد انسان به آن حکم، یعنی شما عقد بستهای بر آن حکم ناظر به آن اراده. وقتی خدا حکم حرام بودن خوردن گوشت خوک یا دم را صادر میکند حتماً ارادهای پشتش است، میگوید چون میخواهم شما از اثم دور باشید. اگر حکم نخوردن دم و لحم خنزیر آمده است برای یک قانون تکوینی است برای اینکه خوردن آنها ایجاد خباثت میکند، یعنی باید لحم خنزیر را نخورم و حواسم هم باشد که بخاطر دوری از اثم آن را نمیخورم اگر این کار را نکنی ظاهر عمل را میگیری اما باطنش را نه.
وی ادامه داد: اصل دوری از خباثت است. عقد هم در راستای حکم است و هم اراده، ظاهر حکم و باطن اراده است، پس باید اجرای احکام در راستای تحقق اراده باشد. هر حکمی برای ارادهای است. آیه بعدی (آیه 2) «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تُحِلُّوا شَعَائِرَ اللَّهِ ...» فهرستی از احکام و حلال و حرام شامل شعائر الله، ماههای حرام، حرمت قربانی، کسانی که قصد حج دارند را ارائه میدهد.
چیتچیان اظهار کرد: عقدی با خدا بستهاید که در هیچ حالتی نباید از آن تعدی کنید. تقوی یعنی حراست از عقد، یعنی تحت هیچ شرایطی از عقد خود خارج نشوی، حیوان حرام گوشت باشد یا حلال گوشتی باشد که به درستی ذبح نشده یا برای غیر خدا ذبح شده را نمیتوان مصرف کرد ولی مضطر میتواند از آن مصرف کند. اثم جایی است که درون پلید میشود. فلسفه وجودی این احکام دوری از پلیدی است. گاهی خود شی پلیدی میآورد، گاهی هم شیوه استفاده، کلیت آن اثم میآورد.
وی با اشاره به آیه 4 سوره مائده «يَسْأَلُونَكَ مَاذَا أُحِلَّ لَهُمْ قُلْ أُحِلَّ لَكُمُ الطَّيِّبَاتُ وَمَا عَلَّمْتُمْ مِنَ الْجَوَارِحِ مُكَلِّبِينَ تُعَلِّمُونَهُنَّ مِمَّا عَلَّمَكُمُ اللَّهُ فَكُلُوا مِمَّا أَمْسَكْنَ عَلَيْكُمْ وَاذْكُرُوا اسْمَ اللَّهِ عَلَيْهِ وَاتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ سَرِيعُ الْحِسَابِ»، گفت: پشت هر حلال و حرامی یک طیب و خبیث وجود دارد. یکی از دستورات سوره اصل تعاون است. تعاونی که بر اثم و عدوان نباشد. مبنای تعاون برّ و تقوی است. عدوان و اثم در سوره حالت خاص دارد. گاه شدت دشمنی، انسان را به سمت برقراری ارتباطات دیگری بر مبنای عدوان و اثم سوق میدهد. تحت هیچ شرایطی جامعه اسلامی نباید تعاون بر اثم و عدوان داشته باشد. یاری کردن باید بر مبنای بر و تقوی باشد، نه بر اساس عدوان و اثم، ولو اینکه در مخمصه هم باشد.
یادآور میشود، این جلسات یکشنبههای هر هفته بعد از نماز مغرب و عشا در مسجد کوی دانشگاه تهران به نشانی تهران، خیابان کارگر شمالی، روبهروی خیابان پانزدهم برگزار میشود. پخش زنده جلسات نیز از طریق لینک https://www.skyroom.online/ch/elmshahr/madresedoa در دسترس قرار میگیرد.
انتهای پیام