به گزارش خبرنگار ایکنا، اولین پیش نشست همایش «سالک الی اللّه» با موضوع تبیین مهمترین شاخصههای اخلاقی آیتاللّه محمدعلی ناصری با تأکید بر سلوک اخلاقی، معنوی و رابطه آن با اندیشه و باور مهدوی، امروز سهشنبه 9 اسفندماه برگزار شد.
حجتالاسلام والمسلمین محمد سلطانی، از اساتید موسسه هاد، در این مراسم سخنرانی کرد که در ادامه میخوانید؛
برخی انسانها الگوهایی همانند اولیای الهی و نفوس عالیهای هستند که شخصیت آنها بر محورهای کمالی ساخته شده که چه طلاب حوزههای علمیه و چه نفوس طالبِ کمال در خارج از حوزههای علمیه، باید این محورهایی که شخصیت یک الگوی الهی بر محور آنها ساخته شده است را شناسایی کنند و با درسگیری از نحوه اجرای آن الگوها در این محورها، خودشان را بسازند و به مدارج کمالی الهی که در انتظار آنهاست برسند. مرحوم آیتالله ناصری، از نمونههای این الگوها بودند و زندگی خود را بر اساس محورهای الهی ساختند و توانستند نقشی مهم را در هدایت اجتماع داشته و در تربیت نفوس مؤثر واقع شوند.
هر طلبهای که وارد حوزههای علمیه میشود باید توجه داشته باشد که دو حوزه از معرفت را در خودش فعال کند و شخصیت خودش را در این دو حوزه به کمال برساند تا بتواند وظیفه الهی که به عهده یک عالم دینی است را در جامعه ایفا کند. یکی از این حوزهها معرفتهای حصولی است که به معنای تربیت یک ذهن کلاسیک و علمی است. این حوزه از معرفت، اهل علم را قادر میکند که دین را تبلیغ و مردم را با درسهای بلند قرآنی و وحیانی آشنا کنند و به هر اندازه که طلبه در این حوزه ناقص باشد در انجام وظیفه قصور رخ خواهد داد.
برخی از اساتید ما تعبیری دارند و میگویند کفِ طلبگی این است که مجتهد باشند و این اجتهاد نیز کمال همین معرفتهای حصولی است لذا اگر طلبه بخواهد دینشناس باشد باید در این زمینه به کمال خودش رسیده باشد. حوزه دیگر که مهمتر است و اگر در یک انسان فعال نشود ممکن است به ضرر وی تمام شود چراکه نه تنها انسان را به کمال خودش نمیرساند بلکه انسان را به پائینترین مرتبه هم میبرد و علت این است که اگر در این حوزه فعال نشود سنگین شدن ذهن انسان، تکبری را برای وی به وجود میآورد که این تکبر از بالاترین عنصرهای سقوط یک انسان از مقام عبودیت است بنابراین بالاترین خطر را متوجه انسان میکند لذا در روایات میبینیم که گفته شده بدترین رتبه در جهنم برای عالمان بدون عمل است بنابراین حوزه دوم، حوزه معرفتهای شهودی و قلبی است.
اگر این حوزه در کنار حوزه معرفتهای حصولی فعال شود نتیجه آن کمال انسان است و وی را به ابزاری برای تعلیم و تربیت دیگران مسلح میکند. این حوزه شهودی تفاوتهای متعددی با حوزه قبلی دارد و یکی از بارزترین آنها این است که در معرفتهای حصولی، صورت علم نزد عالم است ولی در حوزه معرفتهای شهودی، خودِ معلوم نزد عالم است بنابراین در معرفتهای شهودی، انسان با خود حقیقت رو به رو شده و تبدیل به اهل حق و حقیقت میشود.
شخصیتهایی همچون مرحوم آیتالله ناصری از کسانی هستند که این مسیر را رفتند، یعنی هر دو حوزه معرفت را در خودشان فعال کردند و به تعبیری، یک بُعدی نبودند که فقط معرفتهای حصولی در آنها فعال باشد. ایشان از محضر اساتید بزرگ حوزه نجف اشرف همانند آیتالله شاهرودی، آیتالله سید عبدالهادی شیرازی، آیتالله شیخ صدرا بادکوبهای، امام خمینی(ره) و آیتالله سید ابوالقاسم خویی، بهرههای علمی در حوزه معرفتهای حصولی بردند اما همزمان با اینها با شخصیتهای بزرگی در زمینه معرفتهای شهودی مباحثه و از محضر آنها استفاده کردند که از جمله آنها سید عباس قوچانی، سیدهاشم حداد، علامه طباطبایی و حاج اسماعیل دولابی هستند.
یک طلبه برای اینکه موفق باشد باید با دو بال علم و عمل پیش برود و انسان برای اینکه قلبش را بسازد و شخصیتی کامل برای خودش ترسیم کند باید قلب خود را اگر در وادی تکذیب یا تردید است به وادی تصدیق هجرت دهد و اگر در وادی تصدیق است باید قلب را در درجات تصدیق سیر دهد و راه هجرت از وادی تکذیب و تردید به تصدیق که وادی ایمان است نیز این است که باید ابتدا بینشهای خودش را تصحیح کرده و بینش صحیح نسبت به مقاصد خودش به دست بیاورد. این بینش برای او گرایشهایی ایجاد میکند که این گرایش به شرط اینکه در تضاد و تزاحم با گرایشهای مخالف که در دایره شهودهای نفسانی برای او مزاحمت میکنند موفق باشد در واقع موفق به جهاد با نفس شده است و در رفتار او هم بروز و ظهور پیدا میکند.
این رفتار، نوری ایجاد میکند که این نور تبدیل به قائد قلب انسان شده و قلب با ورود نور به آن، آرام آرام از ظلماتی که نفس به آن گرفتار است همانند افراط و تفریط در قوا، رها میشود و این تخلیه، مسیر را برای فعال شدن قلب در حوزه معرفتهای شهودی فراهم میکند. در این شرایط قلب شاهد حق و حقیقت و به تعبیری شاهد توحید در عالم میشود.
حضرت آیتالله ناصری، فانی در وجه خدا و حضرت حجت بن الحسن بودند و وقتی انسان با این مسیر از بینش و گرایش صحیح سیر کرد قلب او از وادی تکذیب که وادی کفر است و وادی تردید که وادی نفاق است وارد وادی تصدیق میشود که وادی ایمان است اما در اینجا درجات تصدیق متفاوت است و یکی از مظاهر تصدیق، تصدیق به امام است. اگر این تصدیق به قلبی نشست، آن وقت تبدیل به نماینده امام بین خلق میشود و امام از مسیر او هدایت را به جامعه ارسال میکند و مرحوم آیتالله ناصری از این دست افراد بودند که مجرای فیض امام به جامعه بودند.
آیتالله ناصری، سراسر فنا در امام عصر(عج) بودند به گونهای که نمیشد نام امام در محضر این بزرگوار برده شود و اشک از چشم ایشان جاری نشود. وقتی هم به سخن میآمد همه امور را متوجه امام عصر میکرد. بنابراین یک طلبه برای اینکه موفق شود بایستی نه تنها در حوزه مفاهیم ذهنی بلکه باید در حوزه معرفتهای قلبی هم قلب خودش را فعال کند وگرنه با یک بال نمیتواند در آسمان ملکوت و معنا و کمال پرواز کند بلکه باید یک بال علمی و یک بال عملی داشته باشد که نتیجه بال عملی، نوری است که وارد قلب شده و معرفت شهودی را در انسان فعال میکند و اوج این معرفت شهودی هم ظهور امام برای شخص است.
انتهای پیام