راهبرد قرآن در برخورد با نظر مخالف «گفت‌وگو» است
کد خبر: 4135907
تاریخ انتشار : ۰۲ ارديبهشت ۱۴۰۲ - ۱۰:۵۷
در نشست «اخلاق گفت‌وگو و اصلاح اجتماعی در قرآن» مطرح شد

راهبرد قرآن در برخورد با نظر مخالف «گفت‌وگو» است

یوسف خانمحمدی، استاد دانشگاه مفید در نشست «اخلاق گفت‌وگو و اصلاح اجتماعی در قرآن» گفت: وقتی ما قصد داریم در جامعه با آراء و عقاید مختلف روبرو شویم، دو راهبرد داریم؛ اول اینکه آن را به رسمیت نشناسیم و سرکوب کنیم و دوم آنکه پیشنهاد قرآن است راهکار گفت‌وگوست؛ در گفت‌وگو باید ببینیم که به کجا می‌رسیم.

راهبرد قرآن در برخورد با نظر مخالف «گفت‌وگو» استبه گزارش ایکنا، یوسف خانمحمدی، استاد دانشگاه مفید، اول اردیبهشت ماه در نشست علمی «اخلاق گفت‌وگو و اصلاح اجتماعی در قرآن» ضمن تأکید بر راهکار قرآن برای حل مسایل اجتماعی، نکاتی را در این خصوص بیان کرد. متن سخنان او را در ذیل با هم می‌خوانیم:

قرآن در مواجهه با مخالف، گفت‌وگو را پیشنهاد می‌دهد و از حکومت فرعون که اهل گفت‌‌وگو نبوده است به شدت انتقاد می‌کند. قرآن کتاب هدایت است و آموزه‌هایی برای ما بیان می‌کند که می‌تواند ما را در رشته‌های علمی تخصصی خودمان کمک کند، البته قرآن به صورت کلی نه کتاب تاریخ، نه اقتصاد و نه سیاست و ... است بلکه یک سری نکات کلی برای راهنمایی ما بیان می‌کند از این رو یک نظریه مخصوص نظریه‌پرداز است و به مرور زمان و به تناسب هر دوره می‌تواند ابطال و یا تغییراتی در آن ایجاد و یا اصلاح شود و حتی کارآمدی خود را از دست بدهد بنابراین وقتی از یک نظریه قرآنی سخن می‌گوییم به معنای آن نیست که این رأی، نظر قرآن کریم است.

بحث گفت‌وگو گرچه در سطوح فردی، ملی و بین‌المللی قابل بحث است ولی عمدتا ذیل بحث حکمرانی مطلوب قرار دارد از این رو روشی که ما در بحث حکمرانی مطلوب از منظر قرآن داریم هم روش تفسیر موضوعی استنطاقی است؛ خود روش تفسیر موضوعی به دو بخش قابل تقسیم است؛ گاهی ما آیات مرتبط با یک موضوع را در قرآن جمع کرده و آن را تجزیه و تحلیل می‌کنیم مثلا امامت در قرآن، نبوت در قرآن و ... گاهی هم موضوعی را از بیرون گرفته و به قرآن عرضه می‌کنیم که اولین بار این روش استنطاقی را شهید صدر مطرح کرده است.

پیش‌فرض این رویکرد آن است که قرآن کتاب هدایت است و ما هم معضلات و مشکلاتی در جامعه داریم و قصد داریم با ارائه به قرآن پاسخ آن را بگیریم. روش استنطاقی هم به این معناست که ما یک مفهوم جدید مانند گفت‌وگو و مذاکره را کالبدشکافی کنیم و بعد ببینیم در قرآن چگونه مطرح شده است.

گفت‌وگو و سخن گفتن موضوع مهمی است که صرفا منحصر به قرآن کریم هم نیست مثلا کتاب عهد جدید با این جمله آغاز شده است که در ابتدا کلمه بود و در آغاز ارتباط بود. اگر بخواهیم ارتباط و گفت‌وگو را تعریف کنیم فرایندی است که مردم در طی آن با هم فکر می‌کنند و فکرکردن به این معناست که ما نباید موضع خود را متقن و قطعی بدانیم و احتمال برای صحت آن را هم در نظر بگیریم.

گفت‌وگو از ما می‌خواهد فضایی ایجاد شود که به نظرات دیگران هم توجه شود. در گفت‌وگو پرداختن به مسائل برخلاف جریان طبیعی و شیوه مرسوم انجام می‌شود و این کار  باعث ایجاد تغییراتی در افکار و اندیشه‌های انسان هم می‌شود. ما  در گفت‌وگو قصد داریم به حقیقتی برسیم ولی این حقیقت فقط در اختیار ما نیست و با گفت‌وگو غبار از روی یک نظریه برداشته می‌شود.

تفاوت مذاکره و گفت‌وگو

مفهوم دیگری که با ارتباط و گفت‌وگو نزدیک است مفهوم مذاکره است؛ مذاکره هدفی عمل‌گرایانه برای یافتن برون رفت از موانع دنبال می‌کند از این رو کارکردی محدودتر از گفت‌وگو دارد. مذاکره رسمی و بیشتر دولتی است و  ما که بحث میان رشته‌ای میان قرآن و علوم سیاسی کار می‌کنیم تلاش داریم گفت‌وگو و مذاکره را به عنوان یک موضوع اصلی در زندگی بشر در سطح فردی و ملی و منطقه‌ای و ... به یکدیگر نزدیک کنیم. به نوعی عصاره مذاکره، در حقیقت همان گفت و گوی رسمی است.

گفت‌وگو در سیره پیامبر(ص)

در صدر اسلام در زمان پیامبر گرامی اسلام و در دوره خلفای بعدی به خصوص دوران امام علی(ع) وقتی می‌خواستند جنگی شروع کنند از سه روز قبل نامه می‌نوشتند و در عین حال دعوت به مذاکره می‌کردند و موارد متعددی از جنگ جلوگیری شده است یعنی تا زمانی که گفت‌وگو جواب می‌داد جنگ در اولویت نبود.

مفهوم دیگر مرتبط با گفت‌وگو، مفهوم مباحثه است. همچنین مفهوم دیگر صحبت است که باز با گفت‌وگو نزدیک به یکدیگر هستند و معنای متعارف آن همدلی و نوعی تجمع دوستانه است که البته در گفت‌وگو ممکن است سخنانی مطرح شود که دوستانه نباشد ولی در صحبت‌کردن عمدا جنبه مثبت آن مدنظر است.

در قرآن کریم در سه موردی که بنده دیده‌ام و ممکن است موارد بیشتری هم باشد که درباره گفت‌وگو بحث کرده است؛ از جمله در قَدْ سَمِعَ اللَّهُ قَوْلَ الَّتِي تُجَادِلُكَ فِي زَوْجِهَا وَتَشْتَكِي إِلَى اللَّهِ وَاللَّهُ يَسْمَعُ تَحَاوُرَكُمَا إِنَّ اللَّهَ سَمِيعٌ بَصِيرٌ، یا در آیه «وَكَانَ لَهُ ثَمَرٌ فَقَالَ لِصَاحِبِهِ وَهُوَ يُحَاوِرُهُ أَنَا أَكْثَرُ مِنْكَ مَالًا وَأَعَزُّ نَفَرًا» که در سوره کهف مطرح شده است. علاوه بر حوار واژگان قال، تقول و یقول و ... پرکاربردترین مباحث در این زمینه است؛ درباره سوره توحید نقل است که وقتی نسب خدا را از پیامبر(ص) پرسیدند، این سوره نازل شد تا پاسخی به پرسش یهودیان باشد و علاوه بر این، ماده جدال و جدال احسن و ... هم مرتبط با بحث گفت‌وگو و مذاکره و محاوره و ...است.

در قرآن گفت‌وگوهای زیادی شکل گرفته است از جمله آیات متعددی در مورد گفت‌وگو با کفار و ملحدان و منکران معاد، بیان شده است. درباره ویژگی‌های پیامبر(ص) سخن گفته شده است همچنین گفت‌وگو با اهل کتاب به خصوص یهودیان را هم در قرآن منعکس می‌دانند. موارد متعددی هم درباره سؤالاتی است که از شرب خمر و قمار و روح و ... از پیامبر(ص) پرسیده‌اند و آیات قرآن برای جواب آن نازل شده است.

مقابله قرآن با جابجایی ماه‌های حرام

وقتی به مسئله صلح در قرآن بنگریم ماه‌هایی را بیان کرده است که جنگ در آنها حرام شمرده شده است و ناظر به یک رویه زشت عرب جاهلی بود که این ماه‌ها را برای تداوم جنگ جابجا می‌کردند و خداوند هشدار داده است که نباید این ماه‌ها جابجا شود تا از جنگ بی مورد جلوگیری شده و زمینه تبادل فراهم شود. این مسئله در قالب تعبیر «النسیء زیادة فی الکفر» بیان شده است.

ماجراهای گفت‌وگوی پیامبرانی چون هود و لوط و ابراهیم و شعیب با اقوامشان از دیگر مذاکرات و گفت‌وگوهایی است که در قرآن کریم به آن اشاره شده است از جمله در داستان موسی(ع)، گفت‌وگوی جادوگران با فرعون و ایمان آوردن آنها مطرح شده است؛ گفت‌وگوی موسی(ع) با قومش و گفت‌وگوی حضرت یوسف با پادشاه  و داستان‌های طالوت و جالوت نوعی گفت‌وگو را سامان می‌دهند.

ما دو راهبرد برای مواجه با آراء و افکار و منافع متضاد در جامعه داریم که یکی برخورد و دیگری به رسمیت شناختن آن است؛ مثلا یکی از وظایف دولت این است که منافع متضاد گروه‌های مختلف را طوری ساماندهی کند که به همه مردم این منفعت برسد و عدالت اجتماعی ایجاد شود و این از اساسی‌ترین کارویژه‌های دولت است.

اگر بخواهیم از داستان موسی(ع) و فرعون بهترین نظام و حکمرانی مطلوب و غیرمطلوب را به دست آوریم به خوبی قابل مشاهده است؛ قرآن کریم بدترین نوع حکمرانی را حکومت فرعون می‌داند. ده آیه به صراحت حکمرانی نامطلوب فرعون را بیان کرده است و از جمله ویژگی‌های آن این است که فرعون تن به گفت‌وگو نمی‌دهد و دیگران را متهم به این می‌کند که شما قصد دارید جامعه را به فساد بکشید و دین مردم را خراب کنید یعنی حکمرانی خودش را دین مطلوب برای مردم می‌داند در حالی که قرآن او را از مفسدین می‌داند.

دو راهبرد مواجهه با افکار مخالف

ما وقتی قصد داریم در جامعه با آراء و عقاید مختلف روبرو شویم زیرا در هیچ کجای دنیا جامعه‌ بدون اختلاف نداریم دو راهبرد داریم؛ اول اینکه آن را به رسمیت نشناسیم و سرکوب کنیم و نوع دیگر که قرآن کریم به دنبال آن است، راهکار گفت‌وگوست و در گفت‌وگو باید ببینیم که به کجا می‌رسیم.

وقتی که در جامعه گفت‌وگو حاکم شود بیشتر معضلات حل و مسیرهای روشن پیدا می‌شود و زمینه پیشرفت هم حاصل خواهد شد؛ بحث گفت‌وگو می‌تواند گونه‌شناسی دیگری هم داشته باشد یعنی یک بار در سطح فرد و جامعه و یکبار در سطح منطقه‌ای و بین‌المللی مطرح است و به خصوص در عرصه ملی بسیار مهم است.

وقتی به سیره پیامبر(ص) و آیات قرآن کریم مراجعه کنیم خواهیم دید چقدر به گفت‌وگو اهمیت داده است و تاکید شده است که پیامبر(ص) در این‌باره الگوی ما است. لذا فرمود: لَقَدْ كَانَ لَكُمْ فِيهِمْ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ لِمَنْ كَانَ يَرْجُو اللَّهَ وَالْيَوْمَ الْآخِرَ وَمَنْ يَتَوَلَّ فَإِنَّ اللَّهَ هُوَ الْغَنِيُّ الْحَمِيدُ.

تساوی مهمترین پیش‌فرض مذاکره

بنابراین راهبرد قرآن و منطق قرآن، گفت‌وگو در سطح جامعه و بین افکار و اندیشه‌های متضاد است و در این باره چند اصل اخلاقی را برای گفت‌وگو بیان کرده است که مهمترین آن تساوی طرفین است یعنی وقتی گفت‌وگو می‌کنیم باید بدانیم طرف مقابل ما به اندازه ما حق دارد یعنی در عرصه عمومی حق مشترک وجود دارد. بنابراین پیش فرض یک گفت‌وگو از منظر قرآن کریم حقوق برابر میان افراد جامعه است. 

انتهای پیام
captcha