به گزارش ایکنا، نشست بررسی تشرف به حضور حضرت ولی عصر(عج) با سخنرانی حجتالاسلام و المسلمین عبدالهادی مسعودی، رئیس دانشگاه قرآن و حدیث در محل دانشگاه برگزار شد که گزیده آن را در ادامه میخوانید؛
برخی بر این باورند که رویت امام زمان(عج) در زمان غیبت ممکن است ولی برخی امکان رویت را انکار میکنند. چرا برخی انکار کردند؟ انکار کردند چون احادیثی را در این زمینه دیدند که از آن برداشت عدم امکان وقوعی رویت کردند. انگیزه دوم این بوده که میخواستند از کسانی که ادعاهای دروغ و نادرست در مورد تشرف به محضر امام زمان(عج) دارند جلوگیری کنند. بنابراین اینها اصل دیدار را زیر سوال بردند تا زمینه برای سودجویی کسی فراهم نشود.
از نظر امکان عقلی رویت هیچ کس بحث ندارد. از نظر ادله روایی و کلامی، ما امام زمان(عج) را مثل عیسی نمیبینیم که به آسمان رفته باشد و در زمین قابلیت رویت نداشته باشد. ادله ما میگوید امام زمان(عج) در همین کره خاکی زندگی میکند و غیبتش همانند غیبت یوسف است. جسم فیزیکی یوسف بود ولی در چاه پنهان شده بود یا در مصر بود ولی از کنعان دیده نمیشد. پس از نظر امکان عقلی مسئلهای نیست و برخی عالمان ما تصریح کردند رویت امام، امکان عقلی دارد.
ما دعایی داریم که نشان میدهد حضرت در این کره خاکی حضور دارند و امکان رویت ایشان وجود دارد. دعا این است: «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحيم اللَّهُمَّ بَلِّغْ مَولانا صَاحِبَ الزَّمَانِ اَيْنَما کَانَ وَ حَيثُما کَانَ مِنْ مَشَارِقِ الأرْضِ وَ مَغَارِبِهَا سَهْلِهَا وَ جَبَلهَا غَنِيّ وَ عَنْ وَالِدَيَّ و عَنْ وُلْدِي وَ إخْوَانِي التَّحِيَّةَ وَ السَّلَامَ عَدَدَ خَلْقِ اللَّهِ وَ زَنَةَ عَرْشِ اللَّهِ وَ مَا أَحْصَاهُ کِتَابُه وَ أحَاطَ بِهِ عِلْمُهُ». البته باید توجه داشت که شخص لزوما امام را در بیداری نمیبیند و ممکن است حضرت را در خواب ببیند. یکی از اقوام ما این تجربه را داشت که در خواب حضرت را رویت کرده بود.
محدث نوری کتابی به نام جنه الماوی دارد که سراسر داستان تشرفها است. محدث نوری دشمن کذب و مدیحهسرایی است و طبیعتا خودش داستان دروغ نقل نمیکند. همچنین آیتالله ریشهری که وزیر اطلاعات بوده و با انواع شگردها آشنایی داشته نمیآید گزارش دروغ را در کتاب خودش بیاورد ولی همه اینها تشرف تصادفی و نادر را اثبات میکنند.
مضاف بر این ما احادیثی داریم که به گونه اجمالی دسترسی برخی نزدیکان و موالی حضرت به ایشان را اثبات میکند. ما در کافی چنین حدیثی داریم: «لِلْقَائِمِ غَيْبَتَانِ إِحْدَاهُمَا قَصِيرَةٌ وَ اَلْأُخْرَى طَوِيلَةٌ اَلْغَيْبَةُ اَلْأُولَى لاَ يَعْلَمُ بِمَكَانِهِ فِيهَا إِلاَّ خَاصَّةُ شِيعَتِهِ وَ اَلْأُخْرَى لاَ يَعْلَمُ بِمَكَانِهِ فِيهَا إِلاَّ خَاصَّةُ مَوَالِيهِ» یعنی برای قائم دو غیبت است. یکی از آن دو کوتاه و دیگری طولانی است. در غیبت نخست، تنها خواص شیعیانش از مکان او آگاهی دارند و در غیبت دیگر، تنها خواص از دوستانش از مکان او خبر دارند. قطعا اگر هیچ کس هیچگاه امام را نمیدید افراد در وجود ایشان شک میکردند لذا این مقدار تشرف توسط موالیان و نزدیکان لازم بوده است.
جالب است در مورد تشرف اتفاقی و غیر ارادی سه نفر ادعای تواتر کردند؛ یکی شیخ حر عاملی، یکی سیدعبدالله شبر و یکی آیتالله صافی گلپایگانی. تواتری که اینها میگویند نسبت به هزار و دویست سال است نه هر دوره به عبارت دیگر اگر 120 نفر هم حضرت را دیده باشند یعنی هر 10 سال 1 یکبار ولی مجموع آن، تواتر را اثبات میکند.
ادلهای که امکان رویت را انکار کلی میکند و میگوید در غیبت کبری دیدار ممکن نیست چند روایت است. یک روایت توقیعی است که حضرت برای نائب چهارم فرستادند. متن توقیع این است: «بِسمِ اللَّهِ الرَّحمنِ الرَّحِيمِ. يَا عَلىَّ بنَ مُحَمَّدٍ السَّمُرِىَّ! أَعظَمَ اللَّهُ أَجرَ إِخوَانِكَ فيكَ فَإِنَّكَ مَيِّتٌ ما بَيْنَكَ وَ بَينَ سِتَّه أَيّامٍ فَاَجمِعْ أَمرَكَ وَ لا تُوصِ إِلَي أَحَدٍ فَيَقُومَ مَقَامَكَ بَعْدَ وَفَاتِكَ فَقَدْ وَقَعَتِ الْغَيْبَه الثَّانِيَه (التَّامَّه) َلَا ظُهُورَ إِلَّا بَعْدَ إِذْنِ اللهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ ذَلِكَ بَعْدَ طُولِ الْأَمَدِ وَ قَسْوَه الْقُلُوبِ وَ امْتِلَاءِ الْأَرْضِ جَوْراً وَ سَيَأْتِي شِيعَتِي مَنْ يَدَّعِي الْمُشَاهَدَه أَلَا فَمَنِ ادَّعَي الْمُشَاهَدَه قَبْلَ خُرُوجِ السُّفْيَانِيِّ وَ الصَّيْحَه فَهُوَ كَاذِبٌ مُفْتَرٍ وَ لَا حَوْلَ وَ لَا قُوَّه إِلَّا بِاللَّهِ الْعَلِيِّ الْعَظِيمِ»
معنای روایت: به نام خداوند بخشنده بخشايشگر. اى على بن سَمُرى! خداوند، پاداش برادرانت را در باره تو بزرگ نمايد! تو در فاصله شش روز از دنيا مىروى. پس كارهاى خود را انجام بده و به هيچ كس وصيّت نكن كه پس از تو جانشينت باشد؛ زيرا غيبت دوم (تام) واقع شد و ظهورى نخواهد بود، مگر پس از اذن خداوند و اين اجازه، پس از مدّتى طولانى است كه دلها سخت شوند و زمين از ستم پر گردد و به زودى، كسى به سراغ شيعيان من خواهد آمد كه ادّعاى مشاهده مىكند. آگاه باشيد! هر كس قبل از خروج سفيانى و صيحه آسمانى، ادّعاى مشاهده كند، دروغگو و افترازننده است و توان و نيرويى نيست، مگر از سوى خداوند بلندمرتبه بزرگ.
افراد بارز این روایت کسانی هستند که ادعا میکنند هر وقت اراده کنیم امام را میبینیم. دلالتی که منکرین کلی از این توقیع استفاده میکنند این است که این روایت حتی یک مشاهده را هم درست نمیداند. این روایت از نظر سندی مشکلی ندارد ولی از نظر دلالت، شاید منظور از غیبت تامه، اتمام دوران نواب خاص و سفرا باشد. ثانیا شاید مقصود از ظهور در این روایت، رویت و ظهور لغوی نباشد بلکه ظهور امام و ظهور اصطلاحی باشد. عبارت «فَمَنِ ادَّعَي الْمُشَاهَدَه» هم عموم بدلی است نه استغراقی، یعنی معنایش این نیست هر کس ادعا کند دروغ است. ادعای ما این است که مشاهده نادر و اتفاقی ممکن است و این عموم بدلی را تخصیص میزند. البته روایت ادعای مشاهده مکرر و زیاد را رد میکند.
از سوی دیگر ما روایاتی داریم که به امکان دیدار اشاره دارند از جمله این روایت: «أَمَّا سُنَّتُهُ مِنْ يُوسُفَ فَالسِّتْرُ جَعَلَ اللَّهُ بَيْنَهُ وَ بَيْنَ الْخَلْقِ حِجَاباً يَرَوْنَهُ وَ لَا يَعْرِفُونَهُ؛ امّا سنت او از يوسف، پنهان و پوشيده بودن است. خداوند، بين او و خلقش پردهاى قرار داده كه مردم، او را مىبينند؛ ولى نمىشناسند» یا این روایت «وَ اللَّهِ إِنَّ صَاحِبَ هَذَا الْأَمْرِ لَيَحضُرُ الْمَوْسِمَ كُلَّ سَنَه يَرَى النَّاسَ وَ يَعْرِفُهُمْ وَ يَرَوْنَهُ وَ لَا يَعْرِفُونَهُ؛ به خدا سوگند كه صاحب اين امر، هر سال در موسم حج ظاهر مىشود، مردم را مىبيند و مىشناسد و آنان نيز او را مىبينند؛ ولى نمىشناسند».
نکته دیگر که باید توجه داشت این است که ادعاهای تشرف زیاد نیست ولی چون امر مهمی است لذا اگر چند مورد آن هم دروغ باشد فضای عقیدتی جامعه شیعه را به هم میریزد. از طرفی خود نواب هم از پیجویی منع میکردند. مثلا کسی از نائب دوم میخواهد کاری کند که حضرت را ببیند ولی ایشان پاسخ میدهد که درخواست نکن که او را ملاقات کنی چون در ایام غیبت همه به او مشتاق هستند ولی نخواه کنار حضرت باشی چون عزم خدا بر این امر تعلق گرفته که حضرت دیده نشود.
من نظر شیخ طوسی را هم بیان کنم؛ ایشان تصریح میکند ما قطع داریم که حضرت ولی عصر(عج) از جمیع دوستانش مستتر نمیشوند و هر آدمی میداند تشرف پیدا کرده یا تشرف پیدا نکرده. به نظرم منظور ایشان خودش بوده است. البته بیان شیخ طوسی منافی عدم ادعا نیست، ضمن اینکه بسیاری از افرادی که حضرت را دیدند، این مطلب را خودشان نگفتند و در برخی مواقع کشف شده است که تشرف پیدا کردند.
انتهای پیام